تاریخ : يکشنبه 3 خرداد 1394
کد 45657

نگاهی به قدرت نرم روسیه و آنچه باید انجام شود

با نگاهی به عرصه بین الملل فعلی درمی یابیم اقدامات اخیر روسیه برای افزایش قدرت نرم آن در خارج از کشور، اثرگذاری خود را از دست داده است؛ آنچه امروزه بدان نیاز است استراتژی بلند مدت برای قدرت نرم روسیه است.

آران نیوز- عبارت قدرت نرم معانی متفاوتی دارد؛ آنچه اهمیت دارد این است که قدرت نرم در نهایت قدرت است و توانایی کسب پیامدهای مطلوب از راه جذابیت و اقتدار و بدون اجبار یا منابع اقتصادی به حساب می آید. روسیه سابقه زیادی در به کارگیری ابزارهای دیپلماسی عمومی برای افزایش قدرت نرم خود دارد، اما نتایجی که به دست آمده کم تر از حد مطلوب بوده و این امر دلایل داخلی و خارجی دارد.
انتخاب "کنستانتین کاساچف" به ریاست مرکز همکاری های بشردوستانه بین المللی (Rossotrudnichestvo) در مارس 2012  آغاز عصرطلایی قدرت نرم روسیه را وعده می داد، اما استعفای وی پایان امیدها بود و مشخص شد که این عصر طلایی هیچ­گاه رخ نخواهد داد. سه سال پیش نیز زمانی که کاساچف ریاست مرکز را برعهده گرفت، فرصتی برای دیپلماسی عمومی روسیه مهیا شد. حدود یک دهه بود که روسیه توانایی های قدرت نرم خود را بدون هیچ استراتژی یا مکانیزم مربوط به کار می بست؛ اما زمانی که اتفاق خاصی خاصی رخ نداد، افق دیپملاسی عمومی نیز بسته شد  و دیپلماسی عمومی این کشور به یک رویکرد بلند مدت نیاز دارد.

نگاهی کوتاه به تاریخ قدرت نرم روسیه

روسیه از سال ۲۰۰۳ سلسله پروژه هایی را با هدف جذب مخاطبان خارجی آغاز کرد و این کار با احیای پایگاه خبری ریانووستی و تبدیل آن از مدل جماهیر شوروی به آژانس خبری با فن‌آوری مدرن شروع شد. این پروژه ها شامل میزبانی المپیک زمستانی ۲۰۱۴ بود که از سال ۲۰۰۵ آغاز شد و ایجاد شبکه خبری انگلیسی زبان ۲۴ ساعته راشا تودی نیز در همان سال نیز صورت گرفت.
ولادیمر پوتین در سال ۲۰۰۷ بنیاد جهانی روسیه را ایجاد کرد که وظیفه ترویج زبان و فرهنگ روسی را بر عهده داشت و به شیوه شورای بریتانیا در انگلیس و موسسه گوته در آلمان بود. این بنیاد در کنار ترویج زبان و فرهنگ روسی، ‌ارتباط را با آوارگان روسی در جهان و مسیرهای دیپلماسی جدید را با جوامع کارشناسی گسترش داد. پروژه روسیه فراتر از عناوین خبری که یک پروژه رسانه ای اینترنتی و چاپی بود نیز در سال 2007 شروع شد؛ زمانیکه راشا تودی پخش به زبان عربی را آغاز کرده و آماده پخش به زبان اسپانیایی می شد، قدیمی ترین ایستگاه رادیویی جهان یعنی صدای روسیه نیز در همین سال با مدیریت جدید هدایت شد. در سال ۲۰۱۰ نیز مدودف رییس جمهور وقت، بنیاد الکساندر گورباچف را برای حمایت دیپلماسی عمومی و شورای امور بین الملل روسیه را تاسیس کرد.
هریک از این نهادها و موسساتی که در سال های اخیر و در راستای دیپلماسی عمومی تشکیل شد، از رهبری جاه طلب برخوردار بودند که روابط خاص خود را با وزارت خارجه و بخش های مختلف ریاست جمهوری داشتند. در میان آنها اما کاساچف فردی بود که تجربه دبپلماتیک و سیاست گذاری عمومی را با یکدیگر ترکیب می کرد و می توانست با استفاده از اقتدار و رهبری ملی خود دیپلماسی عمومی روسیه را هدایت کند.
در زمان تصدی کاساچف، ‌روسیه مفهوم جدید توسعه بین الملل را پذیرفت و مرکز همکاری های بشردوستانه بین المللی نهاد توسعه بین الملل شد. با بودجه کمک بین المللی روسیه (حدود سالیانه ۵۰۰ میلیون دلار) رویکرد ‌به سمت پروژه های چند جانبه و مشارکت بیشتر بخش خصوصی تغییر جهت داده شد و آنگونه که ماساچف طرح ریزی کرده بود این مرکز می توانست تغییر دهنده مفاهیم جنگ نرم روسیه در فضای پسا شوروی باشد.

زمینه تغییر یافته روابط بین الملل

درگیری در شرق اوکراین و کاهش شدید روابط با غرب در سال ۲۰۱۴-۲۰۱۵ چشم انداز کاملا جدیدی از روابط بین الملل و قدرت نرم را ایجاد کرد، خصوصا زمانی که مسکو رویکرد رقابتی را به جای رویکرد همکاری در تعامل با بازیگران غرب انتخاب نمود. در کنار شرایط پرچالش اقتصادی کنونی روسیه ‌تغییر مفاهیم، این کشور را در شرایط نیروی واکنش سریع قرار داد و تصمیمات بر اساس سیاست های اولویت لحظه ای گرفته می شد نه استراتژی های بلند مدت.
شرایط اوکراین منجر به سلسله حوادث دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی شد که به سرعت و در مدت زمان بسیار کوتاه رخ داد. این حوادث به واکنش ها و اقدامات سریع نیاز داشتند و بنابراین بر رسانه و لفاظی های سیاسی تاثیر گذاشت.
در سال 2014 روسیه سیاست های قدرت نرم خود را تقویت کرد و اولویت اصلی را به رسانه داد. در نتیجه اکثریث گسترده ای از اقدامات ارتباط بین الملل روسیه برای ایجاد پوشش وقایع سیاسی جهان صورت گرفت. اما این رویکرد و با توجه به سیاست های کنونی ارتباطی با فهم بین المللی بیشتر و یا بازنگری در چارچوب همکاری نداشت.
در همین حال و از آن جایی ابزارهای بلند مدت دیپلماسی عمومی نتوانستند به قدرکافی سریع بر وقایع کنونی تاثیر بگذارند، پیچیده باقی ماندند. به همین دلیل توسعه بین الملل دیگر یک اولویت نیست. در کنار آن منابع مالی محدود نیز روسیه را در ورود به توسعه بین الملل با مشکل مواجه ساخته است.
نگرش های تغییر یافته در مقابل روسیه نیز دلیل دیگری برای بازنگری در دیپلماسی عمومی است. براساس نظرسنجی ها،‌ رویکرد روسیه درمقابل توسعه سیاسی در اوکراین در سال 14-2013 منجر به افزایش نگرش های منفی در سایر کشور ها شد و این امر حتی پیش از آغاز درگیری در شرق اوکراین بود. هیچ شواهدی مبنی بر بهبود شرایط از آن زمان تاکنون وجود ندارد.
بنابر نظر "جوزف نای" استاد دانشگاه هاروارد و فردی که نخستین بار مفهوم جنگ نرم را به کار بست،‌ منبع اصلی قدرت نرم را ارزش ها، ‌فرهنگ و سیاست می داند و معتقد است احتمال کمی وجود دارد که سیاست های فعلی روسیه نسبت به گذشته محبوب تر شوند، بنابراین در کوتاه مدت، قدرت نرم چشم انداز محدودی برای روسیه پیش بینی کرده است. هیچ راه حل فوری دیپلماسی عمومی نمی تواند بدون حل مشکلات سیاست خارجی، قدرت نرم کشور را ترویج بخشد. به همین دلیل گزینه ای برای دیپلماسی عمومی روسیه به جز ادامه بهره وری عملیاتی و ایجاد زمینه ای برای همکاری در آینده باقی نمی ماند. این به معنی سرمایه گذاری در مبادلات آ‌موزشی و مسیرهای ارتباطی جدید و همچنین ترویج زبان و فرهنگ است. دیر یا زود زمانی که بحران ها به پایان رسند تمام جنبه های درگیری های کنونی به همکاری با یکدیگر نیاز دارد که منجر به گسترش قدرت نرم می شود. این کار بدون برقراری زمینه های لازم میسر نخواهد بود.
چنین مساله ای، به لیوبف گلبوا (Lyubov Glebova) که به تازگی به ریاست مرکز همکاری های بشردوستانه بین المللی (Rossotrudnichestvo)  منصوب شده را انتخابی شایسته اما فوق العاده به عنوان رییس سازمان می دهد. زمانی که پول زیادی برای توسعه نیست تلاش برای استفاده بیشتر از منابع صورت میگیرد که نظام آموزشی یکی از این منابع است. با وجود اشکلات واضح روسیه هنوز در فهرست ده کشور برتر جذب دانشجویان بین المللی قرار داد و شهریه حدود ده هزار دانشجوی خارجی را سالیانه میگیرد.
باتوجه به سوابق پیشین Glebova در زمینه مدیریت آموزشی و رییس سابق سازمان فدرال نظارت آموزشی، باید انتظار داشت که وی بر ایجاد نظم در سیستم مبادلات بین المللی آموزشی تمرکز کند. بدون تقریبا هیچ شانسی برای نتایج فوری قدرت نرم در سال های آینده، رهبری ملی نیز فرصتی برای بازنگری در رویکرد کلی و توسعه استراتژی دیپلماسی عمومی و طراحی یک مکانیزم همکاری برای تمام نهادهای حاضر در فرآیند را دارد. کارشناسان به خوبی اشاره کرده اند که همکاری و تعامل می تواند نتایج قدرت نرم را برای کشور به سرعت به همراه داشته باشد.
نکته آخر و با اهمیت اینکه روسیه می تواند از کاهش سرعت فعلی قدرت نرم برای سرمایه گذاری در فهم بهتر نگرش مخاطبین بین المللی درمقابل روسیه و عواملی که این نگرش را شکل می دهد استفاده کند. هنوز کار زیادی برای شنیدن آنچه دنیا میگوید وجود دارد.

منبع: ایراس

  • نوشته شده
  • در يکشنبه 3 خرداد 1394
captcha refresh