امریکا در ازاى این امتیاز از جمهورى آذربایجانى مىخواهد تا خاک خود را در اختیار امریکا قرار دهد تا براى جمع آورى اطلاعات از ایران و هم چنین حمله نظامى احتمالى علیه این کشور از آن استفاده کند
سرویس آذربایجان /خبرگزاری آران
خبرگزاری آران / سرویس آذربایجان : یک روزنامه روسى اخیرا از پیشنهاد آمریکا به جمهورى آذربایجان براى حل قهرآمیز بحران قره باغ خبر داده و نوشته است که امریکا در ازاى این امتیاز از جمهورى آذربایجانى مىخواهد تا خاک خود را در اختیار امریکا قرار دهد تا براى جمع آورى اطلاعات از ایران و هم چنین حمله نظامى احتمالى علیه این کشور از آن استفاده کند. محمد فرهاد کلینى، سفیر سابق ایران در ارمنستان ابعاد بحران قره باغ و تحولات اخیر در این منطقه را برای دیپلماسى ایرانى شرح داده است.
بحران قره باغ میراثی است که از زمان اتحاد جماهیر شوروى در حوزه قفقاز باقى مانده است و بلافاصله بعد از فروپاشى اتحاد جماهیر شوروى، مانند مین خنثى نشدهاى در ژئوپلیتیک قفقاز قرار گرفت و خودنمایى کرد.
متعاقب این مسئله، با توجه به اختلافاتى که کشورهاى جمهورى آذربایجان و ارمنستان از نظر بعد جغرافیایى با یکدیگر داشتند، این بحران کماکان ادامه دارد و حل نشده باقى مانده است.
در این میان جمهورى اسلامى ایران همواره تلاش کرده که سیاستى متوازن و متعادل نسبت به همسایگان خود داشته باشد و در این راستا از گذشته تلاش کرده تا بتواند اختلافات موجود بین طرفین را حل کند.
بنابر این موضوع علاقه ایران نسبت به ایجاد آرامش نسبت به همسایگانش، موضوع جدیدى نیست و از گذشته در دستور کار ایران قرار داشته است.
در خصوص موضوع میانجىگرى درباره این بحران، امروزه شاهد تلاش شانزده ساله گروه مینسک هستیم تا بتواند این بحران را مدیریت کند. در گروه مینسک علیرغم نقشى که فرانسه، روسیه و امریکا دارند و تلاشى که نمایندگان آنها دنبال مىکنند اما این تلاشها تا به حال به نتیجه مطلوب منتهى نشده است.
البته امریکا و اتحادیه اروپا از نقش برتر و تکروانه روسیه در قفقاز خشنود نیستند و علاقه پایدار روسیه به عدم حل سریع موضوع قره باغ را درک میکنند و دراین چارچوب سعی کردهاند که از این وضعیت فرصت سازی کنند تا با اقدامات فرسایشی، عمر گروه مینسک را طولانی کنند.
قابل ذکر است که طی شانزده سال اخیر تنها بند اول که مرتبط با آتش بس بوده است بصورت ناقص توسط طرفین رعایت شده است.
البته در این شرایط اتحادیه اروپا مواضع نسبتا متعادل تری را دنبال کرده است، اما این موضوع برابر با اراده برای حل وفصل بحران قره باغ نبوده است.
از طرف دیگر باید توجه داشت که اخیرا حاشیه هایى بر موضوع استارت جدید در حال آشکار شدن است، به نظر مىرسد که توافقات ژئوپلیتیک روسیه و امریکا هم تا حدودى در حال تغییر است.
این تغییر مواضع امریکا و روسیه در حوزه ژئوپلیتیک را مىتوان در مسئله افغانستان و تا حدى در منطقه قفقاز مشاهده کرد. البته این موضوع بیشتر در منطقه قفقاز شمالى و خصوصا در بحث گرجستان خود را نشان داد.
لیکن در شرایط موجود با توجه به این که روسیه در ماه هاى اخیر، اجلاس هاى چندجانبه اى را با طرفین برگزار کرده است، به نظر مىرسد روسیه تلاش مىکند که نقش برتر و انحصارى ترى را در موضوع حل بحران قره باغ از خود به نمایش گذارد.
اخیرا در اخبار گفته مىشود که امریکا در خصوص حل بحران قره باغ چراغ سبزى را به باکو نشان داده است، این خبر را منابع روسی و خصوصا هفته نامه "آرگومنتى نیدلى" چاپ مسکو در شماره اخیر خود به چاپ رسانده و مدعی شده است که واشنگتن کارت سبز براى توسل به گزینه نظامى در رابطه با مناقشه قرهباغ را به باکو داده است.
به این ترتیب که واشنگتن اعلام کرده است مانع توسل آذربایجان به گزینه جنگ براى بازگردانى اراضى اشغالى خود نخواهد شد، مشروط بر اینکه این عملیات به سرعت انجام شود. ودولت آمریکا متقابلا خواسته است که اجازه استفاده از اراضى آذربایجان در عملیات علیه ایران را بدهد.
و علی الظاهر امریکا خواستار استفاده از اراضى آذربایجان در عملیات شناسایى و عملیات ویژه در رابطه با ایران شده تا استفاده از اراضى آذربایجان در عملیات گسترده نظامى علیه ایران را امکانپذیر بنماید.
امریکایىها در هفته هاى گذشته در خصوص مسئله تاجیکستان نیز مواضع قابل توجهى را اتخاذ و اعلام کردهاند که در حوزه تاجیکستان خود را رقیب روسیه نمىدانند. اما این که چرا این موضوع مطرح مىشود و امریکا سعى مىکند در این حوزه تحریکى را ایجاد کند، قابل توجه است.
امریکا تلاش هایى در حوزه حفظ مواضع نظامى ـ امنیتى خود در مسائل عراق و افغانستان دنبال مىکند، به نظر مىرسد که این اقدامات، نوعى تحریک و تردید آمیز است و لازم است تا مقامات امریکا نسبت به این گونه اخبار واکنش نشان دهند تا از هرگونه سوء تفاهم جدید در منطقه جلوگیری کنند.
اخیرا بانگ جنگ نیز توسط برخی از مقامات غیر دولتی آذربایجان بیشتر از گذشته به گوش میرسد و این موضوع میتواند به تندروهایی که خواهان مسیرى غیر از مذاکرات هستند کمک کند تا نقش فعال تری را در توازن سیاست داخلی به عهده بگیرند.
بدیهی است در صورتی که شاهد یک اتفاق و عملیات سریع باشیم، در درجه اول آذربایجان تلاش خواهد کرد تا مناطق حاشیه قره باغ را عملیاتی کند تا هرگونه تضمین امنیتی برای آینده مذاکرات را به نفع خود تغییر دهد و این موضوع میتواند حاوی یک ریسک استراتژیک باشد.
چون هرگونه عدم موفقیت میتواند همین دستاوردهای کوچک در مذاکرات را بی نتیجه کند. اگرچه امروزه سطح آمادگی آذربایجان نسبت به گذشته افزایش یافته است، ولی این به معنای ضعیف شدن نیروهای ارمنی نیست و به نظر میرسد که روسیه هرگز ارمنستان را تنها نخواهد گذاشت و رها نیز نخواهد کرد.
آغاز جنگ به معنای به خطر افتادن امنیت انرژی است و نقش آذربایجان را به عنوان یکی از منابع انرژی و دهلیز منطقهای تضعیف میکند. بایستی دید از تضعیف آذربایجان چه نیروی وچه کشورهای سود خواهند جست.
روابط ایران و قفقاز یک رابط متوازن و دوستانه و رو به رشد است. این همکاریها با تلاش مسئولین و پیگیری سفرها عملا به یک زیر ساخت همکاری منطقهای نیل پیدا کرده است و این دور از ذهن نیست که برخی جریانات در قدرتهای فرا منطقهای بدنبال ایجاد نوعی بدبینی و شکاف بین ملتها و دولتهای منطقه باشند.
دولت آذربایجان همواره سعى کرده است که روابط متعادل و دوستانه اى با ایران داشته باشد و این موضع را طى تماسها و همکارى هاى بین دو کشور در دو دهه اخیر انجام شده است، به نظر مىرسد که احتمالا امریکا به این وسیله قصد داشته باشد در ادامه اقدامات قبلى خود که با تل آویو دنبال مىکرد، یک جنگ روانى در حوزه سیاست خارجى آذربایجان ایجاد کند.
از طرف دیگر آذربایجان در یک تخمین بسیار بعید و بسیار ضعیف و فرضی به خوبى واقف است که تبدیل شدن به ابزار اطلاعاتی و نظامی امریکا بر علیه ایران نیازمند توان بسیار قوی و بسیار پر هزینه خواهد بود و افرادی که این غوغا را دنبال میکنند به خوبی میدانند که نه توان چنین اقدامى و نه امکانات لازم براى این کار را را در اختیار ندارند.
در گذشته، همکارى هایى که جمهورى آذربایجان با غرب داشته است بر سیستم هاى رادار در منطقه متمرکز بوده است که البته روسیه هم در این باره، خصوصا موضوع رادار "قِبَله" منتفع شده است. این موضوع صرفا متوجه ایران نیست که بتوان درباره آن قضاوت تهدیدآمیز داشت.
مجموعا آن چه مشاهده مىشود، نشان مىدهد که دولت باکو هوشیارتر از آن است که بخواهد تحت تاثیر بعضى از این تحریکات رسانه اى قرار گیرد و روابط پایدار و سنتى خود را با کشور همسایه و برادر ایران در معرض خطر قرار دهد و یا این که امریکا با این همه گرفتاری در منطقه دست به یک ماجراجویی جدید بزند.
بدیهی است اینگونه اخبار و مطالب در اولویت اول باعث نگرانی محافل امنیتی و نظامی مسکو شده است چرا که روسیه در این اواخر سیاست برتری را نسبت به دیگر بازیگران گروه مینسک بازی میکند و این میتواند باعث تحریک رقبای روسیه شده باشد.
پایان پیام.