چرا از بحث پیرامون قره باغ می¬گریزند؟ اشغال قره باغ لکه ننگی است و ظاهرا حکومت اصلا در صدد آزادی قره باغ نیست، آنها از صدای گلوله می¬ترسند و در پی دردسر برای خود نیستند
g/Aran agentliyi
خبرگزاری آران / سرویس ایران
به گزارش آران نیوز ، دکتر منصور حقیقت پور نماینده مردم اردبیل و نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که از چند ماه قبل تا کنون مناظرات مکتوبی را با سیاووش نوروزاف نماینده حزب حاکم آذربایجان در پارلمان باکو در خصوص مسائل مختلف پیرامون روابط ایران و آذربایجان انجام داده است ، این بار طی پیام تبریک نوروزی به صورت مستقیم با مردم این کشور به گفتگو نشسته است . در بخشی از این پیام تبریک آمده است : « این تنها تبریک نیست، بلکه تلاش برای از بین بردن فتنههای دشمنان هم هست که همواره در میان آذربایجان و ایران به وجود آوردهاند». متن کامل این پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
خواهران و برادران عزیز آذری!
من از طرف همه مسلمانان و انسانهای عدالتطلب ایران به مناسبت عید نوروز و فرا رسیدن فصل بهار به شما تبریک گفته و درود فراوان از تبریز، اردبیل، ارومیه و زنجان را به شما می فرستم.
عظمت دین اسلام در آن است که عادات و رسوم مفید قبل و بعد از خود را میپذیرد. ردگرایی و نشنیده رویگردان شدن نه در شأن دین خداست و نه در شأن بندگان خدا. مردمان آن سو و این سو مردمان عالمی هستند. فرق اساسی میان عالم و جاهل آن است که آنچه را عالم از همان اول میپذیرد، فرد جاهل در آخر کار میپذیرد. مردم آذربایجان ازمردمانیاند که به دین اسلام آغوش مملو از محبت گشودهاند؛ چون اهل استدلال هستند و منکر حق نمیشوند. مردمانی که اسلام و سایر حقایق را چشمبسته انکار نمودهاند در تاریخ کم نیستند. اما مردم ما بر خلاف برخی اقوام جاهل، "اسلام دین عرب است" نگفته و به حقیقت دین عرضه شده توجه نمودهاند. مردم ما اسلام را دینی مفید یافته و شهادتین را با جان ودل بر زبان آوردهاند.
اسلام آخرین و کاملترین دین خداست. پذیرش نوروز از طرف این دین نیز از عظمت آن است. رسول اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) با در نظر گرفتن حقیقت نوروز نسبت به آن نظر خوبی ابراز داشته و حتی دعاهای ویژه برای این روز ذکر کردهاند.
حقیقت نوروز چیست؟ مردم در نوروز خانههای قلبی و جسمی خود را شسته و تمیز میکنند، در خانهها گرد و خاک و در قلبها کینه وکدورت نمیماند. اگر انسانی در زبان اسلام بیاورد و لیکن در عمل به خدا نزدیک نشود چه فایدهای دارد؟ اگر انسان در نوروز گرد و غبار قلب خود را پاک نکند، در واقع بهرهای از این عید نبرده است. حضرت امیرالمومنین (ع) میفرماید روزی که انسان در آن گناه نکند عید است. بله، انسان همانطور که در عید نوروز خانه خود را تمیز میکند و لباسهای نو میپوشد، اگر بتواند آلودگیهای روحش را هم شستشو دهد، پس برای او عید است.
نوروز خداپسندانه را برای شما آرزو میکنم. خداوند از قلبهای بهاری شما عطر گل را دریغ نکند. نوروز آینده را انشاءالله در قره باغ زیبا و در کنار چشمه عیسی جشن بگیریم.
یکی از بزرگترین رسالتهای نوروز آشتی افراد قهر کرده است. این پیام تبریک بنده نیز بر اساس همین رسالت نوشته شده است. این تنها تبریک نیست، بلکه تلاش برای از بین بردن فتنههای دشمنان هم هست که همواره در میان آذربایجان و ایران به وجود آوردهاند. ما به خاطر باور خود به دشمن خیلی چیزها از دست دادیم. اگر سیمهای خاردار را که مردم هنگام فروپاشی اتحادجماهیر شوروی پاره کردند، دوباره نمیکشیدند، اکنون مجبور نبودیم که از دور با هم سخن بگوییم و اکنون خواهران و برادران آذری اطراف رود ارس در کنار سفره نوروزی با هم میگفتند، میخندیدند و به آرزوهای ناکام استکبار جهانی لبخند میزدند. ایران این را نمیخواست و مطمئنم که مردم آذربایجان نیز از وجود سیمهای خاردار در میان دو برادر لذت نمیبرد. میگویند ارس وطن را به دو بخش تقسیم کرده است. من فکر میکنم این حرفها ارس را اذیت میکند. چرا که او نیز همانند رود کر یک نعمت الهی برای این مملکت است. آنچه وطن را دونیمه کرده ارس نیست، مرز است، رژیم ویزاست، دوربینهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل است که وزش باد را نیز دنبال میکنند.
یکی از دوستان باکویی من مثل جالبی میزد. میگفت به کسی که نمیشناسم یک بار، به کسی که میشناسم دو بار و اگر از فامیلهایم باشد سه بار تذکر میدهم. اما اگر پدر، مادر، خواهر، برادر، خانواده و یا فرزند باشد، آنقدر میگویم تا بفهمد. آذریها خواهران و برادران من هستند. بنابراین به خاطر دستبردار نبودنم مرا ملامت نکنید. به عنوان مثال، کسی انتظار نداشته باشد که من درمورد قره باغ سکوت کنم.
من به این مردم حرفهایی برای گفتن دارم. من این مردم را مثل جانم دوست دارم و هیچ ایرادی نسبت به آنها ندارم. رسول اکرم (ص) میفرماید که مردم را متهم نکنید. کسانی که اخبار را دنبال میکنند، میدانند که برای رساندن حرف خود خیلی وقت است از سیاوش نوروزاف، نماینده مجلس ملی آذربایجان دعوت کردم تا به شرط پخش زنده تلویزیونی در کنار رود ارس در باره مشکلات میان دو کشور گفتگو کنیم. خیلی دوست داشتم که هم مردم جمهوری آذربایجان و هم مردم ایران این گفتگوها را به طور زنده ببینند و شاهد باشند که سردی روابط فقط فتنه دشمن است، این دو مردم برادر هم هستند و غیر از محبت چیزی برای تقسیم ندارند. اما خواست من عملی نشد و از آخرین پاسخ نوروزاف مأیوس شدم ، اگر او میگفت که در نوروز آینده در قره باغ گفتگو میکنیم، خوشحال میشدم. اما گفت که سال آینده وقتی در تبریز رئیس مجلس شدم، گفتگو میکنیم. نماینده مجلس ملی جمهوری آذربایجان و یکی از رهبران حزب حاکم ینی آذربایجان (آذربایجان نو) از حقوق و عرف بین الملل نیز بیخبر است. یکی باید بپرسد که جناب نوروزاف، اگر این اندازه قدرت داری، چرا قره باغ را پس نمیگیری؟ تو بیست سال است در برابر ابرقدرتها خم شدی که قره باغ را بگیرند و به شما برگردانند. اما ایران 33 سال است که با جهان میجنگد، ولی یک قدم نیز عقبنشینی ننموده و یک بار نیز سر خم نکرده است. شما با کدام سابقهای این چنین با صدای بلند حرف میزنید. آیا تبریز را با باکوی مظلوم که به عرصه همجنسبازان جهان تبدیل کردید، یکسان میبینید؟ به یاد داشته باشید که هیچ تبریزی حتی به شما ساک خالی هم امانت نمیدهد. ایران را بگردید و اعتبار اهل تبریز را ببینید. اهل تبریز را با کراواتی که یک سرش در تلآویو و یک سرش در واشنگتن باشد، نمیتوان فریب داد. از اینکه وارد گفتگو با نوروزاف شدم متأسف شدم. همه میدانیم که نمایندگان پارلمان در آذربایجان چگونه انتخاب میشوند. فیلمهای ویدئویی الشاد عبداللهاف این را به خوبی نشان داد. اما تبریز باکو نیست که کسی با رشوه، سفارش و یا پارتیبازی بتواند نماینده مجلس باشد.
باز هم امیدوار بودم که در دل این آدمها هر چند اندکی احساس مرحمت و عدالت باقی مانده باشد. اما مطمئن شدم که اگر مخاطب لایقی در آذربایجان وجود دارد، آن هم خود مردم است.
هر چند من به رسم ادب طی یادداشتی جداگانه جواب نوروزاف را دادم ولی باید بگویم سیاوش نوروزاف یک بهانه بود. من میخواستم به شبهات القا شده پاسخ دهم. اگر جایی صداقت نباشد، انسانی که به چاه نزدیک میشود به تذکرات دیگران باور نمیکند. امیدوارم سخنان صادقانه ام هم برای خودم و هم برای شما خواهران وبرادران عزیزم مفید باشد.
اتهامات بزرگی به ایران زده شده است . آیا در جنگ قره باغ ما به نفع ارمنیها کاری انجام دادیم؟ دنبال یک مقام رسمی بودم تا این مسائل را همراه با او حل کنیم. من پاسخ بدهم و مردم از سرچشمه شبهات آگاه شوند. با هر که از قره باغ صحبت میکنم موضوع را عوض میکند. چرا از بحث پیرامون قره باغ می گریزند؟ انسان معمولا از گفتگو درباره کاری که خودش مقصر است فرار میکند. اشغال قره باغ لکه ننگی است و ظاهرا حکومت اصلا در صدد آزادی قره باغ نیست. چرا؟ اولا آنها افرادی هستند که به زندگی تجملاتی عادت کردهاند، از صدای گلوله میترسند و در پی دردسر برای خود نیستند. ثانیا این کار یک ارتش واقعی میطلبد. ارتشی که در آن رشوه و مرگ و میر سربازان محوریت داشته باشد،انسانها به جرم نماز خواندن اخراج شوند و از آموزش و تجهیزات نظامی بی بهره باشد، چه کاری میتواند بکند؟ متأسفانه ارتش نیز در آذربایجان یک بهانه برای پولشویی است. دولت آذربایجان از اسرائیل اسلحه میخرد ولی متعهد هم میشود که از آنها بر علیه ارمنستان استفاده نکند. یا اینکه اسلحه را میفروشند ولی بعضی از قطعات و یا گلوله آن را نمیفروشند. معلوم میشود که هدف فقط پولشویی است، نه تجهیز ارتش. و ثالثا اگر جنگ آغاز شود، مردم از سردمداران میپرسند که فرزند شما کجاست؟
فرضا یک معجزهای رخ داد و قره باغ برگردانده شد؛ مردم را چگونه به سرزمینهای ویران شده برمیگردانند؟ کسانی که ساختن تالار کریستال را به رخ میکشند ،آیا دلشان میآید برای بازسازی قره باغ میلیاردها پول خرج کنند؟ الآن چه کار بکنند و مردم را با چه چیزی سرگرم کنند؟ درست در این موقع ساختن یک دشمن دروغین به ذهنشان میرسد. آنها با این کار هم افکار عمومی مردم مظلوم را فریب میدهند و هم آمریکا، اسرائیل و دیگر حامیان تجاوز ارمنستان را از خود خشنود میسازند. چون آنهایی که جنگ قره باغ را به وجود آوردند و یا مصالحشان در استمرار آتش این جنگ است، هر گز دوستی آذربایجان با ایران را تحمل نمیکنند. چرا که این به معنی آزادی قره باغ و پیروزی آذربایجان است. آنها دیدند که جوانان لبنان و فلسطین بر اثر دوستی با ایران چه پیروزیهایی به دست آوردند. این در حالی است که قدرت بالقوه آذربایجان بیشتر از آنها و قدرت ارمنستان به مراتب کمتر از اسرائیل است.
ایران را که 33 سال در مقابل آمریکای خونخوار مقاومت کرده، به عنوان عامل شر معرفی میکنند و آذربایجان بزرگ خیالی را مطرح میکنند تا قره باغ فراموش شود. من با تاریخدانان صحبت کرده و از آنها پرسیدهام که این آذربایجان بزرگ کی و در کجا تشکیل شده است؟ آنها بر روی دولت صفویه تأکید میکنند. میپرسم اگر صفویه دولت آذربایجان بوده، پس ایران کجا بوده است؟ به مرزهای دولت صفویه نگاه کنید: یک طرفش عراق و یک طرفش افغانستان. این است دولت آذربایجان؟
اگر شما دولتمردان پایبند به شعار تشکیل آذربایجان واحد هستید، پس چرا مرز را میبندید؟ مرز را باز و رژیم ویزا را لغو کنید تا آذربایجان متحد شود.ولی شما که حتی قانون تسهیلات مرزی را لغو نمودید.
ارمنیها علیه شما ادعای ارضی دارند و میدانید که این یعنی چه و چه تأثیرات و عکس العملهای احساساتی را به دنبال دارد. اما با این حال به کشور ما ادعای ارضی میکنید. اسرائیل بزرگ، ارمنستان بزرگ، کردستان بزرگ از سیاستهای استعماری قرن بیستم است. شما به قدتان نگاه کنید. ایران در برابر آمریکا و اسرائیل رجز میخواند. بزرگترین مدعی در این مورد اسرائیل است که در 7 سال اخیر سه بار کمر آن را شکستیم: در جنگ 33 روزه با حزب الله و در جنگهای 22 روزه و 8 روزه در غزه. ببینید این ادعا چه بلایی بر سر آنها آورده است. اما شما در ضعیف ترین حالت، ادعای زورمندی میکنید.
ما از دوران کودکی با ارزشهای اسلامی آشنا شده و وظایفی را که خداوند برای بندگانش مقرر ساخته، به یاری او انجام دادهایم. لاابالی از ما بهدور بوده است. اینکه یک انسان اسلحه برداشته، در راه دین و میهن وارد جنگ شود محکم ترین دلیل بر صداقت اوست. من با جنگ در میهنم و قره باغ سعی کردهام که محبت به دین و میهنم را ابراز کنم. این را هم حتما بگویم که محبت به آذربایجان تنها از برادر خونی بودن نشأت نمیگیرد. همه مقامات رسمی و همه مسئولان جمهوری اسلامی ایران؛ رهنمودهای حضرت امام خمینی (ره) در مورد آذربایجان را به یاد دارند. امام که اساتیدی همچون مرحوم آیت الله بادکوبهای داشته، با اعتقاد به نیروی این سرزمین و بزرگواری مردمان آن با تأکید فراوان سفارش کرده بود: "مراقب آذربایجان باشید و یاری خود را از آنها دریغ نکنید".
مبلغان عداوت و دشمنی میان ایران و آذربایجان ایران را به خاطر روابطش با ارمنستان ملامت میکنند. رهبران آذربایجان با رهبران اشغالگر ارمنستان دیدار میکنند، میگویند، میخندند و سورتمه میرانند. آیا شما شاهدی دارید که کسی از مقامات رسمی ایران با این اشغالگران خوشگذرانی کند؟ ایران با ارمنستان روابط تجاری و اقتصادی محدودی دارد. این امر طبیعی است. من به صورت رسمی گفتهام و میتوانم اثبات کنم که در جنگ قره باغ هر نوع کمکی به آذربایجان نموده ایم ، در قره باغ به نفع اسلام و آذربایجان جنگیدهایم؛ در مقابل آنان نیز اثبات کنند که ایران حتی یک گلوله به ارمنستان داده است. مواد خوراکی و محصولات سبک صنعتی از چه زمانی کمک نظامی محسوب میشود؟ محصول استراتژی نفت است که این را نیز خود آذربایجان به طور غیر مستقیم به تانکهای ارمنی میریزد.
چرا با آمریکا دوست نمیشویم؟ چون دوستی با این قلدر اقتضاءاتی دارد. آذربایجان دوست شد و به میدان نظامی بر علیه ایران تبدیل گشت. همکاری نظامی باکو با اسرائیل مثل روز بر همه روشن است. به ترکیه نگاه کنید. کسانی که با شعارهای اسلامخواهی به حکومت رسیدند به ایادی آمریکا تبدیل شدند، به ساز ناتو میرقصند، با دیکتاتورهای عرب مینشینند و از اسد مطالبه دموکراسی میکنند. اگر روابط ترکیه و ایران قوی میشد این میتوانست پایان آمریکا و غرب در منطقه باشد. در طول تاریخ روابط این دو کشور را به هم زده و به اهداف خبیث خود رسیدهاند. وقتی اسلامگرایان در ترکیه به پا خاستند، آنها حساس شدند. دولتمردان ترکیه باید میفهمیدند که یک لبخند به روی آمریکا چه بهایی دارد. قرآن کریم به زنان تذکر میدهد که اگر به کسانی که در قلب خود مرض دارند، روی خوش نشان دهید، به فکر بدی میافتند. کار آمریکا و متحدان او نابودی مردمان است. اگر امروز به آنها بخندی فردا باید منافع ملی را قربانی کنی و دنباله رو استکبار جهانی باشی. این همان آمریکا است که اصلاحیه 907 مبنی بر ممنوعیت همه کمکهای دولتی به آذربایجان را امضا نموده است. از 36،6 میلیون دلار که برای سال 2013 به ایروان اختصاص داده شده، مبلغ 27،2 میلیون دلار برای همکاریهای نظامی با ارمنستان در نظر گرفته شده است. چرا مردم آذربایجان را بر علیه ایران برادر تحریک میکنند، نه بر علیه آمریکا؟ بیایید به گمرگ و شاهد باشید که چه قدر به این برادری نیاز هست؟ خواهران و برادران آذری ما به خاطر کوچکترین مسأله مادی و پزشکی به ایران میآیند. ما از اینکه می توانیم حتی به قدر ذرهای به آنها یاری برسانیم خوشحالیم.
من امیدوارم که سال آینده برای مردمان ما سال موفقی باشد. هم در ایران و هم در آذربایجان انتخابات ریاست جمهوری در پیش است. دنیا به این رقابتها نگاه خواهد کرد. دنیا خواهد دید که در کدام کشور سخن آزاد و انسانهای آزاد حاکم هستند. امروز به گفتگوهای من در کنار رود ارس پاسخ مثبت نیامد، اما در مکاتبات مطبوعاتی بسیاری از نقاط مبهم روشن شد. به امید مژده از انتخابات آینده خواهران و برادران عزیز آذری را به خداوند میسپارم.
منصور حقیقت پور
نوروز 1392