سرویس آذربایجان /خبرگزاری آران
خبرگزاری آران / سرویس آذربایجان : رسانه های جمهوری آذربایجان به تازگی اعلان کردند که به زودی یک شبکه ی آذری زبان وابسته به دولت آمریکا که بخش زیادی از عملیات راه اندازی آن به انجام رسیده، آغاز به کار خواهد کرد.
بر پایه گزارش این رسانه ها، پس از جذب و آموزش شماری از فعالان رسانه ای آذری زبان، قرار است شبکه ی آذری زبان موسوم به «آزادلیق» از طریق ماهواره ی ترک ست آغاز به کار کند و می توان گفت که آمریکایی ها تصمیم خود را برای راه اندازی این شبکه تلویزیونی قطعی کرده اند.
گفته می شود، این تصمیم مسوولان آمریکایی در واقع واکنشی نسبت به جلوگیری از پخش برنامه های رادیو آزادی آمریکا در جمهوری آذربایجان بوده است.
همچنین پس از شروع به کار شبکه های گوناگون فارسی زبان در سال های اخیر با حمایت دولت های غربی، این اقدام دولت آمریکا را نیز می توان در چارچوب سیاست های ضد ایرانی این دولت در منطقه قفقاز مورد بررسی قرار داد.
بنابر تحلیل بسیاری از صاحب نظران اهداف اصلی راه اندازی این رسانه ی جدید بیشتر متوجه آذری زبان های جمهوری اسلامی ایران است تا جمهوری آذربایجان.
اگر چه روزنامه ی غربگرای «ینی مساوات» چاپ باکو در این زمینه مدعی شده است که آمریکا قصد دارد با راه اندازی این شبکه، دولت آذربایجان را برای دستیابی به خواست های واشنگتن در آسیای مرکزی و قفقاز زیر فشار قرار دهد، اما به نظر می رسد دامن زدن به بحث های قومیتی به خصوص در مناطق آذری نشین و ایجاد چالش های هویتی و امنیتی در مناطق غربی ایران، هدف اصلی گردانندگان این رسانه باشد.
تجربه آمریکا در عملیات رسانه ای که کشورهایی نظیر اوکراین، قزاقستان و ازبکستان را زیر پوشش می گرفت و منجر به وقوع انقلاب های مخملی در این کشورها شد باعث شده تا واشنگتن با گرته برداری از سیاست پیشین خود، این بار در بعد رسانه ای تمامیت ارضی کشورمان را هدف بگیرد.
** جایگاه جمهوری آذربایجان در سیاست های ضد ایرانی آمریکا
ورای سیاست عمومی و راهبردی واشنگتن در منطقه ی آسیای مرکزی و قفقاز، از ابتدای شکل گیری جمهوری آذربایجان، ایالات متحده چند هدف عمومی را در این کشور دنبال کرده است:
1- استفاده از منافع مربوط به ذخایر و منابع انرژی در جمهوری آذربایجان
2- جلب نظر مقامات آذری برای تبدیل شدن به شریک منطقه ای رژیم صهیونیستی
3- استفاده از موقعیت راهبردی جمهوری آذربایجان به عنوان پایگاهی برای حفظ منافع همه جانبه واشنگتن در منطقه
4- استفاده از حربه نفوذ در جمهوری آذربایجان به عنوان مولفه ای تاثیر گذار در روابط با رقبای استراتژیکی چون روسیه و کنترل کنش کشورهایی نظیر جمهوری اسلامی ایران
با پر رنگ تر شدن اختلافات تهران و واشنگتن در خصوص برنامه صلح آمیز هسته ای کشورمان، آمریکا قصد دارد از امکانات جمهوری آذربایجان برای اعمال فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی ایران بهره جوید.
تصویب دکترین جدید دفاعی جمهوری آذربایجان در اواسط خرداد ماه سال جاری در پارلمان این کشور که دو روز پس از سفر«رابرت گیتس» وزیر دفاع آمریکا و با نفوذ واشنگتن به تصویب رسید، موجب شد تا کاخ سفید برای در اختیار گرفتن پایگاه نظامی در جمهوری آذربایجان با دشواری های کمتری روبرو شود.
تصویب دکترین جدید در حالی صورت گرفت که سند دفاعی پیشین، واگذاری هرگونه پایگاه نظامی به کشور دیگر را به هیچ وجه قانونی نمی دانست، در صورتی که ماده ی بیست و نهم دکترین جدید، در شرایط اضطراری دست مقامات باکو را برای اعطای اختیار به کشورهایی چون آمریکا برای استفاده از خاک این کشور باز می گذارد.
لازم به ذکر است که در سند جدید دفاعی، جمهوری اسلامی ایران به صورت غیر مستقیم به عنوان یکی از تهدید های جدی پیش روی تمامیت ارضی و امنیت این کشور قلمداد شده است.
رفت و آمد های اخیر مقامات کاخ سفید به منطقه ی قفقاز برای پی گیری اهداف و خواست های آمریکا در جمهوری آذربایجان به خصوص سفر ماه گذشته وزیر امور خارجه آمریکا به باکو را می توان در چارچوب فعال تر شدن دیپلماسی ایالات متحده در روابط با جمهوری آذربایجان مورد بررسی قرار داد.
«هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه آمریکا در سفر اخیرش به باکو عنوان کرد که: « جمهوریآذربایجان به منزله ی شاه کلیدی است که واشنگتن به وسیله آن میتواند به راحتی به اهداف خود در منطقه دست یابد». این اظهار نظرها در کنار بروز هر از چند گاه سیاست های ضد ایرانی از سوی باکو باعث ایجاد نگرانی هایی برای جمهوری اسلامی ایران در این زمینه شده است.
شواهد نشان دهنده ی این مساله است که حضور نظامی آمریکا در این جمهوری در شرایط حاضر با شدت و جدیت بیشتری پیگیری میشود. از دیدگاه تهران، حضور نظامی آمریکا و ناتو در جمهوری آذربایجان با توجیه مبارزه با تروریسم یا حفاظت از شریان های انرژی یا هر بهانه دیگری که باشد، پای آمریکا را به نزدیکی مرزهای ایران گشوده و محدودیت ها و تهدیدهایی را متوجه جمهوری اسلامی ایران خواهد ساخت. در این شرایط، واکنش ایران به تحرکات آمریکاییها در جمهوری آذربایجان اجتناب ناپذیر بوده و از حضور کشورهایی که اقدامات آنها در رویارویی با منافع آن قرار دارد، ناخرسند است.
** استفاده از ابزارهای فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران
گذشته از بحث تلاش واشنگتن برای در اختیار گرفتن پایگاه نظامی و استفاده از رادارهایی که گفته می شود در شمال باکو و نواحی جنوب جمهوری آذربایجان از سوی آمریکایی ها برای جاسوسی و کسب اطلاعات علیه ایران استفاده می شود و نیز استفاده ی احتمالی از رادار« قبله» در نزدیکی مرزهای شمالی آن، ورود به عرصه بحران زایی هویتی و قومیتی برای اعمال فشار بر ایران نتیجه ی سیاست ها و مواضع ضد ایرانی برخی مقامات سابق آذری و الگوبرداری از سیاست های استعماری گذشته بریتانیا است.
با اعلام استقلال جمهوری آذربایجان، «ابوالفضل ایلچی بیگ» رهبر «جبهه ی خلق آذربایجان» پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری با تکیه بر قوم گرایی، مواضع و سیاست های ضد ایرانی شدیدی را در پیش گرفت.
تغییر محتوای کتاب های درسی در مدارس و چاپ و نشر جراید و کتاب هایی با مضامین ضد ایرانی، تبلیغات ضد جمهوری اسلامی در رسانه های وابسته به حکومت جمهوری آذربایجان و پذیرفتن بخشی از معارضان جمهوری اسلامی ایران و فعالان جدایی طلب و حمایت از آنها نمونه هایی از اقدامات دولت ایلچی بیگ علیه کشورمان بود.
اگرچه با برکناری رهبر جبهه ی خلق و روی کار آمدن «حیدر علی اف» رییس جمهور سابق، روابط تهران-باکو به میزان قابل توجهی بهبود یافت، اما میراث سیاست های ضد ایرانی، همچنان دست آویز کشورهایی است که قصد دارند با استفاده از ابزارهای گوناگون بر جمهوری اسلامی ایران فشار وارد کنند.
در شرایط کنونی، کاخ سفید با توجه به عمق کینه توزی های مقاماتش نسبت به جمهوری اسلامی ایران، قصد دارد از ابزارهایی استفاده کند که سال ها پیش استعمار پیر انگلستان از آن بهره می برد. با توجه به زندگی اقوام مختلف در چارچوب مرزهای جمهوری اسلامی ایران، انگشت گذاشتن بر اختلافات هویتی حربه ای است که از نظر آمریکایی ها دور نمانده است.
** تلاش کور قدرت ها برای تجزیه ی ایران
در سال های نفوذ انگلستان در ایران، اختلاف افکنی بین گروه های قومی و مذهبی از جمله ابزارهای موثر بریتانیا برای دست یابی به خواست ها و اهداف این کشور بوده است. تلاش برای سودجویی از این تجربه ی بریتانیا باعث شد تا در سال های بعد، اتحاد جماهیر شوروی با پایان جنگ دوم جهانی، به منظور پی گیری منافع خود و امتیازگیری از دولت ایران در مناطق آذربایجان و کردستان با حمایت از تشکیل دولت های قومی، در راستای تجزیه ی ایران گام بردارد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با توجه به دشمنی های آمریکا با کشورمان، استفاده از ابزار تفاوت های قومی و زبانی برای به چالش کشیدن جمهوری اسلامی ایران بارها صورت گرفته است.
تحریک اقلیت های مذهبی و قومی در مناطقی چون ترکمن صحرا و کردستان در ابتدای پیروزی انقلاب، تلاش برای همسو کردن مردم خوزستان با ارتش متجاوز عراق در شروع جنگ تحمیلی و فتنه انگیزی در مناطقی مانند سیستان و بلوچستان، نمونه های تلاش آمریکا در این مسیر بوده است .
به رغم ناکام ماندن سیاست های تحریک آمیز قومی و مذهبی در ایران، تلاش واشنگتن برای تاثیر گذاری بر میلیون ها آذری زبان کشورمان را می توان اصراری بیهوده بر سیاست های گذشته قلمداد نمود.
با توجه به درهم آمیختگی فرهنگ های قومی و حتی مذهبی در چارچوب مرزهای ایران، تحریک قومی و تلاش برای تاثیر گذاری بر بزرگترین اقلیت زبانی ایران، نتیجه ای معکوس برای واشنگتن به همراه می آورد.
قوام یافتن گروه های زبانی، مذهبی و حتی نژادی در چارچوب یک مرز مشترک، با آرمان ها و منافع مشترک در طول یک روند تاریخی مساله ای است که در مورد ایران صدق می کند.
در ایران، برانگیختن قومیت ها منجر به اثرات به اصطلاح «دیالکتیک» می شود، بدین ترتیب که تلاش برای فروپاشاندن از درون به تدریج پایه ی وحدت ملی را استحکام خواهد بخشید. در طول تاریخ معاصر تجربه های ناموفق برای تجزیه ایران که منجر به عمیق تر شدن بنیان های وحدت ملی شده تایید کننده ی این امر می باشد.
** آذربایجان و تبلیغات آذری محور آمریکا
در روابط جمهوری آذربایجان و آمریکا در سال های گذشته مولفه های تاثیرگذاری وجود داشته که این روابط را دستخوش تحولاتی کرده است. موضع آمریکا در برابر اشغال بخشی از خاک جمهوری آذربایجان از سوی ارمنستان برای مقامات آذری نامشخص است. در حالی که باکو خواستار حمایت صریح آمریکا از موضع جمهوری آذربایجان است، آمریکا از حل بحران «قره باغ» به نحوه ای به اصطلاح عادلانه سخن می گوید اما در عمل از استقلال این منطقه حمایت می کند.
به گفته برخی تحلیل گران، مسائلی نظیر تصویب کمک 10 میلیون دلاری آمریکا برای جدایی طلبان قره باغ، کمک بلاعوض 44 میلیون دلاری به ارمنستان برای سال 2010، انتشار اطلاعاتی درباره املاک فرزندان علی اف در دبی در روزنامه ها و سایت های آمریکایی و توهین و تمسخر مقامات این جمهوری، خودداری باکو از مشارکت در هزینه های طرح خط لوله گازی نابوکو، حمایت آمریکا از جریان های غرب گرا و مخالف دولت در وضعیتی که این کشور در نوامبر امسال انتخابات پارلمانی پیش رو دارد، بر روابط دو کشور سایه انداخته است.
همچنین مقامات آمریکا بیم دارند که خواست ها و منافع واشنگتن در منطقه، برای باکو که در صدد ایجاد توازن و تعادل در سیاست خارجی خود می باشد کمرنگ تر از قبل شود. به ویژه اینکه آمریکا در انتقال امکانات برای سربازان ناتو از مسیر پاکستان با مشکلات امنیتی روبرو است، تکلیف پایگاه مناسب در قرقیزستان هنوز مشخص نیست و کریدور شمال همچنان آسیب پذیر است.
در این حال راه اندازی شبکه ی فارسی زبان از سوی آمریکایی ها بر روندهای اجتماعی و سیاسی در جمهوری آذربایجان می تواند اثرات قابل توجهی داشته باشد.
به بیانی دیگر شروع به کار این شبکه با استفاده از همان ابزارهای رسانه ای که با محوریت قوم گرایی علیه ایران به کار برده می شد، می تواند تهدیدی برای دولت «الهام علی اف» رییس جمهور کنونی جمهوری آذربایجان باشد.
تکیه بر عناصر قوم محورانه، موضع مخالفان دولت کنونی را تقویت نموده و به عنوان اهرم فشاری بر دولت علی اف مورد استفاده قرار خواهد گرفت. ممنوعیت پخش برنامه های رادیو آزادی آمریکا نیز که تا حدی دولت علی اف را در تنگنا قرار داده بود از این منظر قابل توجه می باشد.
به هر حال دولت آمریکا با راه اندازی این شبکه، وارد بازی دو گانه ای با جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان خواهد شد.
با توجه به آنچه بیان شد می توان گفت که اگرچه اولویت مقامات آمریکایی در این اقدام بیشتر متوجه جمهوری اسلامی ایران است، اما به طور مسلم دولت جمهوری آذربایجان نیز از تاثیرات این رسانه ی آمریکایی برکنار نخواهد بود.
پایان پیام.