سرویس آذربایجان /خبرگزاری آران
نویسنده هوتن دولتی
خبرگزاری آران / سرویس آذربایجان : عهدنامه ننگین تركمن چای منجر به جدایی ولایات قفقاز ازایـران زمین شد و در حقیقت تجزیه تالش بهایی بود که تالشان برای ادامه سلطنت قاجار و باقی ماندن کشور پرداخت کردند اگرچه بظاهر تالشان از ایران جدا شدند اما وابستگی تالشان به ایران چنان بود که به انحاء مختلف و به روش های گوناگون چه مسلحانه و چه با نافرمانی و شورش های متعدد نسبت به مفاد عهدنامه ننگین ترکمن چای اعتراض کرده و خواستار الحاق مجدد به ایران می شدند .اما گذر حوادث و ضعف و دست نشاندگی قاجاریه و پهلوی باعث از دست رفتن فرصت های طلایی در سالهای پس از فروپاشی روسیه تزاری گردید و نوبت به خلف روسیه یعنی دولت استعماری شوروی گردید . دولت شوروی که وارث سیاست های ننگین تزارها بود ، همان اهداف شوم را به صور مختلف در کناراهداف جدیدی مانند : تجزیه ایران ،تضعیف کشور ایران برای جلوگیری از خیزش اقوام ایرانی در بند استبداد کمونیستی ، سلطه بر منابع ایران و گسترش کمونیسم دنبال نمود . حوادثی مانند ایجاد جمهوری آذربایجان در شوروی سابق و اطلاق نام یک ایالت از ایران به منطقه آران و قفقاز ،حمایت از فرقه تجزیه طلب و وابسته پیشه وری و اقدام مستقیم نظامی در حمایت از آن ، جمهوری کردستان ، تاسیس حزب ضد مردمی توده ، مخالفت با دولت ملی دکتر مصدق و... چندین نمونه از این دخالت ها می باشد . با گذشت زمان دولت استبدادی کمونیستی در شوروی از هم پاشید و 14 کشور تشکیل دهنده آن هر کدام به کوس استقلال زده و پا به عرصه بین الملل نهادند.
از این کشورها 6 کشور { ترکمنستان ، تاجیکستان ، آران و تالش ( آذربایجان ) ، ازبکستان ، ارمنستان ، گرجستان } جزء مناطقی بودند که در دوران فضاحت بار قاجار با دسیسه انگلیس و دخالت مستقیم روسیه از ایران جدا شده بودند . اما این جدایی تنها در دنیای سیاست و جغرافیای سیاسی صورت گرفته بود بدین معنی که روند ملت سازی و ایجاد فرهنگ جداگانه هرگز در این نواحی روی نداد و حوزه تمدن ایرانی به حیات خود در این مناطق ادامه داده . با وجود گذشت سال ها حکومت روسی و دوران کمونیستی و تلاش بی پایان برای روس سازی و تغییر بافت جمعیتی در این مناطق و در گام بعدی ایجاد خلقهای جدید و جعلی پروسه Nation Stat هرگز بصورت موفقیت آمیز به اجرا در نیامد و تنها باعث سرگردانی فرهنگی و ایجاد نوعی بی هویتی اقوام در این کشورهای جعلی گردید . ( البته باید گفت که با توجه به وضعیت کشورهای ارمنستان و گرجستان و داشتن مذهب و فرهنگ متفاوت ، وضعیت مردم این دو کشور اندکی با دیگر مناطق فرق می نماید. )
جمهوری آران و تالش ( آذربایجان )
باری با گسستن پیوندهای کاذب تشکیل دهنده امپرالیسم شوروی ، کشوری در منطقه قفقاز با به عرصه بین المللی نهاد که نه تنها هویتی ایرانی داشت بلکه نامش نیز بجای آران و تالش بر گرفته از اسم استان زر خیز ایران یعنی آذرآبادگان ( آذربایجان ) بود . در گام اول تمامی ایراندوستان شاد از این مهم که دولت استعماری کمونیستی فرو ریخته و این فرزندان ایران زمین در کنار مام میهن به رشد و بالندگی می رسند به سیر حوادث و رفتار های دولت مردان ایران و کشور های تازه استقلال یافته چشم دوختند.
اما آنچه که در این میان تمامی معادلات را برهم زد تلاش و سعی فراوان دولت فاشیستی ترکیه برای تشکیل یک کشور پان ترکسیم با هویتی جعلی بود. که این موضوع با توجه به خصومت بین ایران و آمریکا مورد تایید ایالات متحده قرار گرفته و جهت جلوگیری ازنفوذ ایران بصورت های مختلف اجرا گردید .
در همین راستا به دنبال استقلال، فعالیتهای سیاسی در جمهوری آران و تالش ( آذربایجان ) به شدت افزایش یافت. یکی از این سازمان های جبههٔ خلق آذربایجان بود که حول محور پان ترکیسم و دفاع در مقابل حملات ارمنستان تشکیل شد.این سازمان درعمل حاوی فراکسیونهایی با اندیشههای پان ترکیستی بود که با دخالت آمریکا و ترکیه تشکیل شده بود. دراولین دوره انتخابات ریاست جمهوری ، ابوالفضل ایلچیبیگ با گرایشات شدید پان ترکیسم با توجه به جو ناشی از خصومت و جنگ با ارمنستان و تقلب گسترده در انتخابات به پیروزی رسید . بعد از انتخاب ایلچیبیگ در چندین نوبت خواستار تشکیل ترکیه بزرگ گردید که شامل تمام نواحی شمالی ایران میشد.اما نظرات سیاسی و تفکرات اقتصادی ایلچی بیگ حاصلش جز شکستهای پیاپی در جنگ با ارمنستان و وضعیت نا مساعد اقتصادی حاصلی نداشت لذا مردم خسته و شکست خورده آران در چند شهر از جمله گنجه، لنکران و .. دست به اعتراض زدند در 17 ژوئن 1993رییس جمهور « ایلچی بیگ» مخفیانه، به روستایی در جمهوری خود مختار نخجوان فرار كرد متعاقب آن با فشار حیدر علی اف و توافق روسیه و آمریکا « عیسی قنبراف» رییس پارلمان و دیگر مقامهای عالیرتبه بـا استعفای خود حیدرعلیاوف را نخست به رهبری پارلمان و سپس به ریاست جمهوری منصوب کردند. در آن هنگام در كشور اتفاقی افتاد که نقطه عطفی در تاریخ جمهوری آران و تالش ( آذربایجان ) شد و آن اعلام موجودیت جمهوری تالش مغان بود .
جمهوری تالش مغان
اعلام این جمهوری واکنشی در برابر ظلم تاریخی به قومیتی بود که حدود پنجاه سال بصورت رسمی از تاریخ حذف شده بودند ، قومی بنام تالش .
از سال 1938 میلادی نام قوم یك و نیم میلیون نفری تالشها بصورت رسمی از کتب و اسناد رسمی اتحاد جماهیر شوروی حذف شد و نام بردن از این قومیت ممنوع اعلام گردید و برای حذف این قوم حکومت شوروی اقدام به عملیاتی سیستماتیک نمود به شامل مهاجرت اجباری ، نسل کشی و تغییر هویت اجباری بود.
یک نمونه آن سرشماری عمومی سال 1989 بود. در این آمارگیری عمومی برگههای صدهاهزار نفر مردمی كه قومیت خود را تالش نوشته بودند، در عرض دو روز تعویض گردید و در قسمت مربوطه، ملیت آذربایجانی نوشته شد، فقط بعد از اعتراضات مـردم به طور نمادین تعداد تالشها در جمهوری آران و تالش ( آذربایجان ) ، بیست و یك هزار نفر ذكر شده است. یعنی جمعیت یک میلیون نفری تالشان (25%) به کمتر از 1% تقلیل یافت ! (در حالی كه فقط در بعضی از روستاهای تالش، بیشتراز این تعداد تالش زندگی میكند)1.
همانگونه که بیان شد روش نادرست و غلط و سرکوب تالشان منجر به واکنشی گردید که تاکنون جامعه و مردم جمهوری آران و تالش ( آذربایجان ) درگیر آن می باشند .
الهام محمداف از رهبران تالش این واقعه را بصورت زیر تشریح می نماید2 – ترجمه دکتر عبدلی ، تارنمای تالش شناسی- :
" در اوایل ماه ژوئن سال 1993 در شهر گنجه بـا رهبری « صورت حسیناوف» حوادثی رخ داد. اولین كسانی كه در كشور از « صورت حسیناوف» جانبداری كردند و به دفاع از او برخاستند. گروهی از نیروهای میهنپرست لنكرانی بودند كه راس آنها سرهنگ بازنشسته « علیاكرم همتاوف» قرار داشت.
در بدو امر آنها خواستند كه در میدان مركزی شهر لنكران تجمعی ( میتینگی ) به پشتیبانی از حوادث گنجه برپا كنند، اما حكومت محلی كه نمایندگان جبهه خلق بودند و مـردم از آنها نفرت داشتند، مانع برگزاری میتینگ شدند. « علیاكرم همت اوف» بـا طرفداران خود موقتا شهر را ترك نمود در همان حال واحد نظامی «17» كه در شهر لنكران مستقر بود، از همت اوف دفاع كرد و شورای افسران او را به عنوان فرمانده گردان خود انتخاب نمود.
در 15 ژوئن 1993، شورای شهر لنكران در جلسه فوقالعاده خود نسبت به شهردار سلب اعتماد كرده و اختیارات وی را به « علیاكرم همتاوف» واگذار كردند به همین شكل مخالفت مردمی و نظامی در شهر لنكران علیه حكومت شكل گرفت.
در 21 ژوئن 1993، رهبری واحد نظامی «17» اطلاعیهای خطاب به مـردم صادر كرد، در این بیانیه آمده بود: « در اوضاع بحرانی كه در نتیجه فقدان حكومت و هرج و مرج در كشور به وجود آمده است واحد نظامی (17) در مقابل مـردم احساس مسئولیت خود را درك كرده و تامین امنیت مـردم مناطق آستارا، لنكران، لریك، یاردیلمی، ماسالی، جلیلآباد و بیلهسوار را بر عهده خود گرفته و در این منطقه جمهوری خود مختار تالش مغان را اعلام میكند.» در تـاریخ 4 ژوئیه سال 1993 در شهر لنكران نشستی بـا شركت نمایندگان پارلمانی، وزرا و دیگر مقامات عالی رتبه و روشنفكران سرشناس كه همگی از اهالی تالش مغان بودند برگزار شد.
در این نشست مسائل مربوط به اعلام جمهوری تالش مغان و اوضاعی كه در منطقه به وجود آمده بود مورد مذاكره و بررسی قرار گرفت و بعد در شرایط رضایت بخشی راههای پیشبرد امور مربوط به تاسیس جمهوری خود مختار تالش مغان و برقراری نظم و امنیت مشخص شد و در آن نشست بـا در نظر گرفتن وخامت اوضاع سیاسی و اجتماعی تصمیم گرفته شد كه در اسرع وقت مجلس خلق جمهوری تالش مغان تشكیل شود.
در 17 اوت، بـا توجه به موانع قابل تصور و غیر قابل تصور، انتخابات خلق جمهوری خود مختاری تالش مغان برگزار شد و از هفت منطقه مذكور 216 نماینده از 250 نماینده انتخاب شده و در مجلس حضور یافتند. در نخستین جلسه به اتفاق آرا ایجاد جمهوری خود مختار تالش مغان در قالب جمهوری آذربایجان را تصویب كردند. و در جلسه بعدی لایحهی تدوین قانون اساسی آن جمهوری تصویب شد و « علیاكرم همتاوف» به عنوان رئیس جمهور موقت جمهوری خود مختار تالش مغان و « فخرالدین عباس اوف» به عنوان رئیس مجلس خلق انتخاب گردیدند. همچنین ترتیب كار مجلس خلق مشخص شد و كمیسیونی مامور تهیه و تدوین قانون اساسی گردید و رنگ و آرم پرچم جمهوری خود مختار تالش مغان نیز مورد تصویب قرار گرفت و در مدت كوتاهی برای تثبیت اوضاع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تامین مواد اولیه غذایی مـردم، اقدامات فوری انجام گرفت و برای اولین بار در تـاریخ جمهوری آذربایجان درباره چگونگی انتخاب والی و معاون والی ولایات، اساسنامهای تصویب شد. مجلس خلق روز انتخابات ریاست جمهوری را مشخص كرد. اما تهاجمات حكومت مركزی، بعضی اشتباهات رهبری جمهوری خود مختار تالش مغان، نبود تجربه سیاسی درحد لازم، عدم درك برخی از مـردم از مساله جمهوری خود مختار و ترس مـردم از شخصیت « حیدر علیاوف» بر روند امور و اجرای تدابیر اتخاذ شده مجلس خلق تاثیر منفی میگذاشت. تـا این كه در تـاریخ 23 اوت سال 1993 بر اثر تهاجم گسترده نیروهای دولتی و خودداری علیاكرم همت اوف از درگیری مسلحانه و خونریزی، جمهوری خود مختار تالش مغان ساقط شد و همه رهبران آن رئیس جمهور، وزیر دفاع و غیره و ... بیشتر از 20 نفر زندانی شدند و شمار زیادی نیز متواری گردیدند.
طبق مصوبه مجلس ملی جمهوری آذربایجان، دادگاه عالی كشور، فعالیت حزب برابری ملل آذربایجان كه قبلا حزب خلق جمهوری تالش نامیده میشد و رهبر ایدئولوژی جمهوری خود مختار تالش مغان و نیروی محركه آن بود و كارمند علمی فرهنگستان علوم آذربایجان « هلال محمداوف» آن را رهبری میكرد، متوقف شد. اعضای این حزب تحت تعقیب قرار گرفته و برای رهبر آن حكم پیگرد صادر شد. "
سرانجام جمهوری تالش مغان و رهبرانش
همانگونه که قبلا بیان شد جمهوری آران و تالش ( آذربایجان) کشوری است که در آن اقوام متعدد ایرانی مانند ارامنه، تالشها، آوارها، اودینها، تاتها و كردها در کنار آذری ها زندگی می کنند . لزوم ایجاد یک ملت برای ادامه حکومت در این کشور امری لازم و ضروری به نظرمی رسید .اما پس از استقلال این كشور نه فقط سیاست داخلی بلكه سیاست خارجی نیزبراساس رویكرد شوونیستی ( پان ترکیسم ) بوده است. یکی ازدلایل شروع بحران قره باغ وشکست های نظامی متعدد حاكم براین كشوردراوایل استقلال ، این سیاست نادرست بوده که منجربه از دست رفتن بیست درصد ازخاك كشور و استقلال منطقه ناگورا قره باغ گردیده است .
پس از سرکوبی قیام تالشان حیدرعلی اف با سرکوب شدید تمامی افراد موثر در این جنبش ملی موفق به تشکیل و استمرار حکومت خود گردید . او که سال ها تجربه حضوردر KGB را داشت با استفاده از همان روش ها و این بار تحت زعامت و هدایت آمریکا حکومت خاندان علی اف را گستراند . به برکت وجود طلای سیاه و سیل کمک های امریکا ، علی اف وخاندان ونزدیکانش از زمره ثروتمندان میلیونی دنیا شده و با وجود فقر گسترده در کشور کمتر اقدامی در جهت رفاه مردم انجام گردید و این بار سمت و سوی وابستگی از روسیه به سمت آمریکا تغییر پیدا کرد .
در سال 2001 حکومت علی اف به كنوانسیون حقوق اقلیتهای قومی شورای اروپا پیوست . این حرکت نمادین در قومیت های تحت ستم دولت این امید را ایجاد كرد كه وضعیت اقلیتهای قومی در این كشور بهبود یافته و دارای حقوقی برابر با سایر مردم شوند دیگرشهروند درجه دو نخواهند بود.
در ژوئن سال 2002 دولت اقدام به تشکیل " كمیته امورآذریها " نمود و در راستای ادامه سیاست حذف اقوام غیرترک، اقدام به برگزاری كنگره آذریهای جهان کرده و دراین کنگره با کمال تعجب بجای احترام به سایر اقوام ترک و تمامیت ارضی کشورهای دارای قومتهای آذری ، خواستار جدایی مناطق آذری زبان ایران گردید و در این راستا حتی مردم گیلان و مازندران را نیز ترک نامید .
و اما سرانجام رهبران قیام تالش مغان
علی اکرم همتاف : رییس جمهور تالش مغان پس از چند ماه فرار و اختفا دستگیر گردید او ابتدا درسال ۱۹۹۵ به اعدام محکوم گردید واز 12 فوریه 1996 به مدت 2 سال در سلول انفرادی که برای محکومان به اعدام بود بسر برد ،تا اینکه پس از فشارهای گوناگون گروه های حقوق بشر دولت مجبور گردید که این حکم را به حبس ابد تبدیل نماید.
سرانجام تحت فشارشدید گروه های بین المللی طرفدار حقوق بشرو شورای حقوق بشراروپا وعفو بینالملل در سال ۲۰۰۴ ، " علی اکرم همتاف " از زندان آزاد شده و تحت الحفظ و مستقیم به فرودگاه برده می شود.اودر آنجا به نماینده پناهندگان سیاسی سازمان ملل تحویل داده شده وبلافاصله به هلند تبعید گردید. به همتاف حتی اجازه دیدار با خانواده اش راهم نمی دهند . دولت علی اف تابعیت کشورش (آذربایجان) را از وی سلب نمود واوفاقد صلاحیت تابعیت دانست . ایشان پس از آزادی جنبش ملی تالشان را پی ریزی نمود و در راستای احقاق حقوق این قوم در جمهوری آران فعالیت نمود که یکی از این فعالیت ها شکایت از دولت علی اف در خصوص اعمال شکنجه و تضعیعات انجام شده در خصوص ایشان و سایر یاران او درجمهوری تالش مغان بود که درهردو مورد جمهوری آذربایجان محکوم به پرداخت غرامت گردید .
همت اف در مهرماه سال ۱۳۸۷ نامهای سرگشاده خطاب به مردم ایران نوشت و از آنان برای احقاق حقوق هم وطنانش درخواست کمک نمود.
بخش هایی ازنامه ی علی اكرم همّت زاده خطاب به ملّت و حاکمیّت ایران
بسم الرحمن الرحمن الرحیم
"ســـرنوشت این گونه رقم زده است که بخشی جدایی ناپذیـــر از دولت قدرتمند ایـــران ، و خلق تالش به عنوان یکی از خلق های ساکن در سرزمین ایران ، تقریبا به مدتی نزدیک به 200 سال ، در نتیجه خیانت سلسله ی قاجار که در قرن 19 سلطنت ایـــران را به دست آورده بود، با سیم خاردار به دو نیم تقســیم شد. در تمامی این مدّت ، تالــش ها با تبعیـــض قــومی - ملّـی بی سابقه ای مـــواجه شدند ، به ویژه پس از اعـــلام استقلال آذربایجان طی 17 سال اخیر تقریبا با خطر محو شدن از صحنه ی تاریخ مواجه شده اند.
امــــروز حاکمیت کنونی آذربایجان که ترک گــرایی را به سطح ایدئولوژی دولتی ارتقاء داده است ، علیه تاریخ ، فــرهنگ ، دین ، معنویات و فولکلـــور ملت تالش ، و علیه امروز و فردای این ملت ، وارد جنگی بی رحمانه شده و محو این ملت را به عنـــوان هدف خود انتخاب کــرده است. در کتب درسی این کشــــور ، نام " تالش" به طور کل حذف شده است. نمـــونه های فرهنگ و هنر خلق تالش که این ملّت آن را به همراه سایر خلق های ایران طی هزاران سال پدید آورده است ، با بی حیایی بی نظیـــری متعلق به سایــرین اعلام شده است. ما از تاریخ خود ، از فرهنگ خود ، از عادات و سنن خود محروم شده ایم ! این خلق حتّی در مقابل سرکوب های رژیم کمونیستی ، دین برحق خداوند و فــرهنگ اسلامی خود را حفظ کرده بود. اما امروز حکومت با اهداف از پیش تعیین شده ، مذاهب و طریقت های مختلفی را در اراضی محل سکونت این خلق رواج می دهد و با این کار نیز می خواهد فرهنگ و دینمان را از دستمان بگیرد.
به عنوان شاهد مثال این مطالب ، حکم صادرشده در 24 ژوئن علیه روشنفکر برجسته تالش در این جمهوری ، عالم زبان شناس ، معاون مرکز فرهنگی تالش در این جمهوری و سردبیر نشریه قدیم الانتشار " تولیشی صدو" در این جمهوری است. بدون هیچ سند ومدرکی ، فقط براساس دروغها و بهتان ، نوروزعلی محمداف ظاهرا به "جاسوسی به نفع ایران" متهم و به مدت 10 سال از آزادی محروم شد. بی حیایی به آن حد رسیدهاست که این حکم نه تنها بدور از چشم نمایندگان جامعه ، حتی بدون حضور وکیل نوروزعلی محمداف و در شرایطی کاملا مخفیانه قرائت شد! آیا این اقدام به معنای رجز خواندن آذربایجان به کل دنیا نیست؟ ما تالش ها از کل دنیا و در وهله نخست از وطن تاریخی خود ایران و رهبری آن ، یاری به ملت خود (تالشها) و جلوگیری از محو شدن آن را خواهانیم.
ما امروز مملکت ایران و حکومت آن را به دفاع از ملت تالش و ریش سفید این ملت ، نوروزعلی محمداف فرا می خواهیم."
علی اکرم همت زاده –هلند
پروفسورهلال محمداف : نخست وزیر رییس جمهور تالش مغان پس ازتهاجم دولت مخفی شده و به روسیه رفت و تا دوازده سال اجازه ورود به کشورش را نداشت . سرانجام ایشان در سال 2005 اعلام نمود که بلا قید و شرط به کشور باز می گردد و با وجود تهدیدات سازمان اطلاعات و پلیس دولت علی اف پس از بازگشت مجددا فعالیت های خود را در جهت بازسازی نهضت فرهنگی تالشان آغاز نمود . مرکز مدنیت تالش ،همکاری با مرحوم پروفسور نوروز علی محمداف در جهت راه اندازی مجدد نشریه فرهنگی " تولشی صدا" از جمله این فعالیت ها می باشد . ایشان به دعوت انجمن تالشان مقیم تهران برای ایراد سخنرانی و همچنین دیدار با مقامات ایرانی و شرکت در سمینارهای علمی چندین بار به ایران سفر نموده اند .
دکتر هلال محمداف دارای دکترای علوم در رشته فیزیک ریاضیات از دانشگاه شینوفسکی مسکو می باشند و در کارهای تحقیقاتی و پزوهشی نیز ید طولایی دارند . مجامع سیاسی در اروپا و آمریکا ایشان را در حال حاضر یکی از بزرگترین فعالان سیاسی و حامیان حقوق اقوام و حامیان حقوق بشر در جمهوری آران می شناسند.