غیرمسلمانان دو دستهاند؛ یک دسته آنانند که با مسلمانان سر جنگ داشته و در گذشته نیز با آنان در ستیز بودهاند و روشن است که مسلمانان نباید با چنین مردمی دوستی و مراوده داشته باشند
g/سرویس آذربایجان
خبرگزاری آران / سرویس آذربایجان
روز سه شنبه 29 آذرماه 1391 ساعت 10 صبح کنفرانس «دولت ودین، تقویت تحمل گرایی دینی در جهان متغیر» کار خود را در باکو آغاز نمود. دکتر خرمشاد رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در رأس هیأتی در این کنفرانس شرکت و سخنرانی نمود که متن سخنرانی ایشان بدین قرار است.
بسم الله الرحمن الرحیم
دولت و دین: چرایی و چگونگی تحملگرایی دینی یا سعه صدر در جهان متغیر امروز
با تشكر از ریاست محترم كمیتة دولتی جمهوری آذربایجان در امور تشكلهای دینی جناب آقای الشاد اسكندراف، برای برقراری چنین نشست با شكوه و نیز با تشكر از برادر عزیزم جناب آقای شیخ الاسلام پاشازاده ریاست محترم ادارة مسلمانان قفقاز اجازه میخواهم سخن خود در موضوع رابطه دین و دولت و نیز نوع تحملگرایی دینی در آن و در جهان دیروز و امروز را با چند سؤال آغاز كنم:
1.در رابطه دولت و دین، مراد ما رابطه كدام نوع از دولت با كدام دین است؟
2.رابطه دولت و دین در ادیان آسمانی نظیر اسلام و مسیحیت و یهودیت یا در ادیان بشرساز یا در یك دین انتزاعی كه خود در صدد چارچوببندی آن هستیم؟
3.مراد ما از دولت، كدام نوع از دولت است؟
4.مقصود ما از تحملگرایی دینی چیست؟
5.آیا در یك نگاه حداقلی، نظر به این است كه چون هر دینی دارای اصول و ارزشهای ثابت خود است، پس تحملگرایی معنا و امكان ندارد؟ یا در یك نگاه حداكثری، دایرههای دینی آنقدر وسیع تعریف میشود كه مرزهای بیدینی میرسد؟ یا اینكه در یك نگاه عقلگرایانه و خرد ورزانه حد وسط و راهی میانی توصیه و تصویر میشود كه در آن با حفظ اصول و بنیادهای هر دینی جا و فضا برای حیات و فعالیت سایر ادیان و تفكرها نیز باقی میماند؟
در روابط ادیان با یكدیگر سه گزینه قابل تصور است: تقابل، تحمل و تعامل یا همزیستی مسالمتآمیز: تقابل رد مطلق دیگری است، تحمل تن دردادن اجباری به حضور اوست و بالاخره تعامل یا همزیستی مسالمتآمیز پذیرش اختیاری، عقلانی، معنوی و مبنایی به حساب میآید.
در خصوص گزینة اخیر ملاحظه نكات دهگانه ذیل در جهان متغیر امروز ضروری به نظر میرسد:
1- از نظرگاه قرآن همه ی انسان ها از یك مرد و زن آفریده شده اند، تنوع و تكثّر ملل و اقوام عارضی است و نزد خداوند تنها تقوی، ارزش حقیقی قلمداد می شود. پر واضح است كه تقوی كه عامل فروتنی و باعث محبت نسبت به بندگان خداست، هرگز موجب برتری جویی، كبر و نخوت نمی شود. این منظر وحیانی قرآن، استوارترین مبنا برای تفاهم، تعامل و همزیستی صلح آمیز آدمیان، به رغم باورمندی و پای بندی به ادیان و فرهنگ های گوناگون است.
2- به رغم تنوع فرهنگ ها و بالطبع وجود تفاوت ها و حتّی تعارض های بسیار میان آنها، مشتركات و مشابهات میان آنان بسی بیشتر از مفترقات و اختلافات است. حضرت علی علیه السلام میفرمایند كه انسانها در خلقت با هم مشابهند. از ریشه ی واحد بشریت كه بگذریم، ارزش های مشترك انسانی، احساسات مشابه آدمیان، عقاید دینی هم سان - به ویژه در میان پیروان ادیان ابراهیمی - بستر و بهانه ی كارسازی برای گفت و شنود و زندگی توأم با صلح و صفا است. عدالت طلبی، خیرخواهی، كمال جویی و امنیت گرایی كه آرمان های مشترك بشری اند، تنها و تنها در سایه ی روابط و تفاهم انسان ها به دست آمد.
3- همان علل و دلایلی كه زیست اجتماعی آحاد بشری را از آغاز خلقت ضروری كرده است، هنوز و همچنان به مثابه ی علل و دلایلی كارساز، بر امكان و ضرورت همزیستی بشر معاصر تأكید می ورزند؛ چه آنكه نیازمندی های انسان ها در گذشته به فراخور بساطت زندگی جمعی انسان بسی بسیط و ابتدایی بود. اكنون كه نیازمندی های بشر پیچیده تر شده است، نیاز به روابط استوارتر و داد و ستد افزون تر احساس می شود.
4 - فراورده های فكری و علمی بشری، ملك مطلق هیچ قوم و قریه ای نیست. حكمت و معرفت و علم و صنعت، میراث مشترك فرزندان آدم است و باید میان آنان مبادله شود و همه مشتركاً از آن استفاده كنند. بخل علمی و انحصارطلبی صنعتی و تكنولوژیك غرب معاصر برخلاف مروّت بشری است و همین انحصارطلبی و بخل نیز او را از پای در خواهد آورد.
5 ـ «جهل » مایه ی «جهد» و جهد باعث «جنگ » است. هماره این جهل است كه آدمی را به عناد و انكار حقیقت و نفی حق وِ دیگران وا می دارد؛ ولی اینك دوران جهل، جهد و جنگ سپری شده است. بشر عهد طفولیت خویش را پشت سرنهاده و روزگار بلوغ و عقلانیت او فرا رسیده است. او كوله بار سنگینی به بزرگی تاریخ خشونت ها و خونریزی ها را به دوش می كشد. تقویت مبانی صلح و تحكیم پایه های امنیت جهانی، رسالت اصلی بشر بالغ است. امروز خطرهای بزرگی حیات جمعی بشر را تهدید می كند. نجات طبیعت و حفظ مواهب الهی و سرمایه های مشترك انسانی، عامل مهم دیگری است كه بایستگی زیست مسالمت آمیز آدمیان را محرز و مبرم می دارد.
6 ـ گسترش روز افزون و پرشتاب فنّاوری ارتباطات و اطلاع رسانی، علت دیگری است كه بایستگی همزیستی فرهنگ ها را توجیه می كند. فنّ آوری ارتباطات تا جایی می تواند در راستای همزیستی بشریت كارساز افتد كه مهاجمانه، سلطه طلبانه و تحمیلگرانه عمل نكند؛ وگرنه از آن زمان كه این امكان به خدمت تهاجم و تحمیل در آید، واكنش ملت ها و فرهنگ ها را برخواهد انگیخت و در نتیجه برش و كارایی خود را از كف خواهد داد؛ آن گاه به ابزار تقابل و تنازع فرهنگ ها بدل خواهد شد و در نهایت خود را نابود خواهد كرد.
7- محوری ترین دستور اسلام در زمینه همزیستی مسالمتآمیز و تقویت سعه صدر در قرآن کریم سوره مبارکه آل عمران آیه 63 آمده است: « قُلْ یا أهلَ الكتابِ تَعالوا اِلی كَلمةٍ سواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ أَلاّ نَعبُدَ الاّ اللهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَیئًا و لا یَتَّخِذَ بَعضُنَا بَعضاً أَرباباً مِنْ دونِ أللهِ» ترجمه: بگو ای اهل كتاب به سوی كلمه ای كه پذیرفته ی ما روی بیاورید: كه تنها خدا را عبادت كنیم و چیزی را برای او شریك قرار ندهیم و بعضی از ما، بعضی دیگر را سوای خدا به پرستش نگیرد.
دلیل این دستور آن است که اساس و شالوده همه ادیان الهی و خط پیامبران از حضرت آدم ابوالبشر(ع) تا حضرت خاتم پیامبر(ص) یکی است. دراین باره قرآن می فرماید:" ان الدین عندالله الاسلام" ، همانا دین در نزد خداوند اسلام است." (آل عمران، 19) یا می فرماید: "شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی اوحینا الیکم و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی...،" آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود، آن چه را كه بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم. (شوری، 13)
8- اسلام تنها به محکوم کردن گرایشهای نژادی و تنگنظری دینی ملل دیگر اکتفا نمیکند، بلکه از همان آغاز دیدگاه خود را مبنی بر صلح و همزیستی با همه کسانی که سر جنگ با مسلمانان را نداشته باشند، در یک چهارچوب استراتژیک اشعار میدارد. پیامبر (ص) آیه فوق الذکر(آل عمران/63) را در سرفصل نامههای خود به اهل کتاب میگنجانید و در روابط مسلمانان با پیروان دیگر ادیان، بر آن بهعنوان یک اصل مسلم تأکید داشتند؛ که خود دلیلی است روشن بر تأكید اسلام بر همزیستی مسالمتآمیز ادیان الهی. در قرآن هیچ آیهای دال بر پذیرش دین اسلام از سوی غیرمسلمانان و یا مجازات آنان بر نپذیرفتن آن وجود ندارد، بلکه همواره بر رعایت عدالت و عدم تعدّی تاکید دارد و پذیرش دین و عقیده را اختیاری و بدون اکراه و اجبار میداند: «لا اکراه فی الدین». در آیات بسیاری از پیروان ادیان الهی خواسته شده که نسبت به اسلام تنگنظری نداشته باشند و با این آیینی که مصدق کتب و پیامبران گذشته است از در خصومت درنیایند و به عقیده مسلمانان احترام بگذارند و آنان را به خاطر مسلمان بودن مورد شکنجه و آزار قرار ندهند. نیز اعلام میدارد که مسلمانان نیز با آنان سر جنگ ندارند و به عقیده آنان احترام میگذارند، چون پیامبران الهی همگی حامل پیام توحید هستند و موحدان میتوانند حول محور توحید با یکدیگر همزیستی مسالمتآمیز داشته باشد.
نسبت به غیر اهل کتاب (مشرکان) نیز اسلام عقیده آنان را مستمسک جنگ نمیداند، و درگیریهایی هم که مسلمانان با مشرکان داشتند به خاطر ایجاد مزاحمت از سوی آنان بود؛ آن هم زمانی که مسلمانان چارهای جز دفاع از خود نداشتند.
9- توصیه به عدالت و گذشت و بزرگواری قرآن نهتنها اهل کتاب، که همه انسانها را دربر میگیرد: لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبرّوهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین انما ینهیکم الله عن الذین قاتلو کم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم و ظاهروا علی اخراجکم ان تولوهم و من یتولهم فاولئک هم الظالمون. (ممتحنه 10/و 9) از این آیه شریفه چنین مستفاد میشود که: غیرمسلمانان دو دستهاند: یک دسته آنانند که با مسلمانان سر جنگ داشته و در گذشته نیز با آنان در ستیز بودهاند و بهاصطلاح دشمنان آنان به شمار میآیند. روشن است که مسلمانان نباید با چنین مردمی دوستی و مراوده داشته باشندکه جبهه اسلام را تضعیف میکند؛ اما گروه دوم، گروهیاند که در گذشته اکثریت را تشکیل میدادند و امروزه نیز شاید اکثریت قاطع غیرمسلمانان از این گروه باشند. قرآن کریم نهتنها دوستی و نیکی با چنین مردمی را منع نفرموده، بلکه به آن امر فرموده و میفرماید: «با آنان به نیکی و قسط رفتار نمائید که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد»
10- با توجه به همه آنچه كه گفته شد، بدون تردید جهان سلطه و استکبار که با ابزارهای رسانه ای خود، در تلاش برای معرفی اسلام به عنوان دین شمشیر و خشونت است، در مقابل حقیقت و منطق صلح جوی اسلام ناکام مانده و راه به جایی نخواهد برد.
متشكرم
والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته