تاریخ : دوشنبه 11 خرداد 1388
کد 12259

ناتو، قفقاز و ترتیبات امنیتى منطقه

.
سرویس آذربایجان/خبرگزاری آران
خبرگزاری آران / سرویس قفقاز :
دكتر عبدالرحیم زاده
مانور نظامى ناتو در گرجستان درست بعد از نه ماه جنگ خونین بین آن كشور و روسیه انجام شد. هر چند كه ناتو مانور خود را تحت عنوان «مشاركت براى صلح» نامیده و هدف خود را از برگزارى آن «همبستگى با گرجستان» عنوان كرده، اما بر كسى پوشیده نیست كه هدف اصلى از برگزارى این مانور، واكنش ناتو به آن جنگ و به گونه اى مقابله با حمله روسیه به گرجستان است.
از این رو، مانور ناتو در گرجستان بیش از آنكه یك مانور نظامى باشد، مانورى سیاسى است كه اهداف سیاسى را دنبال مى كند و به رغم وجود نام صلح بر آن، جنگ نرم سیاسى در جواب جنگ خشن نظامى گذشته است. این موضوع با توجه به كشورهاى دعوت شده به این مانور و واكنش روسیه به آن معلوم مى شود.
طبق برنامه ریزى ناتو، قرار بود كه كشورهاى آذربایجان، قزاقستان، ارمنستان، صربستان و مولداوى نیز در این مانور مشاركت داشته باشند كه به جز آذربایجان ، مابقى آنها از مشاركت خود انصراف دادند. انصراف این كشورها به روشنى اجابتى بوده به درخواست روسیه، چنان كه مقامات قزاقستان آن را كتمان نكرده و عدم شركت خود را بنابر درخواست روسیه عنوان كرده اند و دیمیترى راگوزین، نماینده دائم روسیه در ناتو اعلام كرد: «قزاقستان، مولداوى و صربستان بعد از مشاوره با روسیه از شركت در این مانور منصرف شدند».
روسیه از ابتداى طرح این مانور نه تنها درخواست ناتو براى فرستادن ناظرانى به مانور را رد نمود، به شدت با برگزارى آن مخالفت كرده است. دیمیترى مدودف، رئیس جمهور روسیه، مانور گرجستان را «تحریك» نامیده و گفته؛ «در كشورى كه جنگ رخ داده مانور برگزار نمى كنند». آنوار آزیموف، نماینده دائم روسیه در سازمان امنیت و همكارى اروپا، همانند رئیس جمهور كشور خود این مانور را تحریكى آشكار دانسته كه «چیزى جز یك توطئه آشكار نیست كه تجاوز را در نوع یك ماجراى مسلحانه جدید ترغیب مى كند».
واكنش روس ها تنها به اعتراضات لفظى محدود نشده، بلكه اقدامات عملى نیز در پى داشته است. همزمان با اعلام برگزارى این مانور، روسیه سندهاى همكارى دفاعى با اوستیاى جنوبى و آبخازیا را امضا و به دنبال آن، فعالیت نیروهاى امنیتى خود را در مرز این دو منطقه با گرجستان تقویت كرد. علاوه بر این، مشاجرات روسیه و ناتو اخراج دو دیپلمات روس از بروكسل مقر ناتو، و اخراج دو دیپلمات ناتو از مسكو را به دنبال داشت.
علت این مشاجرات چیست و چرا روسیه در قبال مانورهایى از این دست چون مانور ناتو و آذربایجان در اوایل ماه جارى چنین واكنش هایى از خود نشان نداد؟ در وهله نخست، به نظر مى رسد كه مناقشه روسیه و گرجستان بر سر دو منطقه اوستیاى جنوبى و آبخازیا علت اساسى واكنش شدید روسیه و مشاجرات او بوده است.
این نظر منطبق با سخن مدودف است كه مانور ناتو در گرجستان را به صراحت به جنگ پیشین روسیه و گرجستان مرتبط كرده است. با وجود نشانه هاى زیادى بر تایید این نظر، اما دلیل واكنش شدید روسیه به علتى اساسى تر و مهمتر مربوط مى شود.
انگیزه روسیه در مخالفت شدید با این مانور را باید وراى معضل گرجستان و در حدود ترتیبات امنیتى قفقاز جست. بنابر این نظر، مانور ناتو در گرجستان گامى است بلندپروازانه براى تغییر شاكله امنیتى قفقاز و هر چند كه این مانور در حدود عملیاتى نه چندان گسترده اى برگزار مى شود، اما اهدافى به مراتب گسترده تر و بلند مدت را دنبال مى كند.
مهم ترین دلیل بر این نظر را مى توان در دعوت ناتو از متحدان سنتى روسیه چون قزاقستان، ارمنستان و صربستان براى مشاركت در این مانور دانست. شركت كشورهاى قزاقستان و ارمنستان در این مانور مى توانست به معناى نفوذ ناتو در پیمان امنیت جمعى (CSTO) و تزلزل جایگاه راهبردى روسیه در آن باشد. این پیمان از نظر مقامات روسى، ناتوى یورو-آسیاست و روسیه در سال هاى اخیر سعى به گسترش دامنه عملیاتى آن داشته است.
از سوى دیگر، قصد ناتو از مشاركت صربستان در این مانور به صورت مشخص، به معناى دور كردن متحد قدیمى اروپایى روسیه از آن كشور است.
عدم مشاركت این كشورها در برنامه ناتو به خوبى نشان داد كه ناتو در قصد خود ناكام مانده است و روسیه كماكان اهرم هاى نفوذ خود را در متحدان گذشته اش دارد. ناتو با كشاندن پاى آذربایجان به این مانور توانست از سه كشور منطقه قفقاز، دو كشور آذربایجان و گرجستان را با خود همسو كند، هرچند كه ارمنستان كماكان از این دایره خارج است. آیا این موفقیت ناتو به معناى یافتن جاپاى محكم در این منطقه و دور كردن روسیه از آن است؟ این پرسشى است كه نمى توان با این مانور و میزبانى گرجستان و مشاركت آذربایجان پاسخ مثبت قطعى به آن داد. دلیل امر را باید در وضعیت داخلى گرجستان و شرایط منطقه اى آذربایجان جست.
گرجستان در شرایطى میزبان مانور ناتو است كه خود درگیر بحران هاى شدید سیاسى و اقتصادى داخلى است. همزمان با برگزارى مانور ناتو، رهبران مخالف دولت ساكاشویلى موفق شدند تا هزاران نفر را به خیابان هاى تفلیس بكشانند تا علیه سیاست هاى داخلى و خارجى او و به خصوص نزدیكى بیش از حد به آمریكا، اعتراض كنند.
گذشته از این، مخالفان بحران اقتصادى شدید گرجستان و نرخ بیكارى ۹ درصدى را ناشى از اقدامات نابخردانه وى و تحمیل جنگ ناخواسته با روسیه به ملت گرجستان مى دانند. با وجود آنكه ساكاشویلى سعى دارد با این مانور دستمایه تبلیغاتى حمایت غرب از خود را تهیه كند اما روشن است كه این تبلیغات نه تنها باعث خشنودى مخالفان نخواهد شد، بلكه آنان را به مخالفت با وى جدى تر خواهد كرد.
آذربایجان در سال هاى اخیر گرایش مشهودى به غرب و به خصوص آمریكا داشته كه توافق آن كشور با آمریكا، تركیه و گرجستان براى تاسیس پایگاه ترانزیتى براى پشتیبانى از عملیات ناتو در افغانستان یك نمونه آشكار از چنان گرایشى است.
با وجود چنین گرایشى، مقامات آذربایجان اندك اندك با واقعیت هاى منطقه اى خود آشنا شده اند كه نشانه هاى آن را در سردى روابط با تركیه و نزدیكى به روسیه و ماجراهاى مربوط به خط لوله گازى ناباكو مى توان دید.
این آگاهى از آنجا ناشى مى شود كه شرایط منطقه اى آذربایجان خود به خود دو قدرت شمالى و جنوبى مجاور آذربایجان، یعنى روسیه و ایران را مطرح مى كند، به گونه اى كه مقامات آن كشور بدون در نظر گرفتن این دو كشور نمى توانند گام هاى بلندپروازانه اى داشته باشند.
حضور ناتو و به خصوص آمریكا در منطقه قفقاز با برگزارى مانورهایى از این دست نمى تواند تاثیرى بیش از یك حضور نمایشى در یكى از استراتژیك ترین مناطق جهانى داشته باشد.
در این میان اگرچه بسیارى از كشورهاى اروپایى در آرزوى دریافت كمك باآمریكا ذیل عنوان ناتو در این مانور شركت دارند، اما عدم شركت كشورهایى چون فرانسه، سوئیس و ایتالیا در این مانور نشانگر دیدگاه واقع بینانه تر حاكم بر این كشورهاست كه به نظر مى رسد دور اندیشانه تر به آینده نگاه مى كنند و در برابر واقعیت هاى منطقه اى قفقاز كه تاریخ نشان داده پاشنه آشیل یكجانبه گرایى هاى امپراتورهاى بزرگ بوده با دقت بیشترى عمل مى نمایند.
سیاست واقع بینانه اى كه بیشتر از حضور در یك مانور نمایشى مى تواند نفوذ این كشور ها در ترتیبات امنیتى منطقه اى قفقاز را به عنوان شریك قدرت هاى مشرف به این منطقه (ایران و روسیه) تضمین كند. دلیل اساسى این امر به وجود قدرت هاى موثر و قدرتمند روسیه و ایران در این منطقه مربوط مى شود.
این دو كشور گذشته از هزاران كیلومتر مرز خاكى و دریایى با كشورهاى سه گانه قفقاز، اهرم هایى تاثیرگذار در این منطقه نیز دارند كه بسیار كارسازتر از وعده و وعیدهاى غربیان و به خصوص آمریكاییان به سران این كشورهاست.
از این رو، تنها نتیجه هر گونه ترتیب امنیتى در این منطقه بدون در نظر گرفتن این دو قدرت، به معناى بحران هاى بیشتر بدون چشم اندازى از صلح و آرامش است.
پایان پیام.
 
 
 
  • نوشته شده
  • در دوشنبه 11 خرداد 1388
captcha refresh