حاج رضوان یوسف زاده از فعالان سیاسی ،اجتماعی جمهوری آذربایجان و از اعضای برجسته حزب اسلام از این حزب و نقش آن در جمهوری آذربایجان می گوید
/خبرگزاری آران
خبرگزاری آران / سرویس آذربایجان
حاج رضوان یوسف زاده از فعالان سیاسی ،اجتماعی جمهوری آذربایجان و از اعضای برجسته حزب اسلام از این حزب و نقش آن در جمهوری آذربایجان می گوید
به گزارش آران نیوز به نقل از سایت آذری اسلامین سسی حاج رضوان یوسف زاده از فعالان سیاسی ،اجتماعی جمهوری آذربایجان و از اعضای برجسته حزب اسلام در مصاحبه ای به یاد آوری چگونگی تاسیس و اهداف حزب اسلام جمهوری آذربایجان پرداخته است.
"حاج رضوان یوسف زاده: حزب اسلام آذربایجان از بدو تاسیس این مهم را به مردم آذربایجان رساند که دین اسلام؛ فقط دین حزن و ماتم و قرآن کریم فقط کتاب قبرستان نیست! بلکه اسلام عزیز؛ اصل دموکراسی، عدالت، آزادی، سیستم ارزشهای معنوی-اخلاقی و در مجموع اسلام دین سیاست است."سال 2012 را می توان سال بارزی در حیات حزب اسلام آذربایجان به حساب آورد، چرا که 20 سال از تاسیس و فعالیت این تشکیلات سیاسی سپری می شود، بازداشت و حبس رهبران حزب اسلام از یک طرف و بزرگداشت بیستمین سالگرد فعالیت حزبی از طرفی دیگر، غم و شادی را یکجا جمع می کند.لازم به ذکر است حاج رضوان یوسف زاده در سال 1991 در منطقه زیغ و در سال 1993 رئیس کمیته سوراخانی حزب اسلام بوده است.
تاریخچه تاسیس حزب اسلام را به یاد دارید؟
لازم به ذکر می دانم که حزب اسلام آذربایجان در سال 1991 و در روستای نارداران از رایون صابونچی شهر باکو تاسیس گردید، در سال 1992 از وزارت دادگستری مجوز فعالیت گرفت و در سال 1995 به بهانه های مختلف مجوز فعالیتش لغو گردید. بنیانگذاری حزب اسلام را مرحوم حاج علی اکرام علی زاده خادم سیاسی-اجتماعی، مرحوم حاج واقف قاسم اف، شهید حاجی کربلایی آقا قلی اف، حاج فیاض نبی زاده که هم اکنون در حزب فعال است و حاج آقا نوری که مدتی هم رهبر حزب بود بر عهده داشتند.بنده هر چند در آن دوران خیلی جوان بودم ولی حضوری فعال در جریانهای سیاسی-اجتماعی جامعه آذربایجان داشتم، در آن دوران به همراه دوستانم در مسجد منطقه زیغ گردهمایی های متوالی داشتیم، آشنایی ما با رهبران حزب اسلام نیز به حضور فعال ما در مسجد محل برمی گردد. ریش سفیدان نارداران(بنیانگذاران حزب) به مسجد ما رجوع کرده و بیان کردند قصد راه اندازی کمیته حزب اسلام در زیغ را دارند، طبیعتا ما هم با آغوش باز این پیشنهاد را پذیرفتیم و در اسرع وقت کمیته زئغ را راه اندازی کردیم و من به عنوان رئیس کمیته انتخاب شدم.
جامعه ای که تازه از دامن رژیم بی خدای شوروی رها شده بود آیا آمادگی چنین تشکیلاتی را داشت؟یا به طور عموم، انسانها ضرورت تاسیس حزبی سیاسی با عنوان اسلام را چقدر احساس می کردند؟
لازم به ذکر است که حزب اسلام آذربایجان در مسجد آقا و در روستای نارداران شروع به فعالیت کرده است، زیرا این حزب در داخل شهر اداره و قرارگاهی نداشت، اما بعد از گذر مدتی که تشکیلات فعالیتهای خود را بسط داد این نیاز نیز برطرف گردید، رفته رفته اشتیاق مردم به اسلام و حزب اسلام گسترش می یافت. فقط در روستای زیغ صدها جوان عضو حزب اسلام شده بودند. حقیقتا مردم به ضربه هایی که رژیم بی خدای شوروی به ارزشهای اخلاقی و معنوی شان وارد کرده بود را احساس می کردند، مردم می خواستند به دوران ماقبل شوروی برگردند، دنبال التیام بخشی و رفع آسیب های معنوی و فرهنگی بودند، مردم تشنه معنویت بودند و دنبال راه حل و راهکارهای بازگشت می گشتند.حزب اسلام آذربایجان راه حل های بازگشت به خویشتن و احیای ارزشهای ملی- معنوی را تبلیغ می کرد و اکثریت مردم امین بودند که فقط و فقط بازگشت به اسلام و معنویات می تواند ضربات مهلک شوروی مبلّغ بی خدایی را خنثی کند. در آن ایام حضور و وجود حزب اسلام آذربایجان، خلاء موجود را پوشش می داد.این گروه سیاسی به معنی واقعی کلمه به مردم آذربایجان رساند که دین اسلام؛ فقط دین حزن و ماتم و قرآن کریم فقط کتاب قبرستان نیست! بلکه اسلام عزیز؛ اصل دموکراسی، عدالت، آزادی، سیستم ارزشهای معنوی-اخلاقی و در مجموع اسلام دین سیاست است. مرحوم حاج علی اکرام نقش بسیار ارزنده ای در پیشرفت اسلام سیاسی در آذربایجان داشت.
حزب تبلیغات خود را چگونه انجام می داد؟ کدام راهها، ابزار و واسطه ها را برگزید؟
مراسم اعیاد اسلامی و ولادت و شهادت ائمه اطهار(س) توسط حزب اسلام در رستوران های بزرگ باکو و سایر شهرها و با حضور خیل عظیم مردم صورت می گرفت، کلاسهای درسی آموزش قرآن، احکام، اخلاق و معارف اسلامی به طور گسترده در مساجد و کمیته های حزب و... تشکیل می شد، متعلمین قرآن و احکام و یا حاضرین در مراسمات مذهبی با شوق و انگیزه بالایی حضور می یافتند، اقدامات حزب محدود به این برنامه ها نبود.اسلامگرایان زود به زود به جبه های جنگ (مناقشه قره باغ) می رفتند روحیات معنوی به سربازان و نظامیان می دادند(روحیه شهادت پروری و وطن دوستی)، علاوه بر آن برای مبارزین و جنگجویان خوراکی و اقلام دارویی و لوازم ضروری می برند. ما هم به عنوان کمیته زیغ اشتراک فعالی در این حوزه ها داشتیم.روزنامه های اسلامین سسی(صدای اسلام)، اسلام دنیاسی(دنیای اسلام) چاپ می شد. مرکز مستقل اخبار و اطلاعات اسلامی راه اندازی شده بود، رادیو-تلویزیون اسلامی شروع به فعالیت کرده بود. همین ابزارها و مراکز نقش بسزایی در گسترش اسلام در جامعه داشتند.به معنی واقعی کلمه، حکومت شوروی ماهیت اصلی اسلام را مخفی نگه داشته بود، سطح معلومات دینی و عمق باورهای مذهبی خیلی سطحی و پائین بود.، با توجه به چنین نیازمندی و با توجه به اینکه بیش از 95% جمعیت آذربایجان را مسلمانان تشکیل می دادند راه اندازی حزب اسلامی واجب بود. با توجه به این ضرورت وجودی و نیازمندی ها، حزب اسلام آذربایجان افتتاح شد و هیچ کس نمی تواند منکر خدمات و اقدامات ارزشمند این حزب در رشد و شکوفایی باورهای دینی، حفظ ارزشهای ملی-معنوی و بیداری اسلامی در این کشور گردد.
راه اسلام همیشه راهی شرافتمندانه است و البته همراه با تعقیب و تضیعیق، این تعقیب ها و تهدیدها شما را نمی ترساند؟
در طول سالیان گذشته؛ فشارها و تعقیب ها همیشه برای حزب اسلام، رهبران حزب و حتی اعضای عادی آن وجود داشته و دارد، اسلامگرایان همیشه سرکوب می شوند، اما نباید فراموش کنیم در این دنیا راه خدا و راه شیطان، وجود دارد؛ راه سومی وجود ندارد. مبارزه حق و باطل، مثبت و منفی، عقل و نفس، معنویت و بی معنویتی و... تا قیامت ادامه دارد، سپاه الله با سپاه شیطان همیشه در مبارزه و محاربه است و تا دقیقه آخر ادامه خواهد داشت، اینها را بدان خاطر عرض می کنم تا ماهیت و ارزش اقداماتمان ملموس باشد.خداوند در سوره مبارکه مائه می فرماید: بالاخره اردوی خداوندغلبه خواهد کرد. خداوند قادر سبحان را سپاسگذاریم و ملتمسانه می خواهیم در ظهور منجی عالم بشریت تعجیل بفرماید، ما با ایمان به اینکه مسیرمان راه و روش اهلبیت(ع) است هیچگونه هراسی از تعقیب ها و تهدیدها نداریم.
پایان پیام.