تاریخ : جمعه 16 دي 1390
کد 27766

تلاطم آتئیستهای نوین در جمهوری آذربایجان

گ/سرویس آذربایجان

سال 2012 در حالی در جمهوری آذربایجان آغاز شد که نه تنها مسایلی همچون ممنوعیت حجاب دختران در مدارس این کشور حل نشده باقی مانده است، بلکه نشانه هایی از هجمه های فکری و رسانه ای علیه دین مبین اسلام و بویژه تشیع در روزهای نخستین این سال نمایان شده است.   در ماه های منتهی به سال 2012 نیز ممنوعیت های قانونی جدیدتری علیه دین مبین اسلام به تصویب مجلس جمهوری آذربایجان رسید. از جمله ، تصدی امور دینی توسط روحانیون تحصیل کرده در خارج از کشور و نیز تبلیغ  دین توسط روحانیون خارجی در جمهوری آذربایجان ممنوع شد.  سال 2012 در جمهوری آذربایجان در شرایطی آغاز شد که جریمه های مالی و حبسهای درنظر گرفته شده برای نقض کنندگان ممنوعیت های اعمال شده علیه فروش و توزیع کتب و اشیای دینی در این کشور نیز  با تصویب مجلس ملی جمهوری آذربایجان در ماه های پایانی سال 2011 به چندین برابر افزایش یافته بود.

سال جدید همچنین در شرایطی آغاز شد که  هیچ یک از رهبران و فعالان اسلامی که در سال قبل دستگیر شده بودند، آزاد نشدند و برعکس احکام شدیدی برای آنها توسط محکمه های جمهوری آذربایجان  صادر شده بود.  در روزهای آغازین سال 2012  نیز بیانیه ای شرم آور که هدایت شده بودن آن از طرف ارگانهای صاحب قدرت  در جمهوری آذربایجان مشخص بود، علیه دین مبین اسلام صادر و در مطبوعات این کشور منتشر شد. این بیانیه مدعی بود که دین اسلام به زور به مردم این سرزمین قبولانده شده است. این بیانیه که بنام 54 نویسنده و روزنامه نگاران جمهوری آذربایجان صادر شد، در اصل  توجیه کننده  همان اقداماتی بود در سال قبل دولت جمهوری آذربایجان بخصوص وزارت امنیت ملی این کشور علیه قشر دیندارمردم و دین مبین اسلام انجام داده بود. در این بیانیه عناصر ضداسلام همچون بابک خرم دین ، میرزا فتحعلی آخوندزاده و رافیق تقی تکریم شده اند و به  پیوند فکری آنها  با  تئوریسینهای ضددین و ضدخدا  همچون مارکس و انگلس و نیچه افتخار شده است. در این بیانیه درکنار تکریم دشمنان اسلام و خدا ،  علیه اسلام و آیت الله ها و علمای اسلامی ومبانی و نمادهای اسلامی همچون فتوا و حجاب فحاشی شده است.   در کنار صدور این بیانیه ضداسلام و انتشار آن در مطبوعات جمهوری آذربایجان ، انتشار مقالات متعدد دیگر  نیز  به منظور زیرسوال بردن تشیع و  نهاد مرجعیت و تقلید از مراجع شیعی نیز  در دستور کار  رسانه های باکو قرار گرفته است. در این مقالات،  نویسندگان معلوم الحال  با  " بافتن آسمان و ریسمان  به هم "  و مباحث التقاطی سعی می کنند  ریشه های اعتقادی مردم جمهوری آذربایجان را سست کنند که نمونه این آسمان و ریسمان بافی در مقاله غنیمت زاهد در سایت مدیافوروم ، سایتی که هدایت مالی و سیاسی آن رسما از طرف آمریکا می باشد، مشهود است.  برخی از نویسندگان این مقاله ها و بیانیه های ضداسلام  اساسا نمی توانند چهره واقعی و کفر و الحاد و ارتدادشان را  پنهان سازند و با توجه به اینکه در سالهای گذشته نیز به عنوان  "آتئیستهای نوین "  شناخته شده اند، با هتاکی و پرده دری سعی در تخریب گرایش اسلامی مردم جمهوری آذربایجان دارند. اما ، برخی از  نویسندگان مقاله های ضداسلامی  با درک  تمایل قلبی مردم جمهوری آذربایجان به  اسلام و تشیع  ،  منافقانه  همچون غنیمت زاهد چهره واقعی خود را  می پوشانند  و در قالب  به اصطلاح تحلیل و بررسی تاریخی و دین شناسی  و  توصیه های به اصطلاح  ملی گرایانه و مردم خواهانه  و در پوشش  تکریم استقلال و هویت جمهوری آذربایجان،  سعی در تخریب هویت اسلامی این کشور دارند. در این راستا ، طرح مباحث انحرافی در خصوص سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و مناسبات آن با کشورهای همسایه  از بهانه های مهم  تخریب کنندگان چهره اسلام در جمهوری آذربایجان می باشد. اما، کاملا آشکار است که دست و پازدنهای  دشمنان اسلام و تشیع در جمهوری آذربایجان و تشدید تلاشهای آنان برای تحریک مردم علیه اسلام و بخصوص تشیع ناشی از نگرانی آنها از موج عظیم بیداری اسلامی  الهام گرفته از انقلاب اسلامی ملت ایران در منطقه است. موج بیداری اسلامی که  خواه ناخواه  جمهوری آذربایجان را نیز  البته با  مختصات خاص این کشور در برگرفته است. حتی  به اعتقاد ناظرانی که با مسایل جمهوری آذربایجان از نزدیک آشنا هستند، موج بیداری اسلامی در این کشور  زودتر از دیگر کشورهای مسلمان و کشورهای عربی که  شاهد بیداری اسلامی جهشی در یک سال اخیر بودند، شروع شده بود. اما،  حرکت بیداری اسلامی در جمهوری آذربایجان  بسیار بطئی است و در نتیجه ، درجه اطمینان و ثمربخشی این حرکت نیز  بیشتر و عمیق تر خواهد بود.  اگرچه ، موانع و چالشهای  پیش روی حرکت بیداری اسلامی مردم جمهوری آذربایجان  به تناسب شرایط ، بسیار بیشتر و جدی تر از چالشها و موانعی است که در مقابل بیداری اسلامی سایر کشورها  رخ نمودند. اکنون در جمهوری آذربایجان ، دشمنان اسلام و بخصوص منافقان  از  اهرمها و تبلیغات بسیار پیچیده و فتنه گرانه ای بهره می گیرند؛ صاحبان قدرتی که مساجد را تخریب می کنند، در عین حال مسجد و زیارتگاه می سازند. منافقانی که ظاهرا در مدت زندانی شدنشان نمازخوان شده اند، و البته در اصل جذب وهابیت شده اند ، درپوستین دینداری  اساس مرجعیت و تقلید اسلامی را زیر سوال می برند. اینان در حالی رجوع مردم مسلمان به عالمان اسلام و مجتهدان یعنی کارشناسان اسلامی زنده و آگاه به پیشرفتهای بشری  را  زیر سوال می برند که خود در مشی ضداسلامی شان مرتجعانه از مراجع ضدخدا و ضددین قرون گذشته غرب همچون مارکس و انگلس و نیچه تقلید می کنند و عناصر ریزه خوار افکار غربی همچون میرزا فتحعلی آخوندزاده را می ستایند!؟  اینان در حالی با بهانه کردن برخی انتقادهای بی منطق سیاسی از ایران ، اساس اسلام و مرجعیت دینی و اجتهاد را  زیر سوال می برند و ایران و اسلام را  بیگانه برای جمهوری آذربایجان قلمداد می کنند که  خود  ، این سرزمین اسلامی را عرصه تاخت و تاز نظامی ، فکری و سیاسی و جاسوسی بیگانگان خطرناکی همچون صهیونیستها و آمریکای جنایتکار و روسیه اغواگر  و ارامنه  و هم پیمانان و نوکران محلی آنها    قرار داده اند.  اینان در شرایطی برای گسستن  پیوندهای  مردم مسلمان جمهوری آذربایجان با مجتهدانشان و مراجعشان تلاش می کنند که  خود ،  آگاهانه یا ناآگاهانه  به مراجع غربی نه تنها  پیوند خورده اند، بلکه مصرف کننده  ترشحات فکری غربی شده اند.

  • نوشته شده
  • در جمعه 16 دي 1390
captcha refresh