یك تحلیلگر آمریكایی با بررسی استراتژیهای نظامی، توسعهطلبیهای ناتو و اظهارات مقامات آمریكایی و سران ناتو تاكید كرد كه مقابله با روسیه همچنان مهمترین هدف توسعهطلبیهای این ائتلاف نظامی است
سرویس روسیه/خبرگزاری آران
خبرگزاری آران / سرویس روسیه : پایگاه اینترنتی "گلوبال ریسرچ " (Global Research) در نوشتاری به قلم "ریك روزوف " (Rick Rozoff)، نویسنده و تحلیلگر آمریكایی نوشت: اجلاس دو روزه وزرای خارجه كشورهای عضو "پیمان آتلانتیك شمالی " (ناتو) در پایتخت استونی طی روزهای 22 و 23 آوریل امسال میلادی برگزار شد. موضوعات مورد بحث در این اجلاس مواردی همچون اولین رویكرد راهبردی نظامی ناتو در قرن 21، جنگ افغانستان، جذب كامل كشورهای منطقه بالكان به این بلوك نظامی و گسترش عملیات مشترك جنگ سایبری را كه از 2 سال پیش در دستور ناتو قرار گرفته است در برمیگرفت.
مهمترین سوالات مطرح شده در اجلاس مذكور به بحث تسلیحات هستهای انبار شده آمریكا در 5 پایگاه هوایی این كشور در اروپا و گسترش برنامه سپر دفاع موشكی آمریكا میپرداخت كه تمامی مناطق غربی روسیه، بلاروس و اوكراین را در برخواهد گرفت.
* ناتو صرفا مجری خواستهای پنتاگون است
به نوشته روزوف، مباحثی كه در خصوص نقش تسلیحات هستهای در اروپا پس از پایان جنگ سرد، صورت پذیرفت در ارتباط كامل با استراتژی جدید هستهای بود كه وزارت دفاع آمریكا ماه گذشته آن را ارائه كرده بود. هرگز قرار نبوده و نیست كه ناتو از پیش فرضها و انتظارات آمریكا تخطی كند. نقش واقعی ناتو تنها پذیرفتن و اجرای طرحهای پنتاگون است. همیشه رسم بر این است كه دستورات پنتاگون از سوی كشورهایی همچون هلند یا لهستان ارائه شده و سپس واشنگتن خود ترتیب اجرای آن را میدهد.
"آندرس فوگ راسموسن " (Anders Fogh Rasmussen) دبیركل ناتو در یك مصاحبه مطبوعاتی با اشاره به بقای تسلیحات اتمی آمریكا در اروپا و همكاری كشورهای عضو ناتو با برنامه سپر دفاع ضد موشكی واشنگتن اظهار داشت: "مهمترین وظیفه ناتو محافظت از منطقه و ملتهای آن است و در جهانی كه سلاح هستهای در آن وجود دارد، ناتو نیز به داشتن این تسلیحات بازدارنده به نحوی موثر و امن نیازمند است. البته برنامه دفاع ضد موشكی نمیتواند جایگزین بازدارنده مذكور باشد اما مكمل آن است چرا كه ممكن است كشورها یا بازیگرانی وجود داشته باشند كه به حدی عاقل نباشند كه تسلیحات هستهای ما منجر به بازدارندگی در خصوص ایشان شود. این كشورها یا بازیگران باید بدانند كه موشكهای محدودی كه در اختیار دارند از سپر دفاع موشكی ما نخواهد گذشت. "
البته آنچه راسموسن فراموش كرد بگوید این بود كه ناتو و كشورهای قدرتمند آن با انواع تسلیحات عرفی و غیر عرفی به كشورهای شرق و جنوب تجاوز میكنند و این سپر دفاع ضد موشكی نیز تنها از آن رو ایجاد میشود تا جلوی اقدامات تلافیجویانه این كشورها گرفته شود.
دبیركل ناتو همچنین اضافه كرد: "وجود تهدید موشكی علیه اروپا كاملا روشن و فزاینده است ... لذا ما باید دفاع موشكی متحد را از وظایف ناتو بدانیم. "
سخنان اخیر راسموسن كه یكی از آنها در برگیرنده خشم شدید از ایران است، نشان میدهد كه منبع این به اصطلاح تهدید كجاست؟ اما راسموسن برای اغراق هم كه شده اعلام داشت كه 30 كشور وجود دارند كه در حال گسترش برنامههای موشكی خود هستند. راسموسن پس از اشاره به این تهدید غیر واقعی ابراز داشت كه وزرای خارجه ناتو گرد هم آمدهاند تا در مورد مواردی همچون هزینه، فرماندهی و كنترل این سپر دفاع ضد موشكی بحث و تبادل نظر كنند. وی افزوده است كه در نوامبر امسال، سران ناتو در اجلاس خود در لیسبون پرتغال تصمیم خواهند گرفت كه آیا پیادهسازی برنامه دفاع ضد موشكی مشترك از وظایف ناتو محسوب میشود یا خیر؟
به نوشته این تحلیلگر آمریكایی، پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1991، ناتو به طور عادی به اجلاسهای سه سالانه خود در دهه 90 و اجلاسهای دو سالانه بین سالهای 1999 تا 2008 ادامه داد اما اجلاس امسال سومین اجلاسی است كه به صورت سالانه برگزار میشود. در سال 2008 رومانی، در سال 2009 فرانسه و آلمان و امسال پرتغال میزبان این اجلاس خواهد بود. اجلاس آخری در فرانسه و آلمان پس از سال 1999 اولین اجلاسی بود كه در یكی از كشورهای موسس ناتو برگزار شد.
افزایش تعداد و مكانهای برگزاری اجلاس ناتو نشانگر افزایش فعالیت ناتو و كشیده شدن آن به سوی شرق طی یك دهه گذشته است. در 10 سال بین اجلاس واشنگتن و اجلاس مشترك فرانسه و آلمان تمامی اجلاسها در كشورهای اروپای شرقی برگزار شدهاند: در سال 2002 در جمهوری چك، در سال 2004 در تركیه، در سال 2006 در استونی و در سال 2008 در رومانی.
* ناتوی قرن 21 یك نیروی نظامی توسعهطلب
مكانهای برگزاری اجلاس در شرق و جنوب شرق بیانگر آن چیزی است كه در قرن 21 ناتو به آن تبدیل شده است: یك نیروی نظامی فعال و توسعهطلب كه نیروهای خود را در بسیاری از مناطق نبردهای كنونی و گذشته وارد كرده است، نظیر بوسنی، كوزوو، مقدونیه، افغانستان، عراق، سودان و سومالی. نیروهای ناتو به بسیاری از كشورهای جدید نیز پا گذاشتهاند همچون: آلبانی، قرقیزستان، تاجیكستان، ازبكستان، اردن و كویت. در سال 1999 قریب به 50 هزار نیروی چند ملیتی تحت امر ناتو در كوزوو حضور داشتند و در حال حاضر 90 هزار نفر از 120 هزار نیروی حاضر در افغانستان از ناتو هستند.
این نویسنده منتقد آمریكایی افزود: راسموسن در افتتاحیه اجلاس وزرای خارجه در استونی تاكید كرد كه مركز ثقل بحثها در اجلاس پرتغال در خصوص سپر دفاع ضد موشكی و استراتژی جدید ناتو بوده و اظهار داشت كه "در لیسبون، كشورهای عضو ناتو تصمیم خواهند گرفت كه آیا سپر دفاع موشكی باید به عنوان ماموریت ناتو دیده شود یا خیر؟ به نظر من تردیدی نیست كه چنین باید باشد. "
وی حفظ تسلیحات هستهای آمریكا در چند كشور اروپایی و توسعه سیستم دفاع موشكی در اروپای شرقی را جزئی از دكترین دفاعی ناتو دانست. راسموسن در بخش اصلی سخنان خود گفت: "ما در حال جزمیت بخشیدن به تعهد پایدار خویش در مسیر دفاع از منطقه هستیم. این وظیفه اصلی ناتو در بند پنجم معاهده ایجاد این ائتلاف مورد تاكید قرار گرفته و تصریح شده است كه حمله به هر یك از كشورهای ائتلاف به منزله حمله به تمامی آنهاست. لذا ما نیازمند به توان لازم نظامی هستیم. ما به نیروهای مدرن و متحرك نیازمندیم. نیروهایی كه ایستا نبوده و بتوانند برای كمك به یك متحد سریعا به حركت درآیند. "
بنابر این گزارش، دبیركل ناتو با اطمینان كامل به آوردن دو دلیل به اصطلاح عقلی برای لزوم باقی ماندن استراتژی حمله هستهای پیش دستانه آمریكا پرداخت و وجود رژیمهای خطرناك و گروههای تروریستی را دلیل این موضوع دانست اما بعد تاكید كرد كه هدف اصلی ناتو همچنان همان هدف همیشگی یعنی روسیه است.
وی بدون نام بردن از روسیه گفت: "ما نیازمند آنیم تا شاهد حضور مشهود ناتو در تمامی سرزمینهای مربوط به این ائتلاف باشیم. ... ما باید ساز و كاری برای كنترل فضای دریای بالتیك داشته باشیم. تعدادی از اعضای ناتو فعالانه در این امر شركت دارند و قابلیت ائتلاف را در دفاع از منطقه و ملتهای آن نشان میدهند. همچنین ما نیازمندیم كه از ملتهای خود در برابر خطرات جدیدی همچون حملات سایبری و قطع شدن جریان انرژی دفاع كنیم ... . "
بدیهی است كه در منطقه دریای بالتیك نه از آن دست رژیمهای خطرناك مدنظر ناتو خبری هست و نه از نیروهای القاعده با چمدانهای پر از مواد هستهای! منشا قطع انرژی و حملات سایبری هم طبعا روسها هستند. گشتزنی هوایی بر فراز دریای بالتیك و تشكیل مركز جنگ سایبری در استونی مقصودی جز روسیه ندارند.
این فعال ضدجنگ تصریح كرد: راسموسن در سخنان خویش نسبت به موضع هستهای ناتو كاملا بدون ابهام سخن گفت. وی علاوه بر اینكه تاكید كرد كه ناتو نیازمند به تسلیحات هستهای است و دلیل آن را هم رژیمهای خطرناك و تروریستها دانست، اظهار داشت كه كشورهای ناتو نیازمند به سیستم دفاع موشكی یكپارچه هستند. به این ترتیب بار دیگر میان زرادخانه هستهای آمریكا در اروپا و سیستم دفاع ضد موشكی ارتباط برقرار كرده و بدیهی است كه این اقدامات، آن هم در نزدیكی مرزهای روسیه نمیتواند برای مقابله با ایران یا القاعده باشد.
* تلاش دبیركل ناتو برای جا زدن مواضع هستهای آمریكا به عنوان مواضع ناتو
راسموسن در بخش دیگری از سخنانش نتیجه نهایی تصویب استراتژی جدید نظامی ناتو را چنین توصیف میكند: "ایالات متحده خود صاحب سیستم دفاع ضد موشكی است. برخی دیگر از كشورهای اروپایی نیز توان لازم برای دفاع ضد موشكی از نیروهای خود را دارند ... اگر ما با هدف دفاع از همه كشورهای عضو ناتو سیستمهای دفاع ضد موشكی كشورهای مختلف را تحت سپر دفاع ضد موشكی ناتو یكپارچه كنیم، این امر میتواند نمایشی بسیار قدرتمند از قدرت ناتو در قرن 21 باشد. من امیدوارم كه ما تا اجلاس بعدی ناتو در لیسبون بتوانیم مراحل اجرایی این تصمیم را پیش ببریم. "
راسموسن بار دیگر در مصاحبه با تلویزیون استونی مواضع ناتو در قبال تسلیحات هستهای را چنین تكرار كرد: "اگر ما به جهان كنونی نظر كنیم، نمیتوانیم جایگزینی برای بازدارندگی سلاحهای هستهای برای ناتو بیابیم ... به اعتقاد من استقرار تسلیحات اتمی آمریكا در اروپا بخشی از فرآیند بازدارندگی است كه باید جدی گرفته شود. "
این فعال ضد جنگ تصریح كرد: استراتژی 2010 ناتو در عمل هیچ تفاوتی با استراتژی كنونی كه در سال 1999 به تصویب رسیده بود، ندارد. در استراتژی 1999 آمده است: "مهمترین تضمین برای امنیت اعضای ائتلاف توسط تسلیحات استراتژیك هستهای تامین میشود، بالاخص تسلیحاتی كه متعلق به ایالات متحده آمریكاست؛ همچنین نیروهای اتمی مستقل بریتانیا و فرانسه كه به خودی خود نقش بازدارندگی دارند هم در ایجاد بازدارندگی كلان برای تمامی اعضای ائتلاف نقش خواهند داشت.
حصول وضعیت قابل اعتماد هستهای ائتلاف و نمایش قدرت آن و همچنین نمایش تعهد این ائتلاف به پیشگیری از وقوع جنگ همچنان نیازمند همكاری گسترده متحدین اروپایی است كه در برنامه دفاعی كلان دارای نقشهای هستهای هستند. این كشورها باید در زمان صلح امكان استقرار، فرماندهی، كنترل و ارائه مشاوره به نیروهای هستهای را در قلمرو خود فراهم آورند. نیروهای هستهای مستقر در اروپا و منتسب به ناتو رابطه نظامی و سیاسی حیاتی میان اعضای اروپایی ناتو و اعضای این ائتلاف در آمریكای شمالی ایجاد میكنند. لذا ائتلاف همچنان نیروهای هستهای را به میزان كافی در اروپا حفظ خواهد كرد. "
وجود تسلیحات هستهای در اروپا از پایههای اساسی ناتو است و یكی از ریشهایترین فلسفههای وجودی این ائتلاف به شمار میرود. اولین استراتژی نظامی ناتو كه به سال 1949 باز میگردد شامل چنین عباراتی است: "تضمین توانایی اجرای بمباران استراتژیك و استفاده سریع از بمب اتمی. این امر وظیفه آمریكاست و سایر كشورها نیز این كشور را كمك خواهند كرد.