سرویس آذربایجان/خبرگزاری آران
جناب آقای الهام علی اف
رئیس جمهور محترم جمهوری آذربایجان
سلام علیکم
نام و یاد خداوندی را که اراده اش بر همه اراده ها غالب است، دیباچه کلام خود می نمایم و دقایقی را با شما به گفتگو می نشینم. حدود یکسال پیش اولین مرقومه حقیر خطاب به جنابعالی تحت عنوان نامه محقق و نویسنده تبریزی به رئیس جمهور آذربایجان در برخی نشریات و خبرگزاریهای ایران و جمهوری آذربایجان منتشر گردید که پس ازآن آقای خزرابراهیم رئیس واحد مطبوعات وزارت امورخارجه کشورتان در گفتگو با خبرنگاران اعلام داشت، چون نویسنده نامه مشخص نیست نیازی به ارائه پاسخ نمی باشد. البته بنده نیز درانتظار دریافت پاسخ نبوده ام، چرا که نیک می دانم درعالم سیاست رسم بر این نیست تا رئیس جمهور یک کشور درخصوص نامه نویسنده کشور دیگری که هیچ گونه مسئولیت دولتی ندارد جوابگو باشد.البته بهترین پاسخی که برای نامه فوق متصور بود، تاثیرگذاری آن در تصمیم گیریهای جنابعالی می باشد که ازاین منظرمی توان نامه فوق را در برخی موارد موثر دانست. واقعیت اینست بنده نگارش نامه فوق را در پایان یافتن ماموریت نظامی سربازان آذری درکشورشیعه عراق، فرمان اخیر جنابعالی در خصوص رسیدگی به وضعیت مجروحین جنگ قره باغ و... بی تاثیر نمی دانم که ازاین بابت خدای متعال را شاکرم ولی ناگفته پیداست دغدغه های اساسی پیرامون مشکلات مردم جمهوری آذربایجان که موجب نگارش نامه پیش گفته گردیده بود هنوز پا برجاست وا لبته در برخی موارد تشدید شده که امیدوارم این نامه مقدمه ای برای رفع آنها باشد.
جناب آقای علی اف، همانگونه که قبلاً یاد آور شده بودم، اینجانب یک مسلمان آذری زبان ایرانی هستم که همچون بسیاری از مردم کشورم علاقه و حساسیت ویژه ای به مردم جمهوری آذربایجان دارم. چرا که مردم ایران و جمهوری آذربایجان را یک ملت در قالب دو دولت می دانم، حقیقت اینست که تاریخ، فرهنگ، زبان و مذهب مشترک مردم دو کشور را چنان به هم پیوند زده است که علیرغم گذشت بیش از یکصد وهشتاد سال از قرار داد تحمیلی ترکمن چای و جدایی جغرافیایی مردم شمال ارس ازایران هنوزاین تفکیک به انفکاک کامل فرهنگی و مذهبی بین مردم دو کشورمنجر نگردیده، بلکه پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران و به دنبال آن فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی واز بین رفتن دیوار آهنین فیمابین دو سوی ارس، امروزه اشتراکات فرهنگی و مذهبی مردم ایران و آذربایجان بیش از پیش در حال تقویت است که همین موضوع موجبات نگرانی برخی محافل را سبب گردیده است.
آقای رئیس جمهور، پس از بیان مقدمه فوق که برای مشخص شدن انگیزه نگارش این نامه ضروری می نمود، لازم می دانم، بدون تکلف و فارغ ازهمه ملاحظات، صمیمانه با شما سخن بگویم. دوست دارم برای چند دقیقه هم که شده از پشت میز ریاست جمهوری کشوری که قانون اساسی آن بر اساس سکولاریزم تدوین شده و در آن بی دینی تجویز گردیده بلند شوید و با آن حالی که در مکه معظمه و در لباس احرام داشتید، که من نیز در آن سال توفیق زیارت خانه خدا را داشتم، به عنوان یک مسلمان شیعه مذهب بر روی سجاده ای از عشق قرار گیرید و با همان چشمان اشک آلودی که در خانه خدا داشتید به آسمان آبی رنگ خیره شوید و برای دقایق کوتاهی هم که شده فکر خود را از اتفاقات پیرامونی رها ساخته و فراتر از آنچه اطراف شما را فرا گرفته است، تأمـّـل نمائید.
آقای علی اف، تا کنون در مورد فلسفه آفرینش انسان فکر کرده اید؟ آیا تا کنون در مورد تفاوتهای انسان با موجودات دیگر اندیشه نموده اید؟ در مورد خویشتن خویش چطور؟ راستی سرانجام آدمی چیست و انسانها پس از مرگ چه سرنوشتی دارند؟ آیا در مورد اسلام که دین شماست و در خصوص قرآن که معجزه همیشگی پیامبر اسلام است و نیز در مورد تشیع که مذهب شماست بررسی بعمل آورده اید؟
آقای رئیس جمهور من نیز با شما موافقم، تفکر در خصوص سؤالات فوق علاوه بر فرصت کافی و معلوماتی عمیق نیازمند برخی مقدمات می باشد که گمان می کنم در حال حاضر مهیا نیست. لذا برای ورود به بحث سؤال دیگری را مطرح می نمایم که جواب دادن به آن اصلاً مشکل نیست .
سوال اینست شما به عنوان رئیس جمهور یک کشور با وزیری که نظر شخصی خود را بر دستور شما ترجیح دهد چگونه رفتار می نمائید؟ چند بار می توانید نافرمانی او را نادیده بگیرید؟ وزیری را که در مقابل همه خواسته های شما گردن کشی کند، چه مدت می توانید تحمل کنید؟ جواب مشخص است نه شما و نه هیچ رئیس جمهور دیگری نمی تواند چنین وزیری را مورد غضب قرارندهد. بدیهی است کمترین اقدامی که در این خصوص انجام می دهید، عزل اوست که بر کناری وزیر بهداشت سابق جمهوری آذربایجان از سوی شما گواه صدق این ادعاست .
آقای رئیس جمهور آذربایجان! اینک خود قضاوت کنید خداوندی که مالک و آفریدگار همه هستی و ناظر بر امور همه بندگان و منشاء همه قدرتهاست؛ درمورد شما که به عنوان رئیس جمهور یک کشور شیعه نشین مدام نظر شخصی و ضد دینی خود را بر اراده مسلم حضرت حق ترجیح می دهید چگونه رفتار نماید؟
آقای الهام علی اف! اکنون شش سال است که بر مسند ریاست جمهوری دومین کشور شیعی دنیا تکیه زده اید و در این مدت از هیچ اقدامی در جهت مقابله با تعالیم دینی شیعیان فرو گذار ننموده اید، گمان می کنید تا کی می توانید اینگونه رفتار نمائید؟
آقای رئیس جمهور! خداوند متعال به عنوان صاحب اختیار همه انسانها اراده فرموده است که فرهنگ عفاف در میان مسلمانان حاکم باشد و شما قصد نموده اید به جای آن فرهنگ برهنگی و اباحه گری غرب را در میان مردم مسلمان آذربایجان ترویج دهید به گونه ای که در حال حاضر جهت گیری همه شبکه های تلویزیونی کشورتان که بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم تحت حاکمیت شماست ترویج آموزه های غربی می باشد؛ آیا می دانید در نتیجه این سیاست، مردم مسلمان آذربایجان با چه فجایعی مواجه شده اند؟ بنا به اعتقاد کارشناسان آذری که در بین آنها نمایندگان پارلمان آذربایجان همچون خانم ملاحت حسن آوا نیز حضور دارند یکی از نتایج ملموس گسترش فرهنگ غربی در جامعه مسلمان آذربایجان افزایش بی رویه خود کشی در بین جوانان می باشد، خود بهتر می دانید که تنها در سه ماه اخیرحدود یکصد و پنجاه نفراز مردم جمهوری آذربایجان اقدام به خودکشی نموده اند، طبیعی است پخش فیلمهایی که دارای صحنه های مبتذل و به دنبال آن سوژه های جنایی می باشد و هیچگونه قرابتی با شرایط فرهنگی واجتماعی آذربایجان ندارد چه آثار مخربی در روح و روان مردم مخصوصاً جوانان ایجاد می نماید که اقدام به خودکشی تنها یکی از عواقب آن می باشد و معضلاتی مانند افزایش روز افزون فساد، بی انگیزه شدن مردان جهت تشکیل خانواده، گسترش قاچاق انسان مخصوصاً دختران آذری و... از دیگر نتایج شوم سیاست ترویج اباحه گری توسط دولت شما محسوب می گردد.
آقای الهام علی اف! خداوند حکیم که همه نواهی و اوامرش براساس حکمت است اراده فرموده که زن مسلمان در مقابل نامحرم حجاب را رعایت نماید و شما اراده نموده اید که زن مسلمان آذربایجانی برای برخورداری از حقوق اولیه اجتماعی مانند اخذ شناسنامه، گذرنامه و... حجاب اسلامی را کناربگذارد. آیا می دانید در نتیجه این خواست غیر دینی شما که حتی در زمان حکومت کمونیستها بصورت قانون در نیامده بود، دختران زیادی از تحصیل باز مانده اند؟ آیا می دانید زنان و دختران زیادی به خاطر پایبندی به حجاب خویش از زیارت خانه خدا و سایر اماکن مقدس شیعیان محروم گردیده اند؟
آقای رئیس جمهور آذربایجان! آفریدگار انسانها اراده نموده است که تنها عامل برتری آنها بر یکدیگر تقوای الهی باشد و جنابعالی اراده نموده اید که ملاک برتری در کشور تحت حاکمیت شما مسائلی مانند وابستگی به کانون قدرت، قومیت، جنسیت، ثروت و... باشد. آیا می دانید اجرای این خواست شما انسانهای زیادی را از حقوق اولیه خود محروم نموده است. آیا می دانید درکشوری که حاکمیت آن با شماست تلاش برای حفظ هویت قومی در کنارهویت ملی چه سرنوشتی برای افراد رقم می زند؟ یکی از این افراد نوروزعلی محمداف می باشد که تنها به جرم انتشار یک شماره نشریه به زبان تالشی چندین سال است که علیرغم کهولت سنی در زندان به سر می برد و فرزند او به نام کامران محمداف چندی قبل به طرز مشکوکی به قتل رسید . آیا می دانید که در جامعه آذربایجان تبعیض جنسیتی، زنان مسلمان آذری را با چه معضلاتی مواجه نموده است؟ در جامعه تحت حکومت شما زنان شیعه زیادی که شوهران خود را در جنگ قره باغ از دست داده اند و یا سن ازدواج آنها سپری شده است و یا دخترانی که در خانه پدری حداقل نیازهای آنان به دلیل مشکلات اقتصادی برآورده نمی شود مجبورند، برای تامین نیازمندیهای روزانه و اولیه خود یا به سراغ کارهایی مانند رفتگری، نانوایی و... که هیچ گونه مناسبتی با شرایط جسمی و روحی زنان ندارند بروند و یا جذب باندهای فساد شده و برای امرارمعاش اعتقادات و کرامت انسانی خود را قربانی کنند.
آقای الهام علی اف! چنانچه بخواهم در خصوص همه سیاستهای ضد دینی شما که منشاء بسیاری از مشکلات مردم مسلمان جمهوری آذربایجان می باشد، سخن بگویم بایستی به دهها مورد دیگر نیز اشاره نمایم که جهت رعایت اجمال از بیان آنها صرف نظرنموده ومی خواهم درارتباط با اقدامات اخیر جنابعالی که نگرانیهای زیادی را در بین مردم شیعه جمهوری آذربایجان و نیز در بین همه مسلمانان به ویژه مردم شیعه ایران سبب گردیده است سخن بگویم .
آقای رئیس جمهور! در سالی که باکو به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام مطرح گردیده، اعمال سیاست مسجد ستیزی، محدود سازی فعالیتهای مذهبی از طریق تغییر قانون آزادی اعتقادات دینی و دعوت از رئیس جمهور رژیم صهیونیستی برای سفر به جمهوری آذربایجان به عنوان سه اقدام ضد اسلامی و ضد شیعی، تعجب و تاسف شدید همه مسلمانان به ویژه شیعیان را بر انگیخته است و بدیهی است چنانچه این اقدامات ادامه یابد تاسف قلبی مسلمانان به خشم و انزجار عملی آنان تبدیل خواهد شد.
آقای علی اف! مطمئناً از غصب مسجد شهرستان یولاخ، تعطیلی مسجد شهید لر، ممنوعیت پخش اذان درمسجد دانشکده الهیات، تخریب مسجد حضرت محمد (ص) در باکو، اقدام جهت تخریب مسجد در حال ساخت حضرت فاطمه زهرا (ع) در قصبه گونشلی و... که جملگی طی دو ماه اخیر اتفاق افتاده است، مطلع هستید. آیا می دانید در فرهنگ اسلامی مسجد به عنوان خانه خدا و محل عبادت بندگان خدا از چه جایگاه والایی بر خورداراست؟ آیا می دانید مساجد سراسر جهان اسلام فارغ از اینکه در محدوه جغرافیایی چه کشوری قرار گرفته باشند مورد احترام همه مسلمانان می باشد؟ آیا می دانید تخریب مسجد به دلایل واهی بزرگترین بی احترامی به حدود یک و نیم میلیارد مسلمان محسوب می گردد؟ راستی چه فرقی بین دولت ارمنستان كه تعدادی از مساجد شهرهای اشغالی آذربایجان را تخریب كرده با دولت آذربایجان كه مبادرت به تخریب و تعطیل مساجد نموده است وجود دارد؟ چرا باید در كشوری كه 95 درصد آن را مسلمانان تشكیل می دهند، هر روز بر تعداد كلیساهای مسیحیان و كنیسه‌های یهودیان افزوده شود ولی مساجد مسلمانان هر روز به بهانه‌ای تخریب و یا تعطیل شوند؟ و...
آقای علی اف! اخیراً در راستای سیاستهای ضد دینی دولت تحت امر شما قانون آزادی اعتقادات دینی که دو سال پیش اصلاح شده بود دوباره در حال تغییر می باشد تا به استناد آن آزادی محدود و کنترل شده مردم شیعه آذربایجان جهت برگزاری مراسمات دینی از آنان سلب گردیده و فعالیت مذهبی گروههای شیعی بیش از پیش محدود گردد، دولتمردان شما تلاش می نمایند تا از طریق انجام تغییرات در قانون یاد شده، تحصیل دینی مسلمانان در خارج از کشور را ممنوع نموده و فارغ التحصیلان حوزه های دینی خارج از آذربایجان را ازانجام فعالیتهای دینی مانند برگزاری نماز جماعت و... محروم نمایند؟ آیا در شرایطی که تاسیس هر گونه حوزه علمیه شیعی در جمهوری آذربایجان گناهی نابخشودنی محسوب می گردد انجام تغییرات فوق در قانون آزادی اعتقادات دینی به معنای تلاش برای فراموشی تدریجی مذهب تشیع به عنوان مذهب حدود هشتاد درصد مردم آذربایجان نیست؟ آیا این اقدام حتی با قانون اساسی مبتنی بر سکولاریسم و لائیسم کشورتان که اعتقاد به هر دینی را تجویز نموده مغایرت ندارد؟ راستی چرا این محدودیتها برای اقلیت مسیحی و یهودی کشورتان اجرا نمی گردد و آنان مجازند تعالیم دینی خود را درهر کشوری فرا گرفته و به ترویج آن در بین مردم مسلمان آذربایجان بپردازند؟ اگر سیاست شما جلوگیری از تحصیل اتباع آذری در کشورهای دیگرمی باشد چرا صدها جوان آذری را برای تحصیل دررشته های مختلف به دانشگاههایی مانند آکسفورد ،کمبریج و... اعزام می نمائید؟ و...
آقای علی اف! سومین اقدام اخیر شما که تعجب، تاسف و خشم مردم شیعه آذربایجان و بلکه همه مسلمانان آزاده جهان را سبب گردیده، دعوت جنابعالی از رئیس جمهور منفور رژیم صهیونیستی برای سفر به جمهوری آذربایجان می باشد؛ آیا شما که به گفته خودتان در انتظار پذیرایی گرم از شیمون پرز هستید نمی دانید که او بعنوان یکی از بنیانگذاران اسرائیل دستش بیش از دیگران به خون مردم مسلمان فلسطین آغشته است؟ آیا نمی دانید که او فرمان قتل عام دهها هزاران فلسطینی را صادر کرده و به قاتلان جنایتکار صبرا و شتیلا مدال افتخار داده است؟ آیا شما دعوت از رئیس جمهوررژیم صهیونیستی برای سفر به پایتخت فرهنگی جهان اسلام را خیانت به آرمان مردم فلسطین و همه مسلمانان جهان ارزیابی نمی کنید؟ آیا نمی دانید که کشورتان یکی از اعضای سازمان کنفرانس اسلامی است؟ و آیا نمی دانید که فلسفه تاسیس این سازمان مبارزه با جنایات و موجودیت رژیم صهیونیستی می باشد ؟ و...
آقای رئیس جمهور! نیک می دانم چنانچه به عنوان یک مسلمان به فطرت الهی خویش بازگردید، شرمندگی از این همه اقدامات ضد دینی ادامه حیات را بر شما تلخ خواهد کرد اما شما می توانید تاریخ اسلام را ورق بزنید و همچون بسیاری از افراد که پس از سالها غفلت سرانجام از حضیض ذلت به اوج عزت رسیدند، عاقبت خوبی برای خود و مردم مسلمان آذربایجان رقم بزنید.
آقای الهام علی اف یقین دارم که نیک می دانید یکی از مهمترین دلایل اقدامات ضد دینی شما تسلط صهیونیستها بر کشورتان می باشد؛ خود تائید می نمائید که پس ازفروپاشی اتحاد جماهیرشوروی، صهیونیستها برای کسب پرستیزبین المللی و مشروعیت بخشیدن به موجودیت نامشروع خویش و نیز جهت تامین انرژی مورد نیاز خود و همچنین به منظور بهره برداری از موقعیت ژئوپلتیك، ژئواستراتژیك و ژئواكونومیك کشورهای قفقاز تلاش گسترده ای برای نفوذ در بین کشورهای این حوزه بعمل می آوردند که در آن زمان به دلیل سیاستهای نابجای جبهه خلق که دراوایل استقلال جمهوری آذربایجان قدرت را تصاحب نموده بود و برای حل مناقشه قره باغ به جای تکیه بر مردم مسلمان آذربایجان و کشورهای همسایه به دنبال استفاده از قدرت پوشالین رژیم صهیونیستی و سایر کشورهای غربی بود، رژیم صهیونیستی موفق گردید درهمه عرصه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشورتان نفوذ نماید که دامنه این نفوذ در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری گسترش یافته است که خود شما بیش از هر شخص دیگری به این موضوع آگاهی دارید و حتماً مطلع هستید که رژیم صهیونیستی بخش عمده نفت مورد نیاز خود را از طریق کشور شما تامین می نماید، خود بهترمی دانید رژیم صهیونیستی از طریق تشكیل بنیادهای به ظاهر خیریه یهودی است كه در میان آوارگان مناقشه قره باغ فعالیت می كنند دنبال چه اهدافی است؟ حتماً از نوع فعالیتهای مراكزصهیونیستی باصطلاح اشاعه دهنده دموكراسی درکشورتان آگاه هستید؛ حتماً ازنقش موساد در شكل گیری خبرگزاریها، نشریات، روزنامه ها خبر دارید؟ یقیناً از نفوذ آنها در شبکه های تلویزیونی نیز غافل نیستید؟ مطمئناً از تاثیر گذاری دستگاه امنیتی اسرائیل در بین نیروهای نظامی و امنیتی کشورتان با خبرهستید؟ مطمئناً ازنقش کلیدی رژیم صهیونیستی درحوادثی مانند بمب گذاری مسجد ابوبکر، ترور فرمانده نیروی هوایی آذربایجان و نیزاقدام تروریستی دانشگاه نفت مطلع هستید؟ و می دانید که دستگاه امنیتی اسرائیل این اقدامات را برای امنیتی نمودن فضای آذربایجان و توجیه حضور و نفوذ خود در این کشور طراحی و اجرا می نماید؛ آقای رئیس جمهورچنانچه به فرض محال ازهمه این مسائل بی خبر باشید ازاینکه چندین نفر از نیروهای امنیتی اسرائیل به بهانه محافظت از شما ، جنابعالی را مانند گروگانی تحت نظر دارند بی خبر نیستید.
آقای علی اف! یقین دارم شما نیز مانند مردم شیعه آذربایجان و نیز مانند بسیاری از احزاب و گروههای سیاسی وجمعیتهای دینی ازاین وضعیت احساس حقارت می کنید ولی از آنجائیکه بقای حکومت خود را در گرو ادامه شرایط موجود می دانید حاضر به همکاری با رژیم صهیونیستی شده اید،
آقای رئیس جمهور! همگان می دانند که دعوت جنابعالی از شیمون پرز نه از سر اختیار و علاقه شما به قاتل مردم مظلوم و مسلمان فلسطین، بلکه به دلیل نفوذ موساد درهمه ارکان دولت شماست. همگان می دانند رژیم صهیونیستی پس ازشکست حقارت باراز جنبش حماس بیش ازهر زمانی منزوی گردیده و تلاش می نماید وجهه از دست رفته خود را بازیابد که برای نیل به خواسته خود، رئیس جمهوری را مطیع تر از شما نیافته است. آقای رئیس جمهور! راستی می دانید چرا مجبورید برخلاف میل باطنی خود به همه خواسته های رژیم صهیونیستی تن دهید؟ آیا می دانید چرا مجبور شده اید در اذهان بیش از یک میلیارد ونیم مسلمان خود را به عنوان خائن به آرمان مردم فلسطین معرفی نمائید ؟ و... برای اینکه بین مردم مسلمان و شیعه آذربایجان هیچ گونه جایگاه اجتماعی ندارید، برای اینکه می دانید مردم مسلمان آذربایجان مانند آتش زیر خاکستر منتظر فرصتی هستند تا در مقابل همه دهن کجیهای صورت گرفته نسبت به اسلام عکس العمل نشان دهند، برای اینکه می دانید اکثریت مردم کشورتان که در بدترین شرایط اقتصادی زندگی می نمایند هیچگاه حاضر به حمایت از رئیس جمهوری که منابع کشور را در اختیار صهیونیستها قرار داده است نخواهند شد. برای اینکه می دانید اقلیت کشور شما که همه امکانات آذربایجان را در اختیار گرفته اند هیچ تعلق خاطری به شما ندارند و صرفاً دنبال منافع مادی خود هستند و...
آقای علی اف! می دانم که انتظار شنیدن این سخنان را نداشتید ولی بنده به عنوان یک ایرانی شیعه مذهب آذری زبان درمقابل سایرهموطنانم که ازاقوام دیگرهستند به خاطر اقدامات شما احساس شرمندگی می کنم و علاوه بر آن بنا بر آموزه های دینی خود را موظف می دانم این مطالب را برای شما بازگو نمایم و بر این باورم که شما یا در مقابل این نامه سکوت اختیارخواهید کرد و یا همکاران شما آن را با این توجیه که این سخنان به دلیل احساس خطر وعصبانیت نویسنده از دعوت شیمون پرز به آذربایجان بیان گردیده، جواب خواهند داد و روابط اسرائیل و آذربایجان را به عنوان عکس العمل طبیعی آذربایجان در مقابل روابط ایران وارمنستان توجبه خواهند نمود که دراین ارتباط لازم می دانم به دو نکته اشاره نمایم:
اول) ناخرسندی شدید مردم ایران از دعوت شیمون پرز به کشورهمسایه آذربایجان به دلیل خیانت رئیس جمهوریک کشور مسلمان به آرمان مردم مظلوم و ستمدیده فلسطین و نیز به دلیل نادیده گرفته شدن اراده مردم مسلمان و شیعه آذربایجان می باشد نه به دلیل احساس خطراز گسترش نفوذ اسرائیل درمرزهای کشورخود؛ واقعیت اینست که مردم ایران همانگونه که طی انقلاب اسلامی و نیزدر طول هشت سال جنگ تحمیلی عراق و حوادث بعد از آن نشان دادند ازهیچ قدرت بین المللی یا منطقه ای واهمه ای ندارند چرا که در سایه ایمان به پروردگار و در نتیجه خود باوری به چنان قدرت مادی و معنوی دست یافته است که هیچ قدرتی توان مقابله با این ملت را ندارند ضمن اینکه ادعای احساس خطر ایران از اسرائیلی که چند سال قبل از حزب الله لبنان و اخیراً نیز از جنبش مردمی حماس شکست سختی را متحمل گردید، ادعایی مضحک و بی اساس می باشد.
دوم) توجیه روابط اسرائیل با آذربایجان به عنوان عکس العمل آذربایجان در قبال روابط ایران و ارمنستان بنا به دلایل ذیل توجیهی باطل و بی اساس می باشد:
1- ارمنستان فارغ از نوع دین خود که متفاوت از دین مردم ایران و آذربایجان می باشد دولتی است که پس از فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی همانند آذربایجان به استقلال رسیده و مورد پذیرش جامعه بین الملل از جمله دولت آذربایجان واقع شده است در حالی که رژیم صهیونیستی در سال 1948 با غصب سرزمین مردم فلسطین و به صورتی نامشروع اعلام موجودیت نموده که تا کنون بیش از یک میلیارد ونیم مسلمان و نیز تعداد زیادی از دولتهای اسلامی نه تنها آن را به رسمیت نشناخته اند، بلکه سازمانی را تحت عنوان سازمان کنفرانس اسلامی جهت مقابله با جنایات آن تاسیس نموده اند که دولت آذربایجان نیز عضو این سازمان می باشد لذا روابط همه جانبه اسرائیل و آذربایجان، نشان بی اعتنایی دولت آذربایجان به کل جهان اسلام می باشد ضمن اینکه همه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی علیرغم حمایت ازموضع آذربایجان روابط خود با ارمنستان را نیزحفظ نموده اند که در این میان سطح روابط غیررسمی ارمنستان با دولتی مانند ترکیه با سطح روابط رسمی ایران و ارمنستان برابری می نماید. علاوه بر این دولت آذربایجان که مدام از روابط ایران و ارمنستان انتقاد می نماید بایستی متوجه این نکته باشد که خود این کشور نیز با ارمنستان ارتباط دارد که برای نمونه می توان به سفر اخیر معاون وزارت امورخارجه آذربایجان به ارمنستان جهت شرکت در شورای وزیران سازمان همکاری اقتصادی دریای سیاه و نیز شرکت آذربایجان در مانورهای نظامی مشترک با ارمنستان و... اشاره نمود ضمن اینکه پشت پرده دیدارهای متعدد روسای جمهور آذربایجان و ارمنستان حاکی از دوستی آنها می نماید .
2- اشغال بیست درصد ازخاک آذربایجان توسط ارمنستان که دل هر مسلمانی را اندوهگین می نماید واقعیت تلخی است که مسبب اصلی آن دولت آذربایجان می باشد؛ درزمان جنگ قره باغ دولتمردان آذربایجان به تنها موضوعی که فکر نمی کردند آزادی قره باغ بود، آنها مشغول جنگ قدرت در داخل آذربایجان بودند و جبهه های جنگ آذربایجان چنان وضعیت اسفناکی داشت که قلم از بیان آن شرم دارد، دولتمردان آذری به جای تقویت بنیانهای اعتقادی رزمندگان سعی می نمودند از طریق هنرنمایی رقاصه ها و خواننده ها به آنان روحیه دهند! جریان فروش سنگرو حتی تجهیزات نظامی توسط برخی سربازان آذری به ارمنیها واقعیتی تلخ اما غیر قابل انکار است! و...البته علیرغم همه این مسائل کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی به ویژه دولت و مردم ایران ازآن زمان تا کنون ازهیچ کوششی برای آزاد سازی قره باغ و مناطق اشغالی و کمک به آوارگان آذری دریغ ننموده وهمیشه تمامیت ارضی آذربایجان را به رسمیت شناخته اند ولی سیاست دولت آذربایجان در واگذاری حل مناقشه قره باغ به کشورهایی که حتی تمامیت ارضی آذربایجان را به رسمیت نمی شناسند، مانع از حل این مناقشه گردیده است. لذا دولت آذربایجان وظیفه دارد در ازای حمایت جهان اسلام از موضع آذربایجان در مناقشه قره باغ از آرمان مردم فلسطین که در حقیقت آرمان جهان اسلام محسوب می گردد حمایت نماید و حداقل به آن خیانت نکند.
3- روابط ایران و ارمنستان بر خلاف آنچه محافل ضد ایرانی آذربایجان تبلیغ می نمایند، قابل مقایسه با روابط ایران و آذربایجان نیست، در حالی که روابط ایران و آذربایجان در آستانه رسیدن به سقف یک میلیارد دلارمی باشد روابط ایران با ارمنستان در حدود کمتر از سیصد میلیون دلار بر آورد می گردد، علاوه بر آن نوع روابط ایران و ارمنستان به گونه ای است که طرف برتر در آن ایران می باشد و همانگونه که به دفعات از سوی مسئولین جمهوری اسلامی ایران عنوان شده چنانچه دولت آذربایجان مایل باشد می توان از روابط ایران و ارمنستان در مسیر آزاد سازی مناطق اشغالی آذربایجان استفاده نمود در حالی که نوع روابط آذربایجان و اسرائیل همان گونه که قبلا توضیح داده شد به گونه ای است که صرفاً در جهت تثبیت مواضع اسرائیل و خیانت به مردم مسلمان فلسطین می باشد .
جناب آقای الهام علی اف! گرچه سخن به درازا کشید اما آنچه گفته شد گوشه ای از واقعیتهایی بود که بایستی با شما در میان می گذاشتم، امیدوارم جملات این نامه که شاید تند و گزنده باشند شمارا به تفکرو اندیشه وادار نمایند تا شاید بتوانید درمسیر تشخیص حق از باطل گام بر دارید. در پایان از خداوند متعال برای مردم مسلمان جمهوری آذربایجان درتمامی عرصه های فردی و اجتماعی موفقیت و پیروزی مسالت نموده و امیدوارم بتوانند درسایه آموزه های اسلامی سرزمینهای اشغالی خود را از دست دشمنان آزاد نمایند .
حامد گلستانی
21.6.2009/1388.3.31