تاریخ : جمعه 29 مرداد 1389
کد 18668

درنگی بر مواضع عیسی قنبر، رهبر حزب مساوات جمهوری آذربایجان

.
سرویس آذربایجان/خبرگزاری آران
خبرگزاری آران / سرویس آذربایجان :
دكتر افشار سلیمانی
 ایراس
هر چند به تبع فروپاشی شوروی، انتظار می‌رفت كه كشورهای به جای مانده تحولات عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را تجربه كنند، اما روندها در دورة پساشوروی نشانی از این تحولات به دست نمی‌دهد. در بیشتر كشورهای به جای مانده از شوروی سابق، همچنان همان روندها به صورتی متمركز تكرار می‌شود و دولت‌ها هنوز در قبول مخالفین و اجازة به آنها برای ورود به روندهای تصمیم‌سازی سرسختی زیادی از خود نشان می‌دهند. جمهوری آذربایجان نیز از این قاعده مستثنی نیست و به‌رغم برخی اصلاحات، جریان‌های سیاسی در این كشور همچنان مورد انتقاد گروه‌های مدنی و سیاسی است كه دولت و حزب حاكم را به تمامیت‌خواهی متهم می‌كنند. هم از این رو هر از چند گاه، اعتراضاتی از سوی احزاب مخالف در این كشور برای مشاركت بیشتر در روندهای سیاسی در رسانه‌ها منتشر می‌شود. در این میان، حزب مساوات و عیسی قنبر رهبر این حزب نسبت به سایر احزاب تلاش‌ بیشتری برای ورود به حوزة قدرت از خود نشان می‌دهند.
 
 
این مصاحبه توسط الشاد ممدلی خبرنگار روزنامه ینی مساوات، ارگان حزب مساوات آذربایجان با عیسی قنبر رهبر این حزب صورت گرفته و در دو شماره متوالی این روزنامه به چاپ رسیده است. همچنین متن کامل مصاحبه در سایت روزنامه مذکور نیز قرار داده شده است. با توجه به اهمیت برخی مطالب در این مصاحبه، متن کامل آن را ترجمه و با افزودن تحلیل مختصری در معرض مطالعه علاقمندان به تحولات سیاسی جمهوری آذربایجان قرار می دهم.
در بخش دوم مصاحبه تیتر ذیل مشاهده می‌شود.
عیسی قنبر: تغییر رژیم علیف را آشکارا می بینم.اقتدار مجبور به پاسخگوئی به نتایج حاصله از افزایش نارضایتهای عمومی خواهد شد.حاکمیت با بی توجهی به میلیونها رشوه‌ای که صاحبکاران می دهند، و بی دقتی به نیروهای دموکراتیک،روزنامه‌ها ونهادهای غیر دولتی برضد خود گام برمی دارد.
 
متن مصاحبه کننده در ذیل تیتر خبر مصاحبه:
 در شرایطی که به انتخابات پارلمانی آذربایجان سه مانده، درحیات سیاسی کشور ودر فرایند دموکراسی تحرک پر اهمیت زاید الوصفی احساس می‌شود.میان احزاب مخالف مذاکرات مربوط به متحد شدن جدی تر شده است.به امکان ایجاد همگرائی ارزش قائل می‌شوند،روند تعیین نامزدها یا جلب رضایت آنها در جریان است.دراین اوضاع واحوال بمنظور ارزیابی روند حاکم در آذربایجان با عیسی قنبر رهبر حزب مساوات به گفتگو نشستیم.
 
اگر ممکن است بعنوان اولین سوال لطفا درخصوص چگونگی روند مذاکرات حزب جهبه خلق آذربایجان و حزب جبهه خلق کلاسیک ونتایج اولیه آن توضیح دهید؟
 
مطلعید که ما برای شرکت در انتخابات پارلمانی واریانتهای مختلف مبارزه وحضور مشترک ومتحد را بررسی می‌کنیم.دراین راستا با حزب جبهه خلق آذربایجان در حال مشورت هستیم.همزمان بطور موازی بین حزب مساوات و حزب اتحا د برای دموکراسی نیز مشورتها ادامه دارد.در این مشورتها،بصورت دقیق شیوه‌های اتحاد مورد مذاکره قرار می‌گیرد.البته این کارسختی است وزمان زیادی را ازدست داده‌ایم.بویژه در مورد اتحاد حزب جبهه خلق آذربایجان وحزب مساوات. برای شرکت در انتخابات پارلمانی مسائلی که چند ماه پیش از این براحتی قابل حل وتوافق بود،اکنون سختتر شده است.طبیعی است که وظیفه سیاستمداران هم حل مسائل دشوار است. درحال حاضر برای حل این مسائل تلاش می‌کنیم ودرهمین راستا مذاکرات ادامه دارد.
 
چه موضوعی محور اساسی مذاکرات است؟اتحاد این دوحزب یا همکاری آنها در انتخابات پارلمانی آتی؟یا اتحاد در قالب یک بلوک سیاسی؟
 
پر واضح است که مسائل انتخاباتی مذاکره می‌شود. در مورد اتحاد، پیشنهاد من به حزب جبهه خلق آذربایجان(1) برای دوره پس از انتخابات پارلمانی در نظر گرفته شده است.این پیشنهاد شامل تمامی نیروهای سیاسی که در مسیررسول زاده-ایلچی بی(8) قراردارند، می‌باشد. بطور همزمان مذاکرات ما دراین خصوص با حزب جبهه خلق ونمایندگان سایر احزاب مخالف دولت،گروههای سیاسی و فعالان اجتماعی ادامه دارد.اما اکنون محور اصلی گفتگوها مربوط به حضور مشترک وموثر درانتخابات است.
 
تحلیل‌گران و نمایندگان گروه‌های اجتماعی بر اتحاد حزب جبهه خلق و حزب جبهه خلق کلاسیک(2) و حزب مساوات(3) تاکید دارند. در این راستا هم مذاکرات سه جانبه ادامه دارد. آیا این مذاکرات منجر به حضور مشترک و متحد این سه حزب در انتخابات پارلمانی خواهد شد؟
متاسفانه در حال حاضر مذاکرات سه جانبه درجریان نیست. مذاکرات میان ح.ج.خ.آ و ح.م.(4) انجام می‌شود و همزمان مشورت‌های ح.م.و حزب اتحاد برای دموکراسی (4)ادامه دارد.مایل نیستم در حال حاضر راجع باین موضوع که آیا همکاری مشترک سه جانبه ممکن خواهد بود ی نه؟ پیش‌بینی نمایم. ما طرفدار تجمیع و حضور متحد ومشترک مخالفان واقعی دولت درانتخابات پارلمانی هستیم. در این راستا هم به تلاشمان ادامه خواهیم داد.اگر این تلاشها به نتیجه برسد رسانه‌های گروهی را نیز مطلع خواهیم نمود.
 
اگر همکاری ح.م.،ح.ج.خ.آ و ح.ج.خ.ک(5) میسر نشود،آیا همکاری این سه حزب بصورت موازی ادامه خواهد داشت؟
رضایت اولیه دراین خصوص وجودارد.یعنی ح.ج.خ.آ نسبت به مشورتهای ح.م باح. ا.ب.د(6) مثبت می نگرد.ح. ا.ب.د هم نسبت به مشاوره ح.م وح.ج.خ.آ. نظر مشابهی دارد.دردموکراسی راههای چاره پایان ناپذیر است. اگر فرمول آن را درنظر بگیریم اینگونه تصور می‌کنم که دربدترین واریانت،از امکانات معین بهره گرفته وبستری برای همکاری مان ایجاد خواهیم کرد.
 
آیا فهرست نهائی نامزدهای حزب مساوات مشخص شده است؟چه موقعی این فهرست اعلام خواهدشد؟
 
می‌توانم بگویم که ما فهرست نهائی نامزدهایمان را بصورت کامل مشخص کرده‌ایم. با توجه به اینکه در حال حاضر پروسه ادامه دارد و احتمال دارد شرایط و موقعیتهای جدیدی هنگام مذاکره به منظور تعیین نامزدهای مشترک احتمالی توسط ح.ج.خ.آ. وح.م بروز نماید لذا اعلام اسامی نامزدهای ح.م.منطقی بنظر نمی رسد. بدیهی است پس از اتمام مشورتها با ح.ج.خ.آ. می‌توان سخن دقیقی گفت.
 
آیا فکر نمی‌کنید با توجه باینکه تنها سه ماه تا برگزاری انتخابات مجلس ملی باقی مانده است، این اقدامات با تاخیر مواجه شده است؟
 
زمان اندکی داریم. اما تصور نمی‌کنم که دیر شود.برای اینکه به منظور نهائی کردن اسامی نامزدها زمان کافی داریم. بطور دقیق می‌توانم بگویم،هیچ حزبی و حتی حزب حاکم آذربایجان نوین هم نه تنها اسامی نامزدهای خودرااعلام نکرده‌اند بلکه این نامزدها را مشخص هم نکرده‌اند.فکر میکنم در این موضوع ما از حزب حاکم جلوتریم.چراکه اسامی نامزدها برای خودمان معلوم شده است.
 
حال که از حزب حاکم سخن به میان آمد، درهمین رابطه می خواهم سوال کنم که درروند تعیین نامزدهای این حزب دردرون حزب تضادهای جدی بروز نموده است.به نظر شما چرا ح.آ.ن(7) با این مشکلات مواجه شده است؟
 
وضعیت این حزب از وضعیت احزاب مخالف چندبرابر بدتر است.اگر در نظر بگیریم که دردرون آنها،رودروئی شدید و وحشتناک،گروه بندی ها وتضاد منافع وجوددارد،همچنین ماهیت فهرست نامزدهای ح.آ.ن و احزاب مخالف با یکدیگر فرق فاحشی میکند به عمق مسئله پی خواهیم برد.در فهرست نامزدهای احزاب مخالف و در شرایط سخت حفظ ارزشهای دموکراتیک ودرجهت حفظ منافع ملی آذربایجان انسانهای فداکاری وجوددارند.اما در ح.آ.ن مبارزه برای کسب رضایت نهاد ریاست جمهوری آذربایجان صورت می‌گیرد.موقعیتها کاملا متفاوت است.وضعیت حکومت آذربایجان به قدر کافی پیچیده است.دراصل سخن از فهرست نامزدهای حاکمیت در میان است نه نامزدهای حزب حاکم!زیرا ح.آ.ن به عنوان یک حزب، نامزدها را خود راسا تعیین نمی‌کند.
 
به نظر شما فهرست ح.آ.ن را در ریاست جمهوری چه کسی مشخص می کند؟
 
بدیهی است که در نهاد ریاست جمهوری اینکار توسط شخص اول ودوم کشور تعیین می‌شود.
 
این اقدام (تاثیر افراد حکومتی در تعیین نامزدها) باعث نمی‌شود که اقتدار این بار بیش از دوره‌های قبل با جدیت بیشتری برای برگزاری انتخابات آماده شود؟ چون که در دوره‌های قبل مامورین رده بالای دولتی هم می‌توانستند افراد وابسته و مدنظر خودشان را وارد لیست نامزدها نمایند؟
 
هر چند که مامورین عالیرتبه دولتی و عناصر وابسته به الیگارشی می‌توانستند افراد مورد نظر خود را وارد فهرست نامزدها نمایند، اما درنهایت این شخص اول و دوم کشور بودند که اسامی نهائی را مشخص می‌نمودند. یعنی هیچ مقامی یا الیگارشیی نمی‌تواند راسا فردی را وارد لیست نموده و نماینده شدنش را در مجلس نهائی کند.در حال حاضر هم اینگونه است.لیکن اکنون حاکمیت نسبت به گذشته ضعیف تر شده و بیشتر هراس دارد.به همین دلیل هم از توان و میزان تحکمش کاسته شده است. به همین دلیل هم روند تعیین نامزدها در حزب حاکم لنگ می زند.
 
در انتخابات گذشته نهادهای بین‌المللی فعالتر دیده می شدند، امسال چرا همان حساسیت‌های قبلی از سوی آنها مشاهده نمی‌شود؟
 
من چنین تصوری ندارم که فعالیت آنها نسبت به گذشته کمتر شده است. بلکه برعکس،فکر می‌کنم امسال سفر نمایندگان نهادهای بین‌المللی به آذربایجان جدیتر از قبل شده است و انتخابات پارلمانی آتی در کشورما در مرکز ثقل توجهات آنها قراردارد. اگر تنها آخرین گزارش ارزیابی سازمان امنیت و همکاری اروپا را در نظر بگیریم خواهیم دید که به میزان زیادی به این انتخابات اهمیت و اولویت داده‌اند. در این گزارش به موازات تاکید بر آزادی بیان، آزادی مطبوعات وآزادی برگزاری تجمعات، بر اصول تشکیل کمیسیون‌های انتخاباتی بصورت جدی تاکید شده است. بطوری که به صورت برجسته‌ای در این گزارش با تاکید بر اینکه با توجه باینکه تحت نظارت بودن کمیسیون‌های انتخاباتی از سوی حکومت، سبب قطع اعتماد آنها به انتخابات خواهدشد از دولت آذربایجان خواسته شده است که نسبت به درک این موضوع اهتمام خاصی بعمل آورد. البته با توجه باینکه مذاکرات نمایندگان نهادهای بین‌المللی در پشت درهای بسته با مقامات آذربایجان صورت گرفته است و محتوای این مذاکرات انعکاسی شایسته در افکار عمومی نداشته است. طبیعی است که این تصور ایجاد شود که توجه آنها به انتخابات پارلمانی آذربایجان کمتر شده است.مذاکرات پشت درهای بسته هم به هرحال یکی از اصول دیپلماسی است. اما منتظر تاثیر این اصل دیپلمایتک در آینده خواهیم بود!
 
آیا تماسهای نهادهای بین‌المللی با احزاب مخالف دولت هم برای فضای دموکراتیک تاثیر گذار است؟آیا اینگونه دیدارها انجام می پذیرد؟
 
نظر من فرق می‌کند. حزب مساوات وسایر نیروهای واقعی مخالف دولت بصورت واحد و به یک معنا دموکراتیک بودن فضای سیاسی کشوررا وابسته به چگونگی مشارکت مردم در انتخابات می دانند و بارها این رویکرد خودشان را مطرح نموده‌اند. لذا فعال بودن درانتخابات را به جدی بودن یا نبودن دیدار با خارجی ها وابسته نمی دانیم و در این اندیشه هم نیستیم.
 
پس جمعیت چطور؟ آیا به فرایندها و روندها درفضای سیاسی کشور و انتخابات اهمیت لازم را می‌دهند؟ در احوال و روحیه انتخابات هستند؟ آیا احزاب مخالف خواهد توانست حمایت مردم را به خود جلب کنند؟
 
حاکمیت برای برگزاری آرام این انتخابات دست به هر کاری می‌زند تا این انتخابات راهم مانند انتخابات سال 2008 آرایش نماید. دولت به قدری از مردم و نیروهای مخالف واهمه دارد که هرروز زمان برگزاری انتخابات و فرصت تبلیغات را کاهش می دهد. این اقدامات ازیک سو از واهمه حاکمیت از مردم و از سوی دیگر از میزان حمایت مردم از نیروهای مخالف دولت حکایت می‌کند. حکومت از میزان نارضایتی مردم و اینکه مردم تا چه‌اندازه خواستار ایجاد تغییرات اساسی در کشور هستند خیلی خوب مطلع است. به همین دلیل واهمه دارد و می خواهد انتخابا ت را کم اهمیت جلوه و توجهات را نسبت به آن کاهش دهد.در کوتاهترین زمان رقابت هم خواهیم توانست رای‌دهندگان را به سوی خود جلب نمائیم. من اطمینان دارم که در انتخابات آتی بازهم ما پیروز خواهیم شد. اما مثل همیشه شمارش آراء و رسمیت یافتن انتخابات واعلام نتیجه نهائی شمارش آراء، بستگی به یک مبارزه جدی خواهد داشت. نتیجه این مبارزه را هم در موعد خود خواهیم دید!
 
در رابطه با تغییر ترکیب اعضای کمیسیونهای انتخاباتی که برای احزاب مخالف بسیار حائز اهمیت است چه اقداماتی صورت می‌گیرد؟
این موضوع همواره مورد عنایت خاص ح.م بوده است. در این راستا دست به هر اقدام ممکن و غیر ممکن زده‌ایم و از این پس هم تلاش‌هایمان را ادامه خواهیم داد.پس از انتخابا ت پارلمانی سال 2005 ح.م به این دلیل از پیشنهاد کمیسیون‌های انتخاباتی خودداری نمود تا بتواند این موضوع را کماکان به عنوان یک موضوع مورد مناقشه میان احزاب مخالف و حاکمیت، فعال نگهدارد وبه فراموشی سپرده نشود تا از این رهگذر به درجات بالاتری از حضور در کمیسیون‌ها نائل شویم. به موازات گزارش سازمان کنفرانس امنیت وهمکاری اروپا دراین خصوص، مذاکرات با حاکمیت از تاثیر خاصی برخوردار است.ما با خودداری از عضویت در کمیسیون‌هائی که به ما اختصاص یافته بود، راضی نشده‌ایم و این اقدام هم کافی نبوده است. همزمان با برگزاری تظاهرات گروهی، رجوع به نهادهای دولتی و بین‌المللی تلاش کرده‌ایم این موضوع مورد محافظت وزنده باشد تا به نتیجه خوبی برسیم.دراین مسئله حرف نهائی زده نشده است.درکمیسیون‌ها جاهای خالی مشخص است. حاکمیت اگر به خود مطمئن است، اصول تشیکل این کمیسیون‌ها را تغییر دهد.حداقل باید برای حضور نمایندگان احزاب مخالف در کمیسیون‌های انتخاباتی شرایط لازم را ایجاد کند.
 
آیا نامزدی شما از حوزه شماره 15 منطقه یاسامال قطعی است؟ ستاد انتخاباتی تان ساماندهی شده است؟ در حال حاضر درمنطقه خودتان فعال هستید؟ با مردم دیدار می‌کنید؟
 
آمادگیهای اولیه در شرف انجام است.دراین خصوص بخش انتخاباتی ح.م. سرگرم است.
 
آیا نامزدیتان از یاسامال تصمیم خودتان است یا براساس تصویب ح.م.. شرکت می‌کنید؟
 
این تصمیم براساس رضایت عمومی اعضا و متخصصین انتخابات در ح.م. صورت گرفته است. البته من علاقه خاصی به این موضوع نشان نداده‌ام. هدف اساسی من انتخاب خودم به عنوان نماینده پارلمان نیست. بیشتر به تغییر اوضاع سیاسی در کشور وحضور نمایندگان نیروهای دموکراتیک در مجلس فکر می‌کنم و دراین راستا تلاش می نمایم.
 
آیا همراه با سایر احزاب از برگزاری تظاهرات اعتراض آمیز بدون مجوز راضی هستید؟
 
پیشرفت مشاهده می‌شود. تظاهرات همزمان سوم وسی ویکم ژوئیه 2010 ح.م.،ح.ا.ب.د. وح.ج.خ.آ. در یک مکان گامی به جلو محسوب می‌شود.این تظاهراتها نگاه داخلی و جهانی را بخود جلب کرد.بطور کلی می‌توانم بگویم از این تظاهرات راضی هستیم.در نشست احزاب هم از همه شرکت کنندگان از سوی احزاب تشکر وقدردانی بعمل آمد.البته نهادهای انتظامی متاسفانه با شرکت کنندگان برخور تند داشتند و مامورین دولت با توسل به زور و ضرب و جرح و سرکوب آنان و بازداشت و حبس نمودن شان قوانین آذربایجان را به شکل فاحشی نقض کردند. ما کماکان خواستار آزادی دستگیر شدگان و پایان دادن به اقدامات غیر قانونی نهادهای دولتی هستیم. کسانیکه بازداشت شده‌اند، به نهاد‌های انتظامی،دادگاهها و دادستان مراجعه خواهند نمود.
 
اینگونه رفتار دولت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ تصور می‌کنید عدم اختصاص مکان برای برگزاری تظاهرات تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟
 
در اصل این سوال بیشتر متوجه حکومت است. من هم می‌توانم بگویم که اگر حاکمیت از تجمع آزادانه مردم واهمه دارد، پس می‌توان گفت، واقعیت را درک میکند.می دانند که مردم خواستار برکناری آنها از قدرت هستند. به همین دلیل است که آزادی احزاب مخالف و نیروهای سیاسی آزادیخواه را محدود می‌کنند. اما به قول معروف ترسیدن هیچ فایده‌ای ندارد. دولت با اینگونه اقدامات خود، نارضایتی را در میان مردم بیشتر افزایش می دهد و باید با نتایج گسترش نارضایتی‌ها تکلیف خود را معلوم کند.
 
مدت زیادی است که رهبران احزاب مخالف، دیدارهای عمومی‌با مردم شهرها و بخشهای آذربایجان ندارند. آیا با توجه به اینکه انتخابات پارلمانی را پیش رو داریم، چنین دیدارهائی صورت خواهد گرفت؟
 
حزب مساوات همواره از حیث برگزاری برنامه‌های ویژه و انجام مشورت‌های منطقه‌ای از سایر احزاب متمایز بوده است. در طول سال‌جاری هم از این نوع برنامه‌ها زیاد داشته‌ایم. اکنون با توجه باینکه مدت زمان اندکی از تابستان باقی مانده و رقابت‌های انتخاباتی شروع خواهد شد، بنظر می‌رسد این دیدارها در طول برگزاری انتخابات در مناطق مختلف کشور باید انجام شود.
 
عیسی‌بیک، در شرایظی که ح.م.،ح.ج.خ.آ.وح.ج.خ.ک. مشغول انجام مذاکرات هستند، ما شاهد تلاش برای ایجاد یک بلوک سیاسی از سوی احزاب حزب دموکرات آذربایجان، حزب امید، حزب لیبرال آذربایجان و حزب هموطن و توسعه آذربایجان هستیم. این خبر مورد تائید واقع شده است. آیا این جریانات برای انتخاب‌کنندگان برای تعیین موقعیت انتخاب شوندگان مشکل ایجاد نمی‌کند؟
 
هر سیاستمدار وحزبی،خود صلاحیت تصمیم گیری ودرعین حال پذیرش مسئولیت تصمیمی را که گرفته است برعهده دارد.درمورد ح.م.باید بگویم که از سال 2000 این حزب در هر انتخاباتی که راسا یا باتفاق متفقینش شرکت نموده، پیروز شده است. در برابر این نیروی سیاسی تنها حاکمیت ایستاده است. مردم هیچ وقت در انتخابات از میان سه گروه یا جناح یکی را برنگزیده‌اند بلکه همواره از میان دو جناح ونیروی سیاسی یکی را انتخاب کرده‌اند. در انتخابات 2010 هم موقعیت متفاوتی بوجود نخواهد آمد.
 
آیا مساوات صرفا روی همکاری با ح.ج.خ.آ. وح. ا.ب.د. تاکید دارد یا در حزب به روی سایر احزاب هم باز است؟
 
ما در ابتدای تلاش جهت آماده شدن برای انتخابات پارلمانی در سال جاری، معیارهای خود را بصورت رسمی اعلام کردیم. نیروهائی که به شکل واقعی مخاف دولت هستند و خط مشی رسول زاده-ایلچی بی را قبول دارند و طرفدار ایده ضرورت معرفی نامزدهای قوی برای شرکت در رقابت‌های انتخاباتی هستند، اگر بخواهند می‌توانند با ما باشند. بدیهی است در صورتی که مراجعه نمایند، به درخواست آنها بها داده و مورد بررسی قرار خواهیم داد. ما در همین مسیر راهمان را ادامه خواهیم داد.
 
پس از سال 2003 حاکمیت به تاکتیک مخالفت کاذب ارجحیت داد. به نظر می رسد در انتخابات پیش رو هم قصد استفاده از همان تاکتیک را دارد. با توجه به این موضوع آیا در این انتخابات موانعی ایجاد نخواهد شد؟
 
تاکنون که موانع ایجاد کرده‌اند، پس از این هم ادامه خواهند داد. آنها را همه می‌شناسند. آنها به آلت دست بودن حاکمیت و ایفای نقش نمایشی مخالف دولت و شیوه کاریشان درمیان مردم شناخته شده هستند.آنها در هر شرایطی نخواهند توانست مانند یک نیروی واقعی مانع ایجاد کنند.
 
به دلیل اعمال برخی سیاستها از سوی دولت، احزاب مخالف از لحاظ مادی با تنگناهای زیادی مواجهند. آیا در مبارزات انتخاباتی برای تامین هزینه‌های لازم با کمبود مالی مواجه نخواهید شد؟
 حزب مساوات همواره به واسطه برخورداری از قدرت عقیده، فعال بودنش، ارجحیت روشنفکرانه اش و هوادارانش در انتخابات برنده شده است. ما به پیروزی در انتخابات پیش رو هم اطمینان داریم. همیشه توان مالی حاکمیت بسیار یبشتر از توان مالی ما بوده است.در انتخابات 2010 هم، این تفاوت نسبت به گذشته خیلی بیشتر خواهد بود. اما اعضای مساوات با اتکاء به توانا‌ئیهای خود، فداکاری‌های اعضا و هوادران، روشنفکر بودنشان، بارها نشان داده‌اند که بدون پول قادر به رفع بسیاری از مشکلات شده‌اند.امسال هم با هر توان مالی که داشته باشیم غلبه خودمان را اثبات خواهیم کرد. مضافا اینکه مردم و کسانی که متمکن هستندهم باید در نظر داشته باشند که بی تفاوتی آنها به جریانهای موجود و در حاشیه ماندن شان از مبارزه، درنهایت به زیان آنهاست.یعنی در این حکومت میلیونها،صدها ودهها هزاررشوه از صاحبکاران گرفته می‌شود، به نیروهای آزادیخواه، رسانه‌ها و نهادهای غیردولتی بی دقتی صورت می‌گیرد. سکوت در قبال این اقدامات علیه منافع مردم و همین صاحب کاران است. ما بعنوان احزاب مخالف مدافع منافع آنها هستیم و نمایندگی آنها را در پارلمان برعهده خواهیم گرفت وآنها نیز در شرایط سخت باید به ما رجوع نمایند. لذا با علم باین موضع ضروریست که همه در این مسیر فعال باشند.
 
در رابطه با حضور آقای تاپدیق عباس عضو مجلس مساوات بر سر مزار مرحو م حیدرعلیف، هم دردرون حزب و هم در میان نیروهای دمکرات ناخرسندی جدی مشاهده می‌شود. پس از این اقدام، وی هنوز در حزب مانده است. آیا فکر می‌کنید او کماکان باید در حزب بماند؟ آیا از این موضوع بعنوان یک ابزار علیه حزب استفاده نمی‌شود؟
 
این موضوع در سطح رهبری حزب مورد مذاکره قرار گرفته و بر عدم تکرار چنین اقدامی تاکید شده است. این حادثه پس از نرفتن هیلاری کلینتن در سفرش به باکو به خیابان فخری (خیابانی که شخصیت‌های معروف سیاسی، فرهنگی آذربایجان من جمله حید رعلیف در قبرستانی در همین خیابان به خاک سپرده شده‌اند) دومین حادثه مهم است. یعنی این اقدام دیگری در برابر تلاش‌های انجام شده در راستای ایجاد ایدئولوژی علیفی از طریق شخصیت پرستی وی محسوب می‌شود. تصور می‌کنم برداشته شدن چنین گامی و تصمیم و هشدار ما به تاپدیق عباس، هشداری به تمام احزاب به شمار می‌آید. لذا مذاکره دراین مورد برای گروه‌های اجتماعی و احزاب دارای اهمیت است و می‌تواند نتیجه بخش باشد. ما ابراز پشیمانی تاپدیق عباس از این حرکتش را کافی نمی‌دانیم وادامه مذاکرات در این خصوص ازسوی مردم، گروههای مختلف اجتماعی و احزاب را درک می‌کنیم. زیرا مشاهده می‌شود توضیحات تاپدیق عباس و سایرین به مطبوعات نشان می‌دهد که این ماجرا بطور کامل هنوز پایان نیافته است. (یعنی مخاطبین بصورت کامل اقناع نشده‌اند‌) نکته مثبت در واکنش به این حادثه، این است که مردم بطور اصولی، نسبت به تمامی اشتباهاتی که صورت می‌گیرد، در انتظار موضعگیری حزب هستند. این بار هم نشان دادند که توقع واکنش از سوی ما را دارند. هر شهروند می‌تواند مطمئن باشد که مساوات هر زمان، هم بطور اصولی و هم عادلانه تصمیم گرفته است. ما به این روش ادامه خواهیم داد.
هیئت رئیسه حزب شورای حزب )خواستار بررسی مجدد این موضوع است.آیا مجددا این موضوع بررسی خواهدشد؟آیا خواسته آنها را به حق می دانید؟
هیئت رئیسه خواستار بررسی مجدد نیست. آنها این موضوع را پیشنهاد داده‌اند. هیئت رئیسه ارگان رسمی حزب نیست بلکه ارگان اجرائی حزب است. این شورا دارای انسانهای فداکار و مبارزی است. طبیعی است که ما با احترام زیادی به دیدگاه‌های آنها می نگریم و پیشنهاداتشان را با دقت نظر بررسی می‌کنیم.آنها پیشنهاد داده‌اند و بطور طبیعی حزب هم به آن بی‌توجه نخواهد بود و اگر لازم باشد، مذاکره مجدد در رابطه با این حادثه ادامه خواهد یافت.
 
در چهارم آگوست سال‌جاری از زمان شروع رهبری الهام علیف در آذربایجان (با احتساب انتصابش به نخست وزیری ) هفت سال می‌گذرد. این هفت سال را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
این هفت سال، سال‌های گم شده (از دست داده شده و تلف شده) برای آذربایجان است. مانند دوره حیدرعلیف، دوره الهام علیف هم برای آذربایجان باید به شکل کامل بعنوان سالهای ازدست رفته ارزیابی شود. ما در طول این سالها امکان آزادسازی اراضی اشغالی مان، حفظ و افزایش ثروت‌های آذربایجان و فرصتهای حل مشکلات را ازدست داده‌ایم. روسها مثلی دارند،می گویند برای تحقق قول وعده داده شده باید هفت سال منتظر ماند، اما پدربزرگهای ما می گفتند دروغ بودن سخنی ظرف چهل روز مشخص می‌شود. موفقیت آمیز نبودن اقدامات الهام علیف از همان ابتدا معلوم بود و درهمان چهل روز اول به اثبات رسید. حال که هفت سال گذشته، دیگر شکی باقی نمانده و این هفت سال یک میزان سنجش مهم محسوب می‌شود. اما رهبری الهام علیف برای کشورما دوره ازدست دادن فرصتهای بزرگ به حساب می آید. فکر می‌کنم اگر ملت آذربایجان اراده سیاسی خود را به میدان بیاورند، می‌توان به حاکمیت علیفها پایان داد. در نتیجه برگزاری انتخابات عادلانه، رسیدن به یک حکومت براساس اراده مردم قابل شکل گیری است.
 
آیا درانتخابات پارلمانی گرفتن نه یک بازوی حکومت از حزب حاکم (آذربایجان نوین) بلکه کل حکومت ممکن است؟
 
ما به روند پیش رو به عنوان انتخابات پارلمانی می نگریم. در این انتخابا ت غلبه خواهیم کرد. تلاش خواهیم نمود نماینده واقعی مردم در مجلس باشیم. (یعنی خودمردم باشیم ) اما زمان نشان خواهد داد که روندهای سیاسی در کشور چه موقعیت هائی را در برابر ما قرار خواهد داد و چه امکاناتی را برای ما فراهم خواهد نمود؟
 
آیا باتوجه به شرایط موجود درمنطقه می‌توان پیش‌بینی کرد که موقعیتی برای تغییر حاکمیت در آذربایجان ایجاد خواهد شد یا نه؟
 
من بعنوان یک سیاستمدار پایان یافتن رژیم عیلف وتغییر آن را آشکارا می بینم. اما اینکه درچه زمانی این اتفاق خواهد افتاد، بستگی به کم و کیف پروسه‌های بین‌المللی، منطقه‌ای و اراده ملت آذربایجان دارد. به همین دلیل هموطنانم را دعوت می‌کنم که اراده خود را به میدان آورند.
 
در مورد حل مناقشه قره باغ کوهستانی، اصول تجدید نظر شده مادرید هم نتیجه مثبتی کسب نکرده است. به نظر شما آذربایجان از این به بعد چه اقدامی ‌باید انجام دهد؟
 
من عدم نتیجه بخش بودن این اقدامات را به کسانی که به اینگونه مذاکرات خوش بین بودند و انتظار برپائی حق و عدالت داشتند و به کسانی که از روند گفتگوها ناخرسند می شدند وهمچنین به افرادی که نگران ازدست دادن قره باغ به لحاظ حقوقی بودند و دراین باره هشدار می دادند، تذکر داده‌ام. هر زمان گفته ام که این مذاکرات نمایشی بیش نیست و درنتیجه آن هیچ پیشرفتی ممکن نخواهد شد. نتیجه کنونی مذاکرات هم بیانگر صحت این مدعاست. مسئولیت ایجاد چنین وضعیتی از یک سو بر عهده ارمنستان اشغالگر،از سوی دیگر برعهده دولت اشغالگرو بی توجه به معیارهای بین‌المللی و برخی هواداران ارمنستان و نهادهای بین‌المللی به دلیل عدم اتخاذ موضع متحد در قبال حفظ تمامیت ارضی آذربایجان، می‌باشد. در عین حال سیاست‌های اشتباه علیف‌ها در طول 17 سال گذشته سبب شده تا اوضاع کنونی را شاهد باشیم. برای تغییر این اوضاع، باید شیوه اداره آذربایجان تغییر کند و در کشور تغییرات دموکراتیک روی دهد. رهبری دولت باید بر عهده نیروهائی باشد که از سوی مردم انتخاب می‌شوند، تا با توجه به منافع مردم،بتوانند تغییرات لازم را انجام دهند. این تغییرات باید با هدف تقویت همه جانبه آذربایجان در عرصه‌های اقتصادی، نظامی، سیاسی و دیپلماسی صورت پذیرد. آذربایجان باید مناسب زمانه و ارزش‌های خود بعنوان یک دولت موجودیت داشته باشد تا بتواند این مشکل سخت را مرتفع نماید.
 
به نظر می رسد در شرایط کنونی عوامل درونداد و برونداد تاثیر گذار بر تحولات آذربایجان بستری برای پیروزی تمام عیار مخالفان دولت باکو فراهم نخواهد کرد؟
 
از حیث داخلی به هرحال اوضاع کنونی آذربایجان نسبت به سالهای قبل در عرصه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی مناسب‌تر شده واز میزان نارضایتی های عمومی‌کاسته شده است. هر چند که نارضایتیها وجود دارند و تاثیر نسبی خود را بر روند تحولات این کشور بر جای می‌گذارند. بدیهی است دولت باکو خیلی بهتر از آنچه انجام داده است می‌توانست انجام دهد اما مشکلات موجود دراین کشور به‌ اندازه‌ای نیست که سبب پیروزی تمام عیار احزاب مخالف در آذربایجان شود. از سوی دیگر باتوجه باینکه اکثریت احزاب مخالف در آذربایجان بویژه احزاب شاخص این کشور یعنی جبهه خلقی ها و مساوات در گذشته از آزمون کشورداری موفق بیرون نیامده‌اند در نزد اکثر مردم محبوبیت چندانی ندارند و اکثریت مردم چنین می اندیشند که اگر این احزاب دوباره به قدرت دست یابند باز هم نخواهند توانست کشور را بصورت شایسته اداره نمایند.
از دیگر سو از منظر روانشناختی و جامعه شناسی سیاسی مردم آذربایجان علاقمند به بروز تنش و بحران درکشور نیستند و با امید به بهتر شدن اوضاع به حفظ وضعیت موجود درکشور راضی هستند. این سخن عیسی قنبر مبنی بر نگرانی او از شیوه شمارش آرائ و اعلام رسمی نتایج انتخابات حاکی از آن است که وی امیدی برای پیروزی قاطع مخالفان در انتخابات آتی پارلمانی ندارد. در عین حال که با اطمینان از پیروزی در این انتخابات سخن می گوید. از هم اکنون واضح است که با اعلام پیروزی حزب حاکم و کسب اکثریت مطلق آراء در مجلس توسط حزب آذربایجان نوین، احزاب مخالف همچون دوره‌های پیشین اعلام خواهند کرد که در انتخابات تقلب صورت گرفته و نتیجه انتخابات را تائید نمی‌کنند. در چنین حالتی با توجه باینکه نامزدهای احزاب مخالف بصورت حقیقی نیز در انتخابات شرکت می‌کنند تعدادی از آنها وارد مجلس ملی خواهند شد.
بنظر می‌رسد این نگاه رهبر حزب مساوات را که معتقد است در درون حزب حاکم تضادهائی وجوددارد و نامزدهایشان را نتوانسته‌اند مشخص نمایند نباید خیلی جدی گرفت. چرا که حزب حاکم با توجه به تجاربی که از انتخابات گذشته دارد و فعالیت‌هائی که در طول پنج سال گذشته داشته است مشکلی از این حیث نخواهد داشت و در موقع مقرر نامزدهای نهائی خودرا معرفی خواهد نمود. مضافا اینکه باحتمال زیاد تعداد قابل توجهی از این نامزدها مشخص شده‌اند. وانگهی اخبار موجود پیرامون تحرکات احزاب مخالف در راستا‌ی آماده شدن برای شرکت در انتخابات بیانگر آن است که درداخل احزاب و بین احزاب مختلف از یکسو درخصوص تعیین نامزدهای انتخاباتی و از سوی دیگر درمورد ائتلاف احزاب نیز با یکدیگر اختلاف نظر جدی وجود دارد بگونه‌ای که برخی از شخصیت‌های بعضی از احزاب، سایر احزاب رابه سیاست بازی و عدم صداقت متهم می‌کنند وحتی دربرخی موارد این اتفاق در درون احزاب در ارتباط با اعضای همان حزب رخ می‌دهد.
 از نگاه عوامل برون داد می‌توان گفت درانتخابات آتی پارلمانی در آذربایجان مشکلات و موانع قابل توجه و تاثیرگذاری که بتواند سرنوشت این انتخابات را دگرگون سازد بروز نخواهد کرد. به هر حال درنهایت ناظران غربی در پایان برگزاری انتخابات با تائید برخی اقدامات و انتقاد از برخی دیگر از اقدامات در عرصه انتخابات بصورت نسبی آن را مورد تائید قرار خواهندداد و اظهار امیدواری خواهند نمود که در انتخابات بعدی نواقص و کسریها جبران شود.یا اینکه برخی از ناظران قدری تند برخورد خواهند نمود وبعضی دیگر از آنها با برخورد نرم خود توازن در ارزیابی شان از انتخابات ایجاد خواهند نمود. کشورهای غربی نیز واکنش مشابهی از خود نشان خواهند داد. نمایندگانی هم که ازسوی اتحادیه کشورهای مشترک المنافع (شوروی سابق ) بر این انتخابات نظارت خواهند نمود بصورت کامل دموکراتیک بودن آن را مورد تائید و تاکید قرار خواهند داد. برخی کشورهای همسایه آذربایجان نیز چنین موضعی اتخاذ خواند نمود. اگر هم بصورت کامل تائید نکنند خواهند گفت که در برخی شعب اخذ رای موارد کوچکی برخلاف قانون دیده‌اند اما این تخلفات تا آن حد نبوده که بر سرنوشت انتخابات تاثیر جدی داشته باشد.
با نگرش به آنچه ذکر شد، در انتخابات ماه نوامبر سالجاری نیز اعم از اینکه احزاب مخالف دولت تا چه ‌اندازه در قالب ائتلاف کامل، اتئلاف میان دو یا چند حزب یا منفرادا بعنوان یک حزب و بصورت منفک در این انتخابات شرکت نمایند و نامزد های خودرا برای رقابت با حزب حاکم معرفی کنند، بنظر می رسد همچون دوره قبل (سال 2005)، تعداد اندکی از نامزدهای احزاب مخالف وارد پارلمان خواهند شد واکثریت قاطع نمایندگان مجلس از حزب آذربایجان نوین یعنی حزب حاکم این کشور خواهد بود. ضمن اینکه باید درنظر داشته باشیم که سیستم حکومتی آذربایجان ریاستی (ریاست جمهوری‌) است و پارلمان از قدرت زیادی دراین کشور برخوردار نیست. بنابراین آنچه که عیسی قنبر در انتظار آن است یعنی تجمیع عوامل منطقه‌ای، بین‌المللی و داخلی (بویژه به میدان آمدن اراده ملت برای تغییر‌) برای پیروزی مخالفان دولت آذربایجان عینیت نخواهد یافت و از این رهگذر کنار رفتن دولت الهام علیف محقق نخواهد شد.
 
زیرنویسها از نویسنده می‌باشد که با توجه به مسئولیتهائی که داشته شاهد نزدیک بسیاری از تحولات دودهه اخیر آذربایجان بوده است.
 
1- درحال حاضررهبر این حزب علی کریملی نام دارد.رهبراین حزب ابوالفضل علیف مشهور به ایلچی بی که درآستانه فروپاشی شوروی علیه روسیه مبارزه کرد ودولت حاکم آذربایجان به رهبری ایاز مطلب اف را ساقط نمود. ایلچی بی درانتخابت خرداد 1371 به ریاست جمهوری آذربایجان انتخاب شد.اما راس یک سال دولت وی پس از یک کودتای نظامی توسط سرهنگ صورت حسین اف سقوط کرد.ایلچی بی که از مخالفان حیدر علیف رئیس مجلس جمهوری خودمختار نخجوان از توابع جمهوری آذربایجان بود از حید رعلیف درخواست نمود به باکو بیاید واضاع را سروسامان دهد. حیدرعلیف 19خرداد 1371وارد باکو شد و از سوی نمایندگان مجلس ملی آذربایجان بعنوان رئیس مجلس برگزیده شد (طبق قانون آذربایجان عضو مجلس نخجوان عضو مجلس ملی آذربایجان هم محسوب می‌شود). پس از چندروز که یک هفته هم طول نکشید ایلچی بی بدون اینکه اطلاع دهد باکو را ترک نمود و علی رغم انتظار حیدر علیف، وی به باکو بازنگشت و بدین طریق پست ریاست جمهوری را ترک نمود.
حیدر علیف نیز براساس قانون اساسی وقت آذربایجان که رئیس مجلس درغیاب رئیس جمهور کفیل ریاست جمهور‌ی می گردد اختیارات دولت را در دست گرفت. در این فاصله او موفق شد با فرمانده کودتاچیان سرهنگ صورت حسین اف مذاکره نماید واین بحرا را خاتمه دهد.ارمنیها ازاین فرصت استفاده کردند وچند شهر دیگر آذربایجان را تصرف نمودند. اشغالگری ارامنه در اوایل ریاست جمهوری حیدر علیف هم ادامه داشت. بگونه‌ای که در شرایطی که‌هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران از دوم تا چهارم آبان ماه 1372در سفر رسمی ‌باکو به سر می برد.فشارهای ارامنه برای تصرف اراضی آذربایجان ادامه داشت اما با میانجی‌گری ایشان و دکتر ولایتی وزیر خارجه وقت ایران ارامنه در زمان حضور هیئت ایرانی در باکو از ادامه تهاجم خود دست کشیدند اما به فاصله یک روز پس بازگشت هیئت ایرانی به تهران شهر مرزی آذربایجان با ایران یعنی زنگیلان را اشغال نمودند و این آخرین شهر اشغال شده توسط نیروهای ارمنستان می‌باشد. ایلچی بی همواره علیه ایران وروسیه موضع گیری می‌کرد و علیرغم اینکه انسان پاکی بود از کشورداری آنگونه که باید نمی دانست و اکثریت تیم او هم تجربه قابل توجهی نداشتند لذا بیش از یکسال دولتش دوام نیاورد.
2-حزب جبهه خلق کلاسیک آذربایجان پس از فوت ایلچی بی انشعاب پیدا کرد و این حزب ازدرون آن به منصه ظهور رسید. رهبر این حزب هم میرمحمود میر علی اوغلو می‌باشد. هر دو حزب ازمخالفان دولت باکو و دولت ایران هستند و همواره علیه دولت خود و ایران موضع گیری می نمایند.
3- رهبر حزب مساوات آذربایجان عیسی قنبراف است که درسالهای اخیر نام خودرا به عیسی قنبر تغییر دادهاست. وی در دوره حکومت جبهه خلق در آذربایجان وریاست جمهوری ایلچی بی رئیس مجلس ملی آذربایجان بود که با فشار فرمانده کودتا سرهنگ صورت حسین اف از این سمت استعفا داد. او در سال 2003 درانتخابا ریاست جمهوری آذربایجان رقیب الهام علیف بود و آراء نسبتا خوبی کسب کرد. بگونه‌ای که احزاب مخاف و حزب مساوات مدعی بودند که عیسی قنبر برنده انتخابات است و دولت باکو در انتخابات تقلب نموده است. با اعلام پیروزی الهام علیف مخالفان به اعتراض برخاستند که منجر به کشته شدن و زخمی شدن عده‌ای و بازداشت، محاکمه و زندانی شدنم تعدادی از اعضا و هوادران احزاب مخالف گردید. این حزب درانتخابات پارلمانی آذربایجان هم همزمان با حضور سایر احزاب مخالف حضور می یابد و هم اکنون نیز چند نماینده در مجلس ملی آذربایجان وابسته به این احزاب است.اما حزب حاکم آذبایجان نوین اکثریت مطلق پارلمان را دردست دارد. مخالفان معتقدند دولت آذربایجان در انتخابات بویژه در مرحله شمارش و اعلام رسمی نتیجه تقلب می‌کند و بدین صورت اکثریت مجلس را آز آن خود می نماید.
4- دراین نوشتار منظور از( ح.ج.خ.آ ) حزب جبهه خلق آذربایجان و منظور از( ح.م. )حزب مساوات است.
5-در این نوشتارمنظور از (ح.ج.خ.ک)حزب جبهه خلق کلاسیک می‌باشد.
6- در این نوشتارمنظور از (ح.ا.ب.د) حزب اتحاد برای دموکراسی می‌باشد.
7-دراین نوشتار منظور از (ح.آ.ن) حزب آذربایجان نوین حزب حاکم آذربایجان برهبری الهام علیف است.این حزب توسط حیدر علیف پدر ایشان قبل از بازگشت از نخجوان به باکو وگرفتن قدرت تشکیل شده بود و رهبر آن نیز حیدر علیف بود.
8-منظور عیسی قنبر از خط رسول زاده-ایلچی بی همان محمد امین رسول زاده رهبر حزب مساوات در سالهای جنگ جهانی اول بود. رسول زاده اولین شخصیتی است که در 28 ماه می 1918 استقلال آذربایجان را اعلام کرد.دولت بیش از دو سال دوام نیافت وروسها با اشغال آذربایجان وسرکوبی آنها به این استقلال خاتمه دادند.ایلچی بی هم مدعی ادامه راه رسول زاده بود. هر دو این شخصیتها، تفکرات ملی گرایانه داشته وبه دولت لائیک اعتقاد داشتند. ایلچی بی تحت تاثیر مصطفی کمال پاشا معروف به آتاتورک بنیانگذار ترکیه جدید پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی بود و به‌ اندیشه‌های او تاسی می جست و به همین دلیل ارتباط بسیار نزدیکتری با ترکیه داشت.
به نحوی که در دوره حکومت یکساله ایلچی بی برخی از شخصیتهای ترک از مشاورانت نزدیک او بودند و به برخی مناصب دولتی هم رسیده بودند. سطح و عمق این روابط دردوره حیدر علیف تا حدودی کاهش یافت. بگونه‌ای که حیدر علیف با ایجاد تغییر درقانون اساسی زبان رسمی‌کشور را که ترکی درج گردیده بود به آذری تغییر داد.ازدوره علیف به بعد روابط باکو –آنکارا تا حدود زیادی وارد چارچوب مشخصی شد.
 
نویسنده: دکتر افشار سلیمانی، تحلیل‌گر مسائل قفقاز و سفیر سابق ایران در آذربایجان
  • نوشته شده
  • در جمعه 29 مرداد 1389
captcha refresh