تاریخ : يکشنبه 26 شهريور 1391
کد 32744

به مناسبت 27 شهریور ماه،روز بزرگداشت استاد شهریار

استاد شهریار در افکار و اشعار متعدد؛خودشان را دارای روح و خون ایرانی می دانند ونسبت به اشاعه سخنان تفرقه انگیز که بوی تهدید و تجزیه از آنها به مشام می‌آید،به همه مردم هشدار می دهد
م/خبرگزاری آران

نویسنده:مصیب پور اقدم

خبرگزاری آران/سرویس آذربایجان

آذربایجان همواره مدافع هویت اسلام و اصالت ایرانی بوده است و بزرگان و فرزانگان آن پرچمدار این جبهه بوده‌اند. استاد شهریار در شعر و ادب معاصر از جمله این فرزانگان است که با شعر و ادب به مصاف نبرد با بیگانگان و بیگانه‌گرایان آمد.27 شهریور ماه مصادف با سالروز وفات این شاعر عارف به عنوان روز شعر و ادب فارسی و روز بزرگداشت این شاعر جلیل القدر نامگذاری شده است.از آنجا که شهریار علاوه بر مهارت و چیره دستی در غزل سرایی و به طور کلی شعر فارسی،اشعار زیبا و دلنشینی نیز به زبان ترکی آذربایجانینیزدارد ، همین امر موجب گردیده است تا برخی محافل  ضد ایرانی جمهوری آذربایجان طی سال های اخیر به طور مداوم از شهریار به عنوان شاعری آذری استفاده تبلیغاتی می کند که به همین منظور  برگزاری کنگره ها و مراسم های متعدد و مجلل، استفاده از اشعار آذری شهریار و حتی تحریف اشعار فوق و نیز نامگذاری خیابان ها و میادین در شهرهای جمهوری آذربایجان نه از منظر تعظیم یک شاعر جهانی – که در این صورت حرکتی ارزشمند بود – بلکه در راستای  القای تفکر تجزیه طلبانه جمهوری آذربایجان صورت گرفته است .نمونه ای از این تفکرات غیر واقع  را که قصد دارند به استاد شهریار نسبت دهند در کتاب آتا یوردو به چاپ رسیده رسانده اند تا ذهن کودکان این منطقه را از ابتدا با تاریخ مجعول و ساختگی سیاسی خود انباشته کنند.در این بین دست اندازی های زیادی نیز به اشعار استاد شهریار نموده و منش زندگی و اشعار ایشان را به نفع خودشان مصادره کرده اند.در بخشی از کتاب آتا یوردو آمده است:"استاد شهریار با روح لطیف خود جدایی بخش (ج ن وب ی) و (ش م ا ل ی) آذربایجان را به تصویر کشیده و رود ارس را به قطرات اشک مردم این منطقه تشبیه کرده است که همیشه از این جدایی خون می گرید".[1] یا در بخش دیگری می نویسند:"استاد زمانی که در تهران سکونت داشت،وقتی می بیند تهران و ایران با ثروت آذربایجان اداره می شود و خود این منطقه به خرابه تبدیل شده است تصمیم می گیرد تا به زادگاه خود بازگردد."[2]می بینیم که در این موارد به وضوح سعی شده است تا استاد را فردی قوم گرا و تجزیه طلب معرفی کنند.

اما آنچه در این بین از اشعار استاد شهریار بر می آید بیانگر واقعیت دیگری است.ایشان همیشه در افکار و اشعار متعدد؛خودشان را دارای روح و خون ایرانی می دانند ونسبت به اشاعه سخنان تفرقه انگیز که بوی تهدید و تجزیه از آنها به مشام می‌آید،به همه مردم هشدار می دهد و خطاب به آذربایجان می‌گوید:

ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من                              چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان..

تو همایون مهد زرتشتی و فرزندان تو                    پور ایرانند و پاک آیین نژاد آریان

با خطی برجسته در تاریخ ایران نقش بست               همت والای سردار مَهین ستارخان

این همان تبریز کامثال خیابانی در او                      جان برافشاندند بر شمع وطن پروانه سان…

این همان تبریز کز خون جوانانش هنوز                              لاله گون بینی همی رود ارس، دشت مغان…..[3]

یا در شعر مشهور آذربایجان می فرمایند:

تا باشد آذربــایــجــــــــان پیوند ایران است و بس            این گفت با صوتی رسا فـریــاد آذربــایــجــــــــان

استاد شهریار قطعه شعر فوق را «جوش خون ایرانیت» خویش می‌داند و می‌گوید:

این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است              گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان

شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند                       باد خاک پاک ایران جوان مهدامان[4]

گذشته از این ها،استاد شهریار در ایام پرافتخار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با زبان و اشعار گهربار خود در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گوهر افشانی کرد. چنان‌که خود ایشان گفته است:

 «… الحمدلله الهام شعری، و زبان الکنی هنوز هست. و از زمان انقلاب به این طرف هم از جهاد قلمی، یک لحظه من باز نایستاده‌ام…»

 و همین شاعر پرآوازه در تعریف شعر و شعر شاهکار مردم می‌گوید:

 حقیقت شعر، حرفی است که از دل بر بیاید و در دل بنشیند من در این دوره انقلاب، از این شعر، شاهکارتر ندیدم که، این جمعیت یک‌دفعه فریاد می‌زنند:

 خدایا. خدایا.

 تا انقلاب مهدی

 خمینی را نگهدار

 شاید این شعر، صدها بار مرا منقلب کرده است که هیچ غزلی این تأثیر را در من نداشته است…»

استاد شهریار ارادت قلبی به حضرت امام خمینی(ره) داشته و از ایشان بعنوان رهبر کبیر و خمینی بت شکن یاد می کردند

این «رهبـــر کبیر»، «خمینی بت‌شکن»                      خـط امان خــود از «امـــام زمــــان» گرفت

سر پنجه «ولی» است کزین آستــان بـرون                   بیخ گلوی فتنـه آخـــر زمــــان گرفت…

استاد شهریار نسبت به مقام معظم رهبری هم که در آن زمان رئیس جمهور و امام جمعه تهران بودند ارادت خاصی داشتند و در اشعاری خطاب به ایشان می فرمایند:

در رکوع و سجــودِ خامنـــه‌ای                                    من هم از دور ســرنگون دلـــم

 خاصه وقتِ قنـوت او کز غیب                                   دست‌ها می‌شــود ستــون دلــم

 او به یک دست و من هزاران دست                             بــا وی افشانــم از بطــون دلـم

استاد شهریار در خصوص جدایی قفقاز از ایران هم در اشعاری با عنوان "شیطان الفباسی" به این موضوع اشاره می کند و می گوید:

کفر، گؤردوز نئجه  چی  -  چی  یئدی اسلام جگرین             سیزده کفرون جیگرین ایندی کباب ائتمه‏لی سیز

 آپاریپ قافقازی جنگ ایله جواب ائتدی بیزه                      سیزده شیطانه جهاد ایله جواب ائتمه لی سیز[5]

واضح است که استاد افکار خود را در قالب این اشعار نسبت به جدایی منطقه قفقاز از ایران و همچنین ارادت ایشان نسبت به ایران و انقلاب را بیان می نمایند.

البته استاد شهریار علاقه خود را نسبت به زبان مادری(ترکی آذربایجانی) کتمان نمی کند اما ارادت خود را نیز به ایران و ایرانی بودنش بیان می کند و می گوید:

گرچه ترکی بس عزیز است و زبان مادری                        لیک اگر“ ایران“ نگوید لال بادا این زبان

در مجموع می توان بر اساس اشعار فارسی و ترکی استاد شهریار، وی را یک ایرانی میهن‌دوست و پایبند به اصول فرهنگی تمدن ایرانی دانست که موضعی سازش ناپذیر و سرسخت در مقابل دشمنان این آب و خاک دارد و در برهه های تاریخی دهه بیست و سال های آغازین انقلاب اسلامی که (آزمون های مهم و حساس نخبگان قومی در میزان پایبندی به آرمان های ملی عموم ملت بوده است) استاد شهریار در کنار مردم ایران ایستاده است و علیه معدود افراد ناآگاه یا گمراه موضع گرفته است.

در پایان نیز لازم است به این ابیات حضرت استاد را که به زبان شاعرانه،نصیحتی پدرانه بیان می کنند را اشاره کنیم

چو خواهد دشمنی بنیاد قومی را براندازد                         نخست آن جمع را از هم پریشان و جدا سازد

چو تنها کرد هریک را به تنهایی بدو تازد                       چنان اندازدش از پا که دیگر سر نیفرازد



[1]   .آتا یوردو – ص 209 و ص 210

 

[2]  آتا یوردو – ص 211

 

[3]  دیوان اشعار- ج ۱ - ص ۳۵۲

[4]  دیوان اشعار- ج ۱- ص ۳۶۵

[5]دیدید که چگونه کفر، جگر اسلام را خام خام خورد       اکنون شما باید جگر کفر را بسوزانید

 قفقاز را از ما جدا کرد و با جنگ پاسخ ما را داد        شما نیز باید اکنون با جهاد پاسخ شیطان را بدهید

  • نوشته شده
  • در يکشنبه 26 شهريور 1391
captcha refresh