تاریخ : يکشنبه 19 آذر 1391
کد 34740

بررسی روابط استراتژیک اسرائیل و جمهوری آذربایجان در چارچوب مناقشه قره باغ کوهستانی

g/سرویس آذربایجان

پدید آورندگان :

دكتر عبدالرضا فرجی راد  ‌:استادیارژئوپلتیكدانشگاه آزاد اسلامی تهران

محمد درخور:دكترای جغرافیای سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران

سید هادی ساداتی:كارشناسی ارشد مطالعات منطقهایدانشگاه علامه طباطبائی تهران

 

بررسی روابط استراتژیک اسرائیل و جمهوری آذربایجان در چارچوب مناقشه قره باغ کوهستانی

 

چکیده

جمهوری آذربایجان یکی از کشورهای تازه استقلال یافته در منطقه قفقاز می باشد. این جمهوری در یک دوره کوتاه بین فروپاشی نظام تزاری و روی کار آمدن بلشویک ها در سرزمینهای امپراطوری تزاری دارای استقلال بوده است. این استقلال پایه و اساس تشکیل ناسیونالیسمی شد که در دهههای بعد به بحران سازترین عامل در منطقه قفقاز بدل گردید. ناسیونالیسم زبان محور، عنصر بارز تشکیل دهنده تعریف هویت در آذربایجان گردید، هویتی که به دلیل سنخیت مشترک نژادی و زبانی با مردم ساکن در ماورای مرزهای سیاسی آذربایجان عامل تنش و مسبب بروز اندیشه آذربایجان بزرگ شده است و این در حالی است که تنها هشت میلیون آذری درجمهوری آذربایجان سکنی دارند.

همین اختلافات نژادی و زبانی به همراه تفاوت در مذهب منجر به بروز ریشهدارترین اختلاف مرزی بین دو کشور ارمنستان و آذربایجان در موضوع قرباغ کوهستانی گردیده است. این اختلاف به دنبال سیاست های تقسیم نژادی شوروی -  معروف به (هر قوم یک جمهوری)-  بروز كرد واکثر جمهوریهای شوروی سابق دارای چنین اختلافاتی هستند.

جمهوری آذربایجان هیچ گاه از حق حاکمیت خود نسبت به این منطقه در قبال تصرف آن توسط ارمنستان عدول ننموده است و هم اکنون نیز حالت صلح مسلح و شکننده بین دو کشور حاکم است که در پارهای از مواقع درگیریهای کوچکی بین دو طرف نیز رخ میدهد. آذربایجان در تحلیل شرایط سیاسی منطقه منافع خود را درگروی نزدیکی به غرب میداند، به همین واسطه  اسرائیل که یکی از اقمار بلوک غرب محسوب میشود به بازیگری قابل ذکر در عرصه سیاست در جمهوریآذربایجان تبدیل شده است. این تعمیق رابطه در زمانی کوتاه، نشان از اهمیت این رابطه برای دو طرف دارد. آذربایجان علاوه بر مسائل اقتصادی رایج بین کشورها از ایجاد رابطه با  اسرائیل به دنبال اهرمی برای نیل به اهدافش در مناقشه قرباغ کوهستانی است.

واژگان كلیدی: آذربایجان، اسرائیل، قفقاز، ارمنستان، مناقشه قرهباغ، ایران، ایالات متحده

 

مقدمه

مناقشه قره باغ بحرانی است که در منطقه قفقاز جنوبی وجود دارد. این بحران ریشه در سکونت اقلیتی ارمنی در منطقهای مسلماننشین، با قومیتی متفاوت از اکثریت آذری منطقه دارد و باعث ایجاد اختلاف و در نهایت جنگی شد که مرزهای بینالمللی را در منطقه دستخوش تغییر نمود که قطعاً در آینده نیز این تغییرات پایدار نخواهد ماند.

جمهوری آذربایجان به عنوان یکی از طرفین این درگیری، 20 درصد خاک کشورش را در این درگیریها از دست داد، البته آمارها نسبت به میزان این اشغال متفاوت است(ICG,2005). از طرف دیگر ارمنستان مدعی است که آذربایجان میبایست به سیاست اشغال مناطق قره باغ کوهستانی پایان بخشد. آذربایجان همزمان مدعی است که ارمنستان نسبت به مسلمانان ساکن در کشورش و مناطق اشغال شده اقدامات ضد حقوق بشری انجام میدهد و دست به تخریب امکان مذهبی زده است. ادبیات رایج در مناسبات دیپلماتیک و تبلیغات داخلی صورت گرفته از جانب طرفین بحران را به سمت پیچیدهتر شدن هر چه بیشتر سوق داده است. مسئلهای که در ادبیات رایج مردم جبههگیریهایی حتی تندتر از رهبران سیاسی را ایجاد نموده است.

در این بین هر یک از طرفین حداکثر تلاش دیپلماتیک خود را برای ایجاد یک دیپلماسی فعال برای رسیدن به اهداف خود در پیش گرفتهاند که منجر به جبههگیریهای متفاوتی در عرصه بینالمللی گردیده و هر کدام به دنبال متحدانی برای افزایش قدرت خود هستند.

در چنین شرایطی آذربایجان با در پیشگیری سیاست نزدیکی به غرب درصدد است تا با استفاده از پتانسیلهای ایجاد شده از این رابطه به اهداف خود که در صدر آن حل بحران قره باغ است نائل شود و این اهداف شامل حفظ تمامیت ارضی، بازپسگیری مناطق اشغالی، توسعه اقتصادی و افزایش درآمد ملی به همراه رفاه اجتماعی و افزایش جایگاه کشور در مناسبات منطقهای است.

در چهارچوب این استراتژی، آذربایجان؛  اسرائیل را که متحد غرب و از نفوذ زیادی در این جبهه برخوردار است مورد توجه ویژه قرار داده است و این در حالی است که آذربایجان نیز در چارچوب دکترین بنگورین نخستوزیر سابق اسرائیل مبنی بر اتحاد با کشورهای مسلمان غیرعرب منطقه مورد توجه اسرائیل بوده است و در کنار این موضوع وجود مرز مشترک با ایران، اسرائیل را نیزعلاقه مند به ایجاد رابطه با آذربایجان نموده است.

آذربایجان مجموعهای از اهداف را از خلال رابطه با اسرائیل جستجو میکند که شامل اهداف سیاسی و اقتصادی میگردد که آنها را میتوان در چارچوب استراتژی آذربایجان در قرهباغ مورد تحلیل قرار داد.

در این پژوهش سعی میگردد تا اهداف فوق مورد کنکاش قرار گرفته و با توجه به چارچوب نگارش تحقیق ابتدا به اهداف سیاسی پرداخته و سپس به مناسبات اقتصادی که در چهارچوب استراتژی آذربایجان در قرهباغ قرار دارد، مورد تحلیل قرار داده میشود.

 

روش تحقیق

این مقاله با روش توصیفی تحلیلی ، اهداف آذربایجان و پتانسیلهای ایجاد شده از رابطه دو کشور که جایگاه  اسرائیل در سیاست خارجی آذربایجان را شکل میدهد مورد بررسی قرار میدهد. سوال اصلی تحقیق بر این پرسش استوار است که " آذربایجان از ایجاد رابطه با اسرائیل به دنبال چه منافعی در تحقق اهدافش در مناقشه قره باغ است؟"

الف) استفاده از لابی یهودیان

 آذربایجان در ایجاد رابطه با اسرائیل به دنبال استفاده از لابی یهودیان اسرائیل در آمریکا است چرا که ارمنستان دارای یک لابی با 50 عضو در کنگره آمریکا است.(Cornell, 2000 :392-394) قطعاً حضور چنین لابی، متناقض اهداف آذربایجان در نزدیکی با غرب و به ویژه آمریکا است. این مسئله که چرا آذربایجان خود را شدیداً نیازمند حمایت آمریکا در مجامع بینالمللی میداند به حمایت روسیه که دارای نفوذ در مجامع بینالمللی است از مواضع ارمنستان مربوط می گردد.

امّا تحلیلها نشان میدهد که لابی ارمنستان در ایالات متحده یک لابی ضعیف است چرا که این لابی در دستیابی به سه هدف اصلی خود یعنی شناسایی نسلکشی ارامنه، جلوگیری از حمایت آمریکا از آذربایجان در تحولات بازار انرژی و امضای نسلکشی موفقیت قابل توجهی نداشته است.(www. Keghart. Com)

با توجه به مناسبات استراتژیک روسیه – ارمنستان و حضور گروههای فشار ارمنی در روسیه قطعاً پشتیبانی لابی یهودیان در آمریکا عامل خنثی کننده مهمی برای آذربایجان در مقابل فشارهای احتمالی روسیه است.

جمهوری آذربایجان با توجه به رابطه استراتژیک بین آمریکا و ترکیه و از طرف دیگر اسرائیل و ترکیه تلاش می کند با کسب پشتیبانی لابی یهودیان که قطعاً بیتأثیر بر رابطه آذربایجان علیالخصوص با ترکیه نیست؛ از انزوای ژئوپلتیکی که به واسطه حمایت قطعی روسیه از ارمنستان و بیطرفی گرجستان ایجاد شده است  با حضور فعال ترکیه و حمایت از مواضع آذریها خارج گردد.

 

ب) نزدیکی به غرب

جمهوری آذربایجان تلاش می کند  از طریق تقویت رابطه خود با اسرائیل  به بلوک غرب نزدیکتر گردد. آذربایجان پس از فروپاشی شوروی و با توجه به رویدادهای پیش آمده در منطقه نزدیکی به غرب را بستر استراتژی بلند مدت خود قرار داد و این مسئله به روشنی در جبههگیریهای این کشور در زمینه رژیم حقوقی دریای خزر مشاهده میشود (طرزجانی، 1379: 64- 37)

آذربایجان به عنوان یک کشور مسلمان میتواند انزوای اسرائیل در خاورمیانه را با رابطه خود تحت تأثیر قرار دهد و قطعاً این مسئله برای آمریکا به عنوان بزرگترین پشتیبان اسرائیل در مناسباتش بیتأثیر نخواهد بود. از طرف دیگر اسرائیل در اتحادیه اروپا از نفوذ زیادی برخوردار است و احتمالاً در شبکه رسانههای جمعی برخی از این کشورها دارای نفوذ است.

تمایل آذربایجان در ورود به ناتو که از اهداف بلندمدت این کشور در نزدیکی به غرب محسوب میشود با پتانسیلهای دیپلماتیک آذربایجان و وجود بحرانهای ریشهدار در سیاست خارجیبا موانع عدیدهای روبهرو است. (Boyajian, 2009) لذا برقراری ارتباط از طریق اسرائیل با ایالات متحده و حتی کشورهای اروپایی میتواند مسیر پیوستن آذربایجان به ناتو را هموارتر سازد و این در حالی است که اسرائیل نیز به علت موقعیت ژئوپلتیک آذربایجان برای کشورش نیاز به حفظ روابط با آذربایجان دارد (Ibid) پس از 11 سپتامبر نیز، آذربایجان در جنگ علیه تروریسم به یکی از همپیمانان آمریکا تبدیل و همکاریهای امنیتی را با آمریکا انجام داد. آذربایجان یک کریدور هوایی را برای نیروی هوایی آمریکا در جنگ افغانستان و عراق ایجاد نمود و در ائتلاف به رهبری آمریکا نیز حضور یافت که این مسئله نیز در نزدیکی دو کشور آذربایجان و اسرائیل کمک بیشتری نمود و همکاری بیشتر دو کشور منجر به نزدیکی آذربایجان به اردوگاه غرب گردید.

 

ج) افزایش قدرت چانهزنی در مناقشه قره باغ کوهستانی

 در یک نگاه اجمالی به مناقشه قره باغ، روسیه تعلق خاطر بیشتری به ارمنستان دارد و ارمنستان را مورد حمایت خود قرار داده است وگرجستان به صورت کشوری بیطرف تأثیرگذار نبوده است. مواضع ترکیه به مواضع آذربایجان نزدیک و ایران که از یک طرف سعی در اتخاذ مواضعی معتدل داشت و از طرف دیگرکمکهای تاثیرگذاری به آذربایجان کرد از سوی برخی  رسانههای غربی و نیز محافل آذری، طرفدار ارمنستان معرفی گردید، موقعیت آذربایجان و البته نوع نگرش دولتمردان آذری به گونهای بود که آنان خود را در انزوا میدیدند و لذا در این میان تلاش نمودند با در پیشگیری نزدیکی به اسرائیل به افزایش قدرت چانهزنی خود کمک نمایند.

ابتدا اسرائیل و دولت جمهوری آذربایجان هر دو به واسطه مسائل استراتژیک، منافعی به هم پیوسته دارند (See: Abilov, 2009) و اتحاد با این کشور علیرغم ایجاد برخی مخالفتهای داخلی پتانسیلهایی را به عنوان یک متحد دارای رابطه نزدیک با آمریکا برای آذربایجان ایجاد میکند. حضور اسرائیل در این کشور مورد مخالفت ایران قرار خواهد گرفت کما اینکه منجر به بروز اختلاف مابین دو کشور نیز گردیده است. (Arass,1998: 74) اما این اختلاف با توجه به خواست ایران بر ثبات منطقه قفقاز جنوبی به مرحله تنش زایی نمی رسد (كولایی،1389:81)  آذربایجان در صدد است با استفاده از اهرم فشار حضور اسرائیل در مرزهای خود، ایران را متقاعد به همکاری کند کما اینکه این مسئله یعنی حضور اسرائیل مسائل امنیتی زیادی را برای ایران ایجاد خواهد کرد.
 (Abilov, 2009, 143) آذربایجان تلاش می کند از طریق اتحاد با اسرائیل  روابط متعادلتری را با روسیه ایجاد کند کما اینکه روابط اسرائیل و روسیه پس از فروپاشی شوروی تقویت شده است
 (www. IsraelSeen. Com) و اصولاً برخی دیگر نیز معتقدند هدف کشورهای قفقاز جنوبی از ایجاد رابطه با اسرائیل، بخشی به خاطر کسب استقلال از روسیه است (Nichol, 2009: 2) که البته این مسئله به علت وزن سیاسی اسرائیل در برابر روسیه محتمل به نظر نمیرسد و گذشته از آن اسرائیل خود با روسیه دارای روابط استراتژیک میباشد See: Razoux,2002))و همین مسئله باعث میشود تا برای روسیه در سیاست خارجی خود اهمیت بیشتری نسبت به آذربایجان قائل شود و نهایتاً در رابطه خود با آذربایجان از اقدامی که منجر به خدشهدار شدن رابطهاش با روسیه گردد اجتناب کند و كماكان با استفاده از توان و امكانات خود منطقه را در چهارچوب نفوذ خود باقی گذارد(یزدانی،1386:138) اما در بعدی دیگر اگر رابطه آذربایجان و اسرائیل را در چارچوب کلی نزدیکی به غرب برای آذربایجان تفسیر کنیم این مسئله در رابطه با تلاش این کشور برای ایجاد یک هویت مستقل از سیطره روسیه در منطقه تا اندازهای قابلیت مطرح شدن دارد و این در حالی است كه مقابله با نفوذ امریكا ، تركیه و اسراییل در این منطقه از منافع بلند مدت روسیه محسوب می شود(داداندیش،1386: 92)

 

د – مدرنیزه کرده ارتش و تقویت بنیه نظامی کشور

 در قفقاز جنوبی از لحاظ جغرافیایی بین دو کشور آذربایجان و ارمنستان وضعیت توپوگرافی به گونهای است که آذربایجان در مناطق پست و کم ارتفاع و ارمنستان و قرهباغ در مناطق کوهستانی قرار دارد و این مسئله باعث شده تا منطقه قره باغ اشراف کاملی به جلگه آذربایجان داشته باشد، این مسئله پتانسیل دفاعی آذربایجان را تضعیف نموده و این کشور را در مقابل حملات دشمن که در مناطق کوهستانی و صعب العبور قرار دارد آسیبپذیر مینماید. این مسئله نیاز به تقویت بنیه نظامی آذربایجان را دو چندان نموده است و به همین واسطه کشورهایی که میتوانند به این هدف آذربایجان کمک نمایند اهمیت دو چندان مییابند.

بنا بر گزارشی که در آژانس خبری ها آرتص منتشر شد اسرائیل و آذربایجان یک توافقنامه خرید و فروش سلاح را به امضاء رساندهاند. در این گزارش، به مبلغ این معامله اشارهای نشده است که با توجه به معاملات نفتی بین دو کشور احتمالاً رقم قابل ملاحظهای را به خود اختصاص داده است. (Mellman, 2008). البته در برخی از منابع، به این نکته اشاره شده که اسرائیل حتی اقدام به فروش موشکهایی چون استینگر نیز به آذربایجان نموده است.
(Bishku, 2009; 305)

برخی معتقدند که افزایش مبادلات نظامی آذربایجان و اسرائیل به دلیل حمایتهای کمیته یهودیان آمریکایی (AjC) برای حمایت از آذربایجان میباشد. این گروه معتقدند که سفر ریاست کمیته فوق آقای دیوید هریس به آذربایجان به دعوت الهام علی اف موجب جلب حمایت این کمیته از سیاستهای آذربایجان شده به طوری که هریس آذربایجان را نمونه‌‌ای از مذهبگرایی منعطف و الگویی برای کل جهان معرفی نموده و متعاقباً این گرایش به آذربایجان توسط AjCمنجر به روابط نزدیکتر آذربایجان و اسرائیل و تبادلات نظامی  که میبایست زمینه دوستی و همگرایی زیادی برای عقد چین قراردادهایی باشد شده است (Panarmenian, 2007) تقویت بنیه نظامی آذربایجان با توجه به روحیات ضد ارمنی در این کشور  و روحیات ضد آذری در ارمنستان خطراتی را برای صلح در منطقه ایجاد میکند و این سناریو راحتی تداعی میکند که اسرائیل در چارچوب استراتژی ناامن کردن ایران و ایجاد بیثباتی در مرزهای شمال غربی ایران گام برداشته و به نوعی آذربایجان را به کانون ناامنی در کنار مرزهای ایران تبدیل کند که این تحلیل البته با توجه به عقلانیت موجود در پروسه سیاسی منطقه ضعیف و غیر محتمل به نظر میرسد.

 

و ـ اسرائیل و توسعه آذربایجان

 اسرائیل نسبت به سرنوشت یهودیان در سراسر جهان حساس میباشد و به تبع آن آذربایجان نیز از این قاعده مستثنی نیست این اقلیت با جمعیتی درحدود 11هزار نفر که اکثراً در باکو ساکن هستند برای اسرائیل از اهمیت زیادی برخوردار است. در این جمعیت حدود پنج هزار نفر از یهودیان اشکنازی ساکن است. این در حالی است که یهودیان اشکنازی معروف به نژادپرستی هستند. اسرائیل برای تقویت این اقلیت در آذربایجان سرمایهگذاریهایی نموده است که عمدتاً در رابطه با تجارت، صنعت و علیالخصوص کشاورزی است (www. Export. Gov. Il)

آذربایجان از طریق این اقلیت میتواند به تکنولوژیهای متوسط اسرائیلی دست یابد کما اینکه اسرائیل هم اکنون در آذربایجان از طریق این اقلیت پروژههای بزرگی در زمینه کشاورزی و بهبود سیستم آبیاری را برنامهریزی نموده است. این مسئله به افزایش نسبی درآمد مناطق روستایی در آذربایجان کمک نموده و تولید ملی را در بخش کشاورزی افزایش داده است. در همین زمینه آذربایجان با طی پروسه توسعه از مشکلات داخلی عبور مینماید و تمامی امکانات خود را برای حل مناقشه قرهباغ بسیج میکند.

ز ـ فروش نفت و مبادلات اقتصادی

با وجود اینكه خط لوله انرژی در قفقاز و امنیت این خطوط از اولویت های امنیتی امریكا در منطقه است(امیراحمدیان، 1388: 94) این فاکتور در سیاست آذربایجان نسبت به مسئله قرهباغ به طور مستقیم تأثیرگذار نیست اما در افزایش قدرت و پتانسیل ملی آذربایجان مؤثر است. خط لوله باکو جیهان با تأثیر مستقیم غرب وآمریکا در پروسه ساخت این خط لوله باعث کاهش نقش ژئوپلتیک ایران برای انتقال نفت منطقه بود(ولی قلی زاده ،1387: 36) و هم اکنون اسرائیل دومین وارد کننده نفت از آذربایجان پس از ایتالیا است که میزان مبادلات، به بیش از 3/1 میلیارد دلار رسیده است.(Abilov, 2009 : 145)و این در حالی است که برخی دیگر از آمارها از 5/3 میلیارد دلار توافق برای مبادلات خبر میدهند.(HoffingtonPost, 2010) گذشته از این اسرائیل هم اکنون 80٪ نفت خود را از روسیه خریداری میکند که این با سیاستهای اسرائیل و آمریکا هماهنگ نیست و در این بین خط لوله باکو تفلیس جهیان (BTC) در این پروسه بسیار مورد توجه غرب قرار گرفته است. (Escribano,2009:12) و مسائل امنیتی مبتلا به اسرائیل و موقعیت این کشور در خاورمیانه نیز به اهمیت این رابطه افزوده است (See: Murinson,2008 : 47 -64) بر مبنای همین تحلیل، افزایش مراودات اقتصادی علیالخصوص نفتی باعث افزایش وابستگی متقابل دو کشور میگردد که این مسئله منجر به نفوذ بیش از پیش اسرائیل در آذربایجان گردیده و همین مسئله خود را در سفر مقامات اسرائیلی به آذربایجان در سال 2008 و تأکید آنها بر بعد استراتژیک روابط اقتصادی دو کشور نشان داد.

 

نتیجهگیری

اختلافات قومی یکی از عوامل بیثباتی در سراسر کره زمین بوده و در تمامی طول تاریخ به اشکال مختلف خود را نشان داده است. مفهوم غیریت یا خودی و دیگری اساس این اختلاف است و تقریباً در میان تمامی ملل با سطوح مختلف توسعه یافتگی نیز دیده میشود. هم اکنون در اروپا نیز این مسئله به اشکال مختلف وجود دارد. برای مثال در چارچوب هویتی مشترک به نام ایتالیایی شمال و جنوب این کشور به تعریفی متفاوت از خود دست یافتهاند و عمدتاً ایتالیاییهای ساکن شمال، جنوبیها را آفریقایی مینامند، که البته این مثال نوع رقیق مسئله است تا چه رسد به جدایی طلبان باسک و ایرلند شمالی که دست به اقدامات خشونت بار نیز زدهاند.

همانطور که مشاهده شد ریشه اختلافات قومی در مسائل هویتی انسانی است و چندان رابطه زیادی به توسعه یافتگی ندارد، در واقع توسعه میتواند عناصر مشترک جدید برای باز تعریف نمودن هویت را به اقوام متفاوت ارائه کند اما باز دلیل قاطع برای از بین رفتن مسائل هویتی نیست. در منطقه قفقاز جنوبی نیز مسئله قومیت و اختلاف در تفسیر از هویت عامل ایجاد مناقشه قرهباغ شده که منجر به جنگ و تغییر جغرافیای سیاسی منطقه گردیده است. در این مناقشه که با جدایی مناطقی از آذربایجان به صورت موقت خاتمه یافت منطقه قرهباغ کوهستانی که دارای اقلیت ارمنی بود به اشغال ارمنستان درآمد که البته از این رهگذر مناطقی نیز که اکثریت آذری در آن سکونت داشت نیز به اشغال درآمده است.

آذربایجان به عنوان کشوری که تمامیت ارضیاش خدشهدار شده همواره به دنبال تغییر وضع موجود بوده و سعی دارد تا به سیاست اشغال ارمنستان در این مناطق خاتمه دهد و این مسئله مهمترین دغدغه جامعه آذربایجان است. در چنین وضعیتی دستگاه دیپلماسی این کشور به دنبال جلب متحدانی برای حمایت از حق مشروع خود در بازپسگیری این مناطق بوده و به دنبال نیل به این هدف غرب به کانون توجه این سیاست تبدیل گردید.

اسرائیل به عنوان کشوری که از متحدان غرب محسوب میگردد و از لحاظ جغرافیایی نیز به آذربایجان نزدیک است همواره در سیاست خارجی آذربایجان از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است . این کشور علاوه بر مسائل فوق به دلیل انزوای تحمیلی از سوی کشورهای اسلامی و اعراب در خاورمیانه و بر اساس دکترین بن گورین نیز برای ایجاد رابطه با آذربایجان مشتاق بود مضافاًاینکه اقلیت قابل توجهی مخصوصاً با نژاد اشکنازی در این کشور زندگی میکند. به همین خاطر پتانسیل دو طرف برای تعمیق رابطه در زمانی کوتاه بالا بوده و این مسئله رابطه دو کشور را به سطح استراتژیک ارتقاء داده است.

با توجه به اهمیت مناقشه قرهباغ در سیاست خارجی آذربایجان، این کشور از سیاست افزایش رابطه با اسرائیل اهدافی را دنبال مینماید که این اهداف همچون استفاده از لابی یهودیان آمریکا، افزایش توان چانه زنی در مذاکرات، نزدیکی به غرب، کمکهای اقتصادی و عقد قراردادهای تسلیحاتی را شامل میشود که میتوان عناصر فوق را در چارچوب اهداف آذربایجان در مناقشه قرهباغ تحلیل نمود.

البته رابطه با اسرائیل برای آذربایجان با موانعی نیز روبه رو است که میتواند تبعات سنگینی را برای این دولت در پی داشته باشد. در اولین تأثیر آن بیشک ایجاد شکاف بین مردم و دولت است، چرا که مردم آذربایجان با اکثریت مطلق مسلمان و شیعه نسبت به سرنوشت فلسطین و مسلمانان آن کشور حساس هستند و ایجاد رابطه با اسرائیل قطعاً تبعاتی را در جهت تضعیف مشروعیت دولت در پی خواهد داشت. تأثیر بعدی تخریب رابطه ایران و آذربایجان است که این مسئله با توجه به عمق رابطه مردمی دو کشور و مبادلات سیاسی و اقتصادی بالا با دولت ایران در تضاد با منافع بلند مدت آذربایجان خواهد بود و سومین مسئله تخریب چهره آذربایجان در جهان اسلام و دنیا است چرا که هر گونه حمایت از اسرائیل در نزد افکار عمومی خصوصاً در سالهای اخیر به نوعی موافقت با اقدامات ضد حقوق بشری این کشور است.

سؤال اصلی تحقیق این بود که "آذربایجان از ایجاد رابطه با اسرائیل در سیاست خارجیاش به دنبال چه منافعی در تحقق اهدافش در مناقشه قرهباغ است؟" در جواب این سؤال نگارندگان نقش فاکتور موجود در متن را مورد بررسی قرار دادند که عبارتند از استفاده از لابی یهودیان آمریکا، نزدیکی به غرب، افزایش قدرت چانهزنی در مناقشه قرهباغ، مدرنیزه کردن ارتش و تقویت بنیه نظامی کشور، فروش نفت و مبادلات اقتصادی و کمکهای اسرائیل و توسعه آذربایجان بود که اگر چه در مورد آخر در ارتباط مستقیم با مناقشه قرهباغ نیست اما آن را میتوان در راستای مناقشه قرهباغ مورد تامل قرار داد.

آذربایجان در صدد است تا به وسیله پتانسیلهای ایجاد شده از رابطه با اسرائیل ظرفیت خود را در چانهزنی بر سر مناقشه قرهباغ افزایش دهد که با توجه به فاکتورهای بررسی شده در متن قابل تعمق است. از طرفی جمهوری آذربایجان ایجاد رابطه با اسرائیل را در چارچوب استراتژی نزدیکی به غرب دنبال میکند که این موضوع  نیز  در یکی از بخشها مورد بررسی قرار گرفت. البته اهداف دیگر آذربایجان در رابطه با تقویت روابط با اسرائیل نیز بررسی شد.

در انتها میبایست عنوان شود که آذربایجان اگر چه از فراخور رابطه با اسرائیل منفعتهایی را کسب می‌‌کند اما بیشک با هزینهای به مراتب کمتر میتواند به تمامی اهداف ذکر شدهاز طریق تقویت همکاریها با ایران دست یابد که مضرات رابطه با اسرائیل را هم نداشته باشد و این در حالی است که ایران به دلیل مشکلاتش در سیاست خارجی با غرب و نیز به دلیل اشتراکات عمیق با جمهوری آذربایجان آماده تعمیق رابطه خود با این کشور میباشد.

 

 

منابع فارسی:

امیراحمدیان، بهرام،(1388) بررسی علل و پیامدهای حضور ایالات متحده در قفقاز ، فصلنامه بین المللی ژئوپلتیك تهران

بهرامی ، محمد باقر (28شهریور 1389)، نقش جمهوری اسلامی ایران در تحولات اخیر منطقه قفقاز جنوبی و حل و فصل مناقشه قر باغ ، سمینار جمهوری اذربایجان تجارب پیشین ،چشم اندازهای فرارو ، تهران دانشگاه تهران

داداندیش، پروین،(1386) گفتمان ژئوپلتیك در اسیای مركزی : عرصه تعامل ایران و روسیه ، فصلنامه بین المللی ژئوپلتیك تهران

دهقان طرز جانی، محمود، (1379)، روابط خارجی ایران و همسایگان در دهه دوم انقلاب، تهران، نشر سروش

كولایی، الهه،(1389) حمهوری اسلامی ایران و ژئوپلتیك قفقاز جنوبی ، فصلنامه بین المللی ژئوپلتیك تهران

ولی قلی زاده، علی، زكی ، یاشار(1387) بررسی و تحلیل ژئوپلتیكی و ژئواكونومیكی ایران برای كشورهای CIS،
 فصلنامه بین المللی ژئوپلتیك  تهران

یزدانی، عنایتالله، تویسركانی ، مجتبی ، مرادی، سوسن(1386) تبیین ژئوپلتیكی رقابت قدرت مطالعه موردی: اوراسیای مركزی در بازی بزرگ جدید ، فصلنامه بین المللی ژئوپلتیك تهران

 

منابع انگلیسی:

Abilov, Shamkhal (2009), The Azerbaijan-Israel Relation : A Nondiplomatic, But Strategic Partnership, OAKA Institution Vol 4 No 8 DOI: 10.1080/1475355042000250548, 2004 Taylor & Francis Ltd

Aras, B. (Jan. 1998), ‘Post-Cold War Realities: Israel’s Strategy in Azerbaijan and Central Asia’, Middle East Policy, Vol.5, No.4

Boyajian , David ,(28 September 2009) , The Coming Russian Defeat in the Caucasus , Published in Keghart.com

Escribano ,Gonzalo ,(2009), Energy Security and Prospects for EU-Israel Cooperation , Available at http://www.macro.org.il/lib

Fact Sheet Russia-Israel Relations July 30, 2010 available at www.IsraelSeen.com

http://www.keghart.com/Editorial_Lobby

Huffington Post , (March 23 2010) , Azerbaijan And Israel: Not A Typical Relationship , available at http://www.huffingtonpost.com/jason-katz/azer baijan-and-israel-not_b_509229.html

ICG.( September 14, 2005.) Nagorno-Karabakh: Viewing the Conflict from the Ground

Lenk ,Arthur ,(27 june2007) “Azerbaijan and Israel Have Strategic Relation” APA Avilable at http://en.apa.az.news.php

Melman, Yossi (20 September 2008) “Israel and Azerbaijan close multi Dollar Deal “Haatz

Murinson , Alexander, (September 2008), Azerbaijan-Turkey-Israel Relation: The Energy Factor , Middle East Review of International Affairs, Vol. 12, No. 3

Nichol, jim (2009) , Armenia, Azerbaijan, and Georgia: Security Issues and Implications for Us. Interests. Congressional Research Service 1-5700 available at www. CRS. Gov

PanArmenian Net, (16 October, 2007) , Israel selling weapons to Azerbaijan fuels possibility of new war , Published in Keghart.com

Raz aux , Pierre, (November 2008) , The key to understanding the Israel – Russia Relation ship, Research Paper , Research Division – NATO Defense collage, Rome, No. , 42

www. Export. Gov. Il/ Eng/ Article / Article. Asp

Studing about the strategy of Israel and Azarbaijan

in frameworks of Nagorno-karabakh conflict

ین مقاله در فصلنامه شماره 30و 31 آران به چاپ رسیده است.

  • نوشته شده
  • در يکشنبه 19 آذر 1391
captcha refresh