تاریخ : سه شنبه 28 آذر 1391
کد 34996

اهداف باکو از توسعه مناسبات با تل آویو

آذربایجان با در پیش‌گیری سیاست نزدیکی به اسرائیل درصدد است تا با استفاده از پتانسیلهای ایجاد شده از این رابطه به اهداف خود که در صدر آن حل بحران قره باغ است نائل شود
عادلی/خبرگزاری آران

روح الله صالحی

اهداف باکو از توسعه مناسبات با تل آویو

خبرگزاری آران/سرویس آذربایجان

آذربایجان با در پیش‌گیری سیاست نزدیکی به اسرائیل درصدد است تا با استفاده از پتانسیلهای ایجاد شده از این رابطه به اهداف خود که در صدر آن حل بحران قره باغ است نائل شود و این اهداف شامل حفظ تمامیت ارضی، بازپس‌گیری مناطق اشغالی، توسعه اقتصادی و افزایش درآمد ملی به همراه افزایش جایگاه کشور در مناسبات منطقه‌ای است.

ابعاد همکاری‌های جمهوری آذربایجان و اسرائیل که از سالهای گذشته شروع شده در همه زمینه  ها به خصوص در مسائل نظامی و اقتصادی روند رو به رشدی دارد.استراتژی جمهوری آذربایجان در نزدیکی با اسرائیل به نیازهای داخلی این کشور باز می گردد. این کشور که پس از استقلال از اتحاد شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ میلادی از یک ضعف اقتصادی و سیاسی رنج می برد همواره در صدد بوده است تا با پیدا کردن متحدان جدید و بازیگران موثر در نظام بین  الملل بتواند بر مشکلات داخلی فائق آمده و به عنوان یک قدرت منطقه  ای ظاهر شود.

یکی از کشورهای تاثیرگذار در عرصه بین  الملل رژیم صهیونیستی است که می  تواند برای کشورهایی مثل آذربایجان حامی قدرتمندی به شمار آید. آنچه در این بین مهم است اهداف آذربایجان و پتانسیل‌های ایجاد شده از رابطه این دو است که جایگاه اسرائیل در سیاست خارجی آذربایجان را شکل می‌دهد و می  تواند در سیاستهای داخلی و خارجی باکو موثر باشد. مقامات آذری با نزدیکی به اسرائیل چندین هدف را پیگیری می  کنند که در راستای رسیدن به برنامه  های سیاست خارجی این کشور قابل توجیه است.

اهداف استراتژیک باکو

مهمترین هدف باکو در ایجاد رابطه با اسرائیل استفاده از لابی صهیونیستی در ایالات متحده است. از آنجا که ارمنستان به عنوان دشمن درجه یک آذربایجان دارای یک لابی در کنگره آمریکا است و با توجه به اینکه وجود چنین لابی در آمریکا، مغایر با اهداف آذربایجان در نزدیکی با غرب و به ویژه آمریکا است سیاست باکو بر این مبنا قرار گرفته است که برای رسیدن به اهداف خود از لابی صهیونیستی در مقابل لابی ارمنستان استفاده کند. با توجه به اینکه روسیه در مجامع بین‌المللی از مواضع ارمنستان حمایت می  کند وجود یک حامی قدرتمند در آمریکا می تواند اهداف آذربایجان در نزدیکی با غرب را تامین کند.

با توجه به مناسبات استراتژیک روسیه_ارمنستان و حضور گروه‌های فشار ارمنی در روسیه قطعاً پشتیبانی لابی یهودیان در آمریکا عامل خنثی کننده مهمی برای آذربایجان در مقابل فشارهای احتمالی روسیه است. نزدیکی به غرب و ورود به ناتو، از دیگر اهداف باکو به شمار می  رود. جمهوری آذربایجان تلاش می  کند از طریق تقویت رابطه خود با اسرائیل به بلوک غرب نزدیک‌تر گردد. آذربایجان پس از فروپاشی شوروی سیاست نزدیکی به غرب را بستر استراتژی بلند مدت خود قرار داد تا در مناقشات منطقه  ای به خصوص در زمینه رژیم حقوقی دریای خزر از پشتیبانی غرب برخوردار باشد. تمایل آذربایجان در ورود به ناتو از اهداف بلندمدت این کشور در نزدیکی به غرب محسوب می‌شود اما به دلیل بروز مشکلات در سیاست خارجی این کشور این هدف ‌با موانع عدیده‌ای روبه‌رو شده است.

لذا برقراری ارتباط از طریق اسرائیل با ایالات متحده و حتی کشورهای اروپایی می‌تواند مسیر پیوستن آذربایجان به ناتو را هموارتر سازد. پس از ۱۱ سپتامبر، آذربایجان در جنگ علیه تروریسم به یکی از هم‌پیمانان آمریکا تبدیل شد. همکاری با آمریکا در جنگ با افغانستان و عراق به نزدیکی دو کشور آذربایجان و اسرائیل کمک بیشتری کرد و همکاری بیشتر دو کشور منجر به نزدیکی آذربایجان به اردوگاه غرب ‌گردید. در چنین شرایطی آذربایجان با در پیش‌گیری سیاست نزدیکی به غرب درصدد است تا با استفاده از پتانسیل‌های ایجاد شده از این رابطه به اهداف خود که در صدر آن حل بحران قره باغ است نائل شود.

افزایش قدرت چانه زنی در مسئله قره باغ، حمایت روسیه از موضع ارمنستان در مناقشه قره باغ و همچنین عدم حمایت کافی کشورهای منطقه از آذربایجان باعث شد تا دولت‌مردان آذری که خود را در انزوا می‌دیدند تلاش کردند با اتخاذ سیاست نزدیکی به اسرائیل به عنوان حامی خارج از منطقه به افزایش قدرت چانه‌زنی خود در این مسئله کمک نمایند. در این میان آنچه مهم است توسعه تقویت بنیه نظامی آذربایجان است.

به همین واسطه کشورهایی که می‌توانند به این هدف آذربایجان کمک نمایند اهمیت دو چندان می‌یابند .گسترش روابط با اسرائیل به عنوان تامین کننده تجهیزات دفاعی_نظامی می تواند برای امنیت آذربایجان موثر باشد. وجود قراردادهای نظامی پیشرفته بین دو کشور نیز این موضوع را تایید می  کند. دولتمردان باکو با توجه به قدرت نظامی اسرائیل، از گذشته امیدوار بودند که این رژیم بتواند جمهوری آذربایجان را در برابر ارمنستان مجهز نماید. از این رو، در سال های اخیر شاهد قراردادهای نظامی دو طرف و خرید سلاح از اسرائیل بوده  ایم. حتی در برخی موارد میزان قراردادهای تسلیحاتی دو طرف به میلیاردها دلار بالغ می  شود.

مسائل و مشکلات اقتصادی جمهوری آذربایجان نیز از جمله عواملی است که زمینه نزدیکی این کشور به اسرائیل را فراهم کرده است. مقامات آذری معتقد هستند کشورهایی همچون ترکیه، ایران و چین نتوانسته  اند مسائل اقتصادی این کشور را حل نمایند؛ لذا سعی کردند رژیم صهیونیستی را در این زمینه جایگزین سایر کشورها کنند. استفاده ازکمکهای مالی اسرائیل برای سرمایه گذاری در آذربایجان و مبارزه با بیکاری و فقر درکشور باعث شده تا مقامات آذری به فکر توسعه روابط با رژیم صهیونیستی باشند و از تکنولوژی این کشور برای کاهش مشکلات اقتصادی استفاده نمایند.

از دیگر اهداف جمهوری آذربایجان در توسعه روابط با اسرائیل جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی ایران به این کشور است. به عبارت دیگر، گسترش اسلام گرایی در این کشور از نگرانیهای مشترک آذربایجان و رژیم صهیونیستی است که منجر به نزدیکی دو طرف شده است. با توجه به اتخاذ سیاستهای اسلام ستیزی در آذربایجان در سالهای اخیر نزدیکی باکو به رژیم صهیونیستی می  تواند این کشور را در رسیدن به این هدف یاری کند.

آذربایجان با ایران چه بر سر مسئله مرزهای آبی در دریای خزر و چه به سبب آنچه حمایت اسلام‌گرایان از سوی ایران نامیده می  شود دارای تنش است. این مسئله باعث شده است تا آذربایجان به عنوان متحد استراتژیک غرب و اسرائیل در منطقه منافع آنها را در نظر داشته باشد. دشمنی ایران با غرب و رژیم صهیونیستی نیز شرایطی را فراهم می کند تا آنها از حضور در آذربایجان به عنوان دستاویزی برای کنترل ایران استفاده کنند. بی تردید اهداف ذکر شده تنها بخشی از اهداف باکو در توسعه روابط با رژیم صهیونیستی است. آنچه مسلم است روابط جمهوری آذربایجان با اسرائیل در حال گسترش است و این عامل در زمینه نظامی و اقتصادی به وضوح مشاهده می شود.

آذربایجان با در پیش‌گیری سیاست نزدیکی به اسرائیل درصدد است تا با استفاده از پتانسیلهای ایجاد شده از این رابطه به اهداف خود که در صدر آن حل بحران قره باغ است نائل شود و این اهداف شامل حفظ تمامیت ارضی، بازپس‌گیری مناطق اشغالی، توسعه اقتصادی و افزایش درآمد ملی به همراه افزایش جایگاه کشور در مناسبات منطقه‌ای است./ع

  • نوشته شده
  • در سه شنبه 28 آذر 1391
captcha refresh