یكی از حوزههایی كه همواره در سیاست خارجی جمهوری آذربایجان نسبت به آن توجه و حساسیت خاصی وجود داشته است، حوزه خزر است
گ/سرویس آذربایجان
با توجه به تحركات چند سال اخیر آذریها نسبت به افزایش نظامیگری در خزر و همچنین برقراری ارتباط گسترده با نیروهای فرامنطقهای و حتی بعضاً دعوت از آنها برای حضور نظامی در منطقه، حساسیتهای زیادی نسبت به روابط خارجی باكو ایجاد شده است. با نزدیکی آذربایجان به امریکا و اسرائیل و دامنه همکاریهای نظامی باکو با آنها این حساسیتها افزایش یافته است. به نحوی كه ایران به عنوان یكی از مهمترین همسایههای آذربایجان، همواره با دیده تردید به همکارهای نظامی باكو با واشنگتن و تلآویو نگریسته است و این امر را یک تهدید جدی در منطقه خزر جهت نظامی کردن این دریا تلقی كرده است.
نگاه آذربایجان به خزر عمدتاً مبتنی بر بهرهبرداری از منابع انرژی و به دست آوردن درآمد كلان از این طریق میشود. به خصوص كه چاهها و حوزههای نفتی شناخته شده و قابل بهرهبرداری جمهوری آذربایجان نظیر گونشلی، چراغ، آذری و کپز، همگی در سواحل این کشور در دریای خزر قرار دارند. از این رو با توجه به نیازهای مالی آذربایجان، این كشور بدون اینکه رژیم معینی برای خزر وجود داشته باشد، با كمك شركتهای خارجی دست به اکتشاف و بهرهبرداری نفتی زده که البته این عمل همواره با مخالفت کشورهای همسایه مواجه شده است. زیرا آذربایجان برای بهرهبرداری از منافع نفتی دریای خزر براساس قوانین بینالمللی دریاها عمل كرده كه فقط برای دریاهای آزاد قابل اجرا است. مطابق با این روش كه دریا را براساس طول ساحل كشورهای حاشیه تقسیم میكند، طول مرزهای آذربایجان افزایش مییابد و در نتیجه سود فراوانی نصیب باكو میشود. مهمترین ابزار و استدلال جمهوری آذربایجان در مباحثات مربوط به رژیم حقوقی دریای خزر، رویه جاری در دوران اتحاد جماهیر شوروی است.
در این راستا آذربایجان با افزایش سطح تماسها و رایزنیها با عقد قراردادهای دو و سه جانبه با روسیه و قزاقستان سعی كرده سهم خود را از خزر مشخص كند. بر این اساس باكو اعتقاد دارد كه عقد قراردادهای مشابه با تهران و عشقآباد میتواند رژیم حقوقی دریای خزر را كاملاً مشخص سازد. به همین سبب نیز آذربایجان در سند امنیت ملی خود، ضمن پافشاری بر تداوم بهرهبرداری از منابع انرژی خزر، مهمترین فعالیتهای كلیدی باكو در جهت تضمین امنیت ملی جمهوری آذربایجان در ارتباط با انرژی را به شرح زیر تعیین كرده است:
۱. توسعه و استخراج منابع موجود و قابل پیشبینی نفت و گاز در بخش آذری دریای خزر؛
۲. ساخت و استقرار سكوهای نفتی و گازی مدرن؛
۳. تضمین امنیت امكانات تعیینكننده منافع اقتصادی و ژئواستراتژیكی كشورهای ساحلی خزر و همچنین كنترل و كاهش خطرات رو به رشد در منطقه؛
۴. شناسایی و ارزیابی تهدیدات خطوط و پایانههای اصلی نفت و گاز و پیشگیری از وقوع حوادث احتمالی.
به هر حال آذربایجان در چارچوب توافقنامههای دوجانبه و سپس با امضای توافقنامهای سهجانبه، راه خود را برای استفاده از منابع زیر بستر در مناطق شمالی و مركزی هموار كرده است. به همین سبب نیز اقدامات آذربایجان در زمینه كشف و استخراج انرژی از دریای خزر، باعث به وجود آمدن تنشهای زیادی شده است. به نحوی كه حتی یكبار در ماه جولای ۲۰۰۱، میان ایران و آذربایجان برای اولین بار در دریای خزر و در ۱۵۰كیلومتری جنوب شرقی باكو درگیری نظامی روی داد. ماجرا بدین شرح بود كه در سال ۱۹۹۴، وقتی آذربایجان یك قرارداد اكتشاف نفت را تحت عنوان «قرارداد قرن» با یك كنسرسیوم بینالمللی امضا كرد، در ابتدا برای ایران یك سهم ۵درصدی مشاركت در این كنسرسیوم در نظر گرفته بود که در آوریل ۹۵تحت فشار امریكا، سهم ایران را از كنسرسیوم حذف كرد. از آن زمان به بعد با وجود شركت ایران در یك پروژه حفاری نفتی آذربایجان، اختلافات ایران و آذربایجان تشدید شد. در جولای ۲۰۰۳، یك كشتی جنگی ایرانی از ادامه حركت یك شناور كه در حال عملیات اكتشاف نفت بود، جلوگیری كرد. البته پیش از وقوع هر نوع برخورد نظامی، تهران به شناور شركت «بریتیش پترولیوم» هشدار داد و یك هواپیمای جنگی هم بر فراز آن به پرواز درآمد. اگرچه باكو به شدت این عمل را تقبیح كرد و آن را تجاوز به حریم دریایی و هوایی خود دانست، با این حال درگیری جدیدی میان دو كشور روی نداد. به طور كلی آذربایجان از جهات مختلف، دیدگاههای متعارضی نسبت به سایر كشورهای ساحلی خزر دارد. این دیدگاههای متضاد هم در نحوه تعیین رژیم حقوقی خزر و هم درخصوص چگونگی بهرهبرداری از منابع طبیعی و نظام امنیتی منطقه كاملاً مشهود است.
به عنوان نمونه در شرایطی كه اغلب کشورهای ساحلی خزر در این خصوص که بیگانگان نباید در این دریا حضور داشته باشند، اشتراک نظر دارند، جمهوری آذربایجان عموماً به مخالفت با چنین امری پرداخته و حتی در برخی مواقع نیز خواهان حضور كشورهای فرامنطقهای در خزر شده است. به نظر میرسد در شرایط کنونی، باز شدن پای نیروهای فرامنطقهای بهویژه ایالات متحده امریکا به دریای خزر میتواند برگ برندهای برای آذربایجان باشد. به خصوص كه از یكسو امریكاییها به حمایت از مواضع آذربایجان در مورد رژیم حقوقی دریای خزر پرداختهاند و از سوی دیگر باكو در بین پنج کشور حوزه دریای خزر، بیشترین و عمدهترین همکاری نظامی را با کشورهای خارج از منطقه از جمله امریکا و رژیم صهیونیستی دارد.