سرویس ترکیه/خبرگزاری آران
خبرگزاری آران / سرویس ترکیه به نقل از ایراس :
نویسنده:سیدرضا میرمحمدی
مقدمه
بحث از سر گیری روایط دیپلماتیك ایروان- آنكارا، چندی است كه به عنوان یكی از موضوعات و مباحث روز منطقه، در معرض دقت و توجه رسانه ها و تحلیل گران مسائل سیاسی قرار گرفته و رهبران و دولتمردان دو كشور و حتی برخی دیگر از كشورهای منطقه و جهان را هم به اظهار نظر و اعلام موضع در این خصوص كشانده است. سردی و تنش سیاسی در روابط و مناسبات سیاسی تركها و ارامنه، دست كم پیشینه ای صد ساله دارد و به سالهای جنگ جهانی اول بر می گردد. ادعای ارامنه مبنی بر قتل عام هم كیشانشان در آناتولی توسط ارتش عثمانی در سال 1915م، ریشه و اساس این مناقشه سیاسی است و از آن تاریخ تاكنون این مسئله سایه سرد و جو سنگین بد بینی و بی اعتمادی خود را بر فضای مناسبات دو طرف گسترده و شرایط سخت و پیچیده ای را فراروی این دو كشور قرار داده است.
رخداد جنگ قره باغ و تصرف 20 درصد از خاك جمهوری آذربایجان توسط ارمنستان كه به دنبال فروپاشی شوروی در سال 1991م و پایان تسلط مسكو بر قفقاز صورت گرفت و تا همچنان نیز ادامه دارد ، انگیزه و عامل دیگری شد تا رهبران آنكارا در حمایت از به اصطلاح هم زبانان و هم نژادان؟ آذری خود، یك گام دیگر به جلو برداشته و روابط رسمی و دیپلماتیك خود را با ایروان قطع نمایند. از سال 1993م و در روزهای اوج جنگ قره باغ، تركیه در اعتراض به اشغال اراضی جمهوری آذربایجان، مرزهای خود با ارمنستان را بست و روابط سیاسی خود را با ایروان قطع كرد بطوری كه این وضعیت تا حال حاضر پا بر جاست.از حدود دو یا سه سال پیش زمزمه هایی در سطح برخی رسانه های منطقه پیرامون امكان از سر گیری روابط سیاسی ایروان- آنكارا شنیده می شد تا اینكه سرژ سركیسیان رئیس جمهور جدید ارمنستان اندكی پس از انتخاب خود بصورت آشكار از آمادگی كشورش برای شروع مجدد روابط دیپماتیك با تركیه سخن به میان آورد.
سفر عبدالله گل رئیس جمهور تركیه به ایروان در 17 شهریور ماه سال گذشته (1387 ) به بهانه تماشای دیدار تیمهای ملی فوتبال دو كشور در چارچوب مسابقات مقدماتی جام ملت های اروپا نقطه عطفی در روند از سر گیری روابط سیاسی دو كشور تلقی شد و یك گام اساسی به جلو بشمار آمد تا رهبران دو كشور اراده و خواست جدی خود را برای شروع مجدد روابط دیپلماتیك نشان داده باشند. چرا كه از زمان تاسیس جمهوری تركیه در سال 1923م، پای هیچ كدام از روسای جمهور این كشور به ارمنستان باز نشده بود و از میان كسانی كه در تاریخ جمهوریت تركیه بر كرسی ریاست جمهوری تكیه داده بودند، هیچ یك از آنها در مقام رئیس جمهور، اقدام به عبور از این خط قرمز ساختگی یا تحمیلی نكرده بود.
گامها و تلاش های سیاسی مقامات دو كشور در پیگیری این پروژه بدانجا رسید كه مسئولان وزارت امور خارجه تركیه و ارمنستان به همراه دپارتمان امور خارجه سوئیس، روز پنجشنبه 3 اردیبهشت ماه اعلام كردند كه آنكارا و ایروان برای عادی سازی روابط خود بر اساس یك "نقشه راه" به توافق رسیدند، (1)با توجه به اهمیت این موضوع و تاثیر گذاری آن در روابط و مناسبات سیاسی منطقه، نوشتار حاضر زوایای مختلف مسئله را بطور اختصار و فشرده بررسی كرده و به تحلیل پیامد های آن به عنوان یك معادله جدید در قفقاز پرداخته است.
ماهیت مسئله
اینكه رهبران و مقامات آنكارا و ایروان در این حركت جدید به دنبال تامین منافع ملی كشورشان هستند و در این راستا است كه رویكرد تازه ای در تعامل با یكدیگر اتخاذ كرده و در صدد برقراری مجدد روابط و مناسبات سیاسی اند، تردیدی نیست. ولی موضوع از سر گیری روابط دیپلماتیك تركیه و ارمنستان فراتر از خواست و اراده دو طرف است و بدون تردید قدرت های ذینفع در منطقه اند كه طراحی و بازیگری پشت صحنه این سناریو را بر عهده دارند. از آنجا كه رقابت اصلی در قفقاز میان روسیه از یك سو و آمریكا و اروپا و متحدان آنها از سوی دیگر است، قاعدتا باید این معادله جدید را هم در چارچوب بازی های سیاسی این رقبا برای اجرای نقشه های خود در منطقه مهم و استراتژیك قفقاز در نظر گرفت و از این زاویه به بررسی و ارزیابی آن پرداخت. اما با توجه به اینكه منافع دو طرف رقیب در قفقاز ( روسیه و غرب ) در تقابل با هم قرار گرفته و قابل جمع نیست، بنابر این، سناریوی از سر گیری روابط ایروان – آنكارا هم، نمی تواند یك طراحی مشترك محسوب شده و نسخه اولیه آن از ناحیه دو طرف رقابت نوشته شده باشد.
همه قرائن و شواهد نشانگر آن است كه این پروژه ماهیت غربی و آمریكایی دارد كه البته منافع دو طرف معامله یعنی ارمنستان وتركیه را هم تا حدودی در نظر گرفته است تا مقامات این دو كشور انگیزه لازم برای پیگیری و تحقق آنرا علی رغم موانع موجود بر سر راهش كه در سطور بعدی بدانها اشاره خواهد شد، داشته باشند. در كنار این تحلیل، معدود ناظرانی هم هستند كه بر خلاف دیدگاه غالب، این پروژه را روسی ارزیابی می كنند ولی دلایل محكم و قانع كننده ای برای اثبات ادعای خود ارائه نمی كنند و اساسا به زعم نگارنده چنین دلایلی وجود ندارد تا قابل ارائه ، دفاع و پذیرش باشد. اظهار نظرها و موضع گیری های مقامات اروپایی و آمریكایی پیرامون این موضوع طی روز های گذشته، همگی در راستای تائید و توصیه ی روند در پیش گرفته شده برای عادی سازی و از سر گیری روابط آنكارا و ایروان است. باراك اوباما رئیس جمهور آمریكا و سخنگوی وزارت امور خارجه آن كشور در مصاحبه ها و موضع گیری های خود، تصمیم مقامات تركیه و ارمنستان در برقراری مناسبات دیپلماتیك میان دو كشور را مثبت ارزیابی كرده و آنرا اقدامی مفید و به سود دو طرف و سایر كشور های منطقه ارزیابی كردند. مقامات اتحادیه اروپا نیز نه تنها طی روزهای اخیر بلكه سالهاست تركیه را دعوت به حل مسائل و مشكلات خود با همسایگانش از جمله ارمنستان كرده و حتی یكی از شروط پذیرش این كشور در اتحادیه اروپا را تحقق این امر اعلام كرده اند. به بیان دیگر، در واقع رهبران آنكارا برای آشتی با ارمنستان از سوی غرب تحت فشار هستند و تا حدود زیادی مجبورند برای تنظیم و بهبود مناسبات آینده خود با اروپا و آمریكا در این راستا حركت نمایند.
طرف دیگر قضیه در معادلات قفقاز جنوبی، روسیه است و این كشور تحت هیچ شرایطی حاضر نیست از منافع خود در این منطقه مهم و ژئو استراتژیك دست برداشته و عرصه را برای اروپا و آمریكا خالی كند. جنگ اوستیای جنوبی و عكس العمل شدید و غیر قابل پیش بینی مسكو در قبال اقدام ساكاشویلی در حمله به تسخینوالی، تا جایی كه اروپا و آمریكا هم نتوانستند حمایتی از تفلیس به عمل آورند، موید این نظر و ادعاست. بدون تردید اجرای نقشه راه همكاری های آنكارا - ایروان تقویت حضور و موقعیت تركیه در قفقاز را در پی خواهد داشت و طبیعی است كه این مسئله با منافع روسیه در این منطقه در تضاد خواهد بود. نباید از نظر دور داشت كه تركیه عضو دائم و مهم نانو است و از متحدان غرب به شمار می رود و در صورت حضور پررنگ در معادلات قفقاز، علاوه بر ظاهر شدن در قامت یك رقیب برای مسكو، نمایندگی و عاملیت غرب را هم بر عهده خواهد داشت. درست است كه حزب حاكم تركیه( عدالت و توسعه ) به رهبری رجب طیب اردوغان، دولتی اسلام گراست و مسیری متفاوت از احزاب و دولت های لائیك قبلی را طی می كند، ولی با این حال همكار غرب بویژه آمریكا و ناتو به حساب می آید.
اما در این میان نكته ظریف دیگری هم وجود دارد كه اجرای كامل و نهایی این سناریو( نقشه راه ) را در مدت زمانی كوتاه و در یك فرایند سهل و آسان، با نوعی پیچیدگی و ابهام مواجه می سازد و آن اینكه از طرفی تجدید روابط دیپلماتیك تركیه و ارمنستان و باز گشایی مرزهای دو كشور در شرایط فعلی با نارضایتی و مخالفت باكو همراه است و از سوی دیگر، عدم رضایت و همراهی جمهوری آذربایجان با اجرای این برنامه كه از متحدان و دوستان غرب در منطقه استراتژیك قفقاز به شمار می رود و به تامین منافع اروپا و آمریكا كمك می كند ، تحقق آنرا با دشواری مواجه می سازد. مگر اینكه در چارچوب این معادله، مشكل و چالش اصلی و اول جمهوری آذربایجان كه مناقشه قره باغ و اراضی اشغالی آن كشور است نیز پیش بینی و برنامه حل و فصل آن در نظر گرفته شده باشد. امری كه البته پذیرش آن از نقطه نظر كارشناسی دشوار می نماید و نمی توان به تحقق زود هنگام آن چندان امیدوار بود.
مفاد "نقشه راه" عادی سازی روابط تركیه و ارمنستان
روز پنجشنبه سوم اردیبهشت ماه، برابر با 23 آوریل سال جاری میلادی، وزارت خانه های امور خارجه ارمنستان و تركیه به همراه دپارتمان امور خارجه سوئیس( به عنوان میانجی ) با صدور بیانیه ای خبر از توافق مقامات آنكارا و ایروان برای عادی سازی روابط فی مابین بر اساس یك نقشه راه دادند.خبرگزاری ترند جمهوری آذربایجان به نقل از مطبوعات تركیه، مفاد و بندهای كلی این توافق نامه را به شرح زیر اعلام كرد:
1- ارمنستان و تركیه قرارداد قارص را كه در سال 1921 میان اتحاد جماهیر شوروی و تركیه بسته شده است، می پذیرند.(2)
2- دو كشور كمیسیون مشتركی با عضویت مورخین برای بررسی موضوع كشتار ارامنه تشكیل می دهند. كشور ثالث نیز می تواند در این كمیسیون عضویت داشته باشد.
3- مرزهای تركیه و ارمنستان بازگشایی و اسناد مربوط به مبادلات تجاری امضا می شود.
4- تركیه و ارمنستان متعاقب معرفی سفرای خود در گرجستان به عنوان اكرودیته در پایتخت های دو كشور، روابط دیپلماتیك مستقیم برقرار می كنند.
5- پارلمانهای دو كشور طرحها و برنامه هایی را كه از طرف ارگانهای اجرایی در چارچوب نقشه راه مطرح و پیگیری می شود، مذاكره و تصمیم گیری می كنند.(3)
لازم به تاكید است كه در بیانیه رسمی صادره از سوی سه كشور تركیه، ارمنستان و سوئیس، جزئیات توافق طرفین منعكس نشده و این بند های پنچگانه منتسب به توافق نامه، تاكنون از سوی مقامان رسمی ایروان و آنكارا تائید و یا تكذیب نشده است. منبع اولیه اعلام بندهای توافق نامه نقشه راه همكاری های تركیه و ارمنستان، روز نامه صباح تركیه بود كه تعدادی دیگر از رسانه های منطقه نیز به نقل از این روزنامه اقدام به انعكاس خبری آن كردند. بنابر این در صحت یا سقم بند های توافق نامه نقشه راه همكاری های دو كشور به شرحی كه رفت نمی توان با قطع و یقین اظهار نظر كرد.
موانع و دشواری های پیش روی نقشه راه
اگرچه رهبران آنكارا و ایروان در طی دو سال گذشته گامهایی رو به جلو برای عادی سازی روابط دو كشور و از سر گیری مناسبات دیپلماتیك میان خود برداشته اند، ولی موانع و دشواری های موجود در مسیر تحقق آسان و اجرای كامل بند های منتسب به نقشه راه، آینده آن را چندان هم روشن و شفاف نشان نمی دهد. مهمترین موانع و چالش های پیش روی این برنامه عبارتند از :
1- آماده نبودن افكار عمومی دو كشور برای پذیرش مسئله
با توجه به تبلیغات وسیع و پر دامنه ای كه مقامات، مطبوعات و رسانه های دو كشور تركیه و آذربایجان طی 18 سال گذشته در خصوص " یك ملت و دو دولت" بودن خود انجام داده و ارمنستان را دشمن مشترك خود معرفی كرده اند، تغییر جهت و نگاه مردم و افكار عمومی این دو كشور به سمت و سویی خلاف آن، كه آشتی با ارمنستان را دنبال كند، سهل و آسان نیست و در یك پروسه زمانی كوتاه مدت، مقدور نمی باشد. بر این اساس است كه به محض طرح این مسئله در رسانه ها، مردم هر دو كشور عكس العمل منفی نشان داده و صدای اعتراض بلند كردند. در تركیه، ملی گراها و احزاب مخالف دولت اردوغان پرچم دار این مخالفت و اعلام موضع منفی بودند و در جمهوری آذربایجان هم نه تنها مردم و احزاب مخالف بلكه دولتمردان و حزب حاكم نیز روی خوشی به این مسئله نشان ندادند. حتی در ارمنستان نیز قره باغی ها و احزاب افراطی بویژه داشناكسیون مخالفت خود را با عادی سازی روابط آنكارا و ایروان، بدون تسلیم شدن طرف ترك در برابر شروط ارمنی ها ( پذیرش نسل كشی و پرداخت غرامت از سوی تركیه ) اعلام كردند.
2- خطر نزدیكی آذربایجان به روسیه ( نارضایتی باكو)
نارضایتی جمهوری آذربایجان از عادی شدن روابط تركیه و ارمنستان بدون حل مشكل قره باغ، می تواند باعث نزدیكی باكو به روسیه شده و برنامه های راهبردی غرب در منطقه قفقاز را كه یكی از آنها همراه كردن جمهوری آذربایجان است، با مانع و مشكل مواجه سازد. علائم و نشانه های این امر از هم اكنون آشكار است و از وقتی كه سه كشور تركیه، ارمنستان و سوئیس بیانیه توافق بر سر عادی سازی روابط آنكارا- ایروان را صادر كرده اند، باكو هر چند بصورت آرام و بی صدا ولی با هدف ارسال پیام به تركیه و غرب، یك گام به سمت مسكو برداشت و در سفری كه رئیس جمهور آذربایجان در این اثنا به روسیه داشت، در مذاكرات الهام و مدویدف، سخن از توافق گازی دو طرف و دور زدن پروژه ی پر سر و صدای نابوكو به میان آمد. قطعا غرب حاضر به از دست دادن جمهوری آذربایجان در قبال عادی سازی روابط تركیه- ارمنستان نیست و در نهایت، معادله طوری باید نوشته و اجرا شود كه نقشه ی راه ایروان- آنكارا با رضایت باكو و عدم چرخش آن به سمت روس ها تحقق یابد.
3- شرط نخست وزیر تركیه برای اجرای نقشه ی راه
رجب طیب اردوغان نخست وزیر تركیه چندین بار آنهم با حدت و شدت اعلام كرده است كه تا قبل از حل و فصل مناقشه قره باغ و آزاد سازی اراضی آذری ها از سوی ارمنستان، كشورش اقدام به بازگشایی مرزهای خود با ارمنستان نخواهد كرد. وی در سفری كه روز چهارشنبه 23 اردیبهشت به باكو داشت، پس از ملاقات با الهام علیف در مصاحبه ای بار دیگر به اعلام و تكرار این موضع پرداخت و یاد آور شد كه " چون دلیل و سبب بسته شدن مرزهای تركیه با ارمنستان، اشغال اراضی جمهوری آذربایجان از سوی ایروان است، بنابراین باز گشایی مرزها نیز باید با از میان رفتن همان عامل یا سبب – كه در واقع رفع و خاتمه ی اشغال است – صورت گیرد." (4)
بدیهی است كه مشروط كردن اجرای نقشه ی راه توافق شده میان تركیه و ارمنستان به حل و فصل مناقشه قره باغ و آزاد سازی اراضی جمهوری آذربایجان، آینده این توافق را با ابهام مواجه می سازد چرا كه بعید است تحقق شرط تعیین شده به راحتی و در مدت زمانی كوتاه مقدور باشد. پیچیدگی مناقشه گره باغ و باز كردن گره آن با توجه به اینكه دو طرف درگیر و قدرت های منطقه و جهان در قالب گروه مینسك از سال 1992م در تلاش برای حل آن هستند، دشوارتر از آن است كه پاسخگوی شرط اردوغان باشد. البته به موازات این موضع گیری، عبدالله گل رئیس جمهور تركیه در تلاش است تا با ادبیات ملایم تر، چشم انداز امیدوار كننده ای از آینده ی نقشه ی راه ترسیم كرده و كشور های منطقه را بصورت توامان در این قضیه ذینفع قلمداد نماید. وی در اظهار نظری یادآور شد كه " از سرگیری روابط تركیه و ارمنستان برای تمامی منطقه نقطه مثبتی است و این قدم، نگرانی ها و دغدغه های تمامی كشور های منطقه از جمله آذربایجان را جواب می دهد." (5)
ملاحظات
1- به نظر می رسد رجب طیب اردوغان نخست وزیر تركیه نوعی تیز بینی و زیركی سیاسی خاصی را در موضع گیری خود لحاظ كرده و با پرتاب توپ به زمین مدعیان و دست اندركاران حل و فصل مناقشه قره باغ ( گروه مینسك- آمریكا، اروپا و روسیه ) خواسته است هم جمهوری آذربایجان را از تركیه دور نكرده باشد و هم با فشارها و توصیه های غرب در مورد عادی سازی روابط كشورش با ایروان كنار آمده و جواب منفی به مطالبه آنان ندهد .
2- ذهنیت تاریخی منفی و بدبینانه ارامنه و ترك ها نسبت به هم تا بدان اندازه عمیق و ریشه دار است كه حتی در صورت اجرای نقشه ی راه توافق شده ولو در دراز مدت، این دو كشور با وجود داشتن روابط رسمی و دیپلماتیك نمی توانند به كشورها و ملت هایی دوست تبدیل شوند. عكس این قضیه در روابط باكو و آنكارا نیز صادق است و اگر روزی ایروان و آنكارا به عادی سازی مناسبات خود موفق شوند، روابط باكو و آنكارا هم آن چنان كه برخی ها تصور می كنند به تیرگی نخواهد گرائید و نهایتا رهبران جمهوری آذربایجان به گونه ای با این مسئله كنار خواهند آمد.
3- عادی سازی روابط و مناسبات تركیه و ارمنستان، فرصت مناسبی به نفع كشورمان در فضای فكری، فرهنگی و تبلیغی جمهوری آذربایجان ایجاد می كند و بخش قابل توجهی از جو سازی های منفی ایجاد شده علیه جمهوری اسلامی ایران را در آن كشور از بین می برد كه در نوع خود مغتنم و قابل بهره برداری است. البته این موضوع ابعاد و جنبه های مختلفی دارد كه بطور جداگانه و در جای خود باید بدان پرداخته شود.
پایان پیام.