سرویس آذربایجان/خبرگزاری آران
ولی جباری
کارشناس ارشد جامعه شناسی شیعیان
علیرغم حكومت هفتاد ساله كمونیستی در جمهوری آذربایجان و مبارزه شدید این حكومت با مظاهر و مبانی دینی و تلاش غرب و صهیونیسم در ترویج فرهنگ غربی و لیبرالیستی در سالهای بعد از استقلال از سیطره حكومت سوسیالیستی ، بایستی اذعان نمود كه برخلاف ظاهر پوشش زنان ، اكثر آنان هنوز هم حجب و حیای اسلامی و زن شرقی را در وجود خود دارند و همانند زنان غربی و غیرمسلمان بیعفت نیستند.تعداد زنان محجبه در این جمهوری روز به روز در حال افزایش است و امروزه میتوان زنان محجبه را در میان همه قشرهای این كشور مشاهده كرد.
حجاب بهسر كردن و محجبه شدن به ویژه در بین دختران كم سن و سال بیشتر به چشم میخورد به گونهای كه روزنامه غربگرای اولایلار در مقالهای با عنوان افراطیگری خود بغض و كینه خود را از گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در این كشور شیعی بروز داده و مینویسد: « مشاهده افزایش زنان محجبه در پایتخت و دیگر شهرها مشكل نیست. چند سال قبل، تنها در بین گروههای خاصی میشد زنان محجبه را مشاهده كرد كه خود را ملزم به رعایت حجاب میدانستند، اما هماكنون در در دبیرستانها، دانشگاهها و محلهای كار با زنان محجبه روبرو میشویم و به ویژه در بین دختران كمسن و سال اینگونه موارد بیشتر به چشم میخورد و لذا حجاب بسر كردن دختر 2 ساله را تنها میتوان به عنوان افراطیگری نام نهاد»( 19/7/1385) و نگرانیهای عوامل وابسته به رژیم صهیونیستی و حکومت نیز خود را نشان داده است بطوری كه گوهر بخشعلی اوا نماینده مجلس ملی آذربایجان و مدیر انستیتوی شرقشناسی فرهنگستان علوم این کشور از افزایش حجاب در آذربایجان ابراز نگرانی كرده است. وی از خانوادهها و بانوان دیندار كه فرزندان دختر خود را به رعایت حجاب تشویق میكنند انتقاد كرده و گفته است، قرآن حجاب را فقط برای زنان حضرت پیامبر(ص) منحصر كرده است. ؟! آنان با احساس خطر و ترس از گسترش و شیوع فرهنگ ناب اسلامی و شیعی در این كشور و در مقابله با فرهنگ اسلامی و شیعی و زدودن معنویت از جامعه آذربایجان و دور كردن مردم مسلمان این كشور بخصوص جوانان از فرهنگ غنی و انسانساز و متعالی شیعه، به كمك شبكههای تلویزیونی (اجتماعی، Az.tv، آینس، لیدر، اسپیس) و با پخش برنامهها، فیلمها، تبلیغات و ... كه عمدتاً مستهجن و به سبك و سیاق فرهنگ غربی و فرهنگ حاكم بر جامعه جهانی و تحمیلی دستگاه فرهنگی سرمایهداری و لیبرالیستی و ضددینی است و روز به روز در این مسیر (نمایش فیلمهای مذكور) گوی سبقت را از همدیگر میربایند، مردم مسلمان این كشور را به تدریج از فرهنگ اسلامی و فرهنگ اصیل خویش دور میكنند و فرهنگ و فكر و ذهن و باورهای آنها را كانالیزه میكنند. چنانكه این شبكهها با حمایت و پشتیبانی مالی و فكری و خطدهی بازوهای اقتصادی فرهنگ لیبرالیستی همانند شركت مخابراتی اسرائیلی باكسل»، شركتهای الكترونیكی سونی و سامسونگ و ... با ترتیب دادن و برگزار كردن فستیوالها و مسابقههای آواز و ترانهخوانی و موسیقی با عناوینی نظیر آذر استار و ... در بین جوانان آذری- اعم از دختر و پسر- كه در آنها در ذبح مسائل اخلاقی و برهنگی دختران مسلمان آذری به جرأت میتوان گفت حتی از خود غرب هم جلو میزنند.( نصیر یان فر ، 1386)
پوشش اسلامی
در آذربایجان نسلی جدیدی پا به عرصه می گذارد كه به ظواهر، پوشش و فرایض دینی پایبند است. این نسل آموزههای دینی را از كانال تركیه میآموزند. این را در نوع پوشش اسلامی این جوانان به وضوح میتوان دید. وقفهای دینی تركیه در جلب جوانان به دین تا حدود زیادی موفق عمل كردهاند. در باكو تعداد جوانانی كه از پوشش خاص اسلامگرایان تركیه استفاده میكنند به سرعت در حال گسترش است. در حالی كه نسل محجبه پیشین از روسری و روستاییان نیز از پوششی شبیه روستاییان آذربایجان خودمان استفاده میكنند.
صورت غربی، سیرت شرقی
كشور جمهوری آذربایجان نه تنها از نظر جغرافیایی كه از دیدگاه ظاهری نیز كشوری اروپایی است.تمامی مظاهر غربی را از كوكاكولا تا نوع معماری، از اتومبیلهای مرسدس بنز كه در خیابانهای عریض باكو جولان میدهند تا نوع پوشش مردمان میتوان دید. اما این همه ماجرا نیست. در پس این صورت غربی، سیرت شرقی مردم آذربایجان كاملاً هویداست. سنتها و رسوم، آداب و باورهای كهن همچنان پا برجا هستند. نهاد خانواده همچنان اساسیترین و مقدسترین نهاد اجتماعی است. سلسله مراتب خانوادگی كاملاً رعایت میشود. اگر سوار اتوبوس یا مترو شوید خواهید دید كه جوانان صندلیهای خود را بیهیچ رنجشی، داوطلبانه به افراد مسنتر و خانمها وامیگذارند. حرف مرد و سنت مردانگی هنوز هم معتبر و پابرجاست. قول و سخن و در یك كلام سنتها بیش از هر نوشته و كاغذ رسمی سندیت دارد. مردم آذربایجان مردمی دینباور و خداشناس هستند. اسلام در آذربایجان علاوه بر جنبه اعتقادی جنبه هویتی دارد. از اصطلاح مسلمان به عنوان نماد هویت خیلی استفاده میكنند و خود را بخشی جداییناپذیر از دنیای اسلام میدانند. حضور دین و دینباوری حتی اگر فرایض دینی را به جا نیاورند، در نوع زندگی و منش مردم كاملاً مشهود است. علاوه بر قسم خدا، قسم حضرت ابوالفضل عباس (ع) رایجترین قسم این مردم تركزبان است.درخیابانهای باكو میتوانید سقاخانههایی را كه با جمله احسان حضرت ابوالفضل زینت یافتهاند ببینید. اعتقاد به زیارتگاهها و سادات، به ویژه در شهر باكو بسیار فراگیر است. در بسیاری از خانهها و وسایل نقلیه عمومی تصویر سادات مشهور و مورد احترام شهر را میتوان دید.
زن آذربایجانی نقشی متفاوت با همتای ایرانی یا ترك (ترکیه ای) خود دارد. در آذربایجان زنان همپای مردان کار می کنند. تعداد استادان زن در دانشگاه سه برابر مردان است! زنان حتی در شغلهایی که ما مردانه حساب می کنیم حضور دارند، نظافت خیابانها! رفتگرهای آذربایجان زن هستند. اما امنیت اجتماعی زن در آذربایجان کم است. کتک زدن زن در بین مردان آذری تقریبا عادی است. مشکلات اقتصادی و عدم ثبات شغلی در زندگی های مشترک اثر بدی گذاشته است.
محدودیتهای حکومت نسبت به بانوان محجبه
حکومت و عناصر تاثیر گذار در سیاست و فرهنگ و اقتصاد جمهوری آذربایجان ، علاوه ترویج مظاهر فساد، از امکان گذاشتن حجاب در دوایر دولتی و مراکز تحصیلی ممانعت می شود که حتی صدای روزنامه های نه چندان مذهبی را نیز در می آورد. روزنامه ینی مساوات دراین باره می نویسد: «از مسائلی كه میان كاركنان دولت و هموطنان در جمهوری آذربایجان مشكل ایجاد كرده است، رعایت حجاب از سوی زنان محجبه می باشد. زنان محجبه در تهیه كارت شناسایی و صدور گذرنامه دچار مشكلات جدی شده اند. حاج ایلقار ابراهیم اوغلو، رئیس مركز دفاع از آزادی اعتقادات دینی اعلام کرده است: با وجود اینكه در بسیاری از كشورها رعایت حجاب و داشتن عكس با حجاب در گذرنامه مانعی محسوب نمی شود، در کشور ما این مشكل كماكان بصورت لاینحل باقی مانده است و جمهوری آذربایجان تنها كشوری است كه برای دریافت شناسنامه ازسوی بانوان محجبه، محدودیت اعمال میشود در حالیکه در قانون اساسی مفادی مبنی بر اینكه زنان نباید با حجاب باشند، وجود ندارد.(روزنامه ینی مساوات ـ 29/04/87) از حضور زنان با حجاب و معلمان محجبه به مدارس جلوگیری می گردد. آقای الشن مصطفی اوغلو مسئول موسسه دعوت به صفای معنوی نیز با بیان اعتراض شدید دینداران و دانشجویان و سایر ارگانها می گوید: « افرادی می خواهند با طرح این مسئله در افکارعمومی به منافع خودشان دست یابند و در روابط میان دولتمردان و دینداران سردی ایجاد و آنها را رو در روی همدیگر قرار دهند. (روزنامه جبهه خلق،26 /06/87)
در مصاحبه ای که با یکی از بانوان با حجاب باکو در دی ماه 1384 داشتم و ایشان علاقه زیادی به زیارت عتبات عالیات و مشهد مقدس داشت ، وقتی از او تعداد زیارتهای خود به اماکن مقدسه را جویا شدم ، گفت: « من تا بحال به زیارت نرفته ام. البته توان مالی و علاقه و شوق بسیاری نیز دارم. اما بدلیل اینکه نمی خواهم با تصویر بدون حجاب پاسپورت بگیرم ، به همین دلیل پاسپورت تهیه نکرده ام. من عفت و حجاب را بر شوق زیارت ترجیح می دهم.»
سرکوب مدافعان حجاب و عفاف در روز جمعه 19/9/89
در روزی که خاطره و یاد شهدای کربلا در اقصی نقاط دنیای اسلام گرامی داشته می شد و مسلمانان بر مظلومیت حضرت سالار شهیدان و انصار با وفای او اشک ماتم می ریختند، در نقطه دیگری از جهان اسلام و در شهر شیعه نشین باکو شاهد حضور جمعیت چند هزار نفری مردان و زنانی بودیم که حفظ شعائر اسلامی و حقوق انسانی شان و عفت و پاکدامنی بزگرترین دغدغه شان بود. بانوان با حجاب جمهوری آذربایجان فریاد آزادی برای حفظ حجاب و حضور محجبه در مدارس، دانشگاهها و ادارات دولتی بودند. آنها از ظلم ملحدان و دین ستیزان کشور به تنگ آمده و در مقابل وزارت آموزش و پرورش این کشور تجمع اعتراض آمیزی را برگزار کردند و شعار حمایت از عفت و حجاب سردادند و برداشته شدن محدودیتها و ممنوعیتهای حکومت و فشار بر بانوان با حجاب را خواستار شدند.
حکام آذری که ادعای دموکراسی دارند و آزادی ادیان را در این کشور برای خود شعار قرار داده اند! چرا نمی توانند حضور زنان با حجاب آذری را تحمل کنند؟ آیا ترس آنها از حجاب و عفاف بانوان آذری است است یا افشاء فسادهایشان آنها را نگران کرده است؟ آیا ترس از پوشش اسلامی دارند یا از خطر افتادن منافع اقتصادی خود واهمه دارند که در صورت حضور اسلام گرایان باید آن را از دست بدهند؟آیا از حجاب می ترسند یا از تمایلات شدید اسلامی مردمی واهمه دارند که خواستار برچیده شدن صهیونیستها از کشورشان می باشند؟ اما باید به جرات اذعان داشت که آنها از دیندارانی می ترسند که عدالت خواه هستند و خواستار مبارزه با فساد و فحشا و بی بند باری.
تاریخ ثبت کرده است که حکومت ظالمان دوام ندارد. حکومت کفر شاید بتواند چند صباحی حکمرانی کند اما ظالمان به زودی مضمحل خواهند شد و حکام آذری نیز باید بدانند با فشار بر دینداران فقط عمر خود را کاهش می دهند و این امر بزرگ الهی یعنی حجاب امری نیست که بتوانند باآن مقابله کنند و اگر رضاخان دیکتاتور ایرانی می توانست با حجاب مقابله کند، حکام بی پشتوانه مردمی خواهند توانست جلوی آن را بگیرند ؟ اما نخواهد توانست نور خدا را خاموش کند چرا که کید شیطان ضعیف است. تجمع بزرگ مردان و زنان دیندار آذری نشان داد که نمی خواهند از حقوق شرعی و قانونی خود دست بردارند. زنان آذری آنقدر غیرت دینی دارند که با وجود دلبستگی شدید به ائمه اطهار (ع)، عشق به زیارت را فدای حجاب می کنند و با نگرفتن تصویر بدون حجاب در پاسپورت خود، از این عشق ولایی منصرف می شوند.
دین ستیزی حکام آذری که در پی احیای دینی تشدید شده است با واکنش احزاب اسلامی و گروهها و تشکلهای اسلامی و مستقل روبرو شده و اقدامات ضد دینی حکومت را محکوم کرده و خواستار آزادی دستگیر شدگان و برداشتن محدودیتها و ممنوعیتها برای حضور بانوان با حجاب در مدارس و دانشگاهها و ادارات دولتی شده اند.
منابع
- روزنامه اولایلار : 19/7/1385
-
شبكههای تلویزیونی اجتماعی، Az.tv، آینس، لیدر، اسپیس
- نصیریانفر، داود.« بررسی اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی در جمهوری آذربایجان». آران، سال پنجم، 11 و 12(1386)
-
روزنامه ینی مساوات ـ 29/04/87
- روزنامه جبهه خلق،26 /06/87
-
پایگاههای اطلاع رسانیFaktxeber.com، Islam-Azeri.az، Birlik.Az