تاریخ : شنبه 24 مرداد 1388
کد 13453

آذربایجان و تحولات خزر

.
سرویس آذربایجان/خبرگزاری آران
خبرگزاری آران / سرویس آذربایجان :
نویسنده:س‌تانیسلاو تاراسوف
به نقل از  ایراس
مرور تحولات حاكی از آن است كه حوزه خزر نسبت به تغییرات ژئوپلیتیكی در منطقه حساسیت زیادی از خود نشان می‌دهد. از یك سو، ذخایر عظیم مواد هیدروكربنی و آبزی در این دریا متمركز شده و از سوی دیگر این منطقه پتانسیل‌های زیادی برای مناقشه‌ دارد، چرا كه از زمان فروپاشی شوروی اختلافات قابل توجه اقتصادی، نظامی، سیاسی و جغرافیایی بین كشورهای ساحلی بروز كرده و برخی از این اختلافات همچنان لاینحل باقی مانده است. برای مثال اواخر آوریل 2002 رئیس‌جمهور تركمنستان در جریان نشست سران كشوهای ساحلی دریای خزر در عشق‌آباد از احتمال آغاز عملیات جنگی در میادین نفتی مورد اختلاف با آذربایجان خبر داد و 1 اوت همان سال مسكو برای اولین بار طی 10 سال بعد از فروپاشی شوروی اولین رزمایش گسترده خود را در خزر با شركت قزاقستان و آذربایجان برگزار كرد. با این وجود، تلاش‌ كشورهای ساحلی برای طراحی یك چهارچوب مشترك برای توسعه پایدار در حوزة خزر هنوز نتیجه عملی در بر نداشته است. بیانیه‌ای كه در نشست اخیر سران كشورهای ساحلی در تهران صادر شد، به ظاهر اصول اساسی رفتار را تعیین كرد. این اصول به قرار ذیل است:
1- حق كشورهای ساحلی در استفاده از پهنه دریای خزر و منابع آن
2- تلاش مشترك برای حل و فصل مسایل زیست محیطی منطقه
3- كشتی‌رانی در خزر فقط زیر پرچم كشورهای ساحلی.
در این سند همچنین حق كشورها برای استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای و عدم واگذاری سرزمین خود به كشورهای ثالث برای تجاوز به یكی از طرف های امضا كننده اعلام شده بود. مارس 2009 سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه حین دیدار دو روزه خود از باكو تصریح كرد كه طرف روس بر این باور است كه كشورهای ساحلی خزر در زمینه تعیین رژیم حقوقی خزر و ایجاد مكانیزم چند‌جانبة تأمین امنیت در این منطقه می‌توانند گام‌های سریع‌تری بردارند. در این راستا، تلاش‌ مشخصی اواخر ژوئن سال 2009 در بیانیه مشتركی برداشته شد كه در جریان مذاكرات در باكو بین دمیتری مدویدیف، رئیس‌جمهور روسیه و الهام علی‌یف همتای آذربایجانی وی امضا شد. ولی سئوال این است كه شعارها و بیانیه‌های سیاسی چگونه باید عملیاتی شوند؟
پیشنهاد روسیه این بود كه در دریای خزر واحد نظامی ویژه «كاسفور» متشكل از ناوهای كشورهای منطقه تشكیل شود تا بتواند به صورتی هماهنگ از پهنای آبی دریای خزر در برابر تهدیدات بالفعل و بالقوه دفاع كند. پیش از این نیز پنج كشور توافق كرده بودند كه قبل از تعیین رژیم حقوقی خزر، قراردادهای سالهای 1921 و 1940 بین روسیه و ایران باید اعتبار خود را حفظ كنند. در آن اسناد مواضع اصولی‌ای قید شده بود كه از جمله می‌توان به آزادی كشتی‌رانی برای كشتی‌های زیر پرچم كشورهای ساحلی خزر، آزادی صید ماهی (غیر از منطقه 10 مایلی ساحلی) و منع تردد كشتی‌های زیر پرچم كشورهای غیر ساحلی اشاره كرد.
با این وجود، پیشرفت محسوسی در این زمینه حاصل نشد. افزون بر این، آمریكا از طرح روسی «كاسفور» تقلید كرده و با استفاده از ادعاهای ملی آذربایجان و قزاقستان در چارچوب برنامه «نگهبان خزر» به آن‌ها مبالغ زیادی پیشنهاد كرد. این برنامه ناظر بر اصلاح تجهیزات نیروی دریایی آذربایجان و قزاقستان است. در چارچوب برنامه انفرادی مشاركت با ناتو، به نیروی دریایی و ادارات مرزبانی این كشورها نیز تجهیزات مدرنی واگذار شد كه امكان ایجاد رژیم جامع كنترل حریم هوایی، دریایی و مرزهای زمینی آذربایجان و قزاقستان و واكنش سریع به وضعیت‌های اضطراری و از جمله حملات تروریستی به تأسیسات نفتی آنها را می‌دهد. برنامه آمریكا ناظر بر تشكیل گروه‌های ویژه نظامی نیز بود. این وضعیت به نحوی بود كه به ادعای برخی كارشناسان نظامی منطقه، ناتو از این طریق به گسترش نفوذ خود در منطقه خزر مبادرت كرده بود.
ایجاد هم‌پیوندی میان آذربایجان و قزاقستان با یك زنجیر ژئوپلتیكی ناشی از آن بود كه در حال حاضر خط لوله باكو - تفلیس - جیهان با ظرفیت كامل خود فعالیت نمی‌كند و تنها پس از دریافت نفت قزاقستان به ظرفیت اسمی خود دست خواهد یافت. در آذربایجان این واقعیت را نیز پنهان نمی‌دارند كه خط لوله انتقال گاز باكو - ارزروم كه جدیداً به بهره‌برداری رسیده، حلقه میانی شبكه انتقال گاز ناباكو است كه باید گاز آسیای مركزی را از بستر خزر به اروپا منتقل كند. با این وجود، پس از بحران قفقاز و در آستانه نشست جدید كشورهای ساحلی خزر كه قرار است در باكو برگزار شود، عده‌ای از ناظران انتظار داشتند كه كشورهای ساحلی با هشیاری تمام اوضاع بی‌ثبات منطقه را ارزیابی كرده و تلاش می‌كنند تا با تجمیع و تمركز توان خود زمینه تأمین امنیت مشترك را با همكاری یكدیگر فراهم آورند. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد با این گمانه‌زنی‌ها منطبق نبود.
به هر تقدیر، 29 ژوئیه ایران و روسیه اولین رزمایش یك روزه دریایی خود را در دریای خزر و بندر انزلی زیر عنوان «خزر پاك و امن، تعامل منطقه‌ای» برگزار كردند. در جریان این رزمایش اجرای كنوانسیون‌های بین‌المللی جستجو و امداد در دریا و مبارزه با آلودگی زیست محیطی و نفتی دریا تمرین شد و كشورهای دیگر ساحلی خزر و سازمان بین‌المللی دریایی فقط به عنوان ناظران دعوت شده بودند. هرچند، به ظاهر این رزمایش دریایی به جز این كه برای اولین بار توسط روسیه و ایران برگزار می‌شد، هیچ معنای خاصی دیگری نداشت، با این وجود، باكو فوراً از خود واكنش نشان داد. آذربایجان اعلام كرد كه در آینده نزدیك در خزر رزمایش گسترده نیروی دریایی خود را با شركت ادارة گارد ساحلی، چند ناو نیروی دریایی و وزارت موقعیت‌های اضطراری خود برگزار خواهد كرد و طی آن مبارزه با تصرف كشتی‌ها در دریا، خنثی كردن عملیات‌های تروریستی، حفاظت از زیرساخت دریایی و پیاده كردن نیروهای ویژه تمرین خواهد شد. به تأكید مقامات آذری این رزمایش، بزرگترین رزمایش نظامی آذربایجان در خزر خواهد بود.
در این میان، مشخص نیست نیروی دریایی آذربایجان با برگزاری این رزمایش درصدد آن است كه توان نظامی خود را برای چه كسی به نمایش بگذارد و این در حالی است كه باكو رسماً اعلام كرده و می‌كند كه هیچ یك از كشورهای ساحلی را به سیاست غیر‌دوستانه نسبت به خود متهم نمی‌كند. حتی اگر این امر در سناریوی رزمایش پیش‌بینی نشده باشد، معلوم است كه برگزاری این تمرین نظامی در واقع كشورهای منطقه خزر را به دو اردوگاه تقسیم می‌كند. از سوی دیگر، این امر گواه آن نیز است كه باكو امیدوار نیست كه مذاكرات درباره رژیم حقوقی خزر زمانی با موفقیت همراه باشد و بر این اعتقاد است كه این مسأله هم اكنون از عرصه حقوقی به عرصه نظامی-سیاسی منتقل می‌شود. این در حالی است كه قبلاً فرض بر آن بود كه در دریای خزر فقط روسیه و ایران از توان معین رزمی نیروی دریایی برخوردارند، اكنون آذربایجان می خواهد سطح بالای تجهیزات نیروی دریایی خود را به نمایش بگذارد.
در این رابطه كارشناسان معتقدند كه نه تنها تحولات پیچیده در افغانستان و تنش‌های پساانتخاباتی در ایران، بلكه تشدید فشردگی مذاكرات درباره مسأله قره‌باغ باعث افزایش تنش در منطقه خزر شده است. با این وجود و در حالی كه باكو هنوز بحران قسمت غربی خود (قره‌باغ) را حل نكرده، با اعلام برگزاری این رزمایش آمادگی خود را به رویارویی نظامی-سیاسی دیگر در خزر اعلام كرده و بدین وسیله امكان تشكیل ائتلاف 5 كشور ساحلی را منتفی می‌كند.
از سوی دیگر، آذربایجان به‌رغم اعتراضات ایران، با اسراییل وارد تعاملات سیاسی، اقتصادی و نظامی گسترده شده و حتی با تل‌آویوو اقدام به عقد پیمان نظامی نیز كرده است. باكو در جریان انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری ایران به موسوی امید بسته بود. از سوی دیگر، محمود احمدی‌نژاد كه پس از انتخابات زمام امور را در دست خود نگه داشت، به پیشنهاد باراك اوباما، رئیس جمهور آمریكا مبنی بر اصلاح روابط با ایالات متحده تا آغاز پاییز واكنش مثبتی از خود نشان داد. لذا ممكن است زمانی كه واشنگتن «بدون پیش‌شرط‌» با تهران وارد مذاكره شود، باكو با انتخاب دشوار بین خزر و قره‌باغ روبرو شود.
پایان پیام.
 
 
 
  • نوشته شده
  • در شنبه 24 مرداد 1388
captcha refresh