تاریخ : پنجشنبه 16 مهر 1388
کد 14392

وضعیت مذهبی و نقش فرقه ها و ادیان بیگانه در جمهوری آذربایجان

.
سرویس آذربایجان/خبرگزاری آران
به نقل از سایت ایران شمالی
 
نگاه اجمالی به  جمهوری آذربایجان
منطقه ای که در تاریخ  همواره  به عنوان اران و شروان  یاد شده  و  در نتیجه جنگهای طولانی مدت روس – ایران و انعقاد عهدنامه های ننگین گلستان و ترکمانچای  از ایران  جدا شده است تا زمانی فروپاشی شوروی بخشی از اقلیم این ابرقدرت به شمار میرفت و  حزب کمونیست حاکم بر آن شعبه ای از حرکت کمونیست شوروی بود . میرجعفر باقر اف ( معروف به جلاد  و عامل کشتار هزاران تن از شیعیان آذری در قفقاز و آذربایجان ایران که بعد از مرگ استالین محاکمه و  تیرباران شد ) و حیدر علی اف (  کارمند عالی رتبه سازمان ک گ ب  و از کارگزاران معروف حزب کمونیست شوروی ) از معروفترین کسانی هستند که در دوره شوروی مسوولیت حزب کمونیست باکو را بر عهده داشتند  . بعد از فروپاشی شوروی به عنوان جمهوری آذربایجان شناخته میشود  كه تقریباً در ٤٦٠ درجه طول جغرافیایی و ٣٩٠ درجه عرض جغرافیایی واقع شده است، كشوری نیمه كوهستانی است كه بخش شرقی رشته كوههای قفقاز در مرزهای آن و روسیه و امتداد جنوب شرقی كوههای قفقاز كوچك نیز در سرحدات این كشور با ارمنستان قرار گرفته است.
طول مرزهای مشترك ایران شمالی  با روسیه در شمال ٢٨٤ كیلومتر، با گرجستان در شمال‌غربی ٣٢٢ كیلومتر، با ارمنستان در غرب ٥٦٦ كیلومتر و با وطن مادری خود  ایران در جنوب ٤٣٢كیلومتر است. جمهوری آذربایجان  با مساحتی حدود ٣٣٤٠٠ مایل مربع یا ٨٦٦٠٠ كیلومتر شامل نخجوان هم می‌شود كه مرز مشترك آن با ایران بالغ بر ١٧٩ كیلومتر، با ارمنستان ٢٢١ كیلومتر با تركیه ٩ كیلومتر است.(1)
 
١. جمعیت  و   تركیب  آن
 جمعیت جمهوری آذربایجان طبق آمارهای ارایه شده از سوی دولت باکو   حدود  8 نفر است. اما  سکنه واقعی این کشور حدود 4  میلیون نفر تخمین زده میشود . حدود 60 درصد از جمعیت ایران شمالی را گروه آذریها تشکیل میدهد . به جز آن، اقوام دیگری از جمله؛ آوارها، تالیشها، تاتارها، یهودیها، گرجیها، كردهنا، روسها، اودینها و ارمنیها ... در این منطقه  زندگی میكنند. علت  مغایر بودن جمعیت واقعی جمهوری آذربایجان  با رقم ارایه شده از سوی دولت باکو این است که قریب نیمی از جمعیت اعلام شده  در خارج از جمهوری آذربایجان زندگی میکنند . مطابق آمارهای اعلام شده در مطبوعات  و رسانه های باکو  حدود 2 میلیون نفر از مردم در روسیه زندگی و کار میکنند که عده ای از این جمعیت از زمان شوروی و عده دیگری نیز با وقوع مناقشه قره باغ  و تشنجها و درگیریهای سیاسی  بعد از فروپاشی شوروی  و کسان زیادی نیز برای کار به روسیه مهاجرت کرده و عملا در این کشور ماندگار شده اند .  روسیه  از اهالی جمهوری آذربایجان برای ورود و اقامت در روسیه ویزا  درخواست نمیکند  و مقررات ساده ای  مهاجران به  روسیه اعمال میشود . اغلب مهاجران به کارهای دستی و کارگری  که مورد نیاز روسهاست اشتغال دارند .  همچنین 500 هزار نفر از اهالی ایران شوروی به اکراین مهاجرت نموده  و حدود 500 هزار نفر نیز در قزاقستان ساکن شده اند .  بیش از یک میلیون نفر نیز طی سالهای گذشته به کشورهای مختلف  از جمله  روسیه سفید  - ترکیه – اسراییل  - امریکا  و .... مهاجرت کرده اند . کسانی که به اسراییل مهاجرت کرده اند اغلب یهودیان آذری هستند که تعداد  آنها 100 هزار نفر  گفته میشود .
علت اینکه دولت باکو مهاجران را نیز در لیست جمعیت کشور اعلام میکند این است که مهاجران به طور رسمی از تابعیت خارج نمیشوند اما عملا در کشورهای دیگر زندگی کرده و اغلب انها نیز تابعیت کشورهای محل اقامت خود را نیز پذیرفته اند.
 
٢. شهرهای بزرگ
الف) باكو: این شهر مرکز جمهوری آذربایجان است و در جنوب غربی شبه جزیره «آبْشِرُون» قرار دارد. این شهر در قدیم به «بادكوبه» موسوم بوده و در حال حاضر به زبان آذربایجانی  به آن «باكی» گفته میشود.
ب) گنجه: این شهر دومین شهر بزرگ است.  گنجه زادگاه یکی از بزرگترین شاعران فارسی گوی جهان نظامی گنجوی است . این شهر  و نیروهای مسلح  آن به فرماندهی جوادخان قاجار  - از خاندان قاجار و مرزبان ایران در گنجه -  در مقابل حملات ارتش بیست هزار نفری با دو هزار نفر تا پای جان ایستادگی کرد و جوادخان و فرزندانش  به شهادت رسیدند . روسها پس از اشغال گنجه مردم شهر و بخصوص علما و سادات را قتل عام کردند.
ج) نخجوان: این شهر مركز  منطقه نخجوان است و در شمال دریاچه سدارس، در نزدیكی مرز ایران واقع شده است. در منابع قدیمی از آن به «نشوی» و «نخچوان»  ( نقش جهان ) نیز یاد شده است. در اسناد دولت باکو این منطقه  " ناخچی وان " نامیده میشود که اسمی جعلی و تحریف شده و غیرتاریخی است ..
د) سومگائیت: این شهر هم صنعتی است و اهمیت بسیار دارد.(2)
 
٣. فرهنگ و آموزش
زبان رسمی در جمهوری آذربایجان زبان آذری است و اقوام دیگر مانند تالشها  و آوارها و لزگها و.... از هر گونه آزادی فرهنگی مانند دسترسی به رادیو – تلویزیون و نشریه و کتاب و  .... به زبانهای قومی محرومند . انتشار هر گونه نوشته به زبانهای قومی به شدت ممنوع است و  کسانی که بدین کار اقدام کنند به انحای مختلف تحت فشار و  آزار و تعقیب قرار گرفته و برایشان پرونده سازی میشود .  اخیرا دو تن از فعالان فرهنگی تالش ( دانشمند تالشی مرحوم نوروز علی  محمد اف و فرزندش کامران )  جان باختند. نوروز علی محمداف اخیرا در زندان باکو در آستانه هفتاد سالگی به شهادت رسید .
خط  در این کشور  چند بار عوض شده است: تا سال ١٩٢٩ خط فارسی ، از سال ١٩٢٩ تا ١٩٣٩ خط لاتینی و از سال ١٩٣٩ تا ١٩٩٢ خط كریلی بوده است. در طول زمان، این زبان در ساختار تلفظی، كلمات و گرامر دستخوش تغییراتی شد. پارلمان باکو  که در سال ١٩٩٢ استفاده  در انحصار   غربگرایان پان ترکیست قرار داشت  تغییر خط از الفبای كریلیك را كه از سال ١٩٣٩ مورد استفاده بود كنار گذاشت و الفبای لاتین را انتخاب كرد.
در حال حاضر همه رسانه‌های گروهی، روزنامهها،‌مجلات و كتابهای منتشر شده جدید به خط لاتینی است.(3)
اولین مدارس در این سرزمین در قرن پنجم میلادی به وجود آمد. ولی قبل از آن مردم در راه علم و آموزش گامهای زیادی پیش رفته بودند. بعد از فتح ایران  به دست اعراب ، در مساجد، مدرسههایی برای آموزش و گسترش اسلام تأسیس شد كه در آن قواعد عربی و قرآن تدریس میشد. قبل از جدایی از ایران ( قبل از سالهای 1928 ) به عنوان یكی از مراكز مهم آموزش در میان مسلمانان امپراتوری روسیه بود. اگر چه بعد از جدایی از ایران  مردم مناطق اشغال شده تحت فشارهای فرهنگی و رفتار مسیحی کارگزاران روس قرار داشتند با این حال همواره حوزه های علمیه در این مناطق دایر بود و افراد زیادی جهت تحصیل علم از شهرهای مختلف از دربند داغستان گرفته تا باکو و گنجه و نخجوان و لنکران رهسپار مشهد و کربلا و نجف میشدند  . اولین مدارس برای دختران مسلمان این منطقه در باكو و گنجه به همت حاجی زین‌العابدین تقی‌زاده در اوایل قرن بیستم تأسیس گردید.
این نكته باید ذكر شود كه در حكومت شورایی شوروی سیستم آموزشی بسیار گسترده‌ای ایجاد شد و سطح سوادآموزی از ١/٨ % در سال ١٩٢٦، به بیش از ٩٩% در سال ١٩٧٠ افزایش یافت و بیسوادی ریشه کن شد  . با این حال به شدت با علوم و معارف انسانی – اسلامی مبارزه به عمل آمد . مدارس دینی و مساجد تعطیل و تخریب شدند و علما و داشمندان دینگرا به سیبری تبعید و یا به قتل رسیدند و عده ای از آنها نیز به ایران مهاجرت کردند .
. انتشار روزنامه «اكینچی» در سال ١٨٧٥ سرآغاز مطبوعات در میان مسلمانان شمال  انجام شد.  این نشریه که توسط یکی از پیروان اهل سنت به نام حسن بیگ زردابی منتشر میشد  علیه مسایلی مانند عزاداری شیعیان برای حضرت سیدالشهدا ع موضع گیری میکرد  و نیز  در راستای منافع عثمانی نیز اقداماتی انجام میداد که روسها بدین دلیل این نشریه را مدتی توقیف کردند اما دوباره به وی اجازه دادند تا نشریه اش را بدن جهت گیری به نفع عثمانی منتشر کند.
اكنون نیز روزنامهها و مجلات بسیاری در   باکو منتشر میشود که اغلب این روزنامه  یا وابسته به ارگانها و مراکز دولتی هستند و یا  با حمایت مالی بنیادهای و سفارتخانه های غربی مانند بنیاد سوروس و سفارتخانه های امریکا  و اسراییل و ترکیه منتشر میشوند .
یك مركز تلویزیونی هم در باكو به سال ١٩٥٦ تأسیس گردید و اكنون دو شبكه دولتی و چندین  شبكه غیردولتی در این كشور فعال است.(4)  از این میان شبکه های لیدر  و آ تی وی و شبکه تلویزیون اجتماعی به نهادهای حکومتی و خانواده دولتی متعلق میباشند  . این شبکه ها در نقش غیر دولتی وظیفه تبلیغات به نفع گروه حاکم را بر عهده دارند .
جمهوری آذربایجان یك كشور كشاورزی است كه در مواقعی به سوی بخش صنعتی متمایل میگردد. تأكید بر صنایع سنگین به طور قابل توجهی دو صنعت نفت و گاز طبیعی را توسعه بخشیده است. اما در عین حال صنایع غذایی، برق و مهندسی نیز از اهمیت فزایندهای برخوردار است.(5)
٤. تاریخ
جمهوری آذربایجان  كنونی از عصر حجر مسكونی بوده است. از اواخر قرن هشتم قبل از میلاد، مادها و از اواسط قرن ششم قبل از میلاد هخامنشیان بر این منطقه حكومت میكردند. وقتی اسكندر در اوایل قرن چهارم قبل از میلاد امپراتوری ایران را سرنگون كرد، یكی از حكمرانان خراجگزار او به نام آتورپات حكومت خود در این منطقه تشكیل داد.(6)
ساسانیان در اوایل قرن سوم بعد از میلاد بر بخش عمدهای از این منطقه مسلط شدند و این محل تا حمله اعراب به ماورای قفقاز در اواسط قرن هفتم، بخشی از امپراتوری آنان بود. پس از آن، سپاه نیروهای اعراب هم لشكر ساسانی و هم نیروهای بیزانس را در سال ٦٤٢ میلادی شكست داد. لشكر مسلمانان به منطقه  هجوم آورد و در مدت چند سال آن را  فتح كرد. دین اسلام در همین دوره به این سرزمین آمد.(7)
مغولها در اوایل قرن سیزدهم  شهرهای محتلف اران و شروان که گوشه ای از ایران بود   هجوم آوردند. مغولها جنایات بیشماری را در این منطقه رقم زدند که از جمله آنها ویرانی و کشتار  شدید اهالی گنجه بود . این ویرانی و کشتار به گونه ای بود که بعدها شهر جدیدی در کنار گنجه قدیم بنا شد . در سال ١٣٨٦ تیمور، فرمانروای ماوراءالنهر، آذربایجان اصلی ( آذربایجان ایران ) را پس از خونریزیها به   اشغال درآورد و در اران و شروان ، قدرت به دست شروانشاهان «دربند» افتاد. شروانشاهان از خانواده های اصیل ایرانی و مروج شعر و ادب فارسی بودند . در دوره حکومت آنها آثار ادبی گرانسنگی به زبان فارسی به عرصه آمد که جزو ثروتهای ماندگار ادبی ایران محسوب میشوند.
شاه اسماعیل صفوی در نخستین اقدام برای تشکیل دولت فراگیر شیعه در ایران و احیای تمامیت ارضی کشور به اران و شروان حمله برد و پس  سرنگون کردن حکومت منطقه ای ان به  آذربایجان بازگشت و  در سال ١٥٢٠ بنیانگذار سلسله صفوی، تبریز، مركز آق قویونلی را به تصرف درآورد. با آنكه صفویان تبریز را مركز حكومت آینده خویش قرار دادند، ترکهای عثمانی  بارها به تبریز حمله كردند و در فاصله سالهای ١٥١٦ ـ ١٦٣٠ این شهر را با انجام جنایات بسیار  اشغال کردند . اما شاه عباس موفق شد دوباره حاكمیت خود را بر منطقه برقرار كند.
 در سالهای ١٧٢٢ ـ ١٧٢٣ سربازان روسی دربند و باكو را اشغال كردند. اما نادرشاه در سال ١٧٣٥ این شهر و دیگر شهرهای قفقاز ی ایران  را  از اشغال روسها آزاد ساخت  .بعد از مرگ او در سال ١٧٤٧ قدرت به دست خانها و فئودالهای  محلی افتاد.اما با ظهور قاجاریه بار دیگر خانات و فئودالها  خودسری را کنار نهاده و همواره تابع دولت  مرکزی ایران شدند .
تا اوایل قرن نوزدهم میلادی ، نه تنها  جمهوری آذربایجان  کنونی بلکه ارمنستان و گرجستان جزئی از خاک ایران  بود و در پی ده سال جنگ میان ایران و روسیه به تصرف این كشور درآمد. در معاهده گلستان، ولایت باكو، شكی، شیروان، قرهباغ و گنجه به روسیه واگذار گردید. در سال ١٨٢٨ پس از جنگی دوساله میان ایران و روسیه، نخجوان نیز به موجب عهدنامه تركمنچای، به روسیه ضمیمه شد. و بدین گونه  فاجعه ای ملی در تاریخ ایران و قفقاز رقم خورد  که برای  مسلمانان قفقاز فجایعی مانند گرفتاری در چنگ کمونیسم و جدایی از جعان اسلام و محرومیت هفتاد ساله از تعلیم و تربیت دینی را به دنبال داشت و برای ایران نیز سرآغاز فجایعی دیگر مانند نفوذ  عمیق روس و انگلیس  و برباد رفتن منافع ملی بود.
از اوایل قرن بیستم، حضور كارگران و متخصصان روسی و اوكراینی در باكو سبب شد كه این شهر مسلمان نشین  به یكی از مراكز انقلاب کمونیستی  روسیه تبدیل گردد.
در دوران حاكمیت شوروی با اشتراكی كردن كشاورزی و توسعه ‌صنایع پیشرفتهایی در امور آموزش و بهداشت حاصل گردید.
همزمان با اجرای سیاست گلاسنوست و پرستروئیكای گورباچف در شوروی، جمهوری  آذربایجان شاهد رشد گرایشهای استقلال طلبانه ارامنه قرهباغ بود. اختلافات ارمنیها و آذریها كه در دوران شوروی بر اثر سیاست اختناق و سركوب مدتها در محاق مانده بود، با پیدایش اولین آزادیهای اجتماعی امكان بروز یافت و به شدت رو به گسترش نهاد. این مناقشه ریشه در رقابتها و جنگهای عثمانی و روسیه داشت . که روسها تلاش میکردند از ارامنه عثمانی به نفع خود سود جویند و عثمانیها نیز میکوشیدند از مسلمانان قفقاز به نفع خود استفاده کنند . در جنگ و رقابت میان دو کشور یاد شده  ارامنه عثمانی و مسلمان قفقاز  به عنوان کارتهای بازی مورد استفاده قرار گرفتند .
در مناقشه هزران تن از آذریها از اماکن خود آواره شدند . در عوض هزاران ارمنی ساکن باکو و شهر های دیگر نیز  از اماکن خود رانده شدند . همچنین اذری های مقیم ارمنستان نیز از این کشور رانده شدند و وضع پیچید های به وجود آمد.
در مناقشه قره باغ  دولت باکو علاوه بر قره باغ از اراضی همجوار نیز ( هفت شهر ) عقب نشینی کرد. مقاماتی که بعد از حیدر علی اف در باکو حکومت میکنند معتقدند که  سران جبهه خلق با اخذ رشوه های کلان از ارمنیها از جبهه ها عقب نشینی میکردند  و نیز جبهه خلق تلاش میکرد جنگ را به مرزهای ایران بکشاند . سران جبهه خلق که در اندیشه نشکیل توران بزرگ ( از ترکیه تا چین ) بودند تصور میکردند اگر جنگ به مرزهای ایران کشیده شود آذربایجانیهای ایران به طرفداری از باکو وارد جنگ خواهند شد  و موقعیت دلخواه  برای تجزیه آذربایجان ایران فراهم خواهد شد . اما آذربایجانیهای ایران به دلایلی از جمله دلبستگی شدید به مذهب تشیع و میهنشان ایران  به همزبانان ناسیونالیست خود توجهی نکردند و تنها به ارایه کمکهای بشردوستانه و هومانیتر بسنده کردند .در میان  آذربایجانیهای ایران  باکو به شهر فاحشه ها شهرت دارد و مردان باکو مظهر بیغرتی تلقی میشود.
ارامنه علاوه بر قرهباغ (استانهای شوشا، خانكندی، خوجالی،‌ عسكران، خوجاوند، آغدره)، ٤٤٠٠ كیلومتر استانهای لاچین، كلبجر، جبرائیل، فضولی، قوبادلی، زنگیلان، آغدام را هم اشغال كردند. حیدر علی اف در سال 1994  اتش بس با رامنستان را امضا کرد . و از آن زمان  با میانجیگری امریکا – فرانسه و ترکیه و روسیه  و مجامع بینالمللی، بین این دو كشور آتشبس و صلح موقت برقرار است. و تاکنون  حیدر علی اف و فرزندش الهام علی اف حدود سی بار با روسای جمهور ارمنستان مذاکرات مهم و دوستانه ای را پشت سر گذاشته اند 8
 
وضعیت دین و مذهب در جمهوری آذربایجان
 
قبل از ورود به این بحث لازم است كه نگاهی به دوران شوروی سابق داشته باشیم تا بتوانیم وضعیت دینی كنونی كشور را خوب درك كنیم.
 
در دوران شوروی سابق
بعد از انقلاب اكتبر ١٩١٧، از سال ١٩٢٤ حكومت شوروی سیاست ضد مذهبی برای ریشهكن كردن مذاهب را در پیش گرفت. مسلمانان شوروی در سالهای ١٩٠٥ ـ ١٩٠٤، در شهر «نیژنی نوگرود» اولین بار «اتفاق مسلمین روسیه» را تأسیس كردند. این گروه در ماه می سال ١٩١٧ نهصد نماینده در كنگر «سانك پتربورق» داشت و خواستار اصول فدرال مسلمین روسیه و یك كشور فدرالی مستقل بود. در همان كنگره «شورای ملی» تأسیس شد. در ماه ژوئیه سال ١٩١٧ «شورای نظامی مسلمین روسیه» و در نوامبر همان سال «مجلس ملی مسلمین روسیه» شكل گرفت.
مسلمانان نیروی بزرگی در شوروی بودند و استقلال و هویت دینی خود را مهم می‌دانستند. اگر به تاریخ شوروی نگاه كنیم، با گروه‌هایی چون «ارتش سرخ مسلمین»، «حزب كمونیست مسلمین»،‌ «كمیسریای مسلمین» و... مواجه می‌شویم. رؤسای شوروی از این احساس هویت دینی مسلمانان، آن هم با این جنب و جوش می‌ترسیدند و این ترس هم بی‌جا نبود. بُلشویكهای شوروی نمیتوانستند هویت مسلمین را بپذیرند. آنان از سال ١٩٢٣ به مبارزه با مسلمانان پرداختند و به طور كلی فعالیتهای خود را علیه دین اسلام تشدید كردند. این كار هم با سه شیوه انجام می‌شد:
١. ایجاد تفرقه بین گروهها و ملیتهای مسلمان. شوروی بعد از شكست آنان، به هر ملیت مسلمان، استقلال داد و حتی راضی شد به آنان سرود ملی، مجلس ملی و پرچم ملی مستقل هم بدهد، تا آنان به سبب تفرقه «ملی» و كنار گذاشتن وحدت اسلامی، زوال یابند.
٢. نابودی روشنفكران، علمای دینی و قتل عام آنها.
٣. جرم اعلام كردن دینداری و بسته شدن مسجدها.
با به كار گرفتن این روشها بود كه سران شوروی به خواسته خود رسیدند.(9 )
تحت قوانین این رژیم، روشنفكران به سوی افكار و برنامه های سكولاریستی هدایت شدند. سیاستهای شوروی كه با توسعه و گسترش تعلیمات همگانی، نابودی ادبیات قومی و تبدیل الفبا همراه بود، به مذهب نیز رسوخ كرد و تلاش وسیعی جهت تضعیف اسلام كه مانعی در راه نوسازی سیاسی و فرهنگی قلمداد میشد صورت گرفت.
كمونیستها اقدامات ضد مذهبی خود را در مورد اسلام با بستن هزاران مسجد و مدرسه دینی آغاز كردند، سپس به تدریج دادگاههای شرع و سازمان اوقاف را منحل نمودند. آنان نخست حجاب اسلامی را نشانه عقب‌ماندگی و بعد ممنوع اعلام کردند. زمانی كه مساعدترین شرایط برای مسلمانان جهان وجود داشت، انجام فرائض مذهبی چنان كه در كشورهای اسلامی معمول بود، برای مسلمانان كشور آذربایجان آسان نبود. با این همه عجیب است كه مردم این كشور همچنان وفاداری مذهبی خویش را حفظ كردهاند.
برنامهریزی شوروی علیه دین (ATEIZMA)، علاوه بر تهاجم فرهنگی بر پایههای«علمی» هم استوار بود. شبههاندازی و فریب تبلیغاتی علمی عمدهترین اقدامات ضد دینی بود و این هم كلاً به دو نوع انجام میشد:
١. استدلالهای ماركسیستی علیه كل مذهب: مثلاً «اسلام افیون تودههای رنجبر است و آنها را از مبارزه اجتماعی بر ضد انگلهای استثمارگر منحرف می‌سازد» یا «اسلام مسلكی است رویاپرداز و ضد علمی كه رویای بهشت را به جهان دیگری حواله میدهد».(16)
٢. استدلالهای الحادی كه ویژه مبارزه با اسلام به خصوص شیعه است. در این استدلال اسلام در میان تمام ادیان از همه محافظهكارتر (حتی ارتجاعیتر) و غیر اجتماعیتر است، اقتدار بزرگ‌ترها را مقدس می‌شمارد، زنان را خوار میدارد و پیروانش را به تعصب و عدم تساهل و بیگانهستیزی فرامیخواند. همچنین «مؤمنان» را بر ضد «كفار» برمیانگیزد و لذا مانع از توسعه دوستی میان خلقهای اتحاد شوروی است. این شیوه سنن و آداب اسلامی چون «ختنه» و «روزه در ایام رمضان» را به عنوان اعمالی بدوی و وحشیانه و غیربهداشتی مورد انتقاد قرار میدهد، اخلاقیات اسلام را با اخلاقیات كمونیسم در تعارض میبیند و هنر و ادبیات اسلامی را متحجر و ناتوان از پیشرفت و تكامل فرض می‌كند. خلاصه كلام آنكه براساس شبهه‌های آنان، اسلام به گذشته تعلق دارد، آن هم نه به «دوران سرمایهداری»، بلكه «عصر فئودال» و از این رو در یك جامعه «سوسیالیستی» جا و مكان ندارد.
در اتحاد شوروی تبلیغات ضد مذهبی «وظایف اخلاقی» تمام «شهروندان صادق شوروی» و مخصوصاً اعضای حزب كمونیست بود. سازمان جوانان حزب، اتحادیههای كارگری، تمام تشكیلات دولتی، از مهد كودك تا سطوح عالی دانشگاهی، همه و همه بر ضد مذهب فعالیتها و برنامههای بسیار داشتند10
 
شرایط دینی
جمهوری آذربایجان ٩٧% مسلمان دارد. ٨9% شیعه، 8 درصد  و ٣% هم غیر مسلمان‌اند. همه شیعیان جمهوری آذربایجان دوازده‌امامی هستند. اهل‌سنت نیز اغلب حنفی و البته اندكی حنبلی‌اند.
 
دولت،  و محدودیتهای قانونی
 در قانون اساسی دولت باکو که در دوره حیدر علی اف تدوین شده  هیچ دینی به عنوان دین رسمی معرفی نشده است !. اما بنابر قانون، دین از سیاست جداست.(  11) روحانی نمی‌تواند فرماندار، نماینده روستایی و شهری (بلدیه)، و نماینده مجلس باشد. و روحانی حق «دخالت مذهبی» مستقیم در سیاست ندارد. دین آزاد است و هر تبعه دولت باکو می‌تواند هر دینی را كه می‌خواهد قبول كند و آیینهای مذهبی همان دین را به طور آزاد اجرا نماید. كسی حق ندارد كسی را به خاطر قبول كردن دین و مذهبی آزار دهد. پس هركس می‌تواند دین دلخواه خود را انتخاب كند. همه مسلمانان می‌توانند آزادانه مسجد بسازند، كتاب تبلیغی نشر كنند و آیینهای دسته‌جمعی خود را به اجرا بگذارند و هر جا كه خواستند تبلیغ دین اسلام را انجام دهند.(19) اما در عمل و به حکم  دادگاههای باکو   طی سالهای اخیر مسجد متعددی تخریب شده است . همچنین  پخش صدای اذان و عزاداری برای  اهل بیت ع و حضرت سیدالشهدا ممنوع است  . تبلیغات اسلامی و تشکیل کانونها و مکتب آموزسش قرآن  نیز ممنوع میباشد . علاوه بر این آموزش احکام و علوم دینی و قرآن در مدارس دولتی نیز ممنوع است . معروف است که حیدر علی اف  به اموزش و پرورش دستور داده بود : " به جای آموزش قرآن  و مسایل دینی  به دانش اآموزان موسیقی و تاریخ آذربایجان را یاد بدهید "
٢. ادیان غیر اسلام مانند مسیحیت و یهودیت و فرقه های ضاله مانند بهایی گری و شیطان پرستی و  ... و نیز موسسه های تبلیغ مسیحیت در تبلیغات آزادند و طی سالهای گذشته کلیساها و کنیسه ها ی مسیحیان و یهودیان و محافل بهایی و شیطان پرستی در باکو وبرخی شهرهای دیگر بنا شده است.
 
 
 
٣. عید فطر و عید قربان تعطیل رسمی است.
 
4 – دولت تلاش میکند مناسبتهای شیعی مانند عاشورا و را نادیده بگیرد و از تعطیل اعلام کردن این روز خودداری میکند.
 
 تقابل فرهنگ و دین
 فرهنگ و شرایط جمهوری آذربایجان، با بقیه كشورهای اسلامی فرق اساسی دارد. اولاً باید در نظر گرفت كه كشور  هفتاد سال زیر سلطه حكومت شوروی بود و در مقابل تهاجم فرهنگی روسها بدون دفاع مانده بود. همچنین جمهوری آذربایجان از لحاظ موقعیت منطقه‌ای در شرایطی قرار دارد كه شصت درصد مرز آن با كشورهای مسیحی ( ارمنستان و گرجستان ) مشترك است. علاوه بر این، این كشور در منطقه‌ای قرار دارد كه تقابل فرهنگها و تبادل فرهنگی كشورهای مختلف در آن وجود دارد. بعد از استقلال كشور و با بهبود رابطه دولت باکو  با كشورهای غربی، وضعیت غربگرایی و رواج فرهنگ غرب و برهنگی در کشور قابل مشاهده است به نحوی که گفته میشود در برهنگی زنان ، جمهوری آذربایجان اروپا را پشت سر نهاده است .اكنون فرهنگ لباس رایج در کشور و نیز مسائل فرعی دیگر، حتی با عرف و اداب و رسوم و تاریخ  منطقه  نیز سازگار نیست . همچنین دولت باکو با عضویت در  شورای اروپا  منع مجازات همجنس بازان را نیز قبول کرده است . به طور کلی  به گفته اغلب فرهیختگان این کشور ، بعد از استقلال  اخلاق و  پاکیزگی در حیطه فرد ، خانواده و اجتماع  راه تباهی را در پیش گرفته و در این میان در  تشدید شرایط غیر اخلاقی  برخی شبکه های تلویزیونی باکو از جمله شبکه صهیونیستی – پان ترکیستی آینس  نقش آفرینی میکنند. این فرهنگسازی و یا در حقیقت فرهنگ سوزی موجب تضعیف  رویکرد دینی و توجه به ارزشهای متعالی دین در جامعه میشود.
 
ادارات مربوط به دین و مذهب
 ١. اداره روحانیون و شورای مذهبی اسلامی قفقاز QMRİ
این اداره در دوران شوروی تأسیس شده است و به عنوان شعبه ای مهم از ک گ ب  به شمار میرفت و ناظر بر روحانی نمایان  مورد تایید ک گ ب و نیز معدود روحانیون واقعی مسلمان آذربایجان، داغستان، چچن، گرجستان و ارمنستان است. در سال ١٩٧٨ ریاست این مركز را شیخ‌الاسلام علی‌آقا سلیمان‌اف بر عهده داشت. او در ٩٣ سالگی درگذشت. جانشین او شیخ‌الاسلام میرغضنفر ابراهیم‌اف نیز با فاصله كمی وفات كرد. دو سال این پست بی‌صاحب ماند و در سال ١٩٨٠ شیخ‌الاسلام كنونی، ‌الله شكور پاشازاده در ٣١ سالگی به این سمت منصوب شد. او شیعه دوازده‌امامی است و معاونش از اهل‌سنت است. وی شخصی محترم است و نقش او در مسائل دینی و اجتماعی نقش ویژه ای است . نظارت بر مساجد کشور و تعیین روحانیون مساجد بر عهده این اداره است.
٢. سازمان نظارت‌كننده بر نهادهای دینی DQİDK
سازمان نظارت دولتی بر نهادهای دینی، فعالیت خود را بعد از حوادث ١١ سپتامبر در آمریكا شروع كرد. همه مؤسسات، نشریات و مدارس دینی در تحت نظارت این سازمان است. رئیس آن شخصی به نام رافق علی‌اف است. با روی کار آمدن او حدود بیست مدرسه دینی در کشور بسته شد.
ادیان : 
 ١. دین اسلام
 جمهوری آذربایجان یکی از مراکز مهم اسلامی قدیم بوده است و هنوز هم ارتباط قومی با تاریخ اسلامی و میراث درخشان معماری و هنر شیعی دارد. بیش از پنج‌ هزار مکان با معماری اسلامی و مطابق با مذهب شیعه در این جمهوری وجود دارد.(12
سیصد مؤسسه و اجماع دینی نیز در کشور موجود است که بسیاری از آنها غیر فعال هستند و تحت نظارت DQIDK هستند. این موسسات در صورت فعالیت موثر  و یا  عدم اجرای مقاصد وزارت امنیت تعطیل میشوند .(13
همچنین سیصد مسجد در کشور وجود دارد که فعالیت دینی و فرهنگی آنها با رعایت قوانین کشور بلامانع است، ولی بسیاری از آنها اصلاً فعالیتی ندارند. مساجد فعال مانند مسجد جامع . مسجد حضرت محمد ص و ... تعطیل و یا به بهانه هایی مختلف مانند ساختمان سازی و.... تخریب میشوند.
 
الف) شیعیان
قدمت حضور شیعیان در این سرزمین به دوران امام صادق(علیه‌السلام) برمی‌گردد.
قاسم‌بن‌العلاء، یكی از نواب امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) در شهر اران بود.(14 )او مستقیماً با آن حضرت مكاتبه داشت و از مردم وجوهاتی می‌گرفت و به دست حسین‌بن‌روح می‌داد. این سرزمین همیشه با عشق اهل‌بیت(علیهم‌السلام) زنده بوده است.
علمای شیعی جمهوری آذربایجان
ولایت اران و شروان  قدیم که امروز جمهوری آذربایجان خوانده میشود  از مناطق مهم شیعه‌نشین در جهانِ اسلام به شمار می‌آید، که پیش از  محصور شدن در پشت پرده های آهنین شوروی  علما و مراجع بسیاری را به دنیای علمی اسلام بخشیده است. علمای اران و شروان  در خارج كشور خود هم مشهورند، به طوری كه در عراق، ایران، سوریه، عربستان سعودی و...، علاوه بر تدریس دروس عالی اسلامی و تربیت شاگردان بسیار، برخی از آنها مرجعیت شیعه را هم بر عهده گرفته‌اند.
آنان علاوه بر اینكه در كشور خود مدارسی را تأسیس نموده‌اند، در كشورهای خارجی هم حوزه‌های علمیه بنا كرده‌اند. مساجدی نیز در كشورهایی مثل عراق و ایران، به واسطه و كمك این بزرگان ساخته شده است و اكنون نیز باقی است.
بین علمایی كه صاحب اجتهاد و مقامات علمی بوده‌اند، افرادی هم با اشغالگران روس جنگیده و شهید شده‌اند.(15) برخی از آنها به دست بلشویكهای شوروی كشته شده‌اند.
مقامات علما و فضلای منطقه  در حوزه نجف نیز همیشه قابل تقدیر و قدردانی بوده و زهد و اخلاق و علم خدایی آنان ورد زبان بوده است.
تعداد علمای شهیر جمهوری آذربایجان  را از ٥٠ تا ١٢٠ نفر ذكر كرده‌اند. ما عده‌ای از آنان را نام می‌بریم:
آیت‌الله‌العظمی محمدباقر سلیانی، آیت‌الله‌العظمی شیخ‌عبدالغنی بادكوبه‌ای، آیت‌الله‌العظمی شیخ‌محمدصادق بردیگانی، آیت‌الله‌العظمی شیخ‌فاضل لنكرانی، آیت‌الله‌العظمی شیخ‌محمدعلی نخجوانی، آیت‌الله‌العظمی شیخ‌محمد ایروانی، آیت‌الله‌العظمی شیخ‌عبدالقاسم نجفی، آیت‌الله‌العظمی میرزا‌فضل‌علی مجتهدایروانی، آیت‌الله‌العظمی شیخ‌عبدالقاسم اردوبادی، علامه آیت‌الله میرزامحمدعلی غروی‌اردوبادی، آیت‌الله‌العظمی شیخ‌عبدالحسین لنكرانی، آیت‌الله‌العظمی شیخ‌ابراهیم شیروانی، آیت‌الله شیخ‌صدرالدین بادكوبه‌ای، آیت‌الله شیخ‌ملاآقاعابدین رمضان‌دربندی، آیت‌الله شیخ‌عبدالعظیم بادكوبه‌ای، آیت‌الله شیخ‌احمد پایانی، آیت‌الله شیخ‌یوسف ایروانی، آیت‌الله شیخ‌عبدالكریم ایروانی، آیت‌الله میرزاابراهیم بادكوبه‌ای، آیت‌الله شیخ‌مولاآقا لنكرانی، آیت‌الله مولاحسن ایروانی، آیت‌الله محمدحسن قره‌باغی، آیت‌الله میرزاحسن قره‌باغی، آیت‌الله میرزامحمدشریف شیروانی، آیت‌الله سیدعباس حسینی‌سلیانی، آیت‌الله شیخ‌محسن نخجوانی، آیت‌الله حاج‌شیخ‌ابراهیم لنكرانی، آیت‌الله شیخ‌ابراهیم بادكوبه‌ای، آیت‌الله سیدابوالحسن حسینی‌شیروانی، آیت‌الله شیخ‌اسماعیل قره‌باغی‌نجفی، آیت‌الله سیدمحمد لنكرانی‌نجفی، آیت‌الله شیخ‌حنیفه بادكوبه‌ای، آیت‌الله امامقلی نخجوانی، آیت‌الله شیخ‌جعفر لنكرانی، آیت‌الله شیخ‌احمد ایروانی، آیت‌الله شیخ‌صدرالدین لنكرانی، آیت‌الله سیدمرتضی نخجوانی‌نجفی، آیت‌الله شیخ‌محمدعلی گنجوی، آیت‌الله شیخ‌اسحاق لنكرانی، آیت‌الله علی‌اصغر ایروانی، شیخ‌الاسلام علی‌آقا سلیمان‌زاده، شیخ‌عبدالصمد نخجوانی، حیدرعلی شیروانی‌غروی، مولاحسن شیروانی، آیت‌الله شیخ‌محمدتقی ایروانی، آیت‌الله محمدشریف اردوبادی‌نجفی و... .
شاعران  و مذهب شیعه
در سرزمین شیعه نشین جمهوری آذربایجان ، شعرای مشهور و دارای عظمت علمی و مذهبی نیز بوده‌اند كه اكنون هم مردم این كشور به اسم آنان مفتخرند. از نظر مذهبی هم می‌توان گفت نود درصد شاعران شیعه بوده‌اندکه به زبانهای فارسی و آذربایجانی شعر سروده اند . نشانه‌ها و ارزشهای مذهبی شیعه دوازده‌امامی با شعر و آثار نظمی این شعرا و نویسندگان آذری عجین شده است. آثار نظمی شعرای جمهوری آذربایجان تا قرن نوزدهم را، اصلاً نمی‌توان بدون تأثیر مذهب شیعه در آن، تصور كرد. در نیمه دوم قرن بیستم بود كه به خاطر ترس و وحشت از رژیم كمونیست و تأثیر ایده‌های نوین ماتریالیستی در كشورمان، آثار و نشانه‌های مذهبی از شعر آذری ریشه‌كن شد.
این خفقان بدان حد بود كه نویسندگان و شاعرانی  كه در مدح مذهب خود چیزی نوشته بودند و یا سرپیچی از مدح رژیم كمونیست كرده بودند، با هزار بهانه محكوم به اعدام شدند(16 ) و یا برخی از آنها را به مناطق دور و سرد تبعید كردند كه در آنجا از میان رفتند.(17)
شورویها و کارگزاران آذربایجانی آنها در باکو  مانند میرجعفر باقر اف و حیدر علی اف – که هر دو دبیر کل حزب کمونیست باکو بودند -  بستری به وجود آوردند که در این بستر به جای شاعران الهی مانند نظامی و خاقانی ، شاعرانی هرزه گو و ضد مذهب  مانند صمد وورغون  رشد کردند و با اشعار عفن و گند آلود خود فضای فرهنگی شیعیان آذربایجانی را آلوده ساختند . روسها ی کمونیست همواره به چنین شاعرانی لقبهایی مانند " شاعر خلق " میدادند . صمد وورغون و بختیار وهاب زاده نیز جزو همین شاعران خلق هستند که با دشمنان خالق همکاری داشتند ...صمد وورغون اشعاری در اهانت به قرآن کریم  و حجاب زنان و نیز اشعاری در حمایت  از سیاستهای شوروی سروده است .
اكنون به بعضی از شعرا و نویسندگان كه از قرن دوازدهم به بعد زندگی كرده‌اند و شیعه بوده‌اند و در نوشته‌های خویش در مدح مذهب خود سخن گفته‌اند اشاره می‌كنیم.
ابوالعلا گنجوی، فلكی شیروانی، ابراهیم‌افضل‌الدین خاقانی، محمد فضولی، مستعلی شیروانی، مسحتی گنجوی، ملاپناه واقف، عبدالرحمن آقاشاعر، عباس‌قلی آقاباكی خان‌اف قدسی، عبدالله بی‌جانی، كربلایی والح، جعفرقلی خان‌نوا، قاسم بی‌ذاكر، كریم‌آقا فاتح، مهوشی شیروانی، عمادالدین نسیمی، شیخ‌ابراهیم قدسی‌گنجوی، آقااسماعیل ذبیح، ملاقدیر شیروانی‌ناجی، حاجی ملاتقی‌زاده بیخود، سیدعظیم شیروانی، محمد صفا، عبدالله عاصی، میرزا ابوالحسن شهید، كربلایی‌قلی یوسفی، حسن بی‌هادی، مشهدی عبدل، میرحمزه نگاری، ‌خرشیدبانو ناتوان، فاطمه‌خانوم كمینه، میرزاعلی‌اصغر نورس، میرزاجعفر جعفر، میرزاصادق فانی، محمدسعید اردوبادی، فقیر اردوبادی، اسكندرآقا غایب بی‌اف، مصطفی‌آقا ناصر، حاج‌ابراهیم آقا‌دل بازاف‌ وحیدی، شاهنگار خانوم، میرزامحمدتقی قمری، پر غم، اسماعیل بی‌ناكام، عاشیق پری، عاشیق علی‌اصغر، علی‌آقا واحد، حسین جاوید، ملا‌محمد حزنی، میرزا حاق‌وردی صفا، علیل قره‌باغی، محمدامین دلسوز و... .
همانگونه که روشن است این شعرا در زمانهایی بالیده اند که ران و شروان از قلمرو  فرهنگی و سیاسی ایران جدا نشده بود.
شیعیان جمهوری آذربایجان دارای امتیازات فرهنگی، اعتقادی و مذهبی‌اند. آنان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را بسیار دوست دارند و به خصوص عاشق و دوستدار امام علی و امام حسین(علیهما‌السلام) هستند. شعار «الله، محمد یا علی» در اغلب ماشینها و خودروها وجود دارد. می‌توان گفت شیعیان این شعار را در شروع هر كاری، حتی در كارهای غیرشرعی به كار می‌برند.
گفتنی است كه اغلب شیعیان آذربایجان با مزایای مذهب خود آشنایی لازم را ندارند، یعنی از اسلام و شیعه حقیقی، آن‌چنان كه هست، مطلع نیستند و معلومات دینی آنان بسیار ضعیف و سطحی است. مثلاً آنان از‌ «عصمت امامان» چیزی نمی‌دانند و یا چنان‌كه باید بدانند، نمی‌دانند.(18) آنان توسل و شفاعت را باور دارند و بیشتر تشنه مطالب اخلاقی ائمه(علیهم‌السلام) هستند. عقد ازدواج آنان طبق قوانین شرعی شیعه انجام می‌گیرد. علت بی اطلاعی مردم از دین و مذهب در گذشته به دلیل سیاستهای ضد دینی شوروی و هم اکنون به دلیل سیاستهای مذهب ستیزانه حکومت باکو است .

مسلمانان جمهوری  آذربایجان به قرآن، مساجد، منبرها و سادات احترام فراوان می‌نهند. زیارتگاههایی نیز وجود دارد كه اغلب پر از زائر است.
محرم و صفر
همه شیعیان جمهوری  آذربایجان به ماه محرم و صفر اعتقاد خاصی دارند. در اكثریت اماكن شیعه‌نشین چهل روز به موسیقی گوش نمی‌دهند و سعی می‌کنند کارهای غیرشرعی انجام ندهند. در مناطق شیعه‌نشین مراسم عروسی در ماه محرم و صفر برگزار نمی‌شود. آنان روز تاسوعا، عاشورا، سیزدهم و هفدهم محرم و دهم صفر را بدون استثناء عزیز می‌دارند و عزاداری پرشكوهی انجام می‌دهند. مساجد فعال می‌شود، احسانهای بسیار می‌شود و مجالس پر شكوه و بزرگی برپا می‌گردد. در همه مراكز فروش نوارهای موسیقی، به جای نوای موسیقی، صدای نوحه‌سرایی، مرثیه و روضه می‌آید. مردم در مساجد جمع می‌شوند و مساجدی كه روحانیان آن فعال‌اند، دارای برنامه‌های متنوع عزاداری‌اند. در این ایام مردم به خصوص در استانهای جنوبی (جلیل‌آباد، نفت‌چالا، ماساللی، لنكران، یاردیلمی، لریك و آستارا) بسیار فعال‌اند. همچنین شهر باكو، مخصوصاً روستاهای باكو، فعالیت بسیار خوبی دارند.
رمضان
واقعیت این است که ماه مبارک رمضان در این کشور که اکثر مردم ان تحت استعمار فرهنگی شرق دیروز و غرب امروز قرار دارند شناخته شده نیست . به گونه ای که حتی شهروندان ترکیه نیز از مشاهده بی احترامی به شان ماه مبارک رمضان در باکو و.... ناراحت میشوند   روزه خواری در شهرهای بزرگ در ملا عام یک اقدام رایج است با این حال در بین مردم اغلب روستاها و شهرهای کوچک وضع اینگونه نیست . برنامه‌های رمضانی نیز در شبكه‌های كشور وجود دارد. شیعیانی كه در استانها و شهرستانها زندگی می‌كنند، شب نوزدهم و بیست‌و‌یكم و بیست‌و‌سوم مراسم احیا برگزار می‌كنند،
 
مشهورترین زیارتگاههای شیعی
١. حرم مطهر خواهر امام رضا(علیه‌السلام) حكیمه خانوم (زیارتگاه بی‌بی‌هیبت):
این زیارتگاه در روستای شیخ (شهر باكو ـ خانلار) قرار دارد. با استناد به بحارالانوار، ج٤٨، ص٣١٧ و منابع تاریخی موجود، چهار نفر از اولاد و نسل امام رضا(علیه‌السلام) در آنجا دفن شده‌اند.(19 ) مسجد بزرگی بر روی آن بنا شده است كه پنج كیلومتر از دریای خزر فاصله دارد. این مسجد مربوط به قرن ‌سیزدهم است و در سال ١٩٩٩ به دستور و حمایت حیدر علی‌اف دوباره ساخته شده است.
٢. حرم مطهر خواهر امام رضا(علیه‌السلام) سكینه خانوم (زیارتگاه ناردالان):
این زیارتگاه بزرگ و زیبا در یك روستای مذهبی شیعه‌نشین (باكو) قرار دارد. بنابر اقوال رایج، خواهر امام رضا(علیه‌السلام) و شوهرش با بچه‌های خود در آنجا دفن شده‌اند.(20 )
٣. زیارتگاه پسر حضرت امام صادق(علیه‌السلام) به نام ابراهیم:
این زیارتگاه در استان گنجه قرار دارد و مسجدی روی آن بنا شده است كه بسیار قدیمی است.

مساجد معروف پایتخت (شیعی)
مسجد جمعه باكو، مسجد تازه پیر،  مسجد کبود  و مسجد حاج سلطانعلی، حسینیه ایرانیان مقیم باکو  از مساجد مهم پایتخت به شمار می‌آیند.
فعالیت شیعیان
فعالیت شیعیان در زمینه‌های تبلیغی مناسب به نظر نمی‌رسد. به عبارت بهتر فعالیت دینی شیعیان با مخالفتهای دولت روبرو میشود. با اینكه هفتاد درصد مساجد در دست آنهاست، نمی‌توانند سی درصد فعالیت تبلیغی مساجد اهل‌سنت را هم انجام بدهند. اغلب مساجد شیعیان فقط برای نماز باز می‌شود.
از كار های تبلیغی شیعیان  كه تا حالا انجام گرفته است، ترجمه سریال «امام علی(علیه‌السلام)» و «امام رضا(علیه‌السلام)» و پخش آن از شبكه SPECE در ایام محرم و رمضان است.
نواری نیز درباره امام حسین(علیه‌السلام) و واقعه عاشورا در سه طرح مختلف به مردم ارائه شده است.  به نظر میرسد تلاش دولت باکو بر این است که از گسترش فعالیتهای مردمی شیعیان جلوگیری کند  چرا که مذهبی شدن فضای کشور میتواند برای حکومت ضد مذهبی خطرناک تلقی شود . اما دولت با فعالیتهای تبلیغی اهل سنت مقابله نمیکند چرا که اهل سنت در اقلیت هستند و نمیتوانند برای حکومت به عنوان منبع خطر محسوب شوند.
ب) اهل‌سنت
اهل‌سنت در اقلیت‌اند. اكثریت آنان حنفی، و تعدادی هم حنبلی‌ هستند.
١. حنفیان
رفتار آنان با شیعیان بسیار خوب است. تعداد كمی از آنان در جنوب و بخش عمده آنان در شمال زندگی می‌كنند. آنان مثل شیعیان مراسم خاص پرشكوهی ندارند. با این حال، اكنون آنان فعالیت بیشتری دارند و روز به روز زیادتر می‌شوند. دولت ترکیه روی حنفیان سرمایه گذاری میکند و مساجدی نیز توسط ترکیه برای آنها ساخته شده است .
٢. وهابیون
بافروپاشی شوروی تلاش کشورهایی مانند عربستان و قطر و کویت و محافل وهابی این کشورها برای پیدا کردن جای پایی در میان شیعیان قفقاز آغاز شد . محافل وهابی با پولهای بسیار وارد جمهوری آذربایجان شدند و به شکار جوانان فقیر و بی بضاعت پرداختند . وهابیها که از عدم وجود دانشمندان و اگاهان مذهبی در مقفقاز آگاه هستند و میدانند که مردم جمهوری آذربایجان هفتاد سال از تعلیمات و معارف اسلامی و شیعی دور شده اند  با طرح سوالها و شبهه ها از سویی و از سوی دیگر با اقداماتی مانند واگذاری تاکسی و خودرو به راننده های جوان شیعه  و واگذاری سرمایه برای دستفروشی یا کسب و... برای جوانان گرسنه و نیز احداث مساجد وهابی مانند مسجد ابوبکر در باکو کار خود را آغاز کردند.
 
این گروه در همه عرصه‌ها حضور دارند و بسیار هم تأثیرگذارند. آنان در میان معلمان دانشگاه، دانشجویان، ورزشكاران برجسته (مثلاً تیم ملی كشتی آزاد)، طبیبان، كارگران و بیكاران، كار تبلیغی می‌كنند. جوانان و افراد تحصیل‌كرده بیشتر و زودتر به آنان گرایش می‌یابند. آنان درباره تمام اعتقادات شیعه، از نماز، صوم تا دفن و...، شبهه وارد می‌كنند و بر ضعف اعتقاد شیعیان فقط از قرآن دلیل می‌آورند. در ظاهر خوشرفتارند و از اسم وهابی چندان خوششان نمی‌آید، ولی همه اعتقادات و اعمال وهابی را انجام می‌دهند. چون مردم وهابیون را دوست ندارند، از این رو می‌گویند ما وهابی نیستیم، بلكه سنی هستیم. رئیس و امام آنان فردی آذری است كه پنج سال در مدرسه وهابی در عربستان  تحصیل‌كرده است. نام او «قامت سلیمان» است و پیروان بسیار هم در اطراف خود دارد. او امام مسجد ابوبكر (باكو) است و شاگردان بسیار دارد. وهابیان مدارس بسیاری دارند، ولی مخفی كار ی هم می‌كنند. با این حال، آنان اغلب اوقات آزاد و آشكار به اسم سنی حنبلی (نه وهابی) ولی با اعتقادات وهابی به تبلیغ می‌پردازند.
مساجد مشهور آنان در پایتخت (باكو) عبارت‌ است از: مسجد ابوبكر؛ مسجد شهدا؛ مسجد اژدربگ؛ مسجدی در نزدیكی «مترو قره‌قارایف». بنابر نقل روزنامه OLAYLAR آنان می‌خواهند ٥٣٠ هزار دلار برای ساخت مساجد در اطراف باکو سرمایه‌گذاری کنند.
آنان سایت اینترنتی نیز دارند. azerislam.com یكی از آنها و رهبر آن علی خوان موسایو است. سایت مذکور در سال ٢٠٠٤ جایزه بهترین سایت سال را از آن خود کرد. در دانشگاه دولتی باكو «گوشه الهیات» و كتابخانه باز كرده‌اند و گفته می‌شود در سه دانشگاه دیگر نیز این كار را كردند.(21)
٢. مسیحیت
مسیحیان اگرچه در اقلیت‌اند، هزینه‌ و سرمایه‌گذاری آنان در امر تبلیغ بسیار زیاد است. آنان تا كنون توانسته‌اند بیش از ده هزار نفر مسلمان را مسیحی كنند. رهبر آنان یك آذری تحصیل كرده در خارج (آلمان)، كشیشی است به نام «مُشوِق» است كه اكنون هم فعال است. مسیحیان نیز مانند وهابیون ابتدا با ارایه کمک به خانواده های فقیر در قالب های بشردوستانه به شکار مسلمان بیپناه میپردازند
آنان كتابهای بسیار، نوارها و سی‌دی‌های مختلف منتشر كرده‌اند. آنان در بیمارستانها، زندانها، دبستانها، دبیرستانها، چادرهای قره‌باغیهایی كه از خاكشان بیرون شده‌اند و به وسیله پول زیاد، كمك مالی و كتابهایی با چاپ عالی و پر از سخنان جذاب و عكسهای جالب و هزاران «هدیه» دیگر در فعالیت‌اند.
تا سال ١٩٩٤ كتاب مقدس به ٢٩٢ زبان دنیا ترجمه شده است. اما آنان هنوز هم متأسف‌اند كه سه درصد مردم جهان با كتاب مقدس به زبان خودشان آشنا نیستند.22
همه كتابهای آنان در كشور به زبان آذری و تالیش و برخی نیز به زبان روسی است.
آنان كتاب مقدس را یك بار برای بچه‌ها، به طور خلاصه‌وار و قصه‌وار با چاپ عالی، عكسهای رنگارنگ و تیراژ بالا، چاپ و به صورت رایگان پخش كرده‌اند.
مسیحیان انجیل را چندین بار آن هم با تیراژ بالا، همچنین با الفبای عربی به زبان آذری، با الفبای كریلی به زبان آذری و نیز با الفبای لاتین به زبان آذری چاپ كرده و رایگان بین مردم پخش كرده‌اند.
تشکلهای  مسیحی فعال  در جمهوری آذربایجان
فعالیت این‌گونه تشكیلات در سالهای ١٩٩٩ ـ ١٩٩٧ بسیار ضعیف شده بود ولی در سال ٢٠٠٠ این تشكیلات به طور رسمی  از سوی دلت باکو پذیرفته شد و اكنون فعالیت آنان رسمی و آزاد است، ولی باید برخی قوانین را هم مراعات كنند. برخی از این گروهها عبارت‌اند از:
١. تشكیلات حمدكنندگان (شعبه تشكیلات بین‌المللی «كلام زندگی»)
٢. زندگی جدید
٣. نهِیما
٤. مبلغان زندگی جدید مسیحی
٥. ستاره‌ای در شرق
٦. تازه آپاستول. این تشكیلات ١٥٦٥ عضو دارد.
٧. لطف زندگی‌بخش عیسی. این گروه در باكو دانشگاهی رسمی و دولتی دارند.
٨. شهدای یه‌قوا
٩. والنگتون
١٠. آلمان ـ سوئس ـ لوتران
١١. آدوینیستهای روز هفتم
 
٣. كرشنا
این گروه هم در اقلیت‌اند، اما برعكس مسیحیان در استانها فعال نیستند و فقط در باكو و اطراف آن فعال‌اند. اینان در «احمدعلی» و «قره‌قارایف» یك معبد تبلیغاتی فعال دارند كه به صورت رسمی ولی با محدودیت قانونی فعالیت می‌كند. آنان دو گروه‌اند:
١. جمعیت بین‌المللی شعور کرشنا
٢. تشکیلات صورات شامد یوقا
این گروه تا به حال افراد ی  را به خودشان جذب كرده‌اند. آنان كتابهای منتشر شده بسیاری دارند و آنها را به طور رایگان پخش می‌كنند. مانند بهایی ها  ادعا می‌كنند كه با شیعه فرق چندانی ندارند، ولی اعتقادات خود را به مردم منتقل می‌كنند.
٤. نورجیهای تركیه
مبلغین نورجیهای تركیه، هر دو گروه آن (طرفداران فتح‌الله گوران و پیروان امام خطیب)، سخت مشغول تبلیغ در جمهوری  آذربایجان هستند. اولین مبلغان مذاهب غریبه كه پس از فروپاشی  به جمهوری  آذربایجان آمدند، نورجیها هستند كه در سال ١٩٩٠ شروع به تبلیغ كردند. آنان مسجد می‌سازند، كالجها و مدارسی را تأسیس كرده‌اند و با هزاران جلد كتاب كه به صورت مجانی پخش می‌شود، تبلیغ می‌كنند. به گفته بعضی از منابع خبری غیررسمی، تعداد آنان در كشور شانزده هزار نفر است. شبكه STV هم كه از تركیه پخش می‌شود، نورجیها را به طور غیرمستقیم تبلیغ می‌كند.
٥. بهاییت
تشکیلات صهیونیستی  بهاییت در جمهوری آذربایجان به عنوان اقلیت مذهبی شناخته شده است و تعدادشان بسیار كم است. ولی به خاطر حمایت  اسراییل و بعضی از كشورهای غربی، آیین خود را به آسانی تبلیغ می‌كنند و كتابهای منتشر شده را مجانی بین مردم پخش می‌كنند.  محافل بهایی در باکو تشکیل میشود .
 
شبهات و طراحان آن (چند نمونه)
مبلغان مسیحی:
١. حجاب نشانه عقب‌ماندگی است و مقتضای زمان قرن هفتم بود، نه اكنون.
٢. غرب به خاطر مسیحی بودن از همه جوانب رشد كرده است. ولی كشورهای اسلامی به خاطر اسلام عقب مانده‌اند.
٣. اسلام، دین ماتم است، شادی و آزادی ندارد، ولی مسیحیت این‌گونه نیست.
٤. پیامبر مسلمانان هوسباز و شهوت‌پرست بوده است و تعدد زنان او هم شاهد بر این است.
٥. قرآن كتابی است شامل كلمات كوتاه و افكار تكه تكه و به پایان رسیده. این كتاب كلام خدا نیست و سخن بشری است.
مبلغان وهابی:
١. توسل و شفاعت باطل و شرك است.
٢. زیارت قبور ائمه اطهار(علیهم‌السلام) حرام و شرك است.
٣. سجده بر خاك و قسم به غیر خدا حرام است.
٤. سوگواری و عزاداری امام حسین(علیه‌السلام) حرام است.
٥. مسئله امامت بدعت در دین اسلام و صرفاً امری تاریخی است، نه اعتقادی.
روشنفكران غیرمذهبی:
١. تعدد زوجات و مسئله ازدواج موقت، ظلم به نظام معنوی خانواده و نشانه عقب‌ماندگی است.
٢. زنجیرزنی و كلاً عزاداری امام حسین(علیه‌السلام) نشانه عقب‌ماندگی است.
٣. مسئله معاد یقینی نیست و امتناع امكان وقوعی دارد.
همه این شبهات به واسطه كتب تبلیغی، نوارها و سی‌دی‌ها، روزنامه‌ها و مجلات، متون درسی، برنامه‌های تلویزیونی و... ارائه می‌شود و به مردم تلقین می‌گردد.

 پی‌نوشتها:
 
١. انسكلوپدی آذربایجان، ج١، ص٣٤.
٢. كشورهای مستقل مشترك المنافع و جمهوریهای بالتیك، ص١٤٨و١٥٠.
٣. جمهوری آذربایجان، ص٣١ ـ ٣٠؛ اقوام مسلمانان اتحاد شوروی، ص١٤٩و١٥٠.
٤. آذربایجان ما، رافیق اسلام‌اف، زمینه كریم اوا، ص١٦ ـ ١٥.
٥. انسكلوپدی آذربایجان، ج١، ص٣٣٩.
٦. كشورهای مستقل و مشترك المنافع و جمهوریهای بالتیك، ص١٥٠و١٥١.
٧. تاریخ آذربایجان، ص١٢٠ ـ ١١.
8. آذربایجان و ارمنستان، محمود علیاف، ص٢١٥ ـ ٢١٢.
9. مسلمانان شوروی؛ گذشته، حال و آینده، ص١٥٩ ـ ١٥٥.
10. اساسهای ماركسیسم و لنین‌ایسم، ص١٠٦.
١1. مسلمانان شوروی؛ گذشته، حال و آینده، ص٨٦ ـ ٨٤.
12. بنا به بند١، ماده١٨ قانون اساسی.
١3. بنا به بند٢، ماده٤٧ قانون اساسی. قانون اساسی جمهوری آذربایجان، ص٢٨ ـ ١٤.
14. جمهوری آذربایجان، ص٣٥.
15. روزنامه قازِت ٥٢٥.
17. بحارالانوار، ج٥١، ص٣١٣، باب١٥: «ما ظهر من معجزائه».
18. فتاوای جهاد علمای آذربایجان شوروی در برابر روسها در كتابهای مشهور تاریخی ثبت شده است.
19. بعضی از آنان هم معلوم نیست مزارشان كجاست و یا در قتل عامها در قبرستانهای بی‌نام و نشان به طور عمومی به خاك سپرده شده‌اند.
20. در دوران شوروی آن‌چنان كه در اوایل بحث اشاره شد، نویسندگان و شعرا یا مجبور یا داوطلب  به نوشتن آثار بر ضد دین و مذهب بوده‌اند و یا طرز تفكر كمونیستی آن را اقتضا می‌كرد.
٢1. متأسفانه، خرافات بسیاری در اعتقاد شیعیان دیده می‌شود و آنان به تأثیر سحر و جادو هم بسیار باور دارند. كسانی كه ادعا می‌كنند به آنان قوه آینده‌بینی و جادویی داده شده است ـ از طرف خدا، یا علی(علیه‌السلام) ـ بسیارند.
٢2. انسكلوپدی جامع آذربایجان، ج٢، ص٢٢٠.
٢3. روزنامه نبض، شماره١٤، ص٢.
٢4. روزنامه قازِت ٥٢٥، سال٢٠٠٥، شماره١٤، ص٤.
٣5. «انجیل» به زبان آذری، چاپ هجدهم، ص١.
منابع:
١. انسكلوپدی جامع آذربایجان، ج٢، باكو، چاپ اول، ١٩٧٨.
٢. انسكلوپدی جامع آذربایجان (به زبان آذربایجان)، ج٤، باكو، چاپ اول، ١٩٨٠.
٣. مسلمانان شوروی؛ گذشته، حال و آینده، الكساندر بنیگسن و مری براكس آپ، ترجمه كاوه بیات، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ١٣٧١.
٤. جمهوری آذربایجان، وزارت كشور، دفتر مطالعات سیاسی، چاپ دوم، ١٣٧٥.
٥. بررسی كشورشناسی جمهوری آذربایجان، دكتر بهرام امیراحمدیان، انتشارات جغرافیایی نیروهای مسلح، چاپ اول، ١٣٨٢.
٦. تاریخ آذربایجان، ضیا بنیاداف و یوسف‌اف، باكو، آذر نشر (به زبان آذری)، چاپ اول، ١٩٩٤.
٧. كشورهای مستقل مشترك المنافع و جمهوریهای بالتیك، تهیه و تدوین گیتاشناسی ایران، چاپ اول، ١٣٧٤.
٨. اقوام مسلمان اتحاد شوروی، شیرین آكینر، ترجمه علی خزاعی‌فر، معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ١٣٦٦.
٩. علمای آذربایجان (به زبان آذری)، فائق ولی‌اف، قم، انتشارات اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، چاپ اول، ١٣٨١.
١٠. تاریخ شیروان و دربند، ولادیمیر فدروویچ، ترجمه محسن خادم، تهران، دایره‌المعارف اسلامی، چاپ اول، ١٣٧٥.
١١. صفحات اینترنتی روزنامه‌های «نبض» و «قازت ٥٢٥» به زبان آذری.
١٢. بحارالانوار، ج٥١.
 
١٣. ماورای قفقاز از دیرباز تاكنون، حسین كاظم‌زاده و اكبر تقوی، دفتر سیاسی تبلیغات اسلامی،
چاپ اول، ١٣٧٩.
١٤. ادبیات آذری، فروع‌الدین كچارلی، آذرنشر،باکو . چاپ اول، ١٩٦١.
 
  • نوشته شده
  • در پنجشنبه 16 مهر 1388
captcha refresh