سرویس آذربایجان/خبرگزاری آران
خبرگزاری آران / سرویس آذربایجان :
محمد رستگار
سطح مناسبات كشورهای غربی به خصوص آمریكا و جمهوری آذربایجان بیانگر این واقعیت است كه نفت و گاز این كشور عامل مهم و زیربنای ایجاد روابط شده است.
هر چند تسلط سیاسی و نظامی بر جمهوریهای تحت نفوذ بلوك شرق و امپراتوری شوروی به عنوان یك آرزو و هدف مهم ازسوی آمریكا دنبال میشد، ولی وجود ذخایر نفت و گاز مهمترین عامل نزدیكی غرب به جمهوری آذربایجان پس از فروپاشی شوروی محسوب میشود.
این در حالی است كه برخی مقامات جمهوری آذربایجان از جمله وفا قلی زاده مشاور وقت امور بینالملل حیدر علی اف رییس جمهور فقید این كشور، پس از امضای چند قرارداد نفتی و ایجاد رابطه نزدیك با آمریكا آشكارا اعلام كرد كه اكنون قبله سیاسی باكو از كرملین به كاخ سفید تغییر یافته و مطبوعات مختلف از جمله رسانههای غربی و تركیه بارها این موضوع را منعكس كردند.
بررسی اجمالی روابط آمریكا و جمهوری آذربایجان نشان میدهد كه آمریكا با اهداف چند وجهی تسلط بر منابع نفت و گاز حوزه دریای خزر ، حضور نظامی در بلوك شرق و نزدیك شدن به روسیه و ایران به منظور كنترل آنها، در این كشور مسلمان حضور یافته و برای رسیدن به اهداف خود كشورهای غربی را نیز با خود همراه كرده است.
به این ترتیب آمریكا به كمك غرب همواره سعی دارد تا با برقراری روابط دیپلماتیك بر فضای سیاسی جمهوری آذربایجان مسلط شود و تحولات اجتماعی و ایدئولوژیكی آن را كنترل تا به تدریج باكو را به سمت غرب سوق دهد.
پذیرش جمهوری آذربایجان در شورای اروپا و گسترش ناتو به این كشور و همكاریهای مختلف آموزشی و نظامی سازمان آتلانتیك شمالی (ناتو) با باكو را می توان در این جهت ارزیابی كرد در حالی كه تركیه فاقد نفت به عنوان همسایه اروپا سالهاست پشت دروازه ورود به اروپا در انتظار ایستاده است.
واشنگتن با این اقدام ضمن برچیدن آثار ۷۰ساله كمونیسم درجمهوری آذربایجان تمایل و وابستگی این كشور به غرب به ویژه آمریكا را نیز فراهم می كند.
برای تحقق این اهداف ، اولین طرح ورود شركتهای بزرگ نفتی غرب بود كه شركتهای آموكو آمریكا و بریتیش پترولیوم انگلیس در زمان ایاز مطلب اف نخستین رییس جمهوری آذربایجان پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱میلادی وارد باكو شده و با مقامات این كشور در زمینه بهره برداری و انتقال نفت حوزه خزر مذاكره كردند.
تشكیل كنسرسیوم نفت در جمهوری آذربایجان نیز در آن زمان مطرح شد ولی شركتهای غربی درمورد میزان سهم جمهوری آذربایجان با دولت باكو كه در طرح اولیه ۶۰درصد بود به توافق نرسیدند.
بعد از آن شركتهای غربی برای رسیدن به هدف خود وارد فضای سیاسی این كشور شدند كه بر اثر جنگ قره باغ و اوضاع نابسامان اجتماعی و سیاسی، ثبات و امنیت لازم را نداشت. نفوذ این شركتها كه پس از امضای قراردادهای نفتی به صورت یك كمپانی به هم پیوسته بنام بی.پی درآمد در تحولات اجتماعی و سیاسی جمهوری آذربایجان و صف آرایی نیروهای سیاسی این كشور تا امروز ادامه دارد.
آمریكا به كمك كشورهای غربی دراوایل استقلال جمهوری آذربایجان با برقراری روابط نزدیك با دو جناح فعال درصحنه سیاسی یعنی جبهه خلق و نیروهای ملی گرا و تحت حمایت تركیه، با شعار جلوگیری از تجاوز ارمنستان به قره باغ مردم را به خیابانها كشاند.
این سناریوها مشابه همان سناریوهایی است كه بارها و به بهانههای مختلف از سوی آمریكا و انگلیس با هدف چپاول ثروتهای نفتی در ایران صورت گرفت و این بار در قالبی متفاوت در كشور اسلامی و نفت خیز جمهوری آذربایجان انجام میشود.
در آن زمان نیروهای ملی گرا به رهبری جبهه خلق با بهرهگیری از دو عامل مقابله با اشغالگری ارمنیها و انتقاد از سلطه ۷۰ساله كمونیسم به موفقیتهایی دست یافته و اعلام كردند اجازه نخواهند داد ثروتهای ملی و منابع انرژی این كشور توسط بیگانگان به یغما برود.
دولت جبهه خلق با همین شعارها و حمایت پشت پرده حیدر علی اف به قدرت رسید ولی بلافاصله وارد مذاكره با شركتهای غربی در مورد بستن قراردادهای نفتی شد.
نیروهای ملی گرا پیش بینی میكردند كه پس از ورود كمپانیهای نفتی غربی به جمهوری آذربایجان، ارمنستان جرات اشغال مناطقی از این كشور را نخواهد داشت ولی مذاكرات شركتهای غربی با دولت جبهه خلق در مورد قراردادهای نفتی بدون نتیجه ماند.
در این هنگام دولت باكو با این كه سهام خود را از ۶۰درصد به ۴۰درصد كاهش داد ولی غربیها با كاهش آن تا ۱۰و ۲۰درصد تاكید داشتند كه برخی اعضای دولت ابوالفضل ایلچی بیك از جمله وزیران كشور ، دفاع و امور خارجه با آن مخالفت كردند.
در سال ۱۹۹۳میلادی با سناریوی دولت تركیه و شركتهای نفتی غربی، ایلچی بیگ قدرت را به حیدر علی اف واگذار كرد كه آن موقع برخی مطبوعات تركیه و غرب هزینه شركت بی.پی برای معامله سیاسی و جابجایی قدرت در باكو را ۱۲۰ میلیون دلار ذكر كردند.
در اوایل سال ۱۹۹۴میلادی سلیمان دمیرل رییس جمهور وقت تركیه با دعوت از حیدر علی اف برای سفر به آنكارا با كریستوفر وزیر امور خارجه وقت آمریكا مساله امضای قراردادهای نفتی را بررسی كردند.
در سپتامبر همان سال معامله نفتی بین باكو و كنسرسیوم شركتهای غربی موسوم به قرارداد قرن به امضا رسید ولی در ابتدا مفاد این قرارداد فاش نشد و مجلس ملی جمهوری آذربایجان نیز در سال ۱۹۹۵میلادی آن را تصویب و در سالهای بعد معلوم شد كه سهم جمهوری آذربایجان از كل تولیدات نفت خام خود در این قرارداد ۳۰ساله تنها ۱۰درصد است.
این قرارداد نفتی در واقع زیربنای وابستگی جمهوری آذربایجان به غرب به ویژه آمریكا بود و حیدرعلی اف كه پیشتر به خاطر برخورداری از سابقه خدمت ۴۰ساله در كرملین مورد اعتماد غربیها نبود با امضای این قرارداد و گذشت از منافع كشور به نفع شركتهای غربی توانست توجه كاخ سفید را به خود جلب كند.
آمریكا پس از امضای این قراردادهای نفتی كه مطبوعات مستقل باكو آن را چپاولگری قرن خواندند، طرح انتقال نفت باكو- تفلیس- جیهان را به جمهوری آذربایجان تحمیل كرد.
هزینه این طرح كه دو میلیارد و ۴۰۰میلیون دلار برآورد میشد به حدود چهار میلیارد و ۵۰۰میلیون دلار رسید و حیدرعلی اف علاوه بر تحمل هزینههای اضافی از ۵۰درصد حق ترانزیت خود نیز به نفع گرجستان صرفنظر كرد.
به دنبال این قضایا ، در نخستین دوره حكومت حیدر علی اف بین سالهای ۱۹۹۳تا ۱۹۹۸میلادی وابستگی جمهوری آذربایجان به آمریكا مشروعیت یافت و در دوره بعدی ریاست جمهوری وی ( ۱۹۹۹تا (۲۰۰۳این وابستگی نهادینه شد و اكنون نیز فرزندش الهام علی اف رییس جمهوری فعلی آذربایجان همین سیاست را ادامه میدهد.
اكنون نقش شركتهای نفتی غربی در كنترل اوضاع سیاسی جمهوری آذربایجان آن قدر زیاد است كه جای كتمان ندارد به طوری كه گزارشگران شورای اروپا در زمان انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۵میلادی جمهوری آذربایجان به صراحت اعلام كردند كه آمریكا به خاطر منافع نفتی و سایر اهداف ژئوپلتیكی از حكومت فعلی باكو حمایت میكند.
به هر حال آمریكا ضمن تسلط بر منابع انرژی جمهوری آذربایجان و نفوذ در فضای سیاسی و اجتماعی این كشور ، احزاب سیاسی مخالف و برخی نهادهای غیر دولتی و مطبوعات جمهوری آذربایجان را كنترل میكند.
اكنون پنج حزب مخالف جبهه خلق همراه با انشعابات خود، حزب مساوات، حزب استقلال ملی، حزب دمكرات و حزب لیبرال به عنوان احزاب عمده غربگرا در صحنه سیاسی جمهوری آذربایجان طبق سناریوی غرب فعالیت میكنند.
گرچه برخی از این احزاب خود را مخالف دولت باكو قلمداد میكنند، ولی در ارتباط با غرب به ویژه آمریكا با حكومت فعلی اتفاق نظر دارند و از حضور نیروهای دیگر در صحنه سیاسی كشور جلوگیری میكنند.
اكنون منافع آمریكا در وجود این احزاب وابسته و متمایل به غرب در جمهوری آذربایجان نهفته است زیرا واشنگتن با استفاده از اختلاف بین حكومت و احزاب فوق، شرایط خود را به راحتی به حكومت تحمیل میكند.
در زمان حاضر حزب مساوات به عامل اصلی آمریكا بین احزاب مخالف دولت باكو تبدیل شده و نقش مهمی در وابستگی بیشتر جمهوری آذربایجان به غرب ایفا میكند.
در جمهوری آذربایجان كلیه منابع اقتصادی و مالی در دایرهای متمركز شده و رییس جمهوری بر تمامی ثروتهای ملی تسلط دارد و احزاب سیاسی و مطبوعات وابسته به این احزاب مجبور به تغذیه از صندوقهای غربی هستند.
احزاب مخالف دولت باكو هر چند دربرخی موارد از سیاستهای دوگانه غرب در قبال جمهوری آذربایجان انتقاد میكنند ولی آنها همواره از حضور آمریكا در فضای سیاسی كشورشان استقبال میكنند به طوری كه مطبوعات وابسته به این احزاب، دولت جمهوری آذربایجان را در گسترش همكاری باایران و روسیه تقبیح میكنند و به نوعی سعی دارند وفاداری خود را به آمریكا و غرب به نمایش بگذارند.
پایان پیام.