عادلی/خبرگزاری آران
مریم نظامی / كارشناس مسائل قفقاز
پس از فروپاشی شوروی و تشكیل جمهوری های مستقل؛پیش بینی های اولیه از نزدیکی دوکشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان حکایت می کرد.ولی روندهای جاری در طی بیست سال گذشته نشان از واگرایی در روابط دوکشور دارد.
این روند در یك سال اخیر و به دلیل رویكرد غیردوستانه آذربایجان تشدید شده است،به گونه ای که سفیر آذربایجان به دلیل اقدامات خصمانه کشورش بارها به وزارت خارجه کشورمان فراخوانده شده است.در آخرین تحول نیز سفیر ایران، باكو را به نشانه اعتراض به اقدامات غیردینی دولت آذربایجان ترك كرده است.
در نگاه نخست برای یك ناظر بی اطلاع این مسئله ممکن است عجیب باشد كه به رغم اشتراكات بسیار بالای تاریخی، زبانی و مهم تر از همه مذهبی میان ایران و جمهوری آذربایجان، حاكمان باكو و به ویژه افراد و جریانهای وابسته به حزب حاكم همیشگی این جمهوری طی دو دهه گذشته رفتاری حاكی از عداوت با ایران و ایرانی از خود نشان داده و هیچ گاه از بر زبان راندن سخنان تحریككننده و اقدامات خصمانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران پرهیز نداشته اند. در این نوشتار علل و عوامل تاثیر گذاربرتیرگی رابطه میان دو کشور به طور اجمالی مورد بررسی قرار می گیرد.
1 - شاید در نگاه اول تفاوت عمده در ساختار سیاسی دوکشور از مهمترین عوامل واگرایی میان آنها باشد. نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران بر ایدئولوژی مبتنی بر دین بنا نهاده شده ، در حالی که آذربایجان تلاش کرده بن مایه مشروعیت بخش خود را بر ترکیبی از جهت گیری آتاتورکی و ایدئولوژی «پان ترکیسم» قرار دهد.با توجه به جهت گیری ضد اسلامی و ضد ایرانی این تركیب ایدئولوژیك، طبعا ایران به عنوان یك مانع و رقیب تلقی می شود كه بازتاب این جهت گیری پایه ای را می توان در لحن خصمانه و احساسات ضدایرانی و ضد دینی افراد حاكم بر باكو مشاهده كرد.
2 - ناظران معتقدند شكست آذربایجان از ارمنستان در جریان جنگ قره باغ بر بیاعتباری سیاسی و افول مشروعیت اندك حاكمان این كشور تاثیری زیادی نهاد. در فضا سازی صورت گرفته از سوی نظام حاكم بر جمهوری آذربایجان، شكست در جنگ با ارمنستان به عنوان توطئه مشترك ارمنستان و روسیه تلقی می شود. در این روایت عنوان می شود كه كشورهایی چون ایران،آذربایجان را به حال خود رها كردند تا شكست بخورد. نكته جالب این است كه نخبگان باكو كوشیده اند تا از این شكست و تاثیر آن بر روحیه اتباع خود، به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود در نزدیكی به آمریكا و به ویژه اسرائیل استفاده كنند.
3 - اكثریت قاطع جامعه آذربایجان شیعه هستند و پیوندهای دیرینی با جامعه ایرانی دارند ، شواهد حاكی از آن است بهرغم سلطه هفتاد ساله دولت شوروی بر این کشور تشیع مذهبی همواره زنده و پویا در جامعه آذری زبان آن سوی ارس بوده و هست، هرچند ساختار و شبكه تاریخی روحانیت شیعی در این منطقه تضعیف شده است.
بخشی از جهت گیری خصمانه حاكمان باكو با ایران و جمهوری اسلامی در هراسی نهفته است كه از احیای هویت تاریخی و شیعی مردمان آذری دارند. اقداماتی نظیر ممنوعیت حجاب در مدارس و دانشگاهها ، تخریب مساجد تاریخی به بهانه های واهی ، تهدید علیه کسانی که در حوزه علمیه قم به تحصیل بپردازند، تعطیلی تمامی مدارس مذهبی این کشور و ممنوعیت برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا تنها بخش کوچکی از اقدامات دولت باکو در زدودن شعائر مذهب تشیع و قطع رابطه مردم این کشور با گذشته تاریخی و مذهبی خویش است. طبعا حاكمان آذربایجان ،ایران را به عنوان مانعی در راه تحقق این سیاست ضددینی می دانند و بخش مهمی از تقابل جویی ها ناشی از همین موضوع می باشد.
4 - موضوع نزدیكی روزافزون باكو به آمریكا و اسرائیل یكی از مهم ترین مولفه های موثر بر تنش موجود در روابط دو همسایه بوده است.گرچه سابقه این همكاری به سالهای نخست استقلال بازمیگردد؛ ولی طی دو سال گذشته و به موازات افزایش فشار غرب برایران در قبال پرونده هستهای روندها و دامنه این همکاری ها به نحو چشمگیری افزایش یافته است. علیاف رابطه دوکشور آذربایجان و اسرائیل را به کوه یخی شبیه می داند که تنها یک دهم آن برای سایرین قابل مشاهده است. این در حالی است که فارین پالیسی مدعی شده که آذربایجان پایگاههای خود را به منظور اقداماتی مانند تجسس و حمله به تاسیسات هسته ای ایران در اختیار اسرائیل قرار داده است . اقدام دیگر قرار داد6/1 میلیارد دلاری تسلیحاتی تلآویو – باکو در سال جاری است که در حقیقت کارت ورودی باکو به «ائتلاف ضد ایرانی» محسوب می شود که در جریان آن پیشرفته ترین تجهیزات جاسوسی اسرائیل و بخشی از سامانه موشکی این کشور به مرور زمان به باکو منتقل میشود. با توجه به مناقشه و درگیری جدی جمهوری اسلامی با غرب، طبعا این رویكرد دولت آذربایجان به عنوان یك تقابلجویی آشكار و خلاف اصل حسن همجواری تلقی می شود.
5 - رویكرد تقابل جویانه باكو با تهران در موارد دیگر نیز آشكار و هویداست.در تازه ترین اقدام خصمانه ؛اخباری درخصوص احتمال استقرار گروهک منافقین در خاك جمهوری آذربایجان مطرح شده است. برخی گزارشها از نقش بسیار فعال اسرائیل در این نقل و انتقالات حکایت میکند. این احتمال وجود دارد که اعضای این گروهک در یکی از چهار پایگاه هوایی متروکهای که اسرائیل از آذربایجان خریداری کرده است، با شرایط مشابه پایگاه اشرف اسکان داده شوند.گرچه احتمال تحقق نهایی این طرح پایین است اما همه شواهد نشان می دهد كه نخبگان باكو در صورت فراهم شدن شرایط، ابایی از این اقدام نخواهند داشت، چه اینكه در حال حاضر بخشی از نخبگان قومگرای ضدایرانی، تحت حمایت دولت آذربایجان، درحال اقدام علیه تمامیت ارضی ایران میباشند. چنین به نظر می رسدکه دولت آذربایجان بدون هیچگونه ملا حظه ای مبتنی بر قرابت جغرافیایی، پیشینه تاریخی، مذهب و فرهنگ مشترک به تمامی اصول حسن همجواری و همزیستی مسالمتآمیز بیتوجه بوده و به ویژه در سالهای اخیر در مسیر نامعلومی قدم گذاشته كه در هماهنگی كامل با سیاستهای اسرائیل و آمریکا و در تقابلجویی آشكار با جمهوری اسلامی ایران است. این تقابل جویی درحالی است كه مولفههای مختلف نشان میدهد ایران و آذربایجان دوهمسایهای هستندکه سرنوشت و منافع آنها به هم گره خورده است؛ حال آنكه پیوند با قدرتهای فرامنطقهای امری زودگذر خواهد بود و منافع پایدار ملتها در سایه روابط مستحکم با همسایگان محقق می شود./ع