روابط روسیه و آذربایجان در دو دهه پس از استقلال باكو از شوروی سابق به دلایلی همچون، نزدیکی آذریها به غرب، تنش با ارمنستان و روابط حسنه میان روسها و ارامنه، بازاز انرژی و ترانزیت آن گاهی تنشآلود و در نقطهی مقابل،گاهی همکاریها و همگرایی این دو كشور قابل توجه بوده است. در این میان ما کوشیدیم تا با طرح گفتگویی با حسن بهشتیپور، كارشناس ارشد مسائل قفقاز به اختلافات در روابط خارجی این جمهوری با مسكو، اهداف و نگاه این کشور به روسیه و متغیرهای دخیل در روابط دو كشور بپردازیم كه در ادامه از نظر میگذرانید.
روابط روسیه و آذربایجان تا چه حدی تحت تاثیر ورود و حضور بازیگران فرامنطقهای در آذربایجان است؟
در دوره بعد ار فروپاشی شوری در دورهای كه ایلچی بیگ توانست قدرت را بدست گیرد جا پای غرب در آذربایجان باز شد. گرایشهای ملیگرایانه ایلچیبیگ باعث نزدیكی به تركیه و امریكا بر ضد ایران و روسیه بود. بعد از شكست ایلچی بیک در انتخابات ۱۹۹۳ و قدرت گفتن علیاف، باكو به دنبال سیاست برقراری موازنه مثبت در روابط جمهوری آذربایجان با روسیه و امریكا بود.
در این دوران باكو تلاش كرد با دادن امتیازهای نفتی به روسیه و امریكا هم مساله قرهباغ را به نفع خود حلكند و هم امكانی برای توسعه اقتصادی آذربایجان بدون ایجاد تعارض منافع بین واشنگتن و مسکو به وجود آورد. اما در عمل مساله قرهباغ پیچیدهتر شد با آنکه آتش بس بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان برقرار شد اما هجده سال است که حالت نه جنگ و نه صلح در مناطق اشغالی برقرار است. در این میان هرچند در سایه دادن امتیازهای نفتی به غرب رشد اقتصادی در جمهوری آذربایجان بوجود آمد، اما غرب و روسیه در مورد مواضع حمایتی از ارمنستان تجدید نظر نكردند. بهطوریکه هنوز در حدود ۲۰% خاک جمهوری آذربایجان اشغال است.
با جانشینی الهام علیاف بجای پدرش تمایل برای گسترش رابطه با غرب بیشتر شد و وی فاصله بیشتری از روسها گرفت. این مساله در سالهای اخیر بیشتر به چشم میخورد. شاید دلیل این امر تثبیت موقعیت روسیه در ارمنستان بود. همچنین باكو در سایه تحولات گرجستان تصور میكرد میتواند با نزدیك شدن به امریكا از تكرار انقلابهای رنگی در آذربایجان جلوگیری كند. لذا امریكا با علیاف به تفاهم رسید و از دور دوم ریاست جمهوری او روابط با غرب بیشتر شد.
پس از جدایی رسمی آبخازیا و اوستیای جنوبی از گرجستان در نتیجه جنگ سال ۲۰۰۸ با روسیه ، باکو دریافت باید در تحولات جدید قفقاز احتیاط بیشتری کند به همین دلیل در جریان سفر مدویدیف، رئیس جمهوری وقت روسیه در سال ۲۰۰۹ قراردادهای جدید نفت و گازی بین روسیه با آذربایجان شکل گرفت . از این زمان باكو نگاهی جدید را در مناسبات با روسیه در پیش گرفت که نوعی تعامل توام با احتیاط است. در همین حال علیاف سعی داشت با نزدیک شدن به روسیه مانعی برای گسترش روابط با امریکا و اتحادیه اروپا ایجاد نکند.
تشدید همکاریهای سیاسی و اطلاعاتی- امنیتی آذربایجان با ایالات متحده ( وبویژه اسرائیل) و عضویت باکو در سازمانهای یورو-آتلانتیکی تا چه میزان موجب تشدید حساسیتها در محافل سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی روسیه شده است؟
بطور کلی میتوان گفت به موازات به قدرت رسیدن الهام علیاف افول نفوذ روسیه در باکو با رشد بیشتری نسبت به اوایل دهه ۹۰ میلادی آغاز شد. و به موازات آن موقعیت محافل غربگرا تقویت شد. بطوری که آخرین مورد آن را هم تعطیل شدن پایگاه قبله در جمهوری آذربایجان بود كه میتوان گفت آخرین میراث برجای مانده از شوری سابق در این کشور ازبین رفت.
در این شرایط روسیه از یك سو همچنان امیدوار است كه بتواند روابط خود را با باكو در زمینه نفت و گاز توسعه دهد و از سویی هم نگران توسعه نفوذ غرب در این كشور است. برای روسها مهم است كه در این شرایط باكو پایگاهی نظامی را در اختیار غرب قرار ندهد و وارد ناتو نگردد. در همین حال برای توازن بخشی در مناسبات با باکو، مسكو از پارامترهای فشار خود بر جمهوری آذربایجان هم استفاده میكند. چنانچه اخیرا هم در مسكو لزگیهای مقیم در روسیه (كه ثروتمند هم هستند) با حمایت پوتین تشكل جدیدی ایجاد كردهاند و موجب نگرانی باكو شدهاند. یعنی روسیه تلاش میكند تا از عوامل فشار در بزنگاهها بر ضد منافع باكو بهره برد.
با توجه به اتمام موعد قرارداد اجاره پایگاه قبله در نهم دسامبر۲۰۱۲ ، روسیه با ارسال یادداشتی توقف فعالیت این پایگاه را اعلام كرده است. در این حال با در نظر داشت شكست مذاكرات باكو و مسكو درباره تمدید اجاره پایگاه قبله نقش این پایگاه راداری در آینده روابط دو كشور تا چه میزانی است ؟
تعطیلی این پایگاه هر چند تا حدی از اقتدار و نفوذ روسیه میكاهد، اما روسها در مقابل این امر اعلام كردهاند كه قرار است پایگاه راداری جدیدتری در منطقه ایجاد كنند. یعنی با رد درخواست ۳۰۰ میلون دلاری باكو برای تمدید اجاره پایگاه قبله، میخواهند پایگاه راداری جدیدی در قفقازایجاد کنند.
راهبرد باكو كاهش تدریجی نفوذ روسیه بدون برانگیختن حساسیت مسکو در خاك خود است. از این جهت از تعطیلی پایگاه راداری قبله استقبال میکند و بدون تردید این امر تاثیر منفیای در روابط دو كشور میگذارد. در جریان سفر وزیر دفاع باكو به مسكو به نظر میرسد یكی از موضوعات مذاکرات ایستگاه رادار قبله باشد. اما من فكر میكنم باید پرونده قبله را بست. در این حال برای مسكو مهم است كه در مقابله با سامانه موشكی امریكا در تركیه و رومانی او نیز در قفقاز مانند آن را داشته باشد تا فعالیتهای غرب را رصد كند.
نقش جمعیت روس تباران ساکن جمهوری آذربایجان و نقش آذریها در روسیه (برخی ارزیابیهای کارشناسی تعداد آنها ۱.۵ تا ۲ میلیون نفر تخمین زده شده است) در روابط دو كشور تا چه حدی است؟
روس تبارهای جمهوری آذربایجان در دهههای گذشته هم در اقتصاد و سیاست نقش تعیین كنندهتری داشتند ولی اكنون موقعیتشان تضعیف شدهاست و مانند سالهای گذشته نیست. برعكس آذریهای مقیم روسیه فعالیتهای گستردهای دارند و منافع مالی خود را به جمهوری آذربایجان برمیگردانند. آذریهای مقیم روسیه هم با راستهای افراطی روس درگیر هستند. در این حال اكنون روسها تلاش میكنند تا تشكیلات نوینی در بین ناراضیان مقیم روسیه ایجاد كنند و از این امر به عنوان عاملی فشار برای روابط خود با باكو بهره برند. باكو این موضوع را به خوبی میداند اما در مورد این مشكل هم تا حدی از سوی باكو اغراق میشود و فرهنگی هم در جمهوری آذربایجان وجود دارد و مشكلات این كشور را به گردن ایران، روسیه و سایر كشورهای خارجی انداخته و به حل مشكل نمیپردازند. گذشته از این باید گفت منافع اقتصادی آذریهای روسیه برای جمهوری آذربایجان مهم است و در مقابل روس تبارهای ساكن جمهوری آذربایجان نقش تعیینكنندهای در تعین جهتگیریها ندارند.
برخی کارشناسان معتقدند نگرانی باكو از تحركات مسكو درباره اقلیتهای لزگی و تالشی جمهوری آذربایجان و استقرار نیروهای نظامی در مرزها در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۳ چشم اندازی خطرناکی است. از دیدگاه شما روابط روسیه و جمهوری آذربایجان در كوتاه مدت و بلندمدت به چه سویی جهت خواهد یافت؟
نخست اینكه حمایت از اقلیتهای قومی لزگیها و تالشیها برای توازنبخشی به روابط مورد استفاده روسیه قرار میگیرد. یعنی اینكه روسیه حاضر نیست روابط خود با باكو را فدای حمایت خود از اقلیتهایی همچون تالشیها و لزگیها در جمهوری آذربایجان كند و این موضوع را هم اقلیتهای فوق هم میدانند. نكته دیگر این است كه آینده مناسبات روسیه و جمهوری آذربایجان از یك طرف تحت تاثیر روابط باكو با واشنگتن و ازطرفی هم تحت تاثیر بازار انرژی و نفت و گاز است. یعنی روسها به دلیل رویكرد خود تلاش دارند كه تمام مبادلات انرژی در منطقه بویژه مبادلات گازی را در روسیه متمرکز كنند و گاز پروم نقشی اساسی داشته باشد. لذا تلاش میكنند حضور پر رنگی در بازار انرژی جمهوری آذربایجان داشته باشند و حضور خود را تثبیت كنند.
با این وجود از نظر سیاسی روسیه و باكو همچنان در مورد توسعه نفوذ امریكا با هم اختلاف داشته و دولت حاكم باكو توسعه روابط با امریكا را به نفع منافع ملی كشورش میداند. در حالی كه طرف روسیه هم این توسعه را منجر به تنگتر شدن حلقه محاصره غرب بر ضد خود بویژه در بخش جنوبی روسیه تلقی میكند. لذا به نظر میرسد كه این مساله اختلافی اساسی را در روابط دو كشور باقی میگذارد . همچنین گروههای تندرو افراطی در داغستان، چچن و قفقاز شمالی بر ضد دولت روسیه فعالیت میكنند و در برخی از موارد توسط جمهوری آذربایجان پشتیبانی میگردند. این امر نوعی اقدام متقابل از سوی باكو در مقابل حمایت مسكو از لزگیها و تالشیها در مقابل روسیه است.