تاریخ : شنبه 20 تير 1388
کد 12852

هدف اصلی سفر اوباما به مسكو

.
سرویس روسیه/خبرگزاری آران
سعدالله زارعی
خبرگزاری آران / سرویس روسیه : سفر سه روزه رئیس جمهور آمریكا به روسیه گمانه زنی های زیادی را در مورد هدف یا اهداف این سفر و نتایج حاصله از مذاكرات باراك اوباما با رئیس جمهور و نخست وزیر روسیه به دنبال داشته است.
 در این میان «تلاش برای تمدید مفاد قرارداد استارت2» كه طی چند ماه آینده دوره 30ساله آن به اتمام می رسد، مذاكره پیرامون استقرار سامانه ضد موشكی آمریكا در دو كشور اروپای شرقی- چك و لهستان-، انعقاد قرارداد میان مقامات دو كشور برای استفاده از آسمان روسیه برای انتقال نیرو و تجهیزات به افغانستان و تلاش برای جلب توافق روس ها برای اعمال فشارهای بیشتر اقتصادی به ایران به قصد واداشتن جمهوری اسلامی به تسلیم بعنوان مهمترین اهداف این سفر ذكر شده اند.
محورهای یاد شده البته مورد گفت وگو واقع شده اند و خبرهای آن نیز -هرچند محدود- به رسانه ها درز كرده است ولی هیچ تردیدی وجود ندارد كه این اهداف در درجه یكسان از اهمیت قرار ندارند و از این رو باید به تفكیك موضوع اصلی از موضوعات فرعی پرداخت. اما آنچه از لابلای خبرها به نظر می رسد:
 
1-موضوع استقرار یا عدم استقرار سامانه دفاع ضدموشكی در دو كشور چك و لهستان طی 2سال اخیر سروصدای زیادی به راه انداخته است، آمریكایی ها از همان آغاز تلاش كردند تا ماهیت ضدروسی آن را مخفی و بر جنبه ضدایرانی آن تاكید كنند اما موضوع استقرار سامانه های مورد اشاره اخیرا توسط خود آمریكایی ها نیز مورد تردید واقع شد به گونه ای كه «جوزف بایدن» معاون اول رئیس جمهور آمریكا در اواخر سال گذشته در حاشیه اجلاس امنیتی مونیخ گفت: «از نظر اقتصادی باید بررسی شود كه آیا می توان سپر دفاع موشكی را در چك و لهستان مستقر كرد یا نه» بنابراین موضوعی كه توسط معاون مورد تردید واقع شده نمی تواند موضوع اصلی مذاكرات دو رئیس جمهور باشد. كمااینكه در نهایت مطبوعات روس و آمریكا مشتركاً نوشتند مذاكرات در این خصوص از سطح مباحثات گذشته فراتر نرفت.
 
2-تلاش برای تمدید و بازسازی قرارداد استارت 2 -مهار كردن سلاح های كشتارجمعی- كه در رسانه ها با آب و تاب از آن سخن گفته شد، موضوع مهمی بود ولی كسی تردید نداشت كه محدودسازی كلاهك های هسته ای از 18 به 6 هزار عدد مطابق توافق 1979 عملیاتی می شد و اساسا روس ها با آن مخالفتی نداشتند تا به مذاكره نیاز باشد. بعضی از تحلیلگران معتقدند عنوان محدودسازی كلاهك های دهه، 1960 و 1970، فریبنده است چرا كه با توجه به دستاوردهای جدید تسلیحاتی آمریكا و روسیه حفظ آن سلاح ها منطقی نمی باشد. بر این اساس موافقت دو كشور با محدودسازی كلاهك ها صرفا یك ژست بشردوستانه است كه هر دو كشور از آن بهره می برند ولی در عین حال این به معنای كاهش «سلاح های استراتژیك تهاجمی» نیست. پس در یك جمله می توان گفت مذاكرات این هفته مسكو برای بحث درباره بازسازی قرارداد استارت2 نبود.
 
3- مذاكره پیرامون استفاده از آسمان روسیه برای انتقال نیرو و تجهیزات نظامی به افغانستان یكی از موضوعات مطرح شده میان مقامات دو كشور بوده است. فرانس24 روز گذشته تصریح كرد این تنها دستاورد سفر اوباما به روسیه بود. با این حال نباید گمان كرد كه این یك نقطه استراتژیك است. آمریكایی ها با وجود كسب مجوز عبور از آسمان روسیه هنوز برای «لجستیك آسان نیروها در افغانستان» با مشكلات عدیده روبرو هستند برای آنان بهترین راه، استفاده از دریا و عبور از نزدیكترین مسیر به سمت افغانستان است. برای آنان هنوز هم استفاده از آسمان پاكستان و یا آسمان هند در برابر آسمان روسیه ترجیح دارد و مشكلی هم برای استفاده از آسمان این دو كشور نداشته اند بنابراین باید گفت مذاكره در این خصوص نیز نمی تواند هدف یا یكی از اهداف اصلی سفر اوباما باشد.
 
4- مذاكره پیرامون موضوع «ایران» یكی از اهداف قطعی سفر بوده است بگونه ای كه مقامات و رسانه های آمریكایی از چند هفته پیش از سفر اوباما به مسكو درباره لزوم توافق میان دو طرف برای مهار ایران خبر داده اند. آمریكایی ها بارها اذعان كرده اند كه مشكل اصلی آنان در منطقه، «ایران» است و كمترین تردیدی وجود ندارد كه آمریكایی ها در ماههای گذشته تلاش كرده اند تا هر پرونده خاورمیانه را به موضوع ایران گره بزنند و از آنها استنتاج دلخواه خود را بیرون آورند. آنان به ثمر نشستن پروژه لبنان- حفظ اكثریت توسط گروه حریری- عادی شدن روابط سوریه با عربستان در حالی كه روابط ریاض و تهران طی ماههای اخیر سرد شده است، انتقال نیروهای نظامی از شهرهای عراق و انتقال به پادگان هایی در مجاورت مرز ایران و نیز آشوب های یك هفته ای تهران را علامت های كاسته شدن از اقتدار منطقه ای ایران معرفی كرده اند و حال آنكه در اهمیت و ارتباط هر كدام با قدرت تهران بسیار اغراق شده است. به نظر می آید كه موضوع اصلی مذاكرات مسكو، «ایران» بوده است.
آمریكایی ها از ماهها قبل تلاش كرده اند تا شرایط آینده ایران را دشوار معرفی كنند. هیلاری كلینتون دو روز پیش به رسانه های آمریكایی گفت: «آمریكا به دنبال تغییر رفتار ایران از طریق اعمال تحریم های سخت تر است» او به گونه ای غیر صریح از توافق طرف های مختلف پیرامون «خطر ایران» صحبت كرد كه منظور او چهار محور اعراب، رژیم صهیونیستی، اروپا و روسیه بود. البته روس ها بلافاصله این ادعا را رد كردند و گفتند كه ایران در چارچوب آژانس بین المللی انرژی اتمی مشكلی برای هیچ كشوری نیست.
از نظر آمریكایی ها، روسیه مهمترین مشكل در مواجهه واشنگتن با تهران است چرا كه عدم همراهی روسیه می تواند مجموعه تلاش های گروه 1+5 را خنثی و راه اعمال فشار بیشتر به ایران را سد نماید. هر چند كه هنوز از مفاد مذاكرات دو طرف پیرامون ایران اطلاعی در دست نیست ولی با توجه به مواضع پیشین روسیه می توان گفت اوباما سه روز سخت را در مسكو گذرانده است. آمریكایی ها قطعاً بر موضع خود پای فشرده اند و مواجهه سخت تر با ایران را بعنوان «پدیده ای غیر قابل تغییر» معرفی كرده اند. چند روز پیش «مایكل مكفول» رئیس بخش روسیه و منطقه اوراسیای شورای امنیت ملی آمریكا با اشاره به سفر اوباما به مسكو گفت: «روش ما این است كه منافع ملی خود را مطرح می كنیم و قاطعانه درباره آن صحبت می كنیم و در نظر می گیریم كه شرایط طرف مقابل مناسب است یا خیر. ما قصد چانه زنی با روسیه را نداریم».
اما البته برخلاف ادعای مكفول (Mackfool) اوباما ناگزیر به چانه زنی و دادن امتیاز بوده است چرا كه هیچكدام از اعضای دیگر گروه 1+5 قادر نیستند جایگاه روسیه را در این عرصه پر كنند. آمریكایی ها از قبل تلاش كرده اند تا به گروه 1+5 بقبولانند كه در صورت به بن بست رسیدن مذاكرات و یا حاضر نشدن ایران به مذاكره، اعمال تحریم های شدیدتر علیه تهران را بپذیرند و با آن همراهی كنند. درست همزمان با مذاكرات اوباما با مدودف، معاون رئیس جمهور آمریكا - بایدن- اعلام كرد كه آمریكا موافق تهدید نظامی علیه ایران نیست ولی نمی تواند مانع اسرائیل از اقدام نظامی شود، این اظهارات بعنوان مقوم مذاكرات اوباما مطرح شده تا طرف روس بتواند در برابر ایران استدلال كند كه انتخاب گزینه «تحریم شدیدتر» مخالفت با «تهدید نظامی» و توقف هر نوع اقدام نظامی بر ضد تهران است. این ترفند البته با واكنش منفی مقامات مسكو مواجه شد و از این رو وزارت خارجه آمریكا توضیح داد كه صحبت بایدن به معنای موافقت یا اجازه آمریكا به حمله نظامی بر ضد ایران نیست.
باراك اوباما در تجزیه و تحلیل سیاست خارجی دوره بوش به این جمعبندی رسیده بود كه جمهوری خواهان بیش از حد از ابزارهای قدرت ملی آمریكا استفاده كرده و از همراه ساختن دیگران چشم پوشیده اند و این به انزوای بین المللی آمریكا انجامیده است. او طی ماههای اخیر به دنبال ایجاد محوری تحت عنوان «گروه كشورهای همراه» بوده است آمریكایی ها تلاش كرده اند تا به بقیه بباورانند آنچه به نفع آمریكاست به نفع آنان نیز هست!
اما در مجموع می توان گفت مذاكرات مسكو تا آنجا كه به حاشیه ها- موضوع سپر دفاع موشكی در اروپای شرقی، ترانزیت نیرو و تجهیزات به افغانستان، بازسازی پیمان استارت 2، بازسازی روابط روسیه، آمریكا و... - مربوط بوده، پیشرفت هایی داشته است ولی تا آنجا كه به موضوع اصلی- ایران - مربوط بوده نتوانسته است آمریكا را به مطلوب خود نزدیك كند. شاید از این رو بود كه اوباما لحن اولیه خود درباره روسیه- اینكه ما و شما بخش هایی از جهان متمدن هستیم و با مشكلات مشتركی نظیر تندروی اسلامی مواجه ایم- را كنار گذاشت و در مدرسه عالی اقتصاد روسیه از نیاز دولتمردان روسیه به قانون مداری و جلب رضایت شهروندان حرف زد و آن را شرط بقاء دولت در روسیه معرفی كرد. یك كارشناس آمریكایی- كلیفورد گدی- به روزنامه آلمانی اشپیگل گفت: «ایده «شروعی دوباره در رابطه با مسكو» كارآیی خود را از دست داده است». او گفت روس ها تجربه دهه 1990 را دارند كه در آن روسیه از نظر اقتصادی ضعیف شده بود و غرب تلاش می كرد تا ناتو را به شرق گسیل كند.
اشپیگل سپس افزود: روسیه در فاصله سالهای 2000 تا 2008 - دوره پوتین- مشكلات خود را پشت سر گذاشت و دیگر مایل به بازگشت به گذشته نیست.
پایان پیام.
  • نوشته شده
  • در شنبه 20 تير 1388
captcha refresh