سرویس تركیه/خبرگزاری اران
بابك اسماعیلی
خبرگزاری آران / سرویس آذربایجان : سران پنج كشورتركیه، اتریش، مجارستان، بلغارستان و رومانی در حضور نمایندگان حدود 20 كشور اروپایی، آسیای مركزی و آمریكایی روز دوشنبه موافقت نامه احداث خط لوله ناباكو را در هتل ریكسوس آنكارا به امضا رساندند. این در حالی است كه اغلب كارشناسان اقتصادی همچنان معتقدند با توجه به عدم مشاركت ایران و مشكلات گسترده و پیچیده موجود بر سر راه عملیاتی شدن این پروژه، امضا كردن این موافقت نامه بیشتر یك حركت دارای پیام سیاسی برای مسكو است تا آنكه دارای یك مفهوم عملیاتی باشد.
طرح خط لوله ناباكو دارای مشكلات و ابهاماتی است كه در صورت برطرف نشدن آن ها و دخالت ندادن ایران در این پروژه، اجرایی شدن این خط لوله بیشتر به رویا می ماند تا یك واقعیت. در این راستا تاثیر این خط لوله بر معادلات انرژی درمنطقه را از چند زاویه می توان مورد بررسی و تحلیل قرارداد:
1- آنچه كشورهای اروپایی را بیش از پیش، برای اجرایی شدن این خط لوله متحد و مصمم كرده است، وابستگی شدید این كشورها به انرژی روسیه و استفاده مسكو از انرژی به عنوان یك اهرم ابزاری در جهت تامین منافع و سیاست های راهبردی كرملین است. استفاده مسكو از سلاح انرژی تاكنون دوبار به طور جدی اروپایی ها را به وحشت انداخته است. تجربه مناقشه گازی روسیه و اوكراین در دسامبر 2008 میلادی یكی از آنهاست. در پی آن، كشورهای اروپای مركزی و جنوب اروپا با كاهش شدید واردات گاز در فصل سرما مواجه شدند.
واقعیت این است كه وابستگی شدید اروپا به نفت و گاز روسیه، ابزار قوی و كارسازی برای حفظ و دفاع از منافع ملی در اختیار این كشور گذاشته و قدرت چانه زنی آن را در حوزه های مختلف سیاسی و اقتصادی افزایش داده است. سران اتحادیه اروپا برای رهایی از وابستگی به انرژی روسیه تاكنون طرح های متعددی ارائه كرده اند كه مهم ترین آنها پروژه موسوم به «ناباكو» است. براساس این طرح، گاز تولید شده در آذربایجان و آسیای مركزی از طریق خط لوله ای با عبور از خاك گرجستان به تركیه و از آنجا به اتریش منتقل خواهد شد. خط لوله 3300 كیلومتری ناباكو كه برای احداث آن دست كم 10 میلیارد دلار مورد نیاز می باشد، قرار است سالانه 31 میلیارد متر مكعب گاز را طی دو مرحله به اروپا منتقل كند. بنابر این خط لوله جدید با وجود چالش ها و معضلات ویژه خود، یكی از خوش بینانه ترین پروژه ها برای محدود كردن وابستگی اروپا به گاز روسیه قلمداد می شود.
2- نگرانی مسكو از عملیاتی شدن این پروژه بسیار روشن است. خط لوله ناباكو بیشتر با هدف به حداقل رساندن وابستگی كشورهای اروپایی به روسیه در حوزه انرژی مطرح شده است. بنابر این كاملا مسلم است كه مسكو به هیچ وجه تمایل نداشته باشد تا جایگاه انحصاری خود در تامین انرژی اروپا را از دست دهد. در حال حاضر كشورهای اروپایی بین 30 تا بیش از 90 درصد گاز و نفت مصرفی خود را از طریق روسیه تامین می كنند. بنابر این طبیعی است كه روس ها اساسا با این پروژه موافقت نكنند. این مخالفت تا بدان حد استراتژیك است كه «الكساندر دوگین» كارشناس مشهور روسیه در گفتگو با روزنامه روسی «كامرسانت» اظهار داشته است: «برای جلوگیری از اجرای خط لوله گاز طبیعی ناباكو اگر لازم باشد، جنگ جدیدی را نیز باید آغاز كرد. وی در ادامه گفته است: «گاز طبیعی مسئله ای ژئوپلتیك برای روسیه است و اگر لازم باشد باید در این پروژه مداخله نظامی هم صورت گیرد.»
3- البته مخالفت روسیه با این طرح، اجرایی شدن پروژه ناباكو را منتفی نمی كند. روس ها در خصوص پروژه باكو - تفلیس - جیحان نیز دیدگاه مثبتی نداشتند، اما دولت آمریكا با حمایت های سیاسی و اقتصادی همه جانبه از كشورهای آذربایجان، گرجستان و تركیه كه در مسیر این خط لوله بودند و با تزریق منابع مالی كلان، این پروژه را با وجود آنكه منطق و صرفه اقتصادی نیز به دنبال نداشت، اجرایی كردند. بنابر این در حوزه قفقاز و خط لوله ناباكو نیز آنچه مهم می باشد؛ مساله قدرت و رقابت های استراتژیك كشورها در این حوزه است. كشورهای اروپایی چنانچه بتوانند با كشورهای منطقه قفقاز و به ویژه جمهوری اسلامی ایران همكاری كنند، می توانند این پروژه را اجرایی كنند.
4- عدم تمایل آمریكا و برخی دیگر از كشورها در دخالت دادن ایران در این پروژه، از همان ابتدا طرح «ناباكو» را با اغراض سیاسی مواجه كرد. عدم دعوت از ایران برای شركت در نشست بوداپست كه برای تصمیم گیری در مورد این خط لوله برگزار شد، خود مهر تاییدی بر اولویت نگاه سیاسی بر نگاه تجاری و اقتصادی در اجرای این پروژه است. آمریكا در راستای سیاست سلطه جویانه خود در مقابله با ایران و به زعم خود در انزوا قرار دادن كشورمان، با هرگونه مشاركت ایران در این پروژه مخالف است و اعتقاد دارد با مشاركت ایران در این خط لوله، امنیت اروپا بیش از پیش به ایران گره خورده و علاوه بر بالا بردن قدرت چانه زنی كشورمان در مباحثی نظیر موضوع هسته ای و دیگر مسایل جهانی و منطقه ای، منابع عظیم مالی را به سوی ایران سرازیر می كند. از همین رو ایالات متحده با فشار بر اتحادیه اروپا، خواستار كنار گذاشتن ایران و عدم استفاده از پتانسیل عظیم انرژی كشورمان در این پروژه است. این در حالی است كه جمهوری اسلامی ایران به تنهایی بیش از 16 درصد از ذخایر گازی دنیا را در اختیار دارد و ذخایر اثبات شده آن نیز از ذخایر گاز دیگر شركت كنندگان در نشست بوداپست، نظیر جمهوری آذربایجان، مصر، عراق و تركمنستان بیشتر است. مقامات ایرانی بارها اعلام كرده اند كه قادرند به تنهایی سالانه 37 میلیارد متر مكعب گاز به اروپـا صادر كنند. بنابر این بدیهی است كه با شكل گیری چنین خط لوله ای و دسترسی اروپاییان به انرژی كشورهایی نظیر ایران، وابستگی اروپا به گاز روسیه به شدت كاهش می یابد. سخنان «وولفانگ روتن استورفر» مدیر اجرایی شركت O.M.V اتریش كه یكی از اعضای كنسرسیوم خط لوله ناباكو نیزتاییدی بر این ادعاست. وی اظهار داشت: «ایران دومین ذخایر بزرگ دنیا را در اختیار دارد و این كه بگوییم نباید گاز ایران از طریق این خط لوله منتقل شود، بی معناست.»
5- در كنار خبر امضای احداث این خط لوله، حركت ایران در صفحه شطرنج ناباكو نیز قابل تامل و در آینده ای نزدیك بسیار تاثیرگذار است. ایران در پاسخ به این حركت آمریكا و هم پیمانان منطقه ای خود در اروپا و آسیا، احداث خط لوله پارس (Persian Pipeline) را به طول 1740 كیلومتر به منظور انتقال گاز ایران به اروپا در دستور كار خود قرارداده است. هدف از اجرای این طرح، انتقال روزانه 110 میلیون متر مكعب و سالانه 37 میلیارد مترمكعب گاز طبیعی تولید شده از پنج فاز 20 تا 24 میدان پارس جنوبی (بزرگترین مخازن مشترك گازی جهان) به اروپاست. این مقدار 20 درصد بیشتر از گاز انتقالی ناباكو و پروژه جریان جنوبی (ساوث استریم) است كه به تنهایی حدود یك چهارم نیاز گازی اروپا را تامین می كند. از سوی دیگر، احداث خط لوله پارس تنها 8 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت كه بسیار كمتر از طرح «ناباكو» و «ساوث استریم» است.
در مجموع همانگونه كه «ریچارد مورنینگ استار» فرستاده ویژه وزیر امور خارجه آمریكا در امور انرژی اوراسیا، بارها بدان اشاره كرده است، ایالات متحده از وارد شدن جمهوری اسلامی ایران به این پروژه به هر قیمتی جلوگیری خواهد كرد. بنابر این در این مقطع خاص، حضور ایران در این پروژه را باید منتفی دانست.
بنابر این با توجه به امضای موافقت نامه اولیه این پروژه در آنكارا توسط سران برخی كشورهای اروپایی و آسیای مركزی بدون حضور ایران از یك سو و مخالفت جدی روسیه با اجرایی و عملیاتی شدن این پروژه تا سال 2013 میلادی از سوی دیگر، باید گفت اگر چه خط لوله ناباكو ممكن است در مراحل ابتدایی خود بتواند با گاز صادراتی جمهوری آذربایجان و تركمنستان اجرایی شود، ولی در درازمدت برای ادامه حیات و رقابت با روس ها، سخت به جمهوری اسلامی ایران و گاز آن نیازمند است. این قضیه بیشتر متصور است كه روس ها تلاش دارند همچنان قدرت انحصاری خود در تامین انرژی اروپا را حفظ و به هر روشی از دسترسی اروپا به منابع جایگزین جلوگیری كنند.
البته مشكلات و معضلات مهم دیگری نیز در عدم موفقیت این خط لوله مطرح است. منبع اصلی تامین گاز این پروژه منابع انرژی جمهوری آذربایجان است. براساس مدارك موجود، این منابع در حالت خوشبینانه با اجرایی شدن پروژه تا سال 2020 میلادی به اتمام خواهد رسید. در این صورت، كنار گذاشتن ایران از ناباكو باعث نرسیدن ظرفیت این خط لوله به 30 میلیارد مترمكعب در سال می شود كه این خود به تنهایی عاملی است تا پروژه ناباكو بدون حضور ایران اقتصادی نباشد.
در همین حال مسیر ترانزیت این پروژه نیز خود گرفتار مشكلاتی است. یكی از مسائلی كه دولت های اروپای شرقی را بر آن داشته تا در پروژه ناباكو به صورت جدی نقش آفرینی نكنند، قراردادهای سخت گیرانه این كشورها با شركت روسی «گاز پروم» است و این شركت روسی هوشمندانه با هدایت كرملین و از طریق مذاكرات بسیاری كه با این كشورها داشته است، قصد دارد آنان را به خط لوله جریان جنوبی (ساوث استریم) كه رقیب خط لوله ناباكو است، متعهد كند. این مهم در كنار وابستگی شدید این كشورها به گاز شركت گازپروم و مشخص نبودن منابع مالی خط لوله ناباكو و موفقیت این طرح و از همه مهم تر غلبه نگاه سیاسی بر نگاه تجاری در ناباكو، موفقیت پروژه استراتژیك برای اروپا را در هاله ای از ابهام قرار داده است.
پایان پیام.