سرویس آذربایجان/خبرگزاری آران
خبرگزاری آران / سرویس آذربایجان :
ولی جباری(کارشناس ارشد جامعهشناسی شیعیان)
این روزها، خبرهای شگفتآوری از جمهوری مسلماننشین آذربایجان منتشر میشود.
بنا بر اعلام مطبوعات و رسانههای این کشور، در شهر باکو، چند مسجد به دست مأموران حکومت تخریب و شماری نیز با زور مأموران حکومت بسته شده است و مسئولان حکومتی از مقدمات تخریب چند مسجد دیگر نیز خبر دادهاند.
آنان اعلام کردهاند، مساجدی که بدون مجوز دولت در دو هفته گذشته ساخته شدهاند، تخریب خواهند شد. به عبارت دیگر، هیچ مسجد و یا اماکن مذهبی به صرف این که تحت نظارت حکومت نیست، باید از بین برده شود و این در حالی است که مردم مسلمان این کشور، به شدت از کمبود مسجد برای برگزاری مراسمهای دینی و تعظیم شعائر اسلامی رنج میبرند و از آموزشهای دینی محروم هستند.
از سوی دیگر، در چند ماه گذشته، قانونی به تصویب مجلس فرمایشی و ابلاغ حکومت این کشور رسید که هدف آن، کنترل کامل امورات دینی در جمهوری آذربایجان است و بنا بر مفاد آن، همه گروهها و جمعیتهای دینی باید تحت نظارت حکومت درآیند که البته به دلیل نبود کنترل بر این جمعیتها، باید بار دیگر مجوز رسمی فعالیت بگیرند، چرا که در غیر این صورت، غیرقانونی بوده و باید تعطیل شوند (تا آن که مورد تأیید حکومت است، مجوز بگیرد و آنچه مخالف ایدهها و اهداف حکومت باشد، منحل شود) و هیچ تحصیلکرده دینی خارجی نمیتواند فعالیت و تبلیغ دینی داشته باشد (غافل از این که مسئولان امور دینی این کشور، از جمله الله شکر پاشازاده و آقای سلمان، رئیس و معاون اداره روحانیون این کشور در بیرون از جمهروی آذربایجان تحصیل دینی کردهاند) و هیچ مدرسه دینی نیز نباید بدون نظارت و خطدهی حکومت فعالیت کند).
ناگفته نماند که اینها همه در حالی است که ممنوعیتها و محدودیتها برای بانوان محجبه همچنان بیشتر میشود؛ یک بانوی مسلمان محجبه آذری به آسانی نمیتواند وارد مراکز عملی و دانشگاهی و مدارس تحصیلی شود. یک زن مسلمان محجبه، نمیتواند پاسپورتی داشته باشد که تصویر با حجاب در آن الصاق شود. او نمیتواند شغل دولتی داشته و به راحتی در صحنههای سیاسی ـ اجتماعی کشور حضور داشته باشد (البته باید یادآوری کرد که بر خلاف خواسته عوامل ضد دین، همه روزه، شاهد گسترش روزافزون بانوان محجبه در این کشور هستیم).
دینستیزی حکومت به چند مورد نامبرده خلاصه نمیشود؛ یک روز اذان گفتن و پخش آن از مساجد و مأذنهها ممنوع میشود؛ روز دیگر، حرف متحدالشکل کردن مبلغان دینی مطرح میشود تا همچون ترکیه عمل شود؛ یک روز به خانههای دینداران حملهور میشوند که از دور، پنداشته میشود شاید با یک گروه تروریتسی مبارزه میشود، ولی وقتی پیگیر موضوع میشوید، درمییابی که چند جوان و نوجوان به دنبال فراگیری علوم دینی هستند؛ کتابهای دینی جمعآوری میشود و به گونهای با نگهداری کنندگان کتابهای دینی برخورد میشود که انگار با مافیای مواد مخدر روبهرو شدهاند و در مقابل، کتب ضاله به آسانی تولید و توزیعکنندگان میشود. وهابیون، بهاییت، مسیونرهای مسیحی، نورچیهای ترکیه، کریشناهای هندی و دهها مذهب الحادی و انحرافی به راحتی برای خود اماکن مذهبی ساخته و در آن تبلیغ میکنند و اعتقادات مردم را به سخره میگیرند، اما مسلمان و شیعیان این کشور، نمیتوانند آیینهای مذهبی خود را فرا گیرند و مراسم اسلامی را برگزار کنند. نیروهای خارجی که مرتبا اخباری از توطئههای آنها پخش میشود، دوست معرفی میشوند و در مقابل پرسش متدینان آزادی دینی مطرح میشود؛ اما شیعیانی که بیش از 80 درصد از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، نمیتوانند فعالیت دینی کنند.
رسانههای تصویری و مطبوعات این کشور ضد اخلاقیات را به بدترین شکل ممکن ترویج و تبلیغ میکنند و عداوتآمیر بر مبانی دینی میتازند. غیرت ملی و اسلامی و تاریخی مردم زیر سؤال میرود و به جای صهیونیزم، ایران اسلامی دشمن معرفی میشود.
راستی، علت این همه تکاپو برای دینستیزی چیست؟ مگر دینداران چه کردهاند که حکومت جمهوری آذربایجان آن گونه با آنان برخورد میکند که دقیقا بر پایه رفتار کمونیستهای سابق و صهیونیزم اشغالگر در زمینهای فلسطین است.
به باور ما، رویکرد رو به رشد اقشار گوناگون مردم به ویژه قشر نوجوان و جوان جمهوری آذربایجان به مسأله دینی و حضور انبوه نمازگزاران و متدینان در مساجد این کشور، عناصر ضد دین و آنهایی که منافع خود را در خطر دیدهاند، به هراس انداخته است؛ مردمی که با حضور این همه اقدامات ضد دینی و ضد اخلاقی، روز به روز بر حضور خود در صحنه دینی و فرهنگ اسلامی به ویژه در مساجد میافزایند و شعائر دینی را در رأس فعالیتهای خود قرار میدهند. مردم اسلام را جایگزین ملحدین کمونیستی و منحرفان غربی میکنند و موافق با فطرت خود در صدد احیای دینی هستند.
به تازگی در برخی از مطبوعات این کشور، مطالبی منتشر شده است که هدایت اروج اف، رئیس کمیه امور دینی این کشور، در جمع دهها نفر از افسران این کشور، خواستار برچیده شدن انجام واجبات و مراسم دینی و نمازخانهها در ارتش میشود که شماری از افسران ارتش در اعتراض خود اعلام میدارند: ما که برای آموزش نظامی به ترکیه رهسپار شده بودیم، آشکارا دیدهایم که سربازان و افسران آنجا به راحتی نماز میخواندند، روزه میگرفتند و مراسم دینی را به جای میآوردند.
مگر ترکیه الگوی ما نیست؟ مگر ما مسلمان نیستیم؟
در این باره، هدایت اروج اف در پاسخ وی میگوید: نباید این اتفاق در ارتش جمهوری آذربایجان بیفتند؛ حتی ما که در کمیته امور دینی هستیم، نمازخانه نداریم. ما حتی نمازخوان نداریم و شما افسران ارتش نیز باید ارتش را از مسائل دینی دور نگه دارید.
این اظهارات عمق دشمنی با دین را نشان میدهد. وقتی ادارهای که امورات دینی کشور را بر عهده دارد، با چنین وضعیتی روبهرو باشد، باید حدیث مفصل از این خرمن خواند؛ اما آنچه از مشاهدات محققان و اظهارات مردم میبینیم و آنچه از حضور چشمگیر و باشکوه مردم در مساجد دیده میشود و آنچه از شوق و شور مردم در عزیمت برای زیارت اماکن مقدسه و قبور ائمه (ع) در مکه و مدینه و عتبات و ایران دیده میشود، نشان از بیتوجهی مردم به این دین ستیزیهاست.
حکومت کمونیستها در هفتاد سال دیکتاتوری خود، مساجد را تخریب و مسلمانان را سرکوب کرد، اما هیچ گاه نتواسنت معتقدات مردم را از آنان بگیرد. آنان در تاریخ روسیاه ماندند، اما دین به زندگی خود ادامه داد و لازم است به نیروهای ضد دین در این کشور یادآوری شود، به جای این که در برابر سیل دین گرایی مردم بایستند، به دین خدا درآیند، وگرنه سیل مردمی آنان را غرق خواهد کرد.
پایان پیام.