تاریخ : شنبه 17 مهر 1389
کد 19160

ایران و سیمای جدید نظامی‌گری در جمهوری آذربایجان

جمهوری آذربایجان 2.6 % از تولید ناخالص داخلی خود را به هزینه‌های نظامی ‌و دفاعی اختصاص می‌دهد که از این حیث رده سی‌ام را در جهان به خود اختصاص داده است
سرویس آذربایجان /خبرگزاری آران

 

نویسنده: الیاس واحدی، كارشناس مسائل قفقاز

ایراس

مقدمه

جمهوری آذربایجان که در ابتدای استقلال خود با لشکرکشی خونین ارتش سرخ شوروی به باکو و رویداد معروف به ژانویه سیاه و پس از آن با شورش نظامیان ارمنی در قره‌باغ و تهاجم گسترده ارتش ارمنستان واشغال قره‌باغ کوهستانی و 7 منطقه (رایون) آذری‌نشین در اطراف قره‌باغ روبرو گشت، گرایش چندانی به همکاری‌های گسترده نظامی ‌نداشت. در این دوره آذربایجان یا مانند ایاز مطلبوف به استمرار سلطه روسیه در ابعاد نظامی ‌علاقه‌مند بود و یا مانند ابوالفضل ایلچی بیگ به جدایی آذربایجان از ساختار پسا‌شوروی و گرایش به غرب می‌اندیشد که برآیند هردوی اینها، نابسامانی داخلی و ضعف سیاست‌های دفاعی بود و رویه میانه حیدر علی‌یف سیاستمدار کهنه کار آذری، هرچند با موفقیت‌هایی همراه بود، ولی نه در دوران جنگ (سال‌های پایانی) منجر به بازپس‌گیری اراضی اشغالی کشور شد و نه پس از آتش‌بس توانست از راه‌های دیپلماتیک به این مهم نایل شود.

 این رویه توسط الهام علی‌یف نیز دنبال شده و به رغم موفقیت‌های در خور توجه در عرصه‌های اقتصادی و تقویت بنیه نظامی‌ کشور در زمینه اعاده تمامیت ارضی کشور هنوز به هدف خود نایل نشده است. به نظر می‌رسد حاکمیت آذربایجان تلاش‌های قبلی در زمینه تقویت توان نظامی‌ کشور را ناکافی می‌داند و در‌صدد است تا تغییراتی را در سیمای نظامی‌ کشور صورت دهد. تصویب دکترین نظامی ‌در مجلس ملی کشور، نشان دهنده این است که حاکمیت کشور در پی شکل‌دهی هویت نظامی ‌مستقل است. سیمای نظامی‌جدید کشور ابعاد مختلفی مشتمل بر توانمندی‌های داخلی و همکاری‌های نظامی‌ خارجی خواهد داشت وتلاشهای آتی دولت باکو در این راستا ادامه خواهد یافت.      

 

توسعه ارتش در جمهوری آذربایجان

 تجهیزات نظامی ‌وتسلیحات ارتش آذربایجان عموما"  فاقد کارآمدی لازم برای نیازهای روز یک ارتش مدرن است. این تجهیزات عمدتا" باقیمانده تسلیحاتی است که ارتش شوروی  پس از خروج از این سرزمین در دهه 1990 از خود به جای گذاشت. تلاش‌های باکو برای مدرن سازی این ارتش که پس از آتش بس در جبهه‌های جنگ با ارمنستان و بازگشت درآمدهای نفت وگاز شروع شد، به رغم ایجاد تغییرات محسوس و در‌خور توجه، هنوز نتوانسته است از این ارتش سیمای نظامی‌روزآمد و مدرن ارایه نماید.

جمهوری آذربایجان 2.6 % از تولید ناخالص داخلی خود را به هزینه‌های نظامی ‌و دفاعی اختصاص می‌دهد که از این حیث رده سی‌ام را در جهان به خود اختصاص داده است. این در حالی است که جمهوری ارمنستان به عنوان اصلی‌ترین خطر امنیتی ونظامی ‌برای آذربایجان با اختصاص 6.5 % از تولید ناخالص داخلی خود به هزینه‌های نظامی، ‌در رده ششم جهان قرار دارد. البته با توجه به نسبت حدود 5 برابری اقتصاد آذربایجان به ارمنستان، هزینه‌های نظامی ‌سالانه باکو حدود دو برابر ایروان( 2 میلیارد در برابر 1 میلیارد) تخمین زده می‌شود [1]

شاید به همین سبب است که دولت ارمنستان به خاطر نگرانی از سرازیر شدن دلارهای نفتی باکو برای قدرتمند سازی ارتش، هزینه‌های نظامی ‌را جزو اولویت‌های اول خود تلقی می‌کند. به عبارت دیگر هزینه خصومت دو کشور در آذربایجان از منابع ملی نفت وگاز ودر ارمنستان از طریق فشار بر اقتصاد ملی و کاهش سهم سایر بخش‌های اقتصادی تامین می‌شود. هر چند در آذربایجان نیز مساله قره‌باغ مساله اصلی شمرده می‌شود، ولی روحیه نظامی‌گری در ساختار دولت و در جامعه کمتر می‌باشد. در سال‌های اخیر این کشور مدت زمان سربازی را برای افراد تحصیل‌کرده از 18 ماه به 12 ماه کاهش داده است. [2]

زیر ساخت‌های توسعه همکاری‌های نظامی‌

 

ایستگاه راداری قَبَه‌لَه

ایستگاه راداری "قبه‌له" در دوران جنگ سرد و در راستای مقابله شوروی با تحرکات ناتو و برنامه‌های نظامی ‌ترکیه و پاکستان به عنوان متحدین غرب از سال 1978 تا1984 تاسیس و در 1985 رسما" بهره برداری شد. این ایستگاه با فضای 210 هکتار در روستای زاراگان شهر قبه له در 320 کیلومتری شمال‌غرب باکو تاسیس شد و توانایی شناسایی انوع هواپیما و موشک‌های قاره پیما در نیمکره شمالی( تا شعاع 7200 کیلومتری) را دارد. رادار این ایستگاه از تیپ داریال است که گفته می‌شود در نوع خود در دنیا بی‌نظیر است. این ایستگاه قادر است، حتی موشک‌هایی را که از زیردریایی‌ها در اقیانوس هند شلیک می‌شود در 2 تا 3  ثانیه شناسایی و ابعاد، جهت و سرعت آن را احصاء نماید. این ایستگاه به همراه 8 ایستگاه راداری دیگر که اکنون 3 مورد در فدراسیون روسیه، 5 مورد دیگر در اکراین، قزاقستان و روسیه سفید هستند، سیستم یکپارچه دفاع موشکی و هسته‌ای اتحاد جماهیر شوروی را تشکیل می‌دادند که در شرایط کنونی  به جز ایستگاه‌های موجود در آذربایجان و روسیه سفید بقیه یا تعطیل شده‌اند و یا اهمیت چندانی ندارند و در این میان ایستگاه قبه له به سبب کنترل تا مناطق دوردست در جنوب روسیه و منطقه خاورمیانه اهمیت زیادی دارد.

 از آنجا که دولت آذربایجان قصد ایجاد پایگاه نظامی‌خارجی در کشورش را نداشت، این ایستگاه را به صورت اجاره در اختیار روسیه قرار داده که آخرین قرارداد در این زمینه با مدت 10  ساله در 2002 امضاء شده است. این ایستگاه برای روسیه بسیار حیاتی است و بدون آن امنیت دفاع موشکی و هوایی روسیه از سمت جنوب به مشکل بر می‌خورد. از این روست که روسیه علی‌رغم بر چیدن بسیاری از پایگاه‌های خارجی خود بعد از پایان جنگ سرد ( از جمله در کوبا و ویتنام) به ادامه اجاره این ایستگاه علاقه‌مند است. گفته می‌شود که این ایستگاه با رادارهای محلی در خاک آذربایجان تقویت می‌شود که یکی از آنها در منطقه لِریک در نزدیکی مرز با ایران می‌باشد. مالکیت این ایستگاه و اموال غیر منقول آن متعلق به جمهوری آذربایجان و تجهیزات قابل انتقال متعلق به روسیه است. در این ایستگاه 1500 نفر مشغول به کارند که حداقل 800 نفر از آنها متخصصین روسیه و بقیه آذری هستند. امنیت این ایستگاه نیز طبق توافق به عهده نیروی هوایی ارتش جمهوری آذربایجان است. [3]

به دنبال طرح مساله ایجاد سپر دفاع موشکی از طرف آمریکا در لهستان و جمهوری چک، روسیه پیشنهاد استفاده مشترک آمریکا از این ایستگاه را به عنوان جایگزین داد و هرچند آمریکایی‌ها فعلا" به صورت جدی مساله ایجاد سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی را دنبال نمی‌کنند ولی به دلیل احاطه کامل روسیه به ایستگاه قبه له، از این پیشنهاد استقبال نکرده‌اند. ولی در هر صورت زمینه و امکان استفاده مشترک آمریکا، روسیه و آذربایجان و یا استفاده ساختار نظامی ‌ناتو از این ایستگاه به طور کامل از بین نرفته است.

 

پایگاه‌های هوایی و دریایی

طبق اطلاعات منابع نظامی‌، نزدیک به 50 نقطه در جمهوری آذربایجان وجود دارد که به صورت بالفعل یا بالقوه توان خدمات‌رسانی به ناوگان هوایی ( اعم از نظامی ‌و غیر نظامی) را دارند که تراکم این نقاط در مناطق مرکزی و در مجاورت سواحل دریای خزر بیشتر است. از بین این نقاط سه پایگاه هوایی به جای مانده از ارتش شوروی دارای اهمیت زیاد و امکانات زیرساختی در خور توجهی هستند. این نقاط عبارتند از:

- پایگاه هوایی کورد امیر: این پایگاه دارای موقعیت سوق‌الجیشی هوایی به جهت قابلیت بهره‌برداری برای بمب‌افکن‌ها و هواپیماهای پشتیبانی سنگین است. این پایگاه در نزدیکی شهر کورد امیر در مناطق مرکزی کشور بوده و گفته می‌شود بعد از تحویل به نیروی هوایی آذربایجان اصلاح وبازسازی شده است.

- پایگاه هوایی ناسوسنی: این پایگاه در منطقه ناسوسنی در حومه شهر باکو قرار دارد که بازسازی شده و برای هواپیماهای پشتیبانی و جنگنده‌های اف 16 قابل استفاده است. این پایگاه بر سر راه کریدور هوایی خزر و آسیای مرکزی به قفقاز و اروپای غربی واقع شده است.

- پایگاه هوایی یئولاخ : این پایگاه نیز در مناطق مرکزی کشور است که برای خدمات دهی به ناوگان جنگی مناسب ارزیابی می‌شود.

علاوه بر پایگاه‌های هوایی، پایگاه‌های دریایی فرماندهی گارد خزر در باکو و پایگاه دریایی آبشارون در شبه جزیره آبشارون در نزدیکی باکو نیز برای استقرار نیروهای واکنش سریع  در محدوده دریای خزر مناسب هستند. [4]

 

قراردادهای خرید تسلیحات وتجهیزات نظامی

جمهوری آذربایجان  اخیرا" در زمینه گسترش همکاری‌های نظامی ‌با طرف‌های خارجی فعال‌تر شده است. انعقاد قرارداد خرید خدمات امنیتی و تسلیحات و تجهیزات نظامی ‌با شرکت‌های خارجی از این جمله است که یکی از نمونه‌های آن انعقاد قرارداد خرید تکنولوژی و تجهیزات نظامی ‌از گروه صنایع نظامی‌ پارامونت و شرکت آئرو سود است که گفته می‌شود در جریان شرکت وزارت دفاع این کشور در نمایشگاه صنایع دفاعی – نظامی ‌در کیپ‌تاون آفریقای جنوبی در سپتامبر 2010 صورت گرفته است.[5] انعقاد دو قرارداد در زمینه خرید تجهیزات و همکاری در زمینه تولید مشترک برخی ملزومات مهندسی نظامی ‌با ترکیه نیز از دیگر همکاری‌ها در این زمینه می‌باشد که وزارت دفاع جمهوری آذربایجان در سال 2010 آن را دنبال کرده است. این قرارداد که بین وزیر صنایع دفاعی آذربایجان و وزیر دفاع ترکیه در جریان برگزاری نمایشگاه نظامی ‌در کشور عمان امضاء شد، آموزش افسران آذری توسط متخصصین ترکیه رانیز شامل می‌شود. [6]

پخش خبر فروش موشک‌های اس 300 از طرف روسیه به آذربایجان نیز هرچند به طور رسمی‌تایید نشده است، ولی نشان از گرایش باکو به افزایش همکاری‌های نظامی‌ خارجی در راستای توانمندسازی ارتش خود دارد. گفته می‌شود قرارداد خرید موشک‌های یاد شده که کاربرد دفاعی دارند، به ارزش 300 میلیون دلار است که رقم در خور توجهی در مبادلات تسلیحاتی آذربایجان محسوب می‌شود. اما آنچه در این میان تردید‌آور است، نیاز کنونی باکو به چنین موشک‌ها است. آذربایجان در شرایط کنونی هدف اصلی خود را در حوزه نظامی ‌بر مساله قره‌باغ متمرکز کرده است و این موضوع در دکترین نظامی ‌این کشور نیز تصریح شده است.

از این رو نیاز آذربایجان به موشک‌های دوربرد  اس 300  به دلیل نزدیکی جغرافیایی آذربایجان وارمنستان و نیز عدم تصور حملات هوایی جدی از سوی ارمنستان که نیاز به استفاده از این موشک‌ها را ضروری سازد، محل شک وابهام است. از آنجا که این اخبار عمدتا" در محافل خبری غیر‌آذری منتشر می‌شود، شاید یکی از دلایل پخش این خبر ایجاد انگیزه در طرف ارمنی برای همکاری بیشتر با روسیه است. به ویژه اینکه ارمنستان در شرایطی قرار دارد که در صورت بازگشایی مرزهایش با ترکیه به دنیای غرب می‌پیوندند و این مساله در هر صورت برای مسکو خوشایند نخواهد بود. بنابر این روسیه قصد دارد، قبل از اینکه این اتفاق احتمالی بیفتد، به اندازه کافی در ارمنستان جای پا داشته باشد.

 

رویکرد دفاعی – امنیتی جدید باکو ( مبتنی بر دکترین نظامی)

در دکترین نظامی ‌جمهوری آذربایجان که بخشی از سیاستهای دفاعی – امنیتی این کشور محسوب می‌شود و به تازگی از سوی مجلس این کشور به تصویب رسیده است، به همکاری‌های نظامی ‌اهمیت زیادی داده شده است. طبق این دکترین شرایط استقرار پایگاه‌های نظامی‌در خاک جمهوری آذربایجان نسبت به قبل آسان‌تر گشته است. طبق ماده 21 این دکترین ایجاد پایگاه نظامی‌ و یا استقرار قوای جنگی و یا تحرکات مشابه جنگی از سوی کشورهای خارجی در نزدیکی مرز با آذربایجان به مثابه یک تهدید نظامی‌خارجی تلقی خواهد شد.  همچنین در ماده 29 این دکترین به جز در مواقعی که تعهدات بین‌المللی کشور ایجاب نماید، ایجاد پایگاه نظامی ‌خارجی در خاک این کشور ممنوع است ولی در شرایطی که تغییرات اساسی در شرایط نظامی‌- سیاسی رخ دهد، دولت آذربایجان دارای حق صدور مجوز ایجاد پایگاه نظامی‌در خاک خود و یا اشکال دیگر همکاری نظامی‌خارجی خواهد بود. همچنین در این دکترین اشغال اراضی آذربایجان توسط ارتش ارمنستان یک تهدید اساسی تلقی و قید شده است که اگر کشورهای خارجی حمایت‌هایی به منظور استمرار این اشغالگری از ارمنستان داشته باشند، این حمایتها به مثابه یک اقدام تهدید آمیز علیه آذربایجان قلمداد خواهد شد. [7]

در رویکردهای دفاعی – امنیتی جدید جمهوری آذربایجان که در دکترین نظامی ‌این کشور منعکس شده است به همکاری‌های نظامی ‌با ناتو اهمیت زیادی داده شده و به نظر می‌رسد با توجه به نیاز ارتش جمهوری آذربایجان به مدرن‌‌سازی بر اساس استاندارهای روز دنیا، این دکترین گرایش به سمت گسترش همکاری‌ها با ناتو را تقویت خواهد کرد.

 

جمهوری اسلامی ایران و سیاست‌های دفاعی آذربایجان

با توجه به حوزه‌های مشترک در سیاست‌های دفاعی- امنیتی ایران و جمهوری آذربایجان، هرگونه تحرک در سیاست‌های یک طرف بر امنیت طرف دیگر و منطقه تاثیر خواهد گذاشت. از این رو تقویت فرآیند نظامی‌گری در جمهوری آذربایجان و تسهیل همکاری‌های نظامی این کشور با غرب، موضوعی نیست که توسط ایران نادیده گرفته شود. در این میان تمایل زیاد آمریکا به حضور نظامی در این کشور که با اهداف مختلفی از جمله حضور در نزدیکی مرزهای ایران، حضور در حوزه دریایی مهم خزر و تسهیل در پشتیبانی نیروهایش در افغانستان دنبال می شود، واقعیتی است که منافع ایران وروسیه را تهدید می‌کند.

در این زمینه روسیه، پیوندهای امنیتی – نظامی سنتی خود با باکو را حفظ کرده است و نیز به خاطر همکاری‌هایی که در عین رقابت با آمریکا دارد، نباید به اندازه ایران از این امر نگران باشد. ولی ایران  نیاز به تلاش‌های زیادی در این خصوص دارد. به ویژه اینکه تهدید حضور نظامی آمریکا یا ناتو در آذربایجان با تلاش‌های روز‌افزون اسرائیل برای نفوذ در این کشور همراه است. بنابراین جمهوری اسلامی ایران باید کاستی‌های سال‌های پیش در برقراری روابط مستحکم با آذربایجان به ویژه در حوزه نظامی – امنیتی را با دیپلماسی فعال برطرف نماید.

تلاش‌های دیپلماتیک اخیر ایران در نزدیکی به باکو که به دنبال حاکمیت آذربایجان از غرب صورت گرفت، حرکت موثری است که با بهره‌گیری از ساز‌ و کارهای جدید می‌تواند، بخش عمده خلاء ایجاد شده در مناسیات خارجی باکو را پر کند. سفرهای اخیر مقامات ایرانی به جمهوری آذربایجان که با دیدارهای آتی وزیر دفاع، رییس جمهور و و رییس مجلس ایران دنبال خواهد شد، نشان از درک حساسیت مساله و تلاش برای استفاده از فرصت پیش آمده دارد. فرصتی که در صورت عدم استفاده می‌تواند به تهدید تبدیل شود. در این میان علاوه بر اعتماد سازی بین دولت‌های دو طرف، افکار عمومی جامعه در دو کشور نیز نیاز عمیقی به بازسازی دارند.

در شرایط کنونی برخی تفکرات مخالف نزدیکی با ایران در جمهوری آذربایجان وجود دارد که عمدتا" از سوی احزاب مخالف دولت مدیریت می‌شوند. در این زمینه جامعه آذربایجان نیاز به مواضع شفاف حمایتی از سوی ایران به ویژه در مساله قره‌باغ دارند. همچنین پیشرفت‌های نظامی ایران می‌تواند، الگویی برای توسعه نظامی در جمهوری آذربایجان باشد. در صورت گسترش همکاری‌های نظامی دو کشور، تجربه ایران در جنگ با عراق می‌تواند در تامین آمادگی ارتش آذربایجان برای آزادسازی اراضی اشغالی‌اش راهگشا باشد. هرچند که وقوع جنگ دوباره در قره‌باغ به ضرر منطقه است ولی افزایش آمادگی ارتش آذربایجان در پذیرش تخلیه اراضی اشغالی توسط ارمنستان تاثیر زیادی خواهد داشت.

نتیجه‌گیری

هرچند سیاست‌های چند سال اخیر دولت باکو نشان از این داشت که این کشور، توسعه همه جانبه را بدون توجه به سرنوشت مساله قره‌باغ دنبال می‌کند و در این زمینه بر عکس ارمنستان که اکثر سیاستهای خود را به مساله قره‌باغ و مشکل با ترکیه گره زده، جمهوری آذربایجان توانسته است در سالهای اخیر با کنار ماندن ارمنستان از میدان تعاملات اقتصادی منطقه به ویژه خطوط انتقال انرژی، خود را به شکل مناسبی به بازارهای تجاری- اقتصادی غرب پیوند بزند. البته به موازات این سیاست که در ظاهر نوعی کم توجهی به مساله قره‌باغ در آن مشاهده می‌شود، هزینه‌های نظامی ‌آذربایجان بیشتر شده و این کشور در صدد تقویت ارتش خود بوده است. این امر حاکی از آن می‌باشد که آذربایجان امید واقعی به حل مناقشه قره‌باغ به دست کشورهای غربی ندارد و اکنون که این کشور بی‌اعتمادی خود به غرب را در جریان تلاش‌های صورت گرفته برای بازگشایی مرز ترکیه – ارمنستان  آشکار ساخت، به نظر می‌رسد که تلاشهای دولت برای همکاری‌های نظامی ‌و خرید تسلیحات و تجهیزات جدی‌تر از قبل شده است.

هر چند جمهوری آذربایجان در زمینه صدور اجازه تاسیس پایگاه نظامی ‌خارجی به ویژه آمریکا در خاک خود، بسیار با احتیاط و محافظه کار است و ملاحظات امنیتی همسایگان را به مثابه یک فاکتور مهم در نظر می‌آورد ولی موقعیت سوق‌الجیشی این کشور خصوصا در کرانه دریای خزر و نیز وجود زیرساخت‌های نظامی‌در خور توجه در این کشور کوچک مقیاس، برای قدرت‌های بزرگ به ویژه نیروهای فرامنطقه‌ای وسوسه انگیز است. در این میان گرایشات باکو در پیوند گسترده‌تر و عمیق‌تر با ساختار یورو – آتلانتیک که با رقابت سایر جمهوری‌های شوروی سابق همراه است، موضوع در خور توجهی می‌باشد که نباید ازآن غافل ماند.

از منظر ملاحظات امنیتی جمهوری اسلامی ‌ایران نیز اتخاذ رویه‌های تقویت کننده همگرایی بیشتر باکو در منطقه و رعایت حسن همجواری با ایران، اولویتی اساسی محسوب می‌شود. هرچند جمهوری اسلامی ‌ایران و جمهوری آذربایجان در زمینه مسایل رژیم حقوقی خزر و نوع مناسبات خارجی با دیگر کشورها با هم اختلاف نظر دارند ولی همگرایی بیشتر دو کشور قطعا" بهتر از دوری این دو در خدمت منافع ملی دو طرف خواهد بود. در این میان نقش ایران در تقویت این همگرایی بیشتر و موثرتر است. تجربه نشان داده است که کشورهای کوچک نوع مناسبات مبتنی بر روابط برادر بزرگ – برادر کوچک را بر‌نمی‌تابند. کما اینکه آذربایجان در مناسبات با ترکیه از این نوع رابطه پیروی نکرد و ترکیه با درک به هنگام این واقعیت سعی کرد خدشه وارده به مناسبات فی مابین – در مساله بازگشایی مرز با ارمنستان - را ترمیم بخشد.

 

پی‌نوشت‌ها:

 . http://www.theodora.com/wfbcurrent/azerbaijan/azerbaijan_military.html

2 . Ibid

3. http://www.turksam.org/tr/a1286.html

4 -  واحدی - الیاس، برآورد استراتژیک آذربایجان( جلد دوم اقتصادی- نظامی‌)، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران ،تهران 1385، صص 462- 457

5.  http://news.am/eng/news/29076.html

6 . http://www.news.az/articles/15325

7. http://www.muxbir.com/2010/06/fuad-elesgerov-herbi-doktrina-layihesi

پایان پیام.

  • نوشته شده
  • در شنبه 17 مهر 1389
captcha refresh