g/سرویس ایران
حكایت تلخ یك قرارداد ...
بیستم مهرماه سال 1192 شمسی مطابق با 1813 میلادی، با انعقاد معاهده صلح گلستان بخشهای وسیعی ازسرزمین ایران درمنطقه قفقازازجمله ولایات گرجستان، باكو، شیروان، دربند، گنجه، شكی، موغان و قره باغ از سوی فتحعلی شاه قاجار به روسیه واگذار شد.
این عهدنامه و پیامدهای آن كه قراردادهای تركمانچای، آخال و قرارداد 1907 بود، زمینه جدایی بخش های وسیعی از سرزمین ایران را فراهم كرد.
عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تبریز در خصوص موقعیت منطقه قفقاز گفت: قفقاز منطقه ای است كه به لحاظ موقعیت فرهنگی - تمدنی بر روی گسل تمدنی اسلامی - مسیحی قرار گرفته و به جهت چنین موقعیتی، هانتینگتون در نظریه مشهور برخورد تمدن های خود این منطقه را از كانون های مهم رویارویی و برخورد تمدن های اسلامی و مسیحی دانسته است.
دكتر ' ناصر صدقی ' افزود: بحران قره باغ بین آذربایجان متعلق به تمدن اسلامی و ارمنستان متعلق به تمدن مسیحی یكی از مصادیق و شواهد عینی چنین برخوردی در حوزه قفقاز است.
وی با اشاره به اهمیت قفقاز در تاریخ ایران گفت: حكومت های زندیه و قاجاریه دراین منطقه همواره دچار بحران مشروعیت بودند چرا كه خان نشین های منطقه این حكومتها را به عنوان قدرت برتر از خود، قبول نداشتند و مشكل دیگر این منطقه غلبه هویت محلی و فقدان هویت ملی در آن بود.
وی اضافه كرد: در چنین شرایطی ظهور قدرت روسیه با ویژگی های خاص و برتری اقتصادی و نظامی و طمع سران آن به خاك ایران، پادشاهان ایران را با مشكلات بیشتری مواجه كرد.
وی با بیان اینكه پشتوانه قرارداد گلستان، مواضع مشترك قدرت های غربی بود، اظهاركرد: به رغم وجود رقابت های جدی در میان روسیه، انگلیس و فرانسه، همه آنها در مقابل كشورهای اسلامی موضع مشترك داشتند.
صدقی یادآورشد: انگلیس با حمایت از روسیه در انعقاد قرارداد گلستان، امتیازی را در جنوب از روس ها گرفت.
وی گفت: مقایسه تاریخ گذشته كشور با عصر حاضر نشان می دهد كشور ما هم اكنون نیز در مقابل ابر قدرت ها قرار گرفته ولی امروز نه مانند آن زمان كه به راحتی به قرارداد گلستان تن داده شده، بلكه در موقعیتی متفاوت در مقابل تمام تهدیدها و تحریم ها مقاومت می كند.
وی اظهاركرد: اگر در آن دوران شاهان قاجار از بنیه اقتصادی و نظامی قوی برخوردار بودند، شاید عهدنامه های ننگین نیز به امضا نمی رسید، چرا كه تمدن های غربی در طول تاریخ در مقابل قدرت های اقتصادی سر تعظیم فرود آورده اند.
این استاد دانشگاه یادآورشد: قاجارها به لحاظ اقتصادی و سیاسی كاملا ضعیف بودند و هویت اسلامی و خودباوری ملی نیز در آن دوران به اندازه امروز قوی نبود، بنابراین درعصر كنونی با تقویت این دوعامل می توان از پیش آمدن شرایطی چون معاهده گلستان پیشگیری كرد.
یكی دیگر از اعضای هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تبریز گفت: از زمان انعقاد قرارداد گلستان نزدیك به 200 سال می گذرد، در آن زمان درجنگ میان ایران و روس بارها ارتش ایران روس ها را شكست داد، ولی حاكمان ایران در اثر مشكلات متمادی اعتماد به نفس خود را از دست دادند و تنها راه باقی مانده برای آنها جلب كمك های خارجی بود.
دكتر جلیل نایبیان با اشاره به دانش دیپلماتیك كم پادشاهان قاجار اظهاركرد: در آن زمان روس ها درگیر تهدیدهای ناپلئون بودند و به همین دلیل بارها سفیر خود را برای ایجاد صلح به كشور ما فرستاند، اما پادشاهان قاجار خواهان تخلیه تمام نواحی اشغال شده از سوی روسیه بودند.
وی ادامه داد: اما هنگامی كه سرگور اوزلی سفیر انگلیس وارد این ماجرا شد، دولت ایران را متقاعد به تن دادن به قرارداد گلستان كرد.
وی گفت: هنگامی كه ' سرگور اوزلی' در دربار تهران ماموریت خود را به نحو احسن انجام داده و از راه روسیه عازم انگلیس شد، در تفلیس از سوی فرمانروای روسی گرجستان مورد استقبال قرار گرفته و به دستور فرمانروا در طول مسیر راه در هر جا همانند مقام رسمی از او استقبال به عمل می آمد.
وی اظهاركرد: اوزلی در خاطراتش می نویسید' همین كه داخل اتاق شدم، امپراطور روسیه جلو آمد و با من دست داد و مرا جلوی پنجره برد و گفت من بی نهایت خوشحالم كه با كسی آشنا شدم كه یك چنین خدمات ارزنده ای در مذاكرات و انجام صلح و انعقاد گلستان به من كرده است، و اوزلی در جوابش گفت این خدمات ناچیز فقط قسمتی از وظایفی بوده كه در اثر پیروی از اوامر پادشاهی انگلیس انجام دادم'.
نایبیان گفت: با انعقاد عهدنامه گلستان در ظاهر پیروزی جنگی روس ها تامین شد، اما در واقع این انگلیسها بودند كه در ایران خیمه زدند و عهد نامه مزبور اولین مرحله از تحقق هدف اصلی انگلیس در تسلط نهایی بر ایران بود.
وی با اشاره به نقش موثر انگلیس در انعقاد این قرارداد افزود: رابطه ایران با روسیه از زمان صفویان با نوعی عدم تعادل آغاز شد و روسها از همان آغاز قصد دست اندازی به خاك ایران را داشتند.
وی یادآورشد: روابط ایران و روس قبل از پطركبیر جنبه تجاری داشت ولی پس از وی و با استناد به وصیت نامه اش و آغاز دست اندازی روسیه به آب های خلیج فارس ورق برگشت و فصل توسعه طلبی آنها آغاز شد.
نایبیان گفت: مقارن با دوران قاجاریه جهان غرب انقلاب صنعتی را پشت سر گذاشت و در پی منافع استعماری به كشورهایی مانند ایران توجه ویژه یافت.
وی افزود: نظر حاكم در كشور ما اینست كه انعقاد قرارداد گلستان در نتیجه بی كفایتی و ضعف شاهان قاجار رخ داد و این نظر تا آنجا پیش رفته كه صاحبنظران دلایل اصلی عقب ماندگی ایران را در بی كفایتی پادشاهان قاجار جستجو می كردند.
وی گفت: هرچند این امر تاحدودی صحت دارد ولی باید نقش عوامل داخلی و خارجی در انحطاط و ركود شاهان قاجار بررسی شود.
وی افزود: به نظر بنده در خصوص دوران قاجار بیش از اندازه سیاه نمایی شده كه بخش عمده آن نگاه غیرواقع بینانه شاهان پهلوی و حامیان خارجی آنها به تاریخ قاجار و حذف موارد مثبت از آن می باشد.
نایبیان تاكید كرد: جای ارزیابی موشكافانه از عصر قاجار در تاریخ ما خالی است.
عضو دیگر هیات علمی دانشگاه تبریز نیز گفت: مرحله اول جنگ های روسیه با ایران پس از 10 سال نبردهای پراكنده و فرسایشی سرانجام در 12 اكتبر 1813 میلادی در شرایطی كه تمام فكر و ذكر روس ها مقاومت در برابر حمله ناپلئون بناپارت بود و هیچ تمركزی برای جنگ با ایران نداشتند خاتمه یافت، مفاد عهدنامه گلستان در یك مقدمه و 11 فصل مطابق میل روس ها و انگلیس تنظیم و امضا شد.
دكتر محمد سلماسی زاده افزود: این جداسازی و گسستن از اساس درست نبود، زیرا كه نه فتحعلی شاه قاجار و نه تزار روسیه صلاحیت آن را نداشتند كه مردمی را كه هزاران سال با فرهنگ واحدی زیسته بودند از هم جدا سازند و اساسا چنین جدایی امكان پذیر نبود و سیر حوادث بعدی هم در دوره 100 ساله سلطنت تزاری و هم در دوران 70 ساله بلشویسم این نظریه را تایید كرد.
وی گفت: نگاهی به المان ها و نمادهای فرهنگ مشترك همین امروز هم این پیوستگی و جدایی ناپذیری را تایید می كند، باورهای یكسان، آداب و رسوم و سنن همسان و زبان مشترك بیش از هر چیز دیگر موید این فرضیه است كه پیوستگی فرهنگی در عین گسستگی سیاسی شكل گرفته است و از این رو عهدنامه گلستان را یك قرارداد تحمیلی سیاسی می دانیم هر چند برخی از مفاد آن ناظر به مسایل اقتصادی بود اما سخنی از موضعات فرهنگی به معنای اخص به میان نیامده است.
سلماسی زاده نتیجه گیری كرد: در مفاد و بندهای عهدنامه به ایجاد نفرت عمومی ازحكام قاجار و روس های متجاوز كه به اشتراك میان اهالی به نمایش در می آمد، توجه نشده بود كه در خصوص این نفرت عمومی می توان به مواردی كه جیمز بیلی فریزر در سفرنامه خود در این خصوص ذكر كرده و منفوریت روس ها و قاجارها را در نزد ایران در یك ردیف قرار داده است، اشاره كرد.
بر اساس این گزارش، تاریخ سرزمین كهن ایران فراز و فرودهای فراوانی را شاهد بوده ولی حسرت برجای مانده از این عهدنامه كه آغازگرعهدنامه های ننگین دیگر بود، هرگز از ذهن و دل ایرانیان پاك نمی شود.