در این دوران 200 ساله معاهده ذلت بار تركمنچای و قبل از آن معاهده گلستان اتفاق افتاد و 17 شهر قفقاز را از ایران جدا كردند
g/سرویس آذربایجان
خبرگزاری آران / سرویس ایران
به گزارش آران نیوز مقام معظم رهبری امروز قبل از ظهر در مراسم سالگرد حضرت امام خمینی سخنان مهمی بیان فرمودند.
متن كامل سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیست و سومین سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مرقد مطهر به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند را سپاسگزاریم كه فرصتی دیگر به ما عنایت كرد كه در كنار مرقد امام و پیشوا و رهبر و مرشد بزرگ این ملت یك بار دیگر گردهم جمع بشویم برای تجدید عهد و تجدید بیعت با این امام بزرگوار و بازخوانی سیره و درسهای امام كه درسهای انقلاب است. برای روشن كردن راه آیندهمان و تسهیل مسیرمان. این روزها مصادف است با عید مبارك ولادت امیرمومنان كه پدر امت بود.
مردم ما روز 13 رجب را روز پدر نامیدهاند. امام بزرگوار ما در حق این ملت و در حق این كشور پدری كرد. پدر امت یعنی مظهر مهربانی و رحمت و مظهر اقتدار و صلابت و شخصیت. استحكام شخصیت پدرانه در كنار محبت و مهربانی پدرانه و امام علاوه بر اینها پدر جنبش اسلامی امروز در دنیای اسلام است.
یكی از خطوط اصلی در سیره امام و منش امام كه امروز به آن میپردازیم و درباره آن قدری بحث میكنیم دمیدن روح عزت ملی در كالبد كشور است.
بحث درباره این حركت عظیم امام كه عزت ملی را در كشور ما و ملت ما زنده كرد یك بحث متكی به واقعیت جامعه است؛ یك بحث صرفا ذهنی نیست.
عزت یعنی اینكه عزت به معنای ساخت مستحكم درونی یك فرد یا یك جامعه است كه او را در مقابله با دشمن در مقابله با موانع دارای اقتدار میكند و در چالشها او را غلبه میبخشد.
یك بحث قرآنی كوتاهی را در ابتدا عرض كنم. در منطق قرآن عزت، عزت واقعی و كامل متعلق به خداوند است و متعلق به هر كسی است كه در جبهه خدایی قرار میگیرد. در مصاف بین حق و باطل بین جبهه خدا و جبهه شیطان عزت متعلق به كسانی است كه در جبهه خدایی قرار میگیرند. این منطق قرآن است.
در سوره فاطر میفرماید 'من كان یرید العزه فلله عزه جمیعا. در سوره منافقون میفرماید' ولله العزه ولرسوله و للمومنین و لكن المنافقین لا یعلمون' عزت متعلق به خداست.عزت متعلق به پیامبر و به مومنین است. اگرچه كه منافقان و كافران این را درك نمی كنند. نمی فهمند كه عزت چه داشت. مركز عزت واقعی كجاست.
در سوره نساء درباره كسانی كه خود را متصل به مراكز قدرتهای شیطانی میكنند برای اینكه حیثیتی به دست آورند قدرتی به دست آورند درباره اینها می فرماید' ایبتغون عندهم العزه فان العزه لله جمیعا'.
آیا دنبال عزتند این كسانی كه به رقبای خدا، به دشمنان خدا، به قدرت های مادی پناه می برند، عزت در نزد خداست.
در سوره مباركه شعرا یك گزارشی از مجموعه چالشهای پیامبران بزرگ را مطرح میفرماید. درباره حضرت نوح، درباره حضرت ابراهیم، درباره حضرت هود، حضرت صالح، حضرت شعیب، حضرت موسی، مفصل درباره چالشهای این پیامبران بزرگ بحث می كند و گزارش الهی و وحی را به گوش مردم می رساند. در هر مقطعی كه غلبه جبهه نبوت را بر جبهه كفر بیان میخواهد بفرماید، میفرماید ان فی ذلك لآیه و ما كان اكثرهم مومنین و ان ربك لهو العزیز الرحیم' یعنی با اینكه طرف مقابل اكثریت داشتند، قدرت در دست آنها بود پول و سلاح دست آنها بود اما جبهه توحید بر آنها پیروز شد.
در این یك آیتی است از آیات الهی و عزیز و رحیم خدای توست. بعد از اینكه این گزارش در طول سوره مباركه شعرا قران تكرار میكند، بعد در آخر سوره خطاب به پیامبر می فرماید ' و توكل علی العزیز الرحیم' كه به این خدای عزیز و رحیم كه تضمین كننده غلبه حق بر باطل است توكل كن تكیه كن؛ 'الذی یراك حین تقول و تقلبك فی الساجدین' او ناظر به حال توست؛ در حال قیام در حال سجده در حال عبادت در حال حركت و در حال تلاش حاضر و ناظر است و تو را میبیند؛ 'انه هو السمیع العلیم' این آیه قران.
پس در منطق قران عزت را باید از خداوند طلب كرد. عزت وقتی كه شامل حال یك انسان، یك فرد یا یك جامعه میشد مثل یك حصار عمل میكند مثل یك باروی مستحكم عمل می كند. نفوذ در او محاصره او و نابود كردن او برای دشمنان دشوار می شود. انسان را از نفوذ و غلبه دشمن محفوظ نگه می دارد. آن وقت هرچه این عزت را در لایه های عمیقتر وجود انسان و وجود فرد و جامعه مشاهده كنیم تاثیرات این نفوذ ناپذیری بیشتر می شود. كار به جایی می رسد كه همچنانی كه انسان از نفوذ و غلبه دشمن سیاسی و دشمن اقتصادی محفوظ می ماند از غلبه و نفوذ دشمن بزرگ و اصلی یعنی شیطان هم انسان محفوظ باقی میماند.
آن كسانی كه عزت ظاهری دارند این عزت در دل آنها و در درون آنها و لایحههای عمیق آنها نیست در مقابل شیطان بی دفاعند؛ نفوذپذیرند.
معروف است كه می گویند اسكندر مقدونی در یك راهی می گذشت، مردم به او كرنش میكردند. یك مرد پارسای مومنی در یك گوشه ای نشسته بود، كرنش و احترام نكرد و بلند نشد. اسكندر تعجب كرد، گفت چرا در مقابل من كرنش نكردی؟ گفت زیرا تو غلام غلامان منی، چرا در برابر تو كرنش كنم؟ گفت چطور؟ گفت، زیرا تو غلام شهوت و غضب خود هستی و شهوت و غضب غلامان من هستند، در اختیار من هستند و من بر آنها غالبم. انسان اینگونه می شود.
اگر عزت نفس در درون لایه های عمیق وجود انسان نفوذ كرد، آن وقت شیطان در انسان اثر نمی گذارد و هواهای نفس در انسان اثر نمی گذارد. شهوت و غضب انسان را بازیچه خود قرار نمی دهد. ما امام را اینگونه شناختیم.
امام در طول حیات چه در حوزه علم و تدریس و چه در حوزه دوران مبارزه دشوار و چه در حوزه مدیریت و حاكمیت، آن وقتی كه در راس كشور قرار گرفت و مدیریت جامعه را در قبضه گرفت، در همه اینها مصداق ' و توكل علی العزیز الرحیم' بود.
برای همین بود كه كارهای بزرگ كه همه میگفتند نشدنی است با طلوع امام این كارها شدنی شد.همه سدهایی كه گفته می شد شكستنی نیست، با حضور امام این سدها شكستنی شد.
او علاوه بر اینكه خود مظهر عزت، عزت نفس و اقتدار معنوی بود روح عزت را در ملت هم زنده كرد. این كار بزرگ امام بزرگوار بود كه من برمی گردم و درباره این موضوع توضیح خواهم داد.
ملت ما با احساس عزتی كه از درس های امام و انقلاب آموخت توانست خود را كشف كند. ملت خود را كشف كرد و توانایی های خود را كشف كرد و چنین شد كه ما در این چند دهه، بسیاری از تحقق وعده های الهی را با چشم خود دیدیم.
چیزهایی را كه در تاریخ می خواندیم، در كتاب ها می خواندیم، در مقابل چشم خودمان مشاهده كردیم. غلبه مستضعفین را برمستكبرین، بی بنیادی قصرهای به ظاهر باشكوه مستكبران و بسیاری از حوادث دیگر را در این سالها دیدیم.
خوب من حالا می خواهم بر روی این مسئله عزت ملی تكیه كنم تا به یك نقطه مورد نظر برسم. امروز روز بزرگی است، سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است.
یاد امام بزرگوارمان از همیشه زنده تر است، میراث با بركت او امروز در این كشور و در دنیای اسلام در مقابل چشم همگان است. تكیه كنیم روی برخی از ابعاد وجودی این حركت.
ما در تاریخمان، ما ایرانی ها دوران های متفاوتی را گذراندیم. عزت و ذلت داشته ایم در دوران تاریخی طولانی خودمان. اما در این دوران طولانی 200 ساله منتهی به انقلاب، ما یك دوران سخت تاریك ذلت را گذراندیم، ما ایرانی ها.
خیلی ها از تاریخ بی خبرند و خیلی ها تاریخ را سرسری نگاه می كنند. باید در تاریخ تعمق كرد و از تاریخ درس گرفت. ما در این 200 سال یك دوران تاریك ذلت را از سر گذراندیم.
نشانه های این ذلت زیاد است. ما در تمام این دوران در حوزه سیاست یك ملت منزوی بودیم در فعل و انفعالات منطقه خودمان، چه برسد به فعل و انفعالات جهان هیچ تاثیری نداشتیم.
در این دوران 200 ساله استعمار به وجود آمد. دولت های مستعمر از اقصی نقاط عالم به منطقه ما آمدند. كشورهایی را گرفتند، ملت هایی را اسیر گرفتند، منابع ثروت ملت ها را غارت كردند.
دولت و ملت ایران در این 200 سال بی خبر و غافل نگاه می كردند به حوادث شاید از حوادث حتی مطلع هم نمی شدند چه برسد به آنكه بخواهند در آن حوادث دخالت كنند و تاثیر بگذارند.
در حوزه اقتصاد، وضع ما روز به روز به طرف انحطاط بیشتر حركت می كرد. در حوزه علم و فناوری بكلی عقب مانده بودیم، هیچ دستاورد علمی كه قابل توجه و قابل عرضه باشد در مقابله با حركت عظیم علمی دنیا نداشتیم.
در سیاست داخلی خود دستخوش سیاست های بیگانگان بودیم. استعمارگرها، قدرت های مسلط دنیا، بر روی حكومت های ما اثر می گذاشتند، آنها را به این طرف یا آن طرف می كشاندند، به آنها تحمیل می كردند و از آنها كار می كشیدند و دولت های ما، پادشاهان ما و قدرت های مسلط ما هیچ عكس العمل شایسته انسانی افتخار آمیزی از خودشان نشان نمی دادند حتی در زمینه حفظ كشور، حفظ تمامیت ارضی كشور، حفظ حاكمیت دولت ها، ضعف خجالت آوری را در این دوران 200 ساله ما مشاهده كردیم و تجربه كردیم.
در این دوران 200 ساله معاهده ذلت بار تركمنچای و قبل از آن معاهده گلستان اتفاق افتاد و 17 شهر قفقاز را از ایران جدا كردند و در همین دوران 200 ساله بود كه بوشهر ما را آمدند، اشغال كردند. بدون كمترین مقاومتی از سوی دولت و دولتی ها.
در همین دوران بود كه یك دولت بیگانه آمد در قزوین اردو زد، اردوی نظامی زد و دولت مركزی تهران را تهدید كرد كه باید فلان كار را بكنید، فلان اقدام را بكنید و فلان كس را بیرون كنید والا به تهران حمله می كنیم. یعنی تا قزوین جلو آمدند، تهران را تهدید كردند، دولت مركزی در تهران به خود می لرزید. اگر شخصیت های نادری در این میان نبودند، قطعا تسلیم اولتیماتوم آن دولت بیگانه می شدند. در همین دوران بود كه دولت انگلیس آمد و حكومت پهلوی ها را در ایران بوجود آورد.
رضاخان را انتخاب كردند و از یك مركز فرودستی او را بالا كشیدند و او را به سلطنت كشور رساندند و سلطنت اورا به عنوان یك قانون درآوردند در كشور و همه امور را به دست او دادند و او هم در مشت و اختیار خودشان بود.
در همین دوران بود كه قرارداد ننگین 1299 (ه.ش) و 1919 میلادی اتفاق افتاد كه اقتصاد كشور به دست بیگانه می افتاد بر طبق این قرارداد و سیاست و اقتصاد كشور یكباره در اختیار دشمنان قرار می گرفت.
در همین دوران بود كه درهمین شهر تهران، رییس سه كشور كه متحدین جنگ بودند، آمدند در تهران بدون اینكه از دولت اجازه بگیرند بدون اینكه به دولت مركزی كمترین اعتنایی بكنند در اینجا جلسه تشكیل دادند. روزولت، چرچیل و استالین در تهران جلسه كردند نه از كسی اجازه گرفتند، نه گذرنامه ای نشان دادند به میل خودشان آمدند در اینجا جلسه تشكیل دادند.
محمدرضا كه آن روز پادشاه ایران بود مورد اعتنای آنها قرار نگرفت و آنها به دیدن او نرفتند، اورفت به دیدن آنها، وارد اتاق كه شد برایش بلند نشدند و به او اعتنا نكردند. ببینید ذلت یك دولت مركزی كه سرریز می شود بر روی مردم تا كجاها منتهی می شود.این حضیض ذلت یك حكومت و ملت است.
در این میان استثناهایی وجود داشت و یك امیركبیری مثلا سه سال بر سر كار آمد یا فتوای میرزای بزرگ شیرازی توانست قضیه تنباكو را فیصله دهد یا علما در قضیه مشروطیت دخالت كردند یا نهضت ملی شدن نفت در یك دوره ای به راه افتاد.
اما همه اینها كارهای كوتاه مدت، موقت و بعضا به كلی ناكام بود و روال كلی و حركت كلی، حركت ذلت بود كه بر این ملت بزرگ، تاریخ ساز و دارای مواریث عظیم تاریخی تحمیل شده بود تا انقلاب آمد.
انقلاب ورق را برگرداند، انقلاب كبیر اسلامی به كلی جهت را عوض كرد و ورق را برگرداند. همت امام كه رهبر این انقلاب و زمامدار و پیشوای این انقلاب بود بر این گماشته شد كه روح عزت ملی را در این مردم احیا كند و عزت آنها را به آنها برگرداند و فرهنگ 'ما می توانیم' كه امام بزرگوار این فرهنگ را به دهان مردم انداخت و در دل مردم جایگزین كرد، این همان فرهنگ قرآنی است كه ' ولا تهنوا ولا تحزنوا وأنتم الأعلون إن كنتم مؤمنین' خود ایمان به معنای علو است و وسیله مادی است اما فقط این نیست. نفس ایمان، علو آور و عزت آور است و یك ملت را رشد می دهد.
خود امام جلو افتاد، رهبری كرد و انگیزه ها و همت ها در مردم بیدار شد و استعدادها جوشیدن گرفت و عمل مردم و حضور مردم در صحنه، زمینه جلب رحمت الهی شد.
این نكته بسیار عظیمی است، رحمت الهی گسترده است اما تا انسان ظرف خود را آماده نكند، این باران رحمت، گیر او نمی آید. ملت آمد توی صحنه و خود را در وسط میدان قرار داد و این شد زمینه رحمت و هدایت الهی و هدایت و رحمت الهی شامل حال او شد و حركت بی وقفه آغاز شد. حركت به سمت عزت، حركت رو به جلو، حركت عزت آفرین البته گاهی كند و تند، اما بدون وقفه و تعطیلی.
در ادبیات انقلابی امام وقتی ملاحظه می كنید، تكیه اصلی بر روی ساخت درونی ملت است. احیای روح عزت نه با تفاخر و نه غرور و نه با به خود بستن بلكه با استحكام ساخت درونی و این یك كار مقطعی نیست. آنچه ما باید به آن توجه كنیم این است كه این یك كار مقطعی نیست بلكه یك كار مستمر و ادامه دار است. ملت باید با عوامل ركود و ایستایی مقابله كند. عواملی وجود دارد كه یك انسان پیش رو را، یك ملت پیش رو را متوقف می كند. بعضی از این عوامل در درون خود ماست، بعضی از این عوامل تمهیدات دشمن است. اگر بخواهیم دچار ركود نشویم، دچار ذلت نشویم، دچار عقب گرد نشویم ، دچار همان وضعیت دوزخی قبل از انقلاب نشویم، باید حركتمان متوقف نشود. این جاست كه با یك مفهومی به نام پیشرفت رو به رو می شویم. باید دائم پیشرفت كنیم.
این عزت ملی، این استحكام درونی این ساخت مستحكم بایستی دائم در حال جلو رفتن باشد، ما را به پیشرفت برساند. این دهه نامگذاری شده است به دهه پیشرفت و عدالت. عدالت هم در دل پیشرفت است. پیشرفت فقط پیشرفت در مظاهر مادی نیست در همه ابعاد ربوبی انسان است كه در آن آزادی هم است، عدالت هم است، در آن اعتلای اخلاقی و معنوی هم هست.
اینها همه در مفهوم پیشرفت است. البته در رو، پیشرفت مادی، پیشرفت مظاهر زندگی، پیشرفت علمی، همه اینها وجود دارد.
امام با آن حركت خود ما را در این جاده قرار داد كه باید در این جاده پیش رویم. هر گونه توقف در این جاده، ما را به عقب گرد می رساند.
ملتی كه از حقیقت عزت برخوردار شده است، در جاده پیشرفت قرار گرفته است، اگر این نعمت را كفران كند، آن وقت مصداق این آیه شریفه می شود كه 'ألم تر الی الذین بدلوا نعمة الله كفرا و أحلوا قومهم دار البوار جهنم یصلونها و بئس القرار' دنیا دوباره دوزخ خواهد شد، زندگی دوباره تلخ خواهد شد. دوباره همان سختی و سیاهی دوران ذلت بر سر ملت ها، اگر ایستادگی نكنند و پیش نروند سایه افكن خواهد شد.
ما امروز در مساله عزت ملی و پیشرفت ناشی از آن با یك الگوی زنده مواجه هستیم. عرض كردم بحث ما یك بحث ذهنی محض نیست، یك الگوی زنده در مقابل ماست و آن خود این ملت و این جامعه است. یك مدل تجربه شده و امتحان داده. ملت ایران با این مدل، با این الگو وارد میدان شده است.
من نمونه هایی از پیشرفت ملت ایران را عرض می كنم. هر كدام از اینها یك شرح مفصل و مصداق های متعدد دارد. هفت الی هشت مورد را عرض می كنم.
یك نمونه از پیشرفت ملت ایران غلبه بر همه چالش های سیاسی و نظامی و امنیتی و اقتصادی در طول این 33 سال است كه هدف آنها موجودیت نظام را از بین بردن بود. موجودیت نظام را آماج قرار داده بودند. ملت بر همه این چالش ها پیروز شد.
در این میدان یك روز كه دنیا دست شرق و غرب بود، ملت ایران بر شرق و غرب پیروز شد. امروز كه به حسب ظاهر، دنیا در دست غرب گمراه است ملت ایران توانسته است بر این غرب گمراه پیروز شود.
نمونه دیگر از پیشرفت ملت ایران این است كه ما ملت ایران، امروز از لحاظ قدرت سیاسی، از لحاظ قدرت تاثیر گذاری بر تحولات دنیا و حضور در فعل و انفعالات منطقه خودمان، بلكه دیگر مناطق جهان، امروز از اول انقلاب به مراتب قوی تر هستیم.
نمونه هایی دارد، شواهدی دارد و این را دشمنان ما می گویند. یكی از روسای رژیم جعلی صهیونیستی كه دشمن شماره یك ملت ایران و انقلاب ایران است اعتراف می كند، می گوید امروز یك نیروی قدرتمندی وجود دارد كه در خلاف جهت هدف های ما پیش می رود و ایران رهبری این قدرت را به دست گرفته است.
این سیاستمدار درمانده و حیرت زده اعتراف می كند می گوید امروز پشت مرزهای ما خمینی خیمه زده است، یك سیاستمدار كهنه كار آمریكایی هم، این ها همه مال حرف های یكی دو ماه و دو سه ماه اخیر است. سیاستمدار كهنه كار شناخته شده ای كه ما كاملا آشنا هستیم با وضع او در یك جلسه ای مقایسه می كند آمریكای 2001 میلادی را با آمریكای 2011 ، یعنی طول این 10 سال. می گوید كدام دیوانه ای وضعیت آمریكای ابرقدرت اول هزاره را به شرایط رقت بار آمریكا در سال 2011 ، سال گذشته میلادی، تبدیل كرده است. بعد می گوید این تحولاتی كه اتفاق افتاده است كه به این وضع منتهی شده است، دامن زننده به این تغییر، ایران است.
معنای این جملات این است كه امروز ملت ایران توانسته است با حضور خود، با استقامت خود، با عزت خود، با صلابت خود بر روی حوادث مهم جهان و حوادث مهم منطقه این تاثیرات ژرف را باقی بگذارد، این هم یك شاخص از شاخص های پیشرفت كه عرض كردم عینی و جلوی چشم ماست.
یك شاخص دیگر حجم خدمات عمرانی و آبادانی در این كشور پهناور است كه در همه گوشه و كنارهای این كشور، امروز شما می توانید خدمات عمرانی را، خدمات آبادانی را، سازندگی را به معنای وسیع كلمه مشاهده كنید كه سال به سال هم افزایش پیدا می كند، این از جمله شاخص های مهم پیشرفت یك ملت است.
ازجمله شاخص های پیشرفت این است كه پیچیده ترین طرح ها، پیچیده ترین دستگاه های صنعتی، سازه های مهندسی، كارخانه های فولاد، نیروگاه ها و كارهای بزرگ كه در این كشور انجام می گیرد، تماما به دست متخصصان ایرانی و جوانان ساخته شده انقلاب است.
ما امروز در بسیاری از كارهای مهمی كه در این كشور انجام می گیرد، هیچ احتیاجی به حضور متخصصان خارجی نداریم، این كشوری كه یك آسفالت می خواستند بكنند، یك پل توی خیابان می خواستند بزنند، باید از بیرون می آوردند امروز كارهای بزرگ، سازه های عظیم مهندسی، كارهای پیچیده انجام می دهد. انجام دهنده همین جوانان هایی هستند كه در محیط انقلاب پرورش پیدا كردند، بارو شدند، بالنده شدند و بارها را بردوش گرفتند.
یك شاخص دیگر شتاب علمی كشوراست كه بارها اعلام شده تكرار شده، شتاب علمی كشور، تولیدات نمایه شده، رتبه علمی كشور در سال 2011 میلادی كه این ها همه اش افتخار آفرین است و این هم قضاوت ما نیست، قضاوت مراكز علمی رسمی دنیاست، كه آن ها دارند می گویند، رشد علمی كشور را می گویند 11 برابر رشد متوسط دنیاست و سال 2011 نسبت به سال قبل 20 درصد هم افزایش پیدا كرده است، این را آن ها می گویند.
رتبه علمی را در بعضی از حوزه ها مثل حوزه هسته ای، حوزه نانو، حوزه سلول های بنیادی، حوزه هوا فضا، حوزه زیست فناوری، وضع ما درخشان است. كارهایی كه دارد انجام می گیرد، كارهای درخشانی است كه در دنیا به شكل معدودی وجود دارد در بین این همه كشور دنیا كشورهای به اصطلاح پیشرفته و غیرپیشرفته، بعضی از این كارها فقط در 5 كشور و یا 10 كشور و در 15 كشور بیشتر وجود ندارد. به ما هم كه هیچ كمك علمی نكردند، در مراكز علمی پیشرفته دنیا به روی دانشجویان ما بسته است، این ها از دورن جوشیده است و البته همین جا عرض كنم در حاشیه كه این تحریم هایی كه انجام گرفت، بزرگترین كمك را به ما در این زمینه كرد.
یكی از مظاهرو نمونه ها و شاخص های پیشرفت، مظاهر مردمسالاری اسلامی است كه این ها را باید توجه كرد، بسیار مهم است.
ببینید ما انتخاب های شورانگیزی كه در این كشور داشتیم، انتخابات ریاست جمهوری در دوره های مختلف از همه پرشورتر در دوره دهم در دو سال گذشته، انتخاب های مجلس. ما 9 دوره قانونگذاری در كشور داشتیم كه همه این 9 دوره در روز هفتم خرداد، بدون یك روز تاخیر اتفاق افتاده است و افتتاح شده است. این چیز كوچكی است؟ در طول 33 سال 9 دوره انتخابات، 9 مجلس شورای اسلامی تشكیل شده است، بدون یك روز تاخیر. هیچ حادثه ای، حادثه سیاسی، حادثه امنیتی، حادثه اقتصادی، تهدیدهای دشمن نتوانسته است، انتخابات را یك روز عقب بیاندازد. هفتم خرداد در همه دوره ها روز تشكیل مجلس جدید است.
مورد دیگر انگیزه ها و شعارهای انقلابی مردم است، شما نگاه كنید جشن های یادبود انقلاب های دنیا چه جوری در كشورها انجام می گیرد، یك مراسم رسمی درست می كنند، یك عده ای از رجال یك جایی جمع می شوند، احیانا یك نیروهای مسلحی هم رژه می روند.
در ایران سالروز پیروزی انقلاب یعنی 22 بهمن، به وسیله میلیون ها مردم در سرتاسر كشور با شوق و ذوق فراوان انجام می گیرد. هر سال هم از سال قبل شورانگیزترو مهمتر و بزرگتر. این نشان دهنده زنده بودن این ملت و پیشرفت این ملت در اهداف انقلابی است.
در تهذیب و تطهیر روحیه هم همینجور ، بعضی ها نگاه می كنند به یك مظاهری می بیننند یك چند تا جوان، یك چندتا زن یا مرد یك عمل خلافی انجام دادند فورا یك قضاوت كلی روی آن می می گذارند، این غلط است. توجه مردم به معنویات است. شما همین روزها بروید در این دانشگاه ها مساجد دانشگاه ها ببینید چه خبر است در این روزهای اعتكاف؟ روزهای اعتكاف از فردا جوانان های ما می روند در مساجد اعتكاف می كنند یكی از شلوغ ترین، گرم ترین، پرشورترین مراكز اعتكاف، مساجد دانشگاه های ماست، غیر از مساجد عمومی و مساجد بزرگ كه همه در آن شركت می كنند. این نشان دهنده یك حركت به سمت معنویت است، اینجاست، اینهاست كه ما میتوانیم تشخیص بدهیم، قضاوت كنیم، حكم كنیم به اینكه كشور ما، ملت ما در حال پیشرفت است.
در همه ابعاد، كشور دارد پیشرفت می كند و همه در زیر پرچم اسلام و در سایه دعوت الهی این مرد بزرگ، این انسان والا، این جانشین به حق پیامبران و اولیای الهی، راه را این مرد بزرگ باز كرد در مقابل ملت ما.
محافل سیاسی و رسانه ای دنیا از خطر ایران هسته ای دم می زنند كه ایران هسته ای خطر دارد. من می گویم، این ها دروغ می گویند، این ها فریبگری می كنند آنچه آنها از آن می ترسند و باید هم بترسد، ایران هسته ای نیست، ایران اسلامی است.
ایران اسلامی است كه در اركان قدرت استكباری زلزله انداخته است، ملت ایران اثبات كردند كه بدون تكیه به آمریكا ، بدون تكیه به قدرت های مدعی، بلكه با دشمنی های آمریكا و قدرت های مدعی دنیا، یك ملت می تواند به پیشرفت واقعی دست پیدا كند این درس است، آن ها از این درس می ترسند آن ها می خواهند به ملت ها بباورانند به زبد گان و نخبگان سیاسی بباورانند كه بدون كمك آمریكا و بیرون از حوزه نفوذ آمریكا نمی شود پیشرفت كرد، ملت ایران اثبات كرده است كه می تواند بدون آمریكا بلكه با دشمنی آمریكا می تواند به پیشرفت دست پیدا كند این درس بزرگ است، آن ها از این می ترسند.
عزیزان من، جوانان عزیز، مردم مومن حرف من این است كه بله ما ركورد زدیم ، ما پیشرفت كردیم اما اگر دلمان را با آنچه تا كنون بدست آوردیم خوش كنیم شكست خواهیم خورد، اگر توقف كنیم به عقب پرتاب خواهیم شد، اگر دچار غرور بشویم، دچار عجب و خودشگفتی بشویم به زمین خواهیم خورد.
اگر ما مسوولان به خصوص این دیگر مربوط به ما مسوولان است اگر ما مسوولان كشور دچار خود محوری بشویم، دچار تكبر بشویم ،دچار خودشگفتی بشویم تودهنی خواهیم خورد، دنیا اینجور است، سنت الهی این است، در پی كسب محبوبیت نباشیم، دنبال تمتعات دنیوی نباشیم، دنبال پرداختن به اشرافی گری و تجملات نباشیم، ما مسوولین خودمان را حفظ كنیم همچنانی كه این مرد بزرگ خود را حفظ كرد، اگر ما اینجا دچار اشتباه بشویم به مصداق همان آیه شریفه خواهیم شد كه 'وأحلوا قومهم دار البوار جهنم یصلونها وبئس القرار' توقف ممنوع است. در راه پیشرفت توقف ممنوع است ،خودشگفتی ممنوع است، غفلت ممنوع است،اشرافی گری ممنوع است، لذت جویی ممنوع است. به فكر جمع كردن ذخایر دنیا افتادن برای مسوولین ممنوع است با این ممنوعیت هاست كه می توانیم به قله برسیم.
ما داریم در دامنه حركت می كنیم ما هنوز به قله نرسیدیم، فاصله داریم ،آن روزی كه ملت ایران به قله برسد دشمنی ها تمام خواهد شد، آن روزی كه ملت ایران به قله برسد، معارضه های خباثت آلود به پایان خواهد رسید ما تا آنروز فاصله داریم حركت را باید بی وقفه ادامه دهیم.
من خطابم به جوان ها، به مسوولین، به دانشجویان، به علمای بزرگوار، به كسانی كه توانایی سخن گفتن با مردم را دارند، به كسانی كه تاثیرگذاری بر روی اذهان مردم دارند؛ عرض می كنم ما بایستی این حركت به سمت پیشرفت را بی وقفه ادامه بدهیم، هم در زمینه سیاست هم در زمینه علم و فناوری، به خصوص در زمینه اخلاق و معنویت خودمان را تهذیب كنیم، خودمان را اصلاح كنیم، عیوب خومان را بشناسیم، درصدد رفع آن عیوب بربیاییم، اگر این كار را بكنیم این موانعی كه بر سرراه ما دشمنان ما ایجاد می كنند اثر نخواهد گذاشت، تحریم اثری ندارد، تحریم نمی تواند ملت ایران را از حركت به جلو باز بدارد، تنها اثری كه این تحریم های یكجانبه و چندجانبه بر روی ملت ایران می گذارد این است كه نفرت و دشمنی از غرب در دل مردم ما عمیق تر می شود.
خب؛ صحبت از عزت ملی است، این جنبش ها و انقلاب های منطقه را كه نگاه كنید، همه مرتبط با عزت ملی است، این انقلاب ها از یمن و بحرین بگیرید تا مصر و لیبی و تونس و تا كشورهایی كه هنوز آتش زیر خاكستر است و یك روزی شعله ور خواهد شد، همه این ها انگیزه شان بازگشت به عزت ملی، عدالت اجتماعی و آزادی و همه در سایه اسلام است، اینكه می گوییم بیداری اسلامی،این حرف پایه دار است، ریشه دار است.
ملت های مسلمان عدالت را می خواهند، آزادی را می خواهند، مردم سالاری را می خواهند، اعتنای به هویت انسان ها را می خواهند و این ها را در اسلام می بینند نه در مكاتب دیگر، چون مكاتب دیگر امتحان داده و شكست خورده اند، بدون مبنای فكری هم كه نمی شود به این اهداف بلند دست پیدا كرد، آن مبنای فكری بر حسب ایمان واعتقاد ملت های منطقه عبارت است از اسلام، بیداری اسلامی است، ماهیت جنبش ها این است. غربی ها و حكومت های وابسته به غرب در این منطقه می خواهند صورت مسئله را عوض كنند، می خواهند جور دیگری القا كنند به افكار عمومی، فایده ای ندارد، شخصیت های موثر باید مراقب باشند دور نخورند، ملت ها باید مراقب باشند دور نخورند، كار بزرگی انجام دادند، فضای سیاسی و اجتماعی منطقه به طور اساسی تغییر كرده و این مال همین حالا است، باش تا صبح دولتش بدمد كه این هنوز از نتایج سحر است.
در همین قدم اول فضای سیاسی منطقه تغییر پیدا كرده، نمونه اش این است كه مثلا در مصر وقتی كه پیام مردم به نقطه جوش رسید و به اوج رسید بسیاری از غربی ها و بسیاری از حكومت های مستبد منطقه سعی می كردند از مبارك حمایت كنند و او را نجات بدهند و مردم را سركوب كنند سعی شان این بود، حالا كه مردم غلبه پیدا كردند و پیروز شدند همان قدرت ها، دیكتاتورترینشان، مستبدترینشان، ذلیل ترینشان در مقابل غربی ها دم از حقوق مردم می زنند، دم از مردم سالاری می زنند. این معنایش این است كه مردم سالاری امروز آنچنان به سكه رایجی دراین منطقه تبدیل شده كه حتی آن كسانی كه حاضر نبودند اسم مردم و حقوق مردم به گوش كسی برسد، امروز مجبورند چاره ای ندارند برای جلب افكار عمومی دم از مردم سالاری بزنند دم از حقوق مردم بزنند.
قضیه این انقلاب ها خیلی مهم است؛ من بر روی مصر تكیه بكنم ، مصر كشور بزرگی است، مصر ملت كهنی است مصر یك منطقه اساسی در دنیای اسلام بوده ، منتها حاكمان فاسد و مزدور و پست و ذلیل ملت مصر را تذلیل كردند، مصر را تبدیل كردند ، این عبارت یكی از روسای صهیونیست است، او گفته بود كه مصر گنج استراتژیك رژیم صهیونیستی است، كشور مصر را ملت مصر را تبدیل كرده بودند به گنجی برای رژیم صهیونیستی، رژیم جعلی غاصب، از این خفت بالاتر ، حالا این گنج ساقط شده ، این گنج از دسترس غاصبان كشور فلسطین خارج شده است.
30 سال رژیم مبارك امنیت اسرائیل را تضمین كرد، حتی حاضر شدند یك و نیم میلیون مردم غزه را در یك زندان بزرگ نگه بدارند، این ها را تاریخ فراموش نمی كند.
یك میلیون و نیم انسان در غزه زیر بمباران صهیونیستهای خبیث، از آن طرف هم راه عبور و مرور هرگونه امكان حیاتی به غزه به وسیله رژیم حسنی مبارك بسته. در ایام جنگ 22 روزه، یك مبارزه فلسطینی در یك مصاحبهای گفت كه امروز _آن روزی كه او میگفت_ امروز 19 روز از جنگ میگذرد ما در این مدت نتوانستیم 19 كیلو گندم و آرد از مصر وارد كنیم.
غذای مردم، دارو و امكانات در رفح بسته بود. راه را بسته بودند برای اینكه به نفع رژیم صهیونیستی یك و نیم میلیون انسان را در زندان نگه دارند با گرسنگی با فشار. حالا این سقوط كرده.
رژیم صهیونیستی احساس لختی میكند. دست پاچه و حیرت زدهاند. این داد و بیدادهایی كه میبینید از قول سران صهیونیست نقل میشود دم از كار نظامی و حمله نظامی، حاكی از دست خالی و از وحشت و از حیرانی آنهاست؛ میدانند كه در این شرایط از همیشه آسیبپذیرترند.
هرگونه قدم كجی بردارند، هرگونه حركت ناشایستی انجام دهند مثل صاعقهای بر سر خودشون فرود خواهد آمد.
غربیها و آمریكاییها هم كه همیشه پشتیبانهای بی قید و شرط رژیم غاصب بودند امروز از همیشه گرفتارترند. امروز غرب با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته است. مشكلات مالی مشكلات پولی و اقتصادی و مشكلات اجتماعی؛ در مواجه با مردم خودشان درماندهاند.
چندین حكومت طرفدار آمریكا در اروپا ساقط شدند. مردم اگر میدان پیدا كنند هرگونه نشانه استكبار آمریكایی را كه در اروپا مشهود است با حضور و قدرت خودشان خواهند زدود. امروز وضعشان این است. خود آمریكا هم بدتر از همه.
ملتها از آمریكا متنفرند؛ آمریكا دچار بحران است؛ البته میخواهند این بحران را منتقل كنند به آسیا، آفریقا و خاورمیانه تا بپوشانند ضعف خودشان را با حادثه آفرینی در كشورهای دیگر و مناطق دیگر. دنبال این هستند.
از جمله كارهایی كه میخواهند بكنند، این است كه در همین منطقه این انقلابهای عظیم مردمی را به ضد خودشان تبدیل كنند؛ مردم را سرگرم كنند. اختلافات قومی، مذهبی و طایفهایی. ما باید هوشیار باشیم؛ ما باید هوشیار باشیم.
امروز آمریكاییها دارند از تجربه انگلیسیها استفاده میكنند در ایجاد اختلاف مذهبی بین شیعه و سنی. این جز تخصصهای انگلیسیهاست. انگلیسیها متخصص دشمنی انداختن بین گروهها هستند از جمله میان شیعه و سنی در دنیای اسلام. ازچندصد سال قبل آنها این كاره بودند. امریكاییها دارند از تجربه آنها استفاده میكنند.
مساله فلسطین پیش میآید، مساله مصر پیش میآید به مجرد اینكه در مقابل حركت مردم قرار میگیرند به نحوی با طرفندی و خدعهای فورا مساله مذهبی را مطرح میكنند، باید بیدار باشیم. همه باید بیدار باشند؛ سنی بیدار باشد، شیعه بیدار باشد، عالم مذهبی بیدار باشد، نخبه دانشگاهی بیدار باشد و آحاد مردم بیدار باشند و بفهمند چكار میكنند. بفهمند توطئه و نقشه دشمن را و كمك نكنند به نقشه دشمن؛ این كاری است كه آنها امروز دارند انجام میدهند.
البته كارهای غربیها از جمله آمریكاییهای دیوانه وار است و حركتهای دیوانهوار میكنند. مساله هستهای را بزرگ میكنند برای اینكه مسایل خودشان را از نظرها بپوشانند. مساله هستهای ایران را در صدر مسایل خود و دنیا قرار میدهند درحالی كه حقیقت قضیه این جور نیست. به دروغ اسم سلاح هستهای میآورند؛ به دروغ مسایل رو در تبلیغات برجسته و درشت میكنند؛ هدفشان این است كه ذهنها را و افكار عمومی را از حوادثی كه در خود آمریكا و اروپا دارد میگذرد، منصرف كنند البته موفق هم نخواهند شد.
نگاه ما به منطقه امیدوارانه است. كشور مصر امروز مشغول به مسایل داخلی خودش است كه طبعا طبیعت انقلابها است. یك حوادثی پیش میآید، ناچارا این حوادث را حل و فصل كنند. ملت سرگرم آنهاست و یك خلاء را به وجود آورده و فرصتی برای برخی از كشورها ایجاد كرده كه وارد مسایل منطقه شوند و دخالتهای غربپسند و آمریكاپسند بكنند. به نیابت از آمریكا پول خرج كنند؛ به نیابت از آمریكا حركت كنند و سفر كنند و اینجا و آنجا بروند ولی انشاءالله كشورهای انقلاب كرده، به خصوص كشور بزرگ مصر به آرامش و ثبات باز خواهد گشت، برمشكلات و ترفندها فایق خواهد شد.
رژیم دیكتاتور برچیده شد و دنبالههای آن هم برچیده خواهد شد و ملتها خواهند توانست نقش خود را ایفا كنند.
البته اینجا لازم است قطعا با صراحت بگویم كه در این حوادث منطقه، مردم بحرین در مظلومیت مضاعف به سر میبرند. حقیقتا مظلوم هستند. به وسیله رژیم مستبد ودیكتاتوری بیجهت و بدون دلیل سركوب میشوند و اعتراض آنها با خشنترین وضعیت پاسخ داده میشود، در حالی كه آنها چه میخواهند؟ آنها اولین و ابتداییترین نیازهای انسانی یك كشور مردمسالار را طلب میكنند. چیز زیادی نمیخواند.
آنجا مساله شیعه و سنی را مطرح میكنند كه اینها شیعهاند. بحث شیعه و سنی نیست. تصادفا این ملت یك اكثریت 70 درصدی شیعه دارد. اگر 70 درصدشان مذهب دیگری داشتند و حاكمان مذهب دیگری داشتند باز هم قضیه همین بود و فرقی نمیكرد. ملتی است با یك مذهب تشیع و پیروی اهل بیت (ع) كه با یك حكومت مستبدی روبه رو است. مساله این نیست كه این حكومتی مذهبی دارد و اینها مذهیی دارند.
ملت ایران با حكومتی درافتاد، رژیم شاه كه به ظاهر شیعه و مسلمان هم بود و به حرم امام رضا هم میرفت. بحث شیعه و سنی نیست. مساله را میبرند به اختلافات مربوط به مذهب در اینكه حق مردم را كتمان كنند ولی انشاءالله همه مجاهدتها به نتیجه خواهد رسید.
باید مراقب باشیم آتشهای قومی، طایفهای و فرقهای دامن زده نشوند، این خواسته ماست و این نصیحت ماست به همه اطراف قضایا و امیدوارم كه انشاءالله خداوند متعال كمك كند و یقینا كمك خواهد كرد.
بدون تردید آینده برای ملتهای مسلمان و برای اسلام و مسلمین و برای ملت ایران از گذشته بهتر است.