تاریخ : پنجشنبه 25 فروردين 1390
کد 22375

جایگاه قفقاز شمالی در سیاست‌های تل‌آویو؛ دست‌های پنهان صهیونیست در گرجستان

wellpromised/خبرگزاری آران

عطا بهرامی

 

خبرگزاری آران/سرویس گرجستان

«آرتور کسلر» که یک یهودی است می‌نویسد که ریشه‌های یهودی مدرن را نباید در فلسطین، که باید در قفقاز جست‌وجو کرد. یهودیان نه از مدیترانه، که از قفقاز به اوکراین، لهستان و از آن‌جا به اروپای مرکزی سرازیر شده‌اند. آیا در سیاست‌های رژیم صهیونیستی این منطقه، به فراموشی سپرده شده است؟   

گروه سیاسی برهان/ عطا بهرامی؛ منطقه‌ی قفقاز در کانون توجه قدرت‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای قرار دارد. اهمیت ژئوپلتیک منطقه، غیرقابل چشم پوشی است و همین مسأله باعث رقابت شدیدی بین بازیگران مؤثر در آن‌جا شده است. رژیم اسراییل نیز برای افزایش امنیت خود با استفاده از نفوذ در همسایگان و کمک به کشیدن دیوار حایلی در منطقه‌ی قفقاز بر مرزهای روسیه که آمریکایی‌ها پی‌ریزی کرده‌اند، تلاش می‌کند. سیاست این رژیم همواره شکستن قدرت‌های بزرگ در منطقه و تبدیل آن‌ها به قدرت‌هایی کوچک‌تر بوده که قابل کنترل باشند.

در قفقاز شمالی این سیاست ابعاد متفاوت و پیچیده‌ای دارد. هنگامی که از قفقاز شمالی صحبت می‌کنیم، منظور اصلی ما «گرجستان» است. روسیه به عنوان کسی که با ابزار آمریکا و اسراییل؛ یعنی گرجستان وارد درگیری شدیدی شده هدف این سیاست قرار گرفته است. اگرچه روسیه از اسراییل دور است و تهدیدی علیه این رژیم محسوب نمی‌شود اما در این‌جا سیاست اسراییل در خدمت سیاست کلان ایالات متحده قرارگرفته است. آمریکا از فردای پس از جنگ سرد تمام تلاش خود را برای شکستن قدرت‌های منطقه‌ای به جهت از بین بردن هرگونه چالش بالقوه برای ایالات متحده به کار برده است. رژیم صهیونیستی نیز در این سیاست با آمریکا همراه و همگام است. البته انتظارهای اسراییل از حضور در قفقاز وسیع‌تر بوده و به حوزه‌ی ادعاهای تاریخی نیز مرتبط می‌باشد.

گرجستان به عنوان یکی از کشورهایی که تزارها با زور سرنیزه به روسیه ملحق کرده بودند، مانند سایر جمهوری‌های استقلال یافته از شوروی در تلاش است ضمانت‌هایی برای جلوگیری از سلطه‌ی مجدد روس‌ها بیابد و راه حلی که این کشور برگزیده است استفاده از ظرفیت قدرت‌های فرا منطقه‌ای، سازمان‌های امنیتی و اتحادیه‌های منطقه‌ای مانند؛ آمریکا و رژیم صهیونیستی، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و اتحادیه‌ی اروپا است. هر کدام از این موضوعات بحث‌های خاص خود را می‌طلبند که از موضوع نوشتار حاضر خارج است و در این‌جا تنها روابط رژیم اسراییل و گرجستان با تأکید بر نقاط عطفی مانند جنگ قفقاز 2008 مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

گرجستان، طبق برآوردهای جمعیتی سال 2007 دارای جمعیتی یهودی به میزان 127,245 نفر، معادل 1.4 جمعیت 9 میلیونی این کشور است. در کابینه‌ی این کشور نیز همواره وزرای یهودی حضور داشته‌اند. در سال 2008 و در هنگام آغاز جنگ «ولادیمیر گورجنیدزه» نخست وزیر، «یعقوباشویلی» وزیر بازهم‌گرایی و «دیوید کزاراشویلی»(به معنی فرزند خزر) وزیر دفاع که شهروندی اسراییل را نیز دارد، گرجستان یهودی بودند. «لاشا ژوانیا» سفیر اسبق گرجستان در اسراییل دارای مادری یهودی است. لابی یهودیان در گرجستان بر سیاست این کشور تسلط دارد و مناسبات آن با دنیای خارج را تنظیم می‌کند.

 

روابط اقتصادی

مناسبات اقتصادی اسراییل و گرجستان در سال‌های اخیر همواره فزآینده بوده است. در مارس 2011، دپارتمان توسعه‌ی اقتصادی گرجستان سفری به اسراییل با تمرکز بر امور کشاورزی، فن‌آوری‌های پیشرفته و انرژی‌های جایگزین ترتیب داد. «سونی پردو» در سفری به اسراییل در سال 2005 با تأکید بر افزایش مناسبات دو طرف گفت که اسراییل در زمینه‌یفن‌آوری، پیشتاز است و یکی از عمده‌ترین شرکای ما است.[1] گرجستان یکی از 22 کشوری است که موافقت‌نامه‌ی همکاری با اسراییل را امضا کرده است. نخستین همکاری‌های طرفین به سال 1992 باز می‌گردد که در آن توافق‌هایی برای همکاری در حوزه‌های؛ فن‌آوری‌های نوین در حوزه‌های کشاورزی و صنعتی، افزایش تجارت، تشویق توریسم و برنامه‌های مشترک در توسعه‌ی اقتصادی، عملیاتی شد. هم اکنون بیش از 100 شرکت گرجستانی در اسراییل مشغول فعالیت هستند.

اسراییل خود را نه تنها به عنوان یک سرمایه‌گذار مستقیم در گرجستان مطرح کرده، بلکه به گرجی‌ها نیز فهمانده است که راه سرمایه‌گذاری خارجی در گرجستان از «اورشلیم» می‌گذرد و تأیید این رژیم امری الزامی است.

در جشن 60 سالگی رژیم صهیونیستی(2008)، اجلاسی مشترک در تفلیس برگزار شد که شعار طرفین «با هم می‌سازیم» بود. در این اجلاس بیش از 60 نفر از عمده سرمایه‌داران اسراییلی حضور داشتند. «اکتارین شراشیدزه» وزیر توسعه‌ی گرجستان در این باره گفت که این مناسبات برای آن‌ها بسیار مهم است. صدها طرح به وسیله‌ی اسراییل در گرجستان در حال راه اندازی است و این اجلاس برای جذب سرمایه‌گذاری بسیار اهمیت دارد، صنعت جدید و شغل جدید می‌آفریند.

این اظهارنظرها نشان می‌دهد که اسراییل خود را نه تنها به عنوان یک سرمایه‌گذار مستقیم در این کشور مطرح کرده، بلکه به گرجی‌ها نیز فهمانده است که راه سرمایه‌گذاری خارجی در گرجستان از «اورشلیم» می‌گذرد و تأیید این رژیم امری الزامی است.

در این‌جا ذکر به اختصار یک مورد مهم ضروری است. سال‌ها است که بحث سرمایه‌گذاری خارجی و اهمیت آن در اشتغال و توسعه مطرح شده است. با وجود بحث‌های بسیار زیادی که در این باره وجود دارد به مسأله‌ی کلیدی رژیم‌های سرمایه‌گذاری که بحثی نو می‌باشد، پرداخته نشده است. برخورد به مسأله‌ی سرمایه‌گذاری خارجی همواره بسیار ساده، ابتدایی و با این پیش فرض بوده است که حرکت سرمایه‌ها تنها براساس مزیت‌های نسبی است، در حالی که رژیم‌های سرمایه‌گذاری کلید واژه‌ی این موضوع هستند. حرکت سرمایه در جهان تنها از متغیرهای ساده‌ی اقتصادی پیروی نمی‌کند و اشاره‌ی سران رژیم اسراییل به گرجی‌ها به این دلیل است که به آن‌ها بفهمانند که این آن‌ها هستند که می‌توانند جریان سرمایه را به سمت این کشور هدایت کنند و یا مانع آن شوند.

ارزش صادرات اسراییل به گرجستان در سال 2008 میلادی 918 میلیون دلار بود. گرجستان در حال تبدیل به بزرگ‌ترین محل برای صادرات نظامی اسراییل است.[2] با این وجود، این رژیم برای همراه کردن روسیه با خود در نفروختن سامانه‌های دفاعی S300به ایران، به این کشور قول فروش هواپیماهای بدون سرنشین را داده است. منافع متناقض اسراییل در قفقاز شمالی باعث گرفتاری سران اسراییل و سفرهای پیاپی آن‌ها به روسیه و گرجستان برای حفظ موازنه بین منافع متناقض آن شده است.

پیش از جنگ گرجستان و روسیه در سال 2008، در سال‌های 2006 و 2007 این کشور رشدی نزدیک به 10 درصد را در تولید ناخالص داخلی(GDP) خود تجربه می‌کرد که آن را ناشی از سرازیر شدن سرمایه‌های خارجی می‌دانست. رشد اقتصادی این کشور در سال 2010، 5.5 درصد بود. این مهم نشان می‌دهد که این کشور برای اقدام علیه روسیه در سال‌های منتهی به جنگ قفقاز، از همه جهت در حال آماده شدن بوده است. البته اقتصاد این کشور کوچک بوده و تولید ناخالص داخلی آن تنها 11.234 میلیارد دلار آمریکا است. در فاصله‌یسال‌های 1997 تا 2006 ارزش صادرات نظامی اسراییل به گرجستان نزدیک به 500 میلیون دلار بوده است.

 

مشکلات اسراییل در روابط با گرجستان

موانعی اساسی نیز برای نفوذ این رژیم در گرجستان وجود دارد. پس از جنگ قفقاز و غلبه‌ی نیروهای روسیه بر گرجستان و تصرف اوستیا، اسراییل خود را در موقعیت وخیمی یافت. با این‌که سلاح‌های این رژیم 37 میگ بدون سرنشین روسیه را سرنگون کردند، اما اسراییل با تهدید روسیه مبنی بر این‌که در صورت تداوم فروش سلاح به گرجستان، با تلافی فروش سلاح‌های پیشرفته به دشمنان اسراییل در خاورمیانه مواجه خواهد شد، باعث دردسر جدی سران این رژیم شد.

اسراییل توانست در جنگ قفقاز کمک رسانه‌ای عظیمی با استفاده از رسانه‌های یهودی غربی در اختیار گرجستان قرار دهد. به فاصله‌ی دو هفته، رسانه‌های غربی سه رویکرد را درباره‌ی جنگ قفقاز در پیش گرفتند.

 

1.گام اول، تهاجم گرجستان به اوستیا

 

2.گام دوم، جنگ بین روسیه و گرجستان

 

3.گام سوم، حمله‌ی روسیه به گرجستان

 

این تحریف آشکار واقعیت باعث شد که «ولادیمیر پوتین» نخست وزیر روسیه به صراحت اعلام کند که ما از سلاح‌های غربی‌ها ترسی نداریم، ترس ما از رسانه‌های آن‌ها است.

توانایی روسیه برای حمایت از دشمنان اسراییل در خاورمیانه باعث شده است تا این رژیم نتواند چنان که می‌خواهد از گرجستان حمایت کند و ناگزیر است کمک‌های خود را به صورت غیرمستقیم در اختیار این کشور قرار دهد. این رژیم ادعاهای تاریخی نیز در خزر دارد و آن‌جا را مأوای تاریخی یهودیان می‌داند. روز 12 آوگست 2008، ولادیمیر گورجنیدزه نسخت وزیر یهودی گرجستان در یک تماس تلفنی با تل آویو از «رابی آهارون لیب استینمان» خواست که برای آن‌ها در جنگ با روسیه دعا کند. اسراییل بیش از 1000 مستشار بلندپایه‌ی نظامی در گرجستان دارد و بسیاری از ژنرال‌های بازنشسته‌ی این رژیم نیز در گرجستان زندگی می‌کنند.

یهودی‌ها در منطقه‌ی قفقاز ادعاهای تاریخی وسیعی دارند. «آرتور کسلر» که خود نیز یک یهودی است درباره‌ی ریشه‌های یهودی مدرن می‌نویسد که آن را نباید در فلسطین که باید در قفقاز جست‌وجو کرد. یهودیان نه از مدیترانه که از قفقاز به اوکراین، لهستان و از آن‌جا به اروپای مرکزی سرازیر شده‌اند. آن‌ها در قرن 9 میلادی دارای حکومت وسیعی میان دریای خزر و دریای سیاه بوده‌اند.

حضور همه جانبه‌ی اسراییل در منطقه‌ی قفقاز و سرمایه‌گذاری عظیم آن به خصوص در گرجستان نشان می‌دهد که این منطقه در سیاست کلان این رژیم دارای جایگاه مهمی است و کلید راهبردهای آینده برای اعمال فشار بر روسیه و هم‌چنین گسترش جبهه‌ی مواجه به جهان اسلام در خاورمیانه به شمار می‌رود.

 

1.http://www.israel21c.org/social-action/israel-and-georgia-create-a-peach-of-a-business-environment

2. EconimuWatchIsrael Export, Import and Trade

http://www.economywatch.com/world_economy/israel/export-import.html

 

(*) عطا بهرامی؛ سردبیر بخش پژوهش‌های ایرنا

 

 

 

  

  • نوشته شده
  • در پنجشنبه 25 فروردين 1390
captcha refresh