تاریخ : يکشنبه 4 مرداد 1394
کد 45903

سريال عهد شکنيهاي جمهوري آذربايجان/ محمد حسین بزرگ نیا

از دولتمردان آذربایجانی باید پرسید که آیا تا قبل از سال 1991 و دورۀ کوتاهی در سال 1918، می توان معاهده بین المللی به نام کشور آذربایجان یا پادشاهی آذربایجان یافت؟

آران نیوز- در جريان سفر آبان 1393 دکتر حسن روحاني رئيس جمهوري محترم کشورمان به جمهوري آذربايجان، سندي تحت عنوان «بيانيه مشترک دوستي و همکاري بين جمهوري اسلامي ايران و جمهوري آذربايجان» از سوي روساي جمهوري دو کشور صادر شد. در بخشي از اين بيانيه ضمن تاکيد طرفين بر دوستي و برادري ميان دو کشور و ابراز اميدواري نسبت به گسترش روابط و همکاريهاي دوجانبه در زمينه هاي مختلف، با استناد به «قانون معاهده اصول مناسبات دوستانه و همکاري بين دولت جمهوري اسلامي ايران و دولت جمهوري آذربايجان» آمده است: «... در راستاي پشتيباني و تقويت مقررات حقوق بين الملل و با اعلام پايبندي خود نسبت به برابري حاکميت، استقلال، احترام به يکپارچگي سرزميني، ... و نيز عدم مداخله در امور داخلي يکديگر؛ ... طرفين بار ديگر آمادگي خود را مبني بر اجراي اقدامات لازم جهت جلوگيري از فعاليت گروهها، سازمانها و اشخاص مختلف عليه حاکميت دولت و يکپارچگي سرزميني يکديگر در خاک خود را اعلام مي دارند؛ ...» در پايان بيانيه هم ذکر شده است که «طرفين اطمينان دارند که اين بيانيه در راستاي تحکيم اعتماد و همکاري همه جانبه بين دو کشور خواهد بود.» بطوریکه ذکر شد مفاد این بیانیه با استناد به «معاهده اصول مناسبات دوستانه و همکاری» بین دو کشور تنظیم شد. در مقدمۀ این معاهده آمده است: «دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری آذربایجان ... بر اساس اصول احترام به استقلال، حاکمیت، یکپارچگی سرزمینی و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر ... در موارد زیر به توافق رسیدند:
ماده1) طرفهای متعاهد بعنوان دولتهای همسایه، دوست، متساوی الحقوق و مستقل، مناسبات خود را بر مبنای اصول احترام به حاکمیت و یکپارچگی سرزمینی، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر و سایر اصول و موازین کلی پذیرفته شدۀ حقوق بین الملل توسعه خواهند داد.
ماده2) طرفهای متعاهد با اعلام مرزهای بین دو کشور بعنوان مرزهای دوستی و با تاکید بر اهمیت احترام به حاکمیت، یکپارچگی سرزمینی و...
ماده3) طرفهای متعاهد تمامی اختلافات را از طریق مذاکرات و در جو تفاهم متقابل حل و فصل خواهند نمود. ....
ماده4) طرفهای متعاهد از هر حرکت و اشکال فشار علیه یکپارچگی سرزمینی، حق حاکمیت و استقلال سیاسی طرف دیگر خودداری خواهند کرد. طرفهای متعاهد در قلمرو خود به سازمانها، گروهها و افراد، امکان فعالیت علیه طرف متعاهد دیگر را نخواهند داد. آنها همچنین اجازه استفاده از قلمرو خود را به قصد تجاوز علیه طرف دیگر نخواهند داد.»
غرض از یادآوری موارد فوق الذکر این است که جمهوری آذربایجان از زمان استقلال در سال 1991 ، گرفتار نوعی تاریخ سازی شده است که منشاء آن به سیاستهای شوروی، بر می گردد. در سایۀ این تاریخ سازی که در راستای هویت سازی قرار داشته است، دولتمردان آذربایجانی و شخصیتهای آذربایجانی به خود اجازه داده اند تا ضمن مصادره مفاخر و شخصیتهای تاریخی، فرهنگی، هنری و ... ایران؛ به دخالت در امور داخلی، بی احترامی به حاکمیت ملی و یکپارچگی سرزمینی و نهایتا ادعای ارضی علیه ایران، دست بزنند. شاید دوره هایی را بتوان یافت که بنابر دلایلی، از شدت پیگیری سیاست فوق الذکر از سوی جمهوری آذربایجان کاسته شده، ولی هرگز نمی توان برهه ای را یافت که چنین جریانی بکلی متوقف شده باشد. در این زمینه نیازی به گشت و گذار در دور دستها نیست و تنها 7 ماه گذشته ای که از انتشار بیانیه مشترک دوستی (22 آبان 1393) می گذرد، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
جالب اینجاست که بدانیم، جمهوری آذربایجان این بیانیه را پس از انتشار، به طور یکجانبه در مجلس ملی تصویب کرده و با امضای آن توسط رئیس جمهوری، به قانون تبدیل کرد. در این بیانیه جمهوری آذربایجان همراه با ایران، برای چندمین بار متعهد به رعایت اصولی (همچون عدم دخالت در امور داخلی، احترام متقابل به حاکمیت ملی، استقلال و یکپارچگی سرزمینی، اجازه ندادن به سوء استفاده از خاک کشور توسط کشورهای خارجی علیه کشور مقابل و حل اختلافات احتمالی از طریق مذاکرات دوجانبه) شده است که پیش از آن پایبندی چندانی به آنها نداشته است. البته قبل از ذکر برخی از موارد نقض تعهدات از سوی جمهوری آذربایجان، خالی از فایده نخواهد بود که بدانیم، در جمهوری آذربایجان کسی بدون اذن دولت حتی نمی تواند آب بخورد و اگر بخورد حتما مجازات می شود. در اين مدت غير از پرواز پهباد رژيم صهيونيستي از خاک جمهوري آذربايجان و تجاوز آن به عمق خاک ایران در شهریور سال گذشته که سرنگونی آن را بدنبال داشت، تحرکاتي دولتی و غیر دولتی علیه ایران صورت گرفته است که تنها به چند نمونه از آنها در روزهاي اخير اشاره مي شود :
رامیز مهدی اف رئیس نهاد ریاست جمهوری آذربایجان کتابی را تحت عنوان «نادر شاه افشار؛ مکالمات دیپلماتیک» نوشته است که در آن این شاه مقتدر ایرانی را بعنوان یکی از امپراطوران ترک آذربایجان! معرفی کرده است. او سال گذشته نیز کتابی را با همین رویکرد و در مورد شاه اسماعیل صفوی نوشته بود. در مراسم رونمایی از کتاب اخیر در باکو، ادعا گردید که برخی در تلاشند تا شاه اسماعیل، نادرشاه و آقامحمدخان را شاهان ایرانی معرفی کنند، در حالیکه آنها پادشاهان ترک امپراطوری آذربایجان هستند. برای نمونه در این مراسم «الدار امیراف» کارمند نهاد ریاست جمهوری طی سخنانی گفته است: «... شکستن کلیشه ها در بارۀ شاه اسماعیل صفوی، آقای محمد خان قاجار و نادر شاه افشار، پس از اینکه آذربایجان استقلال خود را بدست آورد ضروری بود. ... برخی ها تلاش می کنند که آنها را بعنوان شاهان ایرانی معرفی کنند.» در مدت مورد نظر علاوه بر اینکه بهره گیری از واژه مجعول «آذربایجان جنوبی» در رسانه ها و سخنان شخصیتهای آذربایجانی، متوقف نشده است؛ بلکه برگزاري کنفرانس بين المللي تحت عنوان «آذربايجان جنوبي: ديروز و امروز» در مورد هفتادمين سالروز تأسيس حکومت ملي (باصطلاح) آذربايجان جنوبي به رهبري سيد جعفر پيشه وري در اول خرداد 1394 به سازماندهي مشترک (باصطلاح) کنگره آذربايجاني هاي جهان (داک) و حزب همبستگي شهروندي، برگزار گردید.
در اين کنفرانس سخنرانان در امور داخلي ايران مداخله کرده و عليه حاکميت ملي و تماميت ارضي ايران سخن راندند. نشستی دیگر بمناسبت نهمين سالروز درج کاريکاتوري در روزنامه ايران و اعتراض ایرانیان آذربایجانی به آن، در جمهوری آذربایجان برگزار شده و تحت پوشش رسانه اي قرار گرفت. در این نشست، ضمن بکارگيري واژه هاي مجعول در مورد استانهاي آذري نشين ايران، ادعا شده است که آذريهاي ايران هميشه از جانب (باصطلاح) شوونيسم فارس مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند.
انستيتوي تاريخ آکادمي ملي علوم آذربايجان و دبيرستان شماره 311، کنفرانسي را با موضوع «آقا محمد شاه قاجار» در چارچوب پروژه «بياييد شخصيت هاي تاريخي مان را از خود بدانيم» برگزار کرده اند. در اين کنفرانس قاجاريه بويژه آقا محمد خان قاجار و عباس ميرزا متعلق به (باصطلاح) آذربايجان بزرگ معرفي شده است که اقدامي عليه يکپارچگي سرزميني ايران است.
البته از اینگونه موارد بسیار است که به ذکر چند نمونه بسنده شد و هدف این بود که اثبات شود که جمهوری آذربایجان هرگز به هیچیک از تعهداتی که در بالا به آنها اشاره شد، پایبند نبوده است. این در حالی است که دولت ایران پس از اینکه بعنوان سومین کشور بعد از ترکیه و فرانسه، استقلال جمهوری آذربایجان را برسمیت شناخت، به حفظ استقلال، یکپارچگی سرزمینی و تثبیت حاکمیت آن کمکهای فراوانی کرده است. برای نمونه، گذری بر وقایع مناقشه قره باغ و کمکهای فراوان ایران بطور مستقیم و غیر مستقیم، گواه این ادعا است.
اگر مقامات جمهوری آذربایجان به تاریخ 36 سالۀ انقلاب اسلامی گذری کنند، خواهند یافت که ایران اسلامی در مقابل سهمگینترین حملات و توطئه های آمریکا، شوروی، رژیم صهیونیستی و کشورهای اروپایی خم به ابرو نیاورده و صلابت و پایداری خود را حفظ کرده است؛ بنابراین اقدامات جمهوری آذربایجان علیه ایران نمی تواند محلی از اِعراب داشته باشد. البته ناگفته پیداست که واقعیت فوق الذکر نمی تواند توجیهی برای نادیده گرفته شدنِ وظایف دیپلماتیکی دولتمردان ایرانی در حفظ و صیانت از منافع ملی باشد. بنابراین لازم است که دولتمردان کشورمان در مراودات دیپلماتیک با مقامات آذربایجانی، ضمن یادآوری تعهدات آن کشور در قبال ایران، آنها را از پیگیری بیشتر سیاستهای غلط در قبال ایران، باز دارند. باید به مقامات آذربایجانی گوشزد شود که برای یافتن حقیقت در مورد نادر شاه افشار، شاه اسماعیل صفوی، آقا محمد خان قاجار و ... نیازی نیست به منابع ایرانی مراجعه کنند، بلکه با اندک تفحصی در منابع خارجی، بخوبی درخواهند یافت که آنچه افرادی نظیر رامیز مهدی اف می نویسند، چیزی جز رویا یا خیال بافی نیست.
باید به اینگونه افراد توصیه کرد که با این اقدامات خنده دار، خود را در معرض تمسخر قرار ندهند. نادر شاه افشار یا شاه اسماعیل صفوی اگر چه ترک زبان بودند، ولی پادشاهان ایرانی بودند و ترک بودن آنها به معنی برپایی پادشاهی ترک آذربایجانی نبوده است. نادر شاه، مشهد را بعنوان پایتخت خود انتخاب کرده و بعنوان پادشاه ایران زمین سکه زد. در سکه های شاهی نادر این شعر نقش بسته است:

سکه بر زر کرد نام سلطنت را بر جهان           نادر ایران زمین و خسرو گیتی ستان
  
از سوی دیگر علامت شیر و خورشید که یک نشان شناخته شدۀ ایرانی است، علاوه بر اینکه در پرچم رسمی ایران در زمان نادر شاه نقش داشت، در نشان و مهر دورۀ افشاریه نیز نمایان بود. خوب است دولتمردان آذربایجانی به کتاب «شمشیر پرشیا» از منابع اروپایی مراجعه کنند که در مورد سرگذشت و تاریخ دورۀ نادری است.
به دولتمردان ایرانی توصیه می شود همانطوریکه در معاهده اصول مناسبات و بیانیۀ مشترک دو رئیس جمهوری پیش بینی شده است، نشستهایی را میان تاریخدانان، دانشگاهیان و موسسات تحقیقاتی دو کشور تدارک ببینند تا بواسطۀ گفتگو میان آنها، آنچه واقعیت است بیش از پیش آشکار گردد.
از دولتمردان آذربایجانی باید پرسید که آیا تا قبل از سال 1991 و دورۀ کوتاهی در سال 1918، می توان معاهده بین المللی به نام کشور آذربایجان یا پادشاهی آذربایجان یافت؟
آیا می توانند حتی یک ورق سند و نامه رسمی از طرف نادر شاه که وی خود را امپراطور آذربایجان معرفی کرده باشد، پیدا کنند؟
سخن آخر اینکه خواب این گونه افراد برای تحت تاثیر قرار دادنِ ایرانیان با غیرت آذربایجانی، تعبیر نشدنی است. باید گفت که ایرانیان آذربایجانی همیشه در دفاع از منافع ملی و یکپارچگی سرزمینی ایران پیشرو بوده اند. ایرانیان آذربایجانی در 8 سال دفاع مقدس، با غیرت تمام از سرزمین آباء و اجدادی خود دفاع کرده و شهدای بسیاری در این مسیر تقدیم نمودند. هرگز نمی توان باور داشت که بفرض محال ایرانیان آذربایجانی، چشم به کمک کشوری دوخته باشند که از بازستانی 20 درصد خاک خود از اشغالگران، عاجزند.

  • نوشته شده
  • در يکشنبه 4 مرداد 1394
captcha refresh