تاریخ : چهارشنبه 17 تير 1388
کد 12807

ترکیه و روسیه فعالترین نقش در قفقاز جنوبی، در غیاب ایران

.
سرویس روسیه/خبرگزاری آران

خبرگزاری آران / سرویس روسیه :

محمد رضا مهران

روسیه و ترکیه همچنان فعالترین نقش را در قفقاز جنوبی ایفا می‌کنند.

چندی پیش سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در این خصوص در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با احمد داووداقلو – همتای ترک خود – اعلام کرد.
لاوروف گفته است: "ترکیه و روسیه وضعیت قفقاز را بررسی می‌کنند و پیشنهاداتی جامع در رابطه با حل و فصل مناقشات کل خاورمیانه ارائه می‌کنند." وی افزوده است که طی سفر احمد داووداقلو نیز روسیه و ترکیه آینده ابتکار ترکی ایجاد "پلاتفورم امنیت و ثبات قفقاز" را که مورد حمایت روسیه می‌باشد، مورد بررسی قرار داده‌اند.
پس از فروپاشی شوروی و متعاقب آن استقلال کشورهای قفقاز جنوبی(ارمنستان، آذربایجان و گرجستان)، قدرت های فرامنطقه ای سیاست های بسیار متفاوتی را در قبال کشورهای جدید در منطقه به اجرا گذاشتند و بدنبال آن معادلات امنیتیجهانی، بر اساس نظام منطقه ای شكل گرفت. بر اساس این مدل كشورهایی كه از لحاظفرهنگی، سیاسی و اقتصادی در منطقه‌خاصی دارای نفوذ گسترده و پایداری بودند، میتوانستند به عنوان اهرم ثبات بخش در معادلات منطقه ای ایفای نقش می كنند و نقش آنهانیز از سوی نظام بین الملل به عنوان محور نظام منطقه ای پذیرفته می شد. براین اساسدر منطقه قفقاز، رقابت بین سه بازیگر كلیدی منطقه یعنی روسیه، ایران و تركیه آغازشد كه سرانجام با پذیرش الگوی روسیه به دلایل خاص سیاسی، امنیتی و اقتصادی بهپایان رسید.
روسیه به عنوان مهمترین قدرت منطقهای همواره منافع تعریف شدهای در منطقه قفقازدنبال می کند.
بیثباتی در قفقاز جنوبی میتواند به بیثباتی در منطقهقفقاز شمالی منجر شود، به این دلیل روسیهخواهان برقراری ثبات داخلی در کشورهای قفقاز می باشد چون قفقاز به منزله حیات خلوت روسیه می باشد،اما در عین حال در پارهای از موارد، روسیه به تولید ناامنی در منطقه در چارچوبسیاستهای خود می پردازد.
حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز با توجه به مشترکات فرهنگی و تاریخی...با کشورهای این منطقه می تواند حضور قدرت های فرامنطقه ای را کاهش دهد، که این مهم با منافع روسیه هم سو است زیرا عملا ایران و روسیه در منطقه قفقاز سیاستی هم سو را دنبال می کنند. از جمله کشور های قفقاز جنوبی جمهوری آذربایجان می باشد علاوه بر این آذربایجان تنها جمهوری قفقاز كوچك است كه در كنار دریای خزر واقع شده و مرزهای مشترك دریایی با ایران دارد. هر دو كشور به لحاظ تاریخی و فرهنگی و مذهبی، اشتراكات فراوانی دارند.
با وجود این مشترکات روابط ایران با جمهوری آذربایجان هنوز با موانع جدی روبرو است. بخشی از این موانع به سیاستهای داخلی دو کشور مربوط می شود و بخش دیگر تحت تاثیر قدرتهای منطقه و خارج منطقه است.
از جمله این موانع می توان به نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی اشاره کرد. آمریکا مایل نیست تا زمانی که مشکلات تهران – واشنگتن حل نشده است ایران بتواند مناسبات خود را با آذربایجان گسترش دهد.
پس از استقلال جمهوری آذربایجان ؛ علیرغم مخالفتهای مردم مسلمان این کشور روابط سیاسی رژیم صهیونیستی و دولت باکو برقرار گردید . به اعتقاد کارشناسان یکی از مهمترین اهداف اسرائیل از اعمال سیاست ارتباط با کشورهای مسلمان نشین مخصوصا جمهوری آذربایجان ؛از بین بردن حساسیتهای موجود در جهان اسلام نسبت به ایجاد ارتباط با این رژیم و محدود نمودن جبهه مقابل خود بوده است . اسرائیل طی سالهای گذشته با انجام فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی سعی در کم نمودن احساسات ضد صهیونیستی مردم جمهوری آذربایجان داشت و از حدود دو سال قبل به این باور غلط رسیده بود که مردم جمهوری آذربایجان نیز همچون دولت باکو اسرائیل را به عنوان یک کشور مشروع به رسمیت شناخته اند و لذا تلاشهای بیشتری برای گسترش روابط همه جانبه سیاسی ،اقتصادی و امنیتی از خود نشان می دهند که افزایش سفرهای متقابل هیاتهای عالیرتبه باکو وتلاویو ونیز برگزاری کنگره آذریهای جهان در کنیسه اسرائیل نشانه هایی از تلاشهای پیش گفته می باشند .
روابط اسرائیل و آذربایجان با سفر شیمون پرز رئیس جمهور اسرائیل در هفتم تیر ماه سال جاری به اوج خود رسید و شیمون پرز و دولت الهام علی اف دو سند همکاری امضا کردند.
این اسناد که بر گسترش همکاری های اسرائیل و جمهوری آذربایجان در زمینه های فرهنگی، آموزش علوم، همکاری های رسانه ای و فن آوری اطلاعات تاکید داشت.
این در حالی است که رژیم اسرائیل و دولت باکو حجم مبادلات تجاری خود را به بیش از سه و نیم میلیارد دلار در سال افزایش داده اند.
توجیه روابط اسرائیل با آذربایجان به عنوان عکس العمل آذربایجان در قبال روابط ایران و ارمنستان بنا به دلایل ذیل توجیهی باطل و بی اساس می باشد.
روابط ایران و جهان ارمنی‌ها به دوران پیش از اسلام برمی‌گردد و برای قرن‌ها با حضور طولانی مدت جامعه ارمنی در ایران، آشكار شده است. شمار ارمنی‌های ساكن ایران از زمان انقلاب اسلامی روبه نقصان گزارده است، اما هنوز آنان مهم‌ترین اقلیت مسیحی ایران را تشكیل می‌دهند.
روابط ایران و ارمنستان بر خلاف آنچه محافل آذری تبلیغ می نمایند، قابل مقایسه با روابط ایران و آذربایجان نیست، در حالی که روابط ایران و آذربایجان در آستانه رسیدن به سقف یک میلیارد دلارمی باشد روابط ایران با ارمنستان در حدود کمتر از سیصد میلیون دلار بر آورد می گردد.
در این میان ترکیه و ارمنستان نیز پس از نزدیك به یك و نیم دهه قطع روابط كه در پى تنش نظامى میان آذربایجان و ارمنستان اتفاق افتاد، عزم خود را براى از سرگیرى روابط جزم كرده اند. در این بیش مشكلات مختلفى از جمله مخالفت هاى داخلى در دو كشور، مخالفت دولت و مردم آذربایجان و اختلاف نظر طرفین در باب برخى موضوعات این روند را با مشكلاتى همراه كرده است. با این وجود، مقامات آنكارا و ایروان بارها تمایل خود را به عادى سازى روابط ابراز داشته اند و قدم هایی نیز برداشته اند.
در صورت عادى سازى روابط ترکیه و ارمنستان و با گشایش مرز بین دو كشور ممكن است نفوذ روسیه بر ارمنستان شدیدا كاهش یابد. امکان گشایش مرز، امتیاز مثبتی است که آنکارا به ایروان در معامله بزرگی پیرامون قره باغ پیشنهاد می دهد و بدین ترتیب جای روسیه را بعنوان "حامی" اصلی حل در مسئله قره باغ تنگ می کند. مسکو چنین ابزاری ندارد. بویژه پس از جنگ ماه اوت که از بعد از آن هم در باکو، هم در ایروان و هم در آنکارا آَشکارا از روسیه می ترسند.  
نقش و حضور قدرت های فرامنطقه ای بر این پیچیدگی معادلات در قفقاز افزوده است.  
پایان پیام.
 
 
  • نوشته شده
  • در چهارشنبه 17 تير 1388
captcha refresh