سرویس آذربایجان /خبرگزاری آران
طی 15 ساله گذشته، رژیم نژادپرست اسرائیل از جمله بازیگرانی بوده است كه به دلایل متفاوت كوشیده است تا به هر نحو ممكن، نفوذ خود را در منطقه قفقاز به ویژه جمهوری آذربایجان (جمهوری آذربایجان) گسترش دهد. اقدام به توصیه بنگوریون مبنی بر لزوم توسعه روابط اسرائیل با كشورهای غیرعربی نزدیك به خاورمیانه، وجود ذخایر عظیم انرژی در سواحل باكو و انتقال یهودیان اطراف باكو به سرزمینهای اشغالی، بخشی از دلایل تلاش اسرائیل برای گسترش نفوذ در جمهوری آذربایجان است.
یكی از مهمترین دلایل تلاش اسرائیل برای نفوذ بیشتر در ساختار دولت باكو و گسترش نفوذ در جمهوری آذربایجان، وجود مرز طولانی و منحصر به فرد جمهوری آذربایجان با ایران به عنوان كشوری كه تلآویو بارها آن را مهمترین دشمن اسرائیل عنوان كرده است، میباشد. جمهوری آذربایجان به خاطر داشتن اشتراكات فراوان با ایران و علاقه و ارادت مردم این سرزمین به ایران، به شدت اسرائیل را نگران ساخته است. از این رو نیز هرگاه گامی برای گسترش مناسبات تهران ـ باكو برداشته میشود، محافل وابسته به صهیونیسم در باكو تلاش میكنند كه با تبلیغات منفی در مناسبات دو كشور خلل ایجاد كنند. این موضوع در سفر سال 2004 (1383) آقای سیدمحمدخاتمی، رئیس جمهوری وقت ایران، به باكو و هم در سفر سال 2005 (1384) الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان، به تهران قابل لمس بود. اساساً سیاست ایرانستیزی و تخریب وجهه ایران در باكو و طرح مسائلی خیالی نظیر «آذربایجان بزرگ!» و فعالیت گروهكهای ضدایرانی با حمایتهای مالی و معنوی رژیم صهیونیستی در باكو صورت میگیرد. جمهوری اسلامی ایران به دلیل پیوندها و امتیازهای تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی كه با منطقه آسیای مركزی و قفقاز دارد، برای حضور در منطقه از موقعیت مناسبی برخوردار است. طبیعی است حضور همهجانبه ایران در منطقه به عنوان اصلیترین كشور مخالف رژیم صهیونیستی، وزنه را به سود جبهه ضد صهیونیستی در جهان تغییر خواهد داد. در نتیجه، مقابله با حضور ایران در منطقه یكی از اهداف امنیتی تنشزای اسرائیل در منطقه قفقاز و آسیای مركزی میباشد. رژیم صهیونیستی كوشش میكند تا ایران را خطری برای باكو نشان دهد و با استفاده از این سیاست فریبآمیز، باكو را برای همكاری گستردهتر با خود همراه سازد. این در شرایطی است كه ایران همواره حامی جمهوری آذربایجان (جمهوری آذربایجان) بوده و حمایتهای سیاسی تهران از باكو در مجامع بینالمللی و نیز كمكهای اقتصادی ایران به ملت و دولت باكو چه در چارچوب كمیته امداد و چه خارج از آن شاید با هیچ كشور دیگری قابل مقایسه نباشد. گفته میشود، رژیم صهیونیستی برای تبلیغات ضدایرانی حتی مطبوعاتی را در باكو اجاره میكند. سفارت اسرائیل در باكو با پرداخت مبلغ قابل توجهی پول به مطبوعات ، آنها را به انتشار اخبار كذب علیه ایران ترغیب میكند. برای نمونه، در سال 2004 (1383) یكی از مسئولان سفارت اسرائیل در باكو طی ملاقاتهای جداگانهای با مدیران روزنامههای باكو، مقالهای بیاساس درباره واگذاری منطقه مغان ایران به ارمنستان را همراه یك چك بانكی به عنوان كمك مالی اسرائیل به مطبوعات باكو تحویل داده است. هدف اسرائیل از این اقدام، تحریك افكار عمومی علیه ایران میباشد. برخی از روزنامههای باكو از انتشار خبر مجعول مذكور در ازای دریافت پول خودداری كردهاند، اما تعدادی از مطبوعات باكو از همكاری كامل خود با سفارت اسرائیل خبر داده و مقاله مذكور را به همراه داستانسازیهای جانبی منتشر كردهاند.(1) ( جالب این كه برخی مطبوعات محلی موسوم به مطبوعات بیگانهگرا در اردبیل كه با سفارت باكو در تهران نیز مرتبط بودند، خبرهای سفارت اسراییل دربارة واگذاری مغان به ارمنستان را منتشر كردند!)
از مهمترین اهداف اسرائیل در جمهوری آذربایجان ، تلاش برای مقابله با گسترش اسلامگرایی است. منطقه قفقاز به ویژه جمهوری آذربایجان به دلیل شرایط فرهنگی و تاریخی كه از آن برخوردار است، بستر مناسبی برای رشد گرایشهای اسلامگرایانه دارد. از همان اوایل به استقلال رسیدن جمهوریهای قفقاز، نگرانی قدرتهای جهانی و منطقهای مخالف گرایشهای اسلامی، به تلاش برای ریشهكن كردن این نوع گرایشها در منطقه منجر شد. در این میان، اسرائیل كه رشد جریانهای اسلامی در هر نقطه از جهان را مخالف موجودیت و حیات خویش میداند، تلاش برای مقابله با اسلامگرایی در قفقاز را از اهداف اساسی خود برای نفوذ در این منطقه قفقاز در راستای تحقق بخشیدن به این هدف صورت میگیرد. البته اسرائیل در پیگیری سیاست مقابله با اسلامخواهی در منطقه از پشتیبانی و حمایت برخی دولتهای منطقهای و فرامنطقهای نیز برخوردار است. رژیم صهیونیستی در كنار مقابله با اسلامگرایی در جمهوری آذربایجان ، به دنبال تقویت فرقههای ضالّه در این كشور با استفاده از خلأهای متعدد موجود نیز است. در این راستا، تبدیل كردن باكو به پایتخت بهاییها مورد توجه تلآویو است.
در سال 2005 (1384) فاش شد كه بنابر توافقات صورت گرفته میان مقامات اسرائیل و باكو، باكو به مركز فعالیت فرقه بهاییت تبدیل میشود. پس از پیگیری سفارت اسرائیل و كسب مجوز مقامات باكو، انجمن بهاییان، فعالیت خود را عملاً آغاز كرده است. در عین حال محافل وابسته به صهیونیستها مارس 2005، اولین لژ فراماسونری را در باكو تشكیل دادند.
یكی از اهداف امنیتی اسرائیل در منطقه قفقاز، گسترش فضای امنیتی خود است. عدم مشروعیت سیاسی اسرائیل در میان بسیاری از كشورهای خاورمیانه سبب شده است تا اسرائیل فضای مناسبی برای تحرك لازم در منطقه را نداشته باشد. در چنین شرایطی، حضور در منطقه قفقاز و آسیای مركزی با توجه به ویژگیهای ژئوپلیتیكی خاصی كه این منطقه دارد، انتخاب مطلوبی برای اسرائیل محسوب میشود. در این راستا، تلاش برای جلب همكاری جمهوریهای آسیای مركزی و قفقاز در مجامع بینالمللی، كاهش فشارها علیه اسرائیل، خارج كردن خود از بحران مشروعیت سیاسی، جلوگیری از تشكیل جبهه ضد اسرائیلی در منطقه و گسترش سطح تماس با برخی كشورهای اسلامی به منظور ایجاد تفرقه میان آنها، از جمله اهداف اسرائیل در قفقاز محسوب میشود. تسلط بر منابع انرژی جمهوری آذربایجان و مشاركت در پروژههای سودآور اقتصادی و اطلاعاتی ( در حوزههای مخابرات، كشاورزی، تجهیزات نظامی و ...) نیز از جمله اهداف رژیم صهیونیستی است.
یكی دیگر از اهداف اسرائیل در قفقاز و آسیای مركزی ، تسهیل مهاجرت یهودیان این منطقه به فلسطین اشغالی به طور خاص و یهودیان مقیم اتحاد جماهیر شوروی سابق به طور عام میباشد. این موضوع از ترس تلآویو در خصوص نابرابر شدن شدید جمعیت مسلمان فلسطینی نسبت به یهودیان ناشی میشود. این نگرانی به ویژه از سال 2001 (1380) با آغاز انتفاضه جدید مردم فلسطین و افزایش میزان مهاجرت یهودیان از سرزمینهای اشغالی (پدیده مهاجرت معكوس) بیشتر شده است. به ادعای ایتان نایه(2)، سفیر سابق رژیم صهیونیستی در باكو، حدود هشتاد هزار یهودی در اطراف باكو و سایر مناطق كشور زندگی میكنند. حال آنكه تعداد یهودیان در این منطقه پانزده هزار نفر است. به گفته مقامات باكو نیز از سال(1370) 1991 تا 1384 (2005)، بیش از پنج هزار نفر از یهودیان مقیم در شمال غربی این كشور به ویژه از شهرستان قوبا به فلسطین اشغالی مهاجرت كردهاند. البته آمارهای متناقضی در این خصوص عنوان شده است. گفته میشود در طول این سالها از سراسر شوروی سابق، بیش از یك میلیون یهودی به فلسطین اشغالی مهاجرت كردهاند. براساس آمار اداره آمار رژیم صهیونیستی در سال 2001 (1380)، 612 یهودی از جمهوری آذربایجان به فلسطین اشغالی مهاجرت كردهاند. در این سال از گرجستان 743 نفر، از ارمنستان 101 نفر، از تركمنستان 157 نفر، از ازبكستان 2030 نفر، از قزاقستان 98 نفر، از قرقیزستان 2750 نفر، از تاجیكستان 47 نفر، از مولداوی 954 نفر، از اوكراین 14028 نفر، از روسیه 10849 نفر، از روسیه سفید 1988 نفر و از كشورهای بالتیك نیز 668 نفر به فلسطین اشغالی مهاجرت كردهاند. رژیم صهیونیستی تلاش دارد قشر تحصیل كرده و نخبه یهودیان جمهوری آذربایجان را به فلسطین اشغالی بفرستد و از سایر یهودیان ساكن نیز برای اهداف جاسوسی استفاده كند. در این راستا نیز ارتقای جایگاه یهودیان و ترویج تفكرات صهیونیستی در جمهوری آذربایجان از جمله اهداف رژیم صهیونیستی میباشد. كنفرانس یهودیان در سال (1380) 2001 نیز با چنین هدفی در باكو برگزار شد. اسرائیل با بهرهگیری از اقلیت یهودی ساكن و بیشتر در چارچوب فعالیتهای اقتصادی در جمهوری قفقاز از آنان به عنوان اهرم نفوذ برای ترویج اندیشههای صهیونیستی استفاده میكند. تبلیغ یهودیت در جمهوری آذربایجان نیز از جمله نتایج مناسبات باكو با رژیم صهیونیستی است. مؤسسات اسرائیلی با شیوههای مختلف از جمله كمكهای مالی به خانوادههای فقیر و گرسنه، برگزاری مراسمهای مختلف سخنرانی و ... به تبلیغ یهودیت پرداخته و كوشش میكنند با جذب مسلمانان مستضعف، تعداد یهودیان را در این كشور افزایش دهند. یهودیان، جمهوری آذربایجان (جمهوری آذربایجان)را یكی از خاستگاههای اصلی قوم یهود معرفی میكنند.
از این رو میتوان گفت، جمهوری آذربایجان جایگاه خاصی در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی دارد و حتی مقامات تلآویو نیز بر آن اذعان كردهاند. برای نمونه، رومان برونفمان(3)، عضو پارلمان اسرائیل و رئیس هیأت اسرائیلی شركت كننده در مراسم تدفین حیدر علیاف، در سال 1382 (2003 ) با تأكید بر اینكه حیدرعلیاف شخصی بود كه كشور را به كشوری معاصر، غربگرا تبدیل كرد افزود كه اسرائیل جایگاه خاصی را در سیاست خارجی خود به باكو اختصاص داده و تصمیم مبنی بر اعزام كمیسیون ویژه به باكو نمایانگر احترام عمیق به حیدرعلیاف میباشد كه كارهای زیادی برای تحكیم روابط دوجانبه انجام داده است.(4)
به باور كارشناسان سیاسی، نیاز جمهوریهای منطقه قفقاز به سرمایه و تكنولوژی، وجود رهبران لائیك در منطقه، سانسور جنایات رژیم تروریستی اسرائیل در رسانههای جمعی منطقه و وجود جمعیت یهودیان در منطقه قفقاز و آسیای مركزی، از عوامل تسهیلكننده حضور اسرائیل در قفقاز جنوبی است. اسرائیل با همیاری تركیه و آمریكا اهداف توسعهطلبانهای در منطقه قفقاز جنوبی دنبال میكند كه بخشی عمده از آنها برای منزوی كردن ایران و روسیه و جلوگیری از شكلگیری و تثبیت همكاریهای جمعی در منطقه و استفاده از اراضی كشورهای منطقه برای انجام اقدامات ضدامنیتی است. اغلب اهداف اسرائیل در منطقه قفقاز جنوبی تنشزا بوده و ترتیبات امنیتی این منطقه را پیچیده میسازد. در واقع رژیم صهیونیستی بنابر ماهیت جنگطلبانه خود، وضعیت «نه جنگ، نه صلح» در منطقه را زمینه مناسبی برای حضور در این منطقه میداند و در این راستا نیز تلاش میكند. تحركات مشكوك اسرائیل در رابطه با مناقشات آبخازیا و اوستیای جنوبی و قرهباغ از جمله ارتباط با دولتهای خودخوانده مناطق و رأی ممتنع به تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان (جمهوری آذربایجان) در سازمان ملل نشاندهنده این امر است. حتی تلاشهای اقتصادی اسرائیل در منطقه قفقاز نیز ماهیتی سیاسی و امنیتی دارند.
پس از فروپاشی شوروی، رژیم صهیونیستی یكی از بازیگران فعال در رابطه با دولت باكو بوده است. روابط رسمی رژیم صهیونیستی و دولت باكو در سال1371 (1992) آغاز شد و پس از آن رژیم صهیونیستی كوشیده است در همه زمینهها مناسبات خود را با باكو گسترش دهد. وجود عناصر رادیكال و ضدایرانی در دولت باكو در اوایل استقلال نظیر ابوالفضل ایلچیبیگ، زمینه را برای نفوذ رژیم صهیونیستی هر چه بیشتر فراهم ساخته بود. البته به رغم تمام تبلیغاتی كه توسط امپراتوری رسانهای صهیونیستها در سطح جهان از جمله قفقاز میشود، انزجار از رژیم صهیونیستی در میان مردم باكو و سایر شهرها و مناطق مانند گنجه ، لنكران، و ... مشهود است. از این رو نیز رژیم صهیونیست در ابتدا كوشید از كانال تركیه وارد باكو شده و این كشور را مركز ثقل سیاستهای خود در قفقاز قرار دهد. اتحاد سه جانبه آنكارا، باكو و رژیم صهیونیستی نیز در این راستا مطرح شده است. رژیم صهیونیستی علاوه بر استفاده از تركیه، برای نفوذ و حضور در جمهوری آذربایجان به دو حربه اقتصاد و اشاعه دموكراسی نیز تمسك جسته است. در این راستا قراردادهای مختلف اقتصادی میان رژیم صهیونیستی و دولت باكو و نیز میان شركتهای دو طرف امضا شده است. تلآویو در پوشش این فعالیتهای اقتصادی و صدور فناوریهای جدید، اهداف امنیتی خود را تعقیب كرده است. از این رو، جای تعجب نیست كه فعالیتهای كشاورزی رژیم صهیونیستی در اراضی نزدیك به ایران متمركز است و یا فعالیتهای مخابراتی رژیم صهیونیستی در اراضی و شهرهای مرزی نزدیك به ایران متمركز است . رژیم صهیونیستی از طریق نهادهایی نظیر سوروس و سوخُنوت و سلام ـ شالوم به بهانه اشاعه دموكراسی و همچنین در چارچوب مؤسسات به ظاهر خیریه، به دنبال پیگیری اهداف توسعهطلبانه خود در كشور است و این گونه فعالیتهای رژیم صهیونیستی به ویژه پس از درگذشت حیدرعلیاف، به شدت در این كشور افزایش یافته است. در این میان، به رغم ناخشنودی جهان اسلام، دولت باكو در دوران حكومت علیافها سطح مناسبات خود را با رژیم صهیونیستی كاهش نداده است. حال آنكه تركیه كه مناسباتی به مراتب عمیقتر با رژیم صهیونیستی داشته است، بارها این اقدام را در شیوههای مختلف انجام داده است. دلیل این امر در وهلة اول دشمنی دولت باكو با ارزشهای اسلامی و هراس از رویكرد جدّی مردم به آموزههای دینی است كه میتواند برای دولت ضددینی باكو مشكلات جدّی فراهم كند و در وهلة بعد اهداف اقتصادی، سیاسی و نظامی است كه باكو از مناسبات با رژیم صهیونیستی دنبال میكند. اما هیچ كدام از انتظارات باكو تحقق نیافته است و نه تنها از سرمایهگذاریهای كلان و سودمند اسرائیل در اقتصاد باكو خبری نیست، بلكه حضور شركتهای اسرائیلی در اراضی اشغالی و به نفع جداییطلبان قرهباغ، همچون خنجری از پشت به باكو محسوب میشود. اسرائیل به خاطر ملاحظات در مناسبات با ارمنستان از فروش تجهیزات نظامی قابل توجه به باكو خودداری و حتی چندین بار رأی مثبت به تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان (جمهوری آذربایجان) نیز نداده است و به لغو مصوبه 907 آمریكا كه درخواست مكرر باكو از لابی یهودی است، كمكی نكرده است. (طبق این مصوبه دولت باكو از برخی كمكهای آمریكا محروم است) این در شرایطی است كه رژیم صهیونیستی اهداف گسترده و تنشزایی در جمهوری آذربایجان (جمهوری آذربایجان) دنبال كرده و میكند. خلل در مناسبات ایران با باكو، تخریب وجهه ایران، تضعیف گروههای اسلامی و تقویت فرقههای ضالّه نظیر بهاییها، تلاش برای جلب همكاری دولت باكو در مجامع بینالمللی، خارج كردن خود از بحران مشروعیت سیاسی، جلوگیری از تشكیل جبهه ضد اسرائیلی در قفقاز و گسترش سطح تماس با برخی كشورهای اسلامی به منظور ایجاد تفرقه میان آنها و ترویج تفكرات صهیونیستی از جمله اهدافی هستند كه رژیم صهیونیستی در خصوص قفقاز و دولت باكو دنبال میكند. آنچه مسلم است اینكه اقدمات رژیم صهیونیستی، عملاً نتوانسته در كاهش انزجارها از این رژیم نقشی داشته باشد و افزایش استقبال مردم جمهوری آذربایجان (جمهوری آذربایجان) از مراسم روز جهانی قدس كه هر سال تكرار میشود، هر چه بیشتر دولتمردان رژیم صهیونیستی را نگران ساخته است.
پینوشتها: ــــــــــــــــــــ
1. شیخ عطار، علیرضا. « ریشههای رفتار سیاسی در قفقاز و آسیای مركزی»، نشر دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی ، تهران، 1371.
2. E . Naye
3. Ruman Beronfeman
4. كاظمی، احمد. « گرجستان در التهاب سیاسی» نشریه سیاسی نظامی، شماره 270 ، سال نوزدهم، (بهمن 1382).