تاریخ : شنبه 19 ارديبهشت 1388
کد 11792

سیاست مسجد ستیزی در جمهوری آذربایجان

.
سرویس آذربایجان/خبرگزاری آران
حامد گلستانی
خبرگزاری آران / سرویس آذربایجان :
دیباچه:
حافظه تاریخی جمهوری آذربایجان لبریزاز ستمهای ناروایی است كه دینداران این منطقه تحمل نموده اند،هنوز در بین مردم این سامان كسانی هستند كه چون پای صحبت آنان می نشینی، از شكنجه هایی كه در دوران حكومت بلشویكها بر آنان و یا بر پدران و نزدیكان آنها روا داشته شده می شنوی و نیزاز تبعیدها و كشتارهای دسته جمعی؛ وقتی ازآنان سوال می كنی كه به چه گناهی این گونه رفتارها درقبال مردم این منطقه اعمال می شد همگی یك جواب دارند، اینكه آنانی كه كشته، تبعید و یا شكنجه شدند كسانی بودند كه بیش از سایرین تلاش می نمودند هویت دینی و ملی خود را حفظ كنند؛در این میان مساجد باكو سرگذشت غم انگیزی داشته اند، هم اكنون درمناطق قدیمی باكو- ایچری شهرو سایر نقاط شهر كه قدم می زنی و مساجد قدیمی را می بینی گویی با گوش دل رازهای نهفته در این مساجد را می شنوی كه در روزگار حاكمیت كمونیستها چه بی حرمتی ها كه ندیده اند، مساجدی را نشانت می دهند كه در زمان بلشویكها به اجبار به انبار علوفه تبدیل شده بودند و... اكنون به تعداد معدودی از این مساجد كه فعال هستند سر می زنی و جوانان ونوجوانانی را كه همچون تشنگانی در جستجوی آب، در حال آموزش قرآن هستند می بینی غربت توام با عظمت قرآن را دراین منطقه با تمام وجود درك می كنی كه در حقیقت میراث گران سنج علما و دینداران شهیدی هستند كه امروزه حتی نام و نشان آنها برای تعدادی كثیری ازمردم نا آشناست؛ اینان كسانی هستند كه قدم در مسیرنیاكان پاك سرشت خود گذاشته اند و در راه حفظ و گسترش هویت دینی خود از خیلی امتیازات چشم پوشی نموده و حضور درمساجد و عمل به تكالیف شرعی خود را بر بسیاری از مسائل ترجیح داده اند.راستی كدامین جذبه باعث شده است این افراد كه تعدای از آنها حتی به سن تكلیف شرعی نرسیده اند از دیدن شبكه های تلویزیونی كه مدام بر طبل تحریك غرایز می كوبند؛فاصله گیرند؟ راستی چرا اینها علیرغم تلاشهای آشكار و پنهانی كه صورت می گیرد درمراسماتی كه آواز پسران هم سن و سال آنها و رقص دختران بزك كرده نیمه عریان، خاصیت اصلی آن برنامه هاست شركت نمی كنند؟ وساعتها مانده به موعد اذان در مساجد دور هم نشسته و قرآن می خوانند و آنگاه كه ندای موذن را می شنوند با شور و شوق وصف ناپذیر در صفوف نماز جماعت قرار می گیرند و چون نمازشان به پایان می رسد شدت تكبیرشان ستونهای مساجد را می لرزاند؟ ‌آخرمگرنه اینست كه همه ساله میلیونها دلارهزینه می گردد تا میدان 28می باكو با انواع گلهای زینتی آراسته گردد و رقاصان معروف و خوانندگان مشهور با هنرنمایی! خود در جشن گلها كه همه ساله درروز 5 می در این میدان برگزارمی گردد جوانان را حالی دگر بخشند؟ آخر چرا این جوانان به جای شركت در مراسم فوق و صدها مراسم شبه آن باز از مساجد فاصله نمی گیرند؟ تا برخی محافل آذری كه نگران حضور جوانان در مساجد هستند آرام گیرند؟ و...
با خود می پرسم كه مگر تعداد جوانان مسجدی با مردمی كه در این برنامه ها شركت می كند برابری می نماید كه برخی محافل، ازحضورآنان درمساجد ناخشنودند و به هر قیمتی كه شده سعی دارند اینان را نیز با اكثریت همراه كنند؟ نیك كه می اندیشم چرایی نگرانی آنان از حضور جوانان در مساجد را درمی یابم. تاریخ اسلام راكه ورق می زنی وتعداد سجده كنندگان اوایل اسلام را می شماری و آن عدد را با حدود یك ونیم میلیارد نفرمسلمان درحال حاضر مقایسه می كنی همه چیزمشخص می گردد؟ پس آنان كه نگرانند حق دارند بیمناك حضور جوانان پرشور ولو به تعداد كم درمساجد باشند؟ چراكه اگر درطول 1400 سال سه نفربه یك میلیارد و نیم رسیده لابد این جوانان نیز در مدت زمان كوتاهی چند برابر خواهند شد؟ پس نگرانی محافل یاد شده، جدی است و همین نگرانی است دست مایه اجرای سیاست مسجد ستیزی در جمهوری آذربایجان گردیده است.
سیاست دولت باكو در قبال مساجد:
- بگوئید فردا تشكیل جلسه دهند، دستورجلسه فردا ازهمیشه مهمتراست، بایستی فكری به حال این جوانان كرد، آخر دلیلی ندارد كه ما این همه سرمایه گذاری كنیم، این همه تبلیغ كنیم و آخر سر ببینیم هر روز بدتر از روز قبل بر تعداد جوانانی كه به مسجد می روند افزوده می شود و بر تعداد دختران و زنانی كه به رعایت حجاب مقید می گردند اضافه می گردد، اینها می توانند همه زحمتهایی را كه در مسیرتثبیت قدرت خود كشیده ایم به باد دهند،این همه زحمتی كه برای اصلاح قانون اساسی می كشیم تا خیال مان از بابت فردا راحت باشد می تواند توسط اینها بر باد رود، هر جوری شده بایستی این جلسه همین فردا تشكیل شود .
 - جلسه با چند دقیقه تاخیر شروع می گردد، رئیس جلسه با بیان مقدمه ای كوتاه دستور جلسه را بیان می نماید واز حاضران راه چاره می خواهد، همه به یكدیگر نگاه می كنند ومنتظرند تا یكی شروع نماید، پس از چند دقیقه یك نفر سكوت حاكم بر جلسه را می شكند و اجازه صحبت می خواهد تا مواردی را توضیح دهد؛ او چنین شروع می نماید: به نظرم مهمترین علتی كه جوانان را به مساجد می كشاند صدایی است كه هر روز چندین نوبت ازگلدسته های مساجد به گوش می رسد، باید آن صدا را خاموش كرد چون مدت زمانی كه جوانان ندای الله اكبر را نشوند وفریادی را كه دم از یگانگی خدا می زند فراموش كنند می توان آنها را با انواع بازیچه ها مشغول ساخت و زمانی كه حقانیت پیامبر اسلام را ازیاد ببرند می توان نیاز فطری آنها به دین را با آئینهایی مثل مسیحیت و یهودیت ارضاء نمود، آئینهایی كه برای ما ضرری ندارند ؛آن گاه كه جوانان ندای اشهدان علیاً ولی ا... را نشنوند؛ آرام آرام وا‍ژه هایی مانند تشیع، كربلا، حسین،شهادت وجهاد را فراموش می كنند؛ آن وقت آنان نیز درجشن گلها شركت می كنند . شبها را در پای برنامه های تلویزیون به صبح گره می زنند و بالاخره همان می شوند كه ما می خواهیم و نگرانی جنابعالی هم رفع می گردد.
- رئیس جلسه با حالتی تمسخر آمیز می گوید: تو مگر در این كشور زندگی نمی كنی ،مگرهمین چند سال قبل دستورممنوعیت پخش اذان را صادرنكردیم، دیدید كه مشكلاتی ایجاد شد و آخر سر مجبور شدیم حرفمان را پس بگیریم پس این اجرایی نیست، راه حل دیگری بدهید.
نفر دوم اجازه صحبت می خواهد و چنین شرع می نماید: جناب آقای رئیس به نظرم بهترین كاری كه باید انجام دهیم اینكه بایستی این جوانان را دریك فضای رعب انگیز قراردهیم، اگراینها بفهمند كه مسجد رفتن ممكن است برایشان به قیمت دستگیری،شكنجه، زندان و حتی ... تمام شود دیگر نمی توانند این كار را انجام دهند و مجبور می شوند كوتاه بیایند و...
- رئیس جلسه صحبتهای نفر دوم را قطع می كند و می گوید توهم كه مثل نفر قبلی كارهایی را كه ما ازچند سال قبل انجام می دهیم برایمان باز گو می نمایی؛ مگر كم این كارها را انجام دادیم، مگر در این مسیر كم آبرو یمان به باد رفته، مگرهمین چند مدت قبل چند نفر ازاینها را كه الفبای سیاست را نمی دانستند به جاسوسی و تلاش برای براندازی حكومت متهم نكردیم آیا نتیجه ای گرفته ایم،آیا می توانیم بیشتر از دوران حكومت شوروی اینها را تحت فشار قرار دهیم؟ آیا آنها نتیجه گرفتند تا ما نیز نتیجه بگیریم؛ ما هرچند مجبوریم این كارها را ادامه بدهیم ولی این راه چاره نیست بایستی دنبال چاره دیگری بود.
نفر سوم كسب اجاز نموده و می گوید: جناب آقای رئیس دراین گونه موارد بایستی از تجربه های تاریخی استفاده نمود،شما حتما از تاریخ اندلس مطللع هستید، شما می دانید اسپانیای امروز زمانی توسط مسلمانان تصرف شده بود، تنها عاملی كه اسلام را در آنجا از رونق انداخت اشاء فساد و ترویج اباحه گری بود ما بایستی این كار را با شدت بیشتری انجام دهیم.
- رئیس جلسه سری تكان می دهد و می گوید: این موضوع مهمی است و بارها روی آن تاكید كرده ام؛ البته كارهای خوبی هم انجام گرفته بگونه ای كه درحال حاضر تلویزیونهای ما گوی سبقت را در این زمینه از خود غربیها ربوده اند و بایستی این كارها ادامه یابد ولی باید بدانیم این جوانانی كه ما ازآنها بیمناكیم دیگر با این اقدامات از مساجد دست نمی كشند، این برنامه ها برای عموم مردم مناسب است.
نفرچهارم بدون اینكه اجازه صحبت بگیرد رو به رئیس جلسه كرده و می گوید: من درخصوص تاریخ اسلام مطالعاتی داشته ام، درطول تاریخ هرگاه خواسته اند با مسلمانان واقعی مبارزه كنند نوعی ازاسلام را كه هیچ ضرری برای آنها نداشته است تبلیغ نموده اند مثلاً در قیام كربلا برای اینكه با امام حسین و یارانش مبارزه كنند او را به خروج از دین متهم نمودند و به بهانه دفاع از دین حسین را كشتند؛ اگر در حال حاضر حضورروز افزون جوانان شیعی در مساجد خاطر شریف را می آزرد بایستی نوعی سیاست شبیه سازی را شروع كنید.
- رئیس كه با دقت به سخنان این آقا گوش می دهد گو اینكه ازراه حل ارائه شده خوشش آمده، خواستار توضیح بیشتر دراین زمینه می شود و او در ادامه می گوید: ببینید ما می توانیم برای اینكه از تهمت مبارزه با مسجد در امان باشیم خودمان یكی دو مسجدی را كه مدیریت آنها در اختیار ماست به بهترین شكل بازسازی كنیم و حتی یكی دو مسجد مجلل نیز بنا نمائیم چراكه این كار هم از نظر بستن دهان منتقدین داخلی و هم از لحاظ جلب نمودن حمایت كشورهای مسلمان و سازمانهای اسلامی مفید است بطوری كه می توانیم با انجام این كارها به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شویم، پس از این اقدامات، بایستی مساجدی را كه محل اجتماع جوانان پر شوری است كه شما را نگران می كند به دلایل مختلف تعطیل نمائیم. البته در این مسیر برای اینكه حساسیتی پیش نیاید بایستی تعدادی از مساجد ی را كه از ناحیه آنها ضرری متوجه ما نمی شود را نیز تعطیل كنیم و حتی در صورت لزوم تخریب نموده و یا تغییر كاربری دهیم. با این اقدامات در طول چند سال مساجدی كه مدیریت آنها تحت اختیار ما نیست یا مجبور می گردند تحت مدیریت ما قرار گیرند و یا به تدریج حذف می گردند و درمساجد خودمان نیز بایستی حواسمان جمع باشد تا دوباره جوانان نفوذ نكنند كه البته این كار شدنی است چرا كه آنها ما را قبول ندارند بنابراین می توان بدون مشكل و با انتخاب امام جماعت و مواردی از این دست آنها را نسبت به حضور در مساجد بی انگیزه نمود.
- رئیس كه از این پیشنهاد راضی به نظرمی رسد دستور می دهد، پیشنهاد ارائه شده دراسرع وقت مكتوب و به صورت شفاف با بیان جزئیات و ذكر نام مساجدی كه قرار است با روشهای مختلف تعطیل و یا تخریب و یا كنترل گردند تقدیم ایشان گردد تا دستورات لازمه صادر شود.
نتیجه گیری:
واقعیت اینست اقداماتی كه از زمان انفجار مرداد ماه سال گذشته در مسجد ابوبكر باكو تا كنون پیرامون مساجد جمهوری آذربایجان اتفاق می افتد جملگی برگهایی از سیاست مسجد ستیزی دولت باكو محسوب می گردد كه هر از گاهی متناسب با شرایط ورق می خورند. غصب محوطه مسجدی در شهرستان یوولاخ و متعاقب آن تخریب مسجد حضرت محمد (ص) و نیز بسته شدن مسجد شهدا (ترك ها) در باكو و نیز نصب دوربین مدار بسته در مسجد... در جمهوری خود مختار نخجوان طی دو هفته اخیر تنها بخشهایی از سیاست یاد شده می باشد كه البته می تواند نتایج ناگواری به همراه داشته باشد. درحال حاضر كارشناسان مسائل فرهنگی و اجتماعی جمهوری آذربایجان برخوردهای صورت گرفته با مساجد را یاد آوری سیاستهای ضد دینی دوران حكومت كمونیستها معرفی می كنند و فعالان امور دینی نیز در ارتباط با نتایج شوم این برخوردها هشدار می دهند.
تدوین كنندگان سیاست مسجد ستیزی در جمهوری آذربایجان كه با اهدافی از قبیل ازبین بردن كامل هویت دینی جمهوری آذربایجان، محكم نمودن پایه های حكومت مبتنی برسكولاریسم و مقابله با روند رو به رشد گرایش جوانان آذری به امور دینی درحال اجرای سیاستهای ضد دینی خود هستند بایستی متوجه این نكته باشند كه مسجد با سابقه چند صد ساله خود در جمهوری آذربایجان همواره بعنوان یكی از تكیه گاههای معنوی مردم نقش ایفا نموده است، كمونیستها دردوران تعطیلی مساجد، علیرغم اعمال خفقان نتوانستند علاقه فلبی مردم به مسجد را از بین ببرند كه بازگشایی و تعمیر مساجد در اولین روزهای استقلال جمهوری آذربایجان گواه صدق این ادعاست. درحال حاضر نیزگرچه تبلیغات ضد دینی تزارها، كمونیستها و غربگرایان در طول سالهای پس از قراردادهای گلستان و تركمن چای باعث گردیده بخشی از رفتار اجتماعی و پوشش ظاهری مردم با آموزه های دینی مغایرت داشته باشد، لیكن عموم مردم همچنان به مسجد بعنوان مكانی مقدس می نگرند كه مراجعه عموم مردم به مساجد و و رازو نیاز با معبود خویش و اداء نذر و استمداد ازخدای خود دركناربرخی نمادهای عجین شده با مسجد درهر لباس و پوششی و حتی وصیت برخی از مردم مبنی بر متبرك نمودن جنازه آنها پس از وفات از طریق بردن به مسجد تنها گوشه هایی ازارادت مردم به این مكان مقدس می باشد و لذا اگر متولیان سیاست مسجد ستیزی چنین تصور می كنند كه با توجیهاتی مانند نیاز مسجد به انجام تعمیرات،غیر قانونی ساخته شدن مساجد و یا احتمال خطرات امنیتی خواهند توانست در طولانی مدت به اهداف خود كه از بین بردن هویت دینی آذربایجان و جلوگیری از گرایش روز افزون جوانان به مقوله دین از طریق تعطیل مساجد است جامه عمل بپوشانند سخت در اشتباهند چراكه در صورت تداوم این سیاستها همه مردم جمهوری آذربایجان به مقابله با سیاست فوق خواهند پرداخت كه البته نارضایتی عمومی مردم ازاعمال این سیاستها را درگفتگوی با آنها می توان دریافت. درحال حاضرافكارعمومی مردم جمهوری آذربایجان این سوال را ازمجریان سیاست مسجد ستیزی دارند كه به راستی چه فرقی مابین ارمنستان كه تعدادی ازمساجد شهرهای اشغالی آذربایجان را تخریب كرده با دولت آذربایجان كه مبادرت به تخریب و تعطیل مساجد پایتخت وسایر شهرها می نماید وجود دارد؟ علاوه براین مردم جمهوری آذربایجان ازدولت خود این سوال را می پرسند كه تخریب مسجد در جمهوری آذربایجان با تخریب مسجد بیت المقدس كه اسرائیل سالهاست به دنبال انجام آن می باشد و همین اقدام موجب تنفر عموم مسلمانان از این رژیم شده چه فرقی دارند؟ باز می پرسند دركشوری كه 95 درصد آن را مسلمانان تشكیل می دهند چرا بایستی كلیساهای مسیحیان و كنیسه های یهودیان فعال باشند و هراز گاهی بر تعداد آنها افزوده گردد ولی مساجد هر روز به بهانه ای تخریب و یا تعطیل گردند. نكته دیگری كه دراین خصوص بایستی مورد اشاره قرارگیرد اینكه اماكن مذهبی مسلمانان به خصوص شیعیان گرچه در محدوده جغرافیایی یك كشور قرارمی گیرند لیكن بایستی آنها را بنا به مورد متعلق به همه مسلمانان و شیعیان دانست كه در این میان شیعیان ایران با توجه به اشتراكات فرهنگی و دینی خود با مردم جمهوری آذربایجان بیش از همه نگران وضع مساجد جمهوری آذربایجان می باشند چه اینكه این مساجد به عنوان بخشی ازهویت دینی و ملی آنان نیز محسوب می گردد. امید كه شاهد توقف زود هنگام سیاست مسجد ستیزی در جمهوری آذربایجان باشیم انشاءا...   
پایان پیام.
 
  • نوشته شده
  • در شنبه 19 ارديبهشت 1388
captcha refresh