دکتر الهه کولایی
خبرگزاری آران/سرویس دریای خزر
پس از فروپاشي شوروي و پیدایی دولت هاي جديد در حوزه درياي خزر، تعاريف این كشورها از منافع ملي خود شرايط پيچيده اي را در اين حوزه پديد آورد. قزاقستان با وجود كانال ولگا – دن كه درياي خزر را از راه درياهاي بالتيك و سياه به آب هاي آزاد مربوط مي سازد، این پهنه آبي را درياي آزاد تلقي كرده و به استفاده از درياي خزر براساس كنوانسيون 1982 حقوق درياها تأكيد كرد. سپس در سال 1998 موافقتنامه دو جانبه اي را با روسيه و در سال 2001 با جمهوري آذربايجان امضا كرد. روسيه سياست مشاع در سطح و تقسيم در زير بستر را هدف قرار داده كه «رژيم حقوقي دوگانه» براي اين درياچه خوانده شده است. روسيه، قزاقستان و جمهوري آذربايجان براساس قراردادي در سال 2003 با وجود اعتراض جمهوري اسلامي ايران 64 درصد دريا را بين خود تقسيم كردند. اما هنوز رژيم حقوقي مورد توافق همه كشورهاي ساحلي ايجاد نشده است.
دریای خزر با نظام محیطزیست استثنایی، آبزیان و جانداران گوناگونی را در خود جای داده است، ولی آنچه موجب اهمیت این دریا شد، منابع انرژی (نفت و گاز) آن است. این منابع در سالهای پس از فروپاشی اتحاد شوروی، زمینه را برای شکلگرفتن رقابتهای گستردهای فراهم کرد و یادآور «بازی بزرگ» است. مسئله چگونگی بهرهبرداری از منابع انرژی ارتباط نزدیکی با خطوط انتقال آن از این منطقه پیدا کرده است. مسئله مهمی که می تواند حتي امنيت کشورهاي ساحلي خزر را تهديد کند، شرایط زيستمحيطي درياي خزر است. توسعه زیرساخت های فیزیکی شهری و دگرگونی خط ساحلی ، بهره برداری نامناسب از منابع شیلات ، فعالیت های کشاورزی با استفاده از آفت کش ها، کود و سایر مواد شیمیایی کشاورزی سبب بروز مشکلات زیست محیطی در سواحل خزر شده است. این آلودگی به دليل ورود فاضلاب و پساب های کشاورزی است. نبود مدیریت پساب های مراكز صنعتي سبب شده سالانه هزاران لیتر فاضلاب وارد دریای خزر شود. آلودگي دريای خزر ناشي از ورود آلاينده هاي با منشاء خشكي است. بنابراين براي كاهش مشكلات زيست محيطي اين دريا بايد اقدام های حفاظتي را از سواحل كشورهاي حاشيه شروع كرد. همکاری-های ساحلی با هدف كاهش مشكلات موجود در این دریاچه مي تواند راهبردي مناسب براي كاهش مشكلات زيست محيطي درياي خزر باشد.
پسماندهاي خانگي، صنعتي، كشاورزي
بیشتر جمعیت دریای خزر در سواحل آن که طول آن در حدود 6800 کیلومتر است، در شمال، جنوب و غرب اين دريا ساكن هستند. رودخانه ولگا با با بستر زهكشي به مساحت 1400000 كيلومترمربع سالانه معادل 240 ميليارد متر مربع آب درياي خزر را تامین می کند. بيش از 95 درصد آلودگي درياي خزر به دلیل آلودگی رودخانه ولگا است. توسعه شهري در سواحل درياي خزر يكي از منابع آلوده كننده اصلي دريا است. توسعه شهرنشيني و افزايش جمعيت مناطق ساحلي سبب افزايش فاضلاب و زباله شده است. آلودگي زيست محيطي درياي خزر از اين جهت که بیشتر جمعيت جهان در نواحي ساحلي زندگي مي کنند و بسياري از صنايع در ناحيه ساحلي مستقر هستند، بسيار اهميت دارد. آلودگي از راه سواحل به دريا وارد مي شود. سپس از طريق دريا وارد مناطق ساحلي مي شود. براي سهولت در حمل ونقل، بسياري از صنايع در کنار ساحل ایجاد شدند. موادزايد و آلوده کننده از راه 80 رودخانه از کشورهاي حاشيه وارد درياي خزر مي شود.
آلودگي هاي نفتي
دکلهاي پوسيده، خاک و آب سمي، گودال هاي نفت و شعلههاي مهار نشده چاه نفت از نتايج فرعي استخراج نفت شوروي در منطقه دریای خزر بودند. با وجود سرازيرشدن ميلياردها دلار با سرمايهگذاري خارجي، بسياري از چاههاي نفت دوره اتحاد شوروي باقي ماندهاند. استخراج نفت و گاز، همراه با انتقال و توليد صنعتي، منبع آلودگي هوا، آب و خاک در درياي خزر بوده است. آلودگي مناطق نفتخيز و پالايشگاهها تا حد زيادي ناشي از به کارگيري فناوري قديمی و ناکارآمد، بدعمل کردن تجهيزات و يا غفلت انسان است. با اين حال، حتي فرايندهاي مناسب براي استخراج نفت و گاز هم تاثيرهای محيطي دارند. صداي بلند ناشي از پژوهشهای لرزهاي برای کاوش نفت و گاز می تواند تاثيرهای منفي بر موجودات زنده و بهويژه ماهيها داشته باشد. حفاري چاههاي نفت دور از ساحل سبب ورود مواد معدني مختلف به محيط زندگي آبزيان ميشود که شامل مواد غيرسمي مانند لجن و بريده تکه سنگهاي ناشي از حفاري در آب و همچنين مايعهاي سمي ميشود. نشت نفت از دکلهاي حفاري به صورت تصادفي يا انتشار فاضلاب و شستن کف اسکله شامل روغنهاي صنعتي مثل گريس، محلول چسب و مانند آن موجب آلودگی ميشود.
سالانه هزاران تن مواد نفتي وارد درياي خزر مي شود که تهديد جدي براي محيط زيست سواحل خزر است. از آثار مهم آلودگي آب با منشا نفت، آلودگی هایی است كه موجب كاهش آبزيان دريايي و مرگ ماهيان مي شود. نفت جذب پوست آبزيان دريايي مي شود و مقداري نيز رسوب كرده و موجب آلودگي دریا مي شود. بخشي نيز به شكل لايه نازكي در سطح دريا قرارگرفته از نفوذ نور خورشيد جلوگيري مي كند. ميانگين تخليه سالانه مواد نفتي به درياي خزر 60000 تن، سولفيت 240000 تن، كلرين را 400000 تن است. با توجه به بسته بودن درياي خزر همه آلاينده ها در حوضه دريا انباشته شده و موجب آلودگي سواحل مي-شنوند آلودگي اتمسفر در سطح منطقه اي مورد توجه قرار گرفته و مسئله حفاري در بستر عميق درياها مسئله آينده مجامع بينالمللي است. آلودگي ناشي از فعاليت كشتي ها هدف اصلی اقدام حقوقي در سطح جهاني بوده است. كنوانسيون بين المللي 1954 براي جلوگيري از آلودگي نفتي درياها، اولين مقررات جهاني را عرضه کرد که البته محدود به مبارزه با تخليه عمدي در برخي مناطق در اقيانوس ها بود. تخليه مواد زائد هم به گونه ای تنظيم مقررات جهان شمول دست يافته كه در كنوانسيون 1972 جلوگيري از آلودگي دريايي ناشي از تخليه مواد زائد و ديگر مواد بازتاب یافته است.
مسائل محيطي در انتخاب مسيرهاي صادرکننده نفت و گاز منطقه نقش مهمي داشتهاند. مسيرهاي انتقال شرق به غرب نفوذ بيشتري دارند. در مجموع سلامت محيطزيست درياي سياه و بهويژه تنگه بسفر عامل مهميشده است که بر انتخاب مسيرهاي نهايي بهويژه براي نفت تاثير ميگذارند. انتقال نفت و گاز از راه خط لوله، با امکان وجود نشت و ريزش، خطر زیادی به همراه دارد. در منطقه دریای خزر به دليل کارشکني، اين خطرها بيشتر شدهاند. برخي کشمکشها در منطقه دریای خزر حل نشده باقي ماندهاند. مشکل ايجاد امنيت در خطلولهها در طول فاصلههاي طولاني، همچنين وابستگي اقتصاد کشورهايي مانند جمهوری آذربايجان به درآمد اين صادرات، سبب ميشوند خط لولههاي نفت و گاز هدف اصلي کارشکني قرار بگيرند. گروههاي جداييطلبي که يک خطلوله نفت يا گاز را مورد هدف قرار ميدهند، ميتوانند سبب بروز فاجعه در محيطزيست شوند. زيرا انفجار در يک خطلوله موجب نشت زيادي ميشود. واردکردن این گونه خسارتها تاکنون در خط لولههاي باکو ـ نووروسيسک در چچن و باکو ـ سوپسا در گرجستان موجب بروز مشکلات جدی شده است. در اين رابطه روند رو به گسترش و بىرويه فعاليتهاى لرزهنگارى، حفارى و اکتشاف در بستر درياى خزر و تردد نفتکشها در اين منطقه مشکلات زیستمحیطی را تشديد کرده است. بخشى از مواد نفتى وارد شده در درياى خزر به سرعت تبخير شده، وارد هوا میشود و آن را هم آلوده مىکند. بخش ديگر هم بر روى آب شناور میماند و خوراک ماهيان و ساير آبزيان میشود. در اين ميان پوست ماهيان و کف دريا نيز از آلودگىهاى نفتى در امان نخواهد بود. در همه كشورهاي حاشيه درياى خزر، به منظور توسعه فعاليتهاي كشاورزي و اقتصادي دخالتهايي نامعقول در اكوسيستم درياى خزر و حوزه آبريز آن صورت گرفته است كه آثار زيانبار و جبرانناپذيري بر تنوع زيستي و محيط زيست اين دريا گذاشته است. آلودگى نفتى براى پرندگانى که از ماهيان درياى خزر تغذيه مىکنند نيز خطرناک است و موجب مسموميت آنها و در بلندمدت و سبب ازبين رفتن ماده عايق بدنشان و سرمازدگى مىشود.
آثار زيست محيطي گردشگري ساحلی
مناطق ساحلی به طور فزاینده ای به عنوان مقصد گردشگران مطرح است که به دلیل مزایای هوای معتدل، سواحل بی نظیر به طور چشمگیری مورد توجه گردشگران قرار گرفته است. نبود سيستم مناسب فاضلاب برای هتلها و مكانهای گردشگری موجب آلودگی آبهای زيرزمينی را ازطريق فاضلاب و رودخانه، درياچه و ساحل مي شود. فعاليتهای گردشگری مانند حمل و نقل قايقهای موتوری گردشگران، ريخته شدن سوخت قايقها به دريا، تميزكردن قايقها و ريختن آب كثيف آن به دريا، به ويژه در بنادر بسته كه سيستم چرخش آب كند است، موجب آلودگی سواحل مي شود. افزایش فعالیتهای انسانی در مناطق ساحلی و رعايت نکردن اصول حفاظت از محیط زیست، سبب افزایش حجم مواد زاید در سواحل مي شود. روش دفن زباله به علت بالابودن سطح آب زیرزمینی سبب آلودگی آبهای زیرزمینی نواحی ساحلي مي شود.ایجاد کارخانه های تولید کمپوست نیز باوجود هزینه های بسیار زیاد، هنوز نتوانسته است، اين مشكل را حل كند. علاوه بر آلودگی های صنعتی که از راه رودخانه ها به دریا مي ريزند، فاضلابهای شهری و روستایی نیز که از راه چاههای جذبی، به دریا وارد می شود.
هجوم گونه هاي مهاجم دريايي
دریای خزر به سبب تنوع گونه ای منحصر ارزش هاي اكولوژيكي و اقتصادي بسيار دارد. میان کاهش ذخایر ماهي کیلکا و حضور شانه دار مهاجم در خزر رابطه علّی وجود دارد. صنعت صیادی در سواحل جنوبی خزر در سال های 1379 تا 1383 متحمل خسارتي بالغ بر 5/962 ميليارد ريال شده است. این خسارت مبلغ هنگفتی است که بر جامعه ساحل نشین و سرمایه گذاران در این بخش و نیز دولت تحمیل كرد. پیامدهای اجتماعی آن مانند بیکاری، مهاجرت رخ نشان داده است. بنابراین اقدام سریع جهت کاهش آثار این تهاجم به طور خاص و در کل تبیین و اجرای قوانین عملی برای مبارزه با تهاجم گونه های غیربومی به اکوسیستم-های دریایی ضرورت دارد. درياي خزر از راه كانال ولگا - دن با اقيانوس ها جهان رابطه دارد كه سبب ورود گونه هاي مهاجم از راه آب توازن كشتي به درياي خزر شده است. مسدودشدن مسیر مهاجرت تخريب و كاهش مناطق تخم ريزي طبيعي سبب شده است كه تخم ريزي طبيعي بعضي از گونه هاي خاوياري كاملا از بين برود. در كشور هاي حاشيه درياي خزر به منظور توسعه فعاليت هاي كشاورزي و اقتصادي دخالت هاي غيرمعقولانه در اكوسيستم درياي خزر و حوضه آبريز آن صورت گرفته، كه آثار زيان بار و جبران-ناپذيري بر تنوع زيستي و محيط زيست اين دريا گذاشته است.
مشكلات زيست محيطي نوسان آب درياي خزر
يكي ازمشكلات مناطق ساحلي درياي خزر افزايش ارتفاع سطح آب درياي خزر، تأثيرهای مخرب آن بر تأسيسات نيروي دريايي، بندري و شيلات، صنايع كشتيراني، حمل و نقل، نيروگاه برق نكا، ناحيه هاي مسكوني و نيز صدمات جبران ناپذير محيط زيست ساحلي است. افزايش آب درياي خزر با پيشروي به داخل خشكي همراه است و سبب شده تا هزاران كيلومتر از خشكي در خط ساحلي به زيرآب رود. بسياري از مزارع كشاورزي، مراكز مسكوني، جاده ها دچارآبگرفتگي شدند. این موضوع سبب شد مواد آلاينده خشكي وارد آب شود. بالاآمدن آب خسارات زيست محيطي واقتصادي زيادي را به كشورهاي ساحلي تحميل می کند .
مدیریت زیست محیطی در سواحل درياي خزر نیازمند رویکرد فرابخشی و جامع در چارچوپ مديريت يكپارچه است. از آن جا که دولت ها تنها بازیگر فعال در مدیریت سواحل نیستند، باید شرایط و امکانات را برای مشارکت بخش غیردولتی و خصوصی در سطح ملي و منطقه اي فراهم كرد و مي تواند براي حل مشكلات آينده نيز پاسخ ارائه دهد. این مشکلات ناشی از نبود مدیریت فرابخشی و منسجم در سواحل دریای خزر است. مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی به عنوان رویکردی جدید مطرح شده است که می تواند سبب کاهش مشکلات زیست محیطی در دریای خزر شود. این رويكرد مبتني بر اصول توسعه پايدار است که سبب ایجاد تعادل بین توسعه اقتصادي و حفاظت از محیط زيست مناطق ساحلي می شود. مديريت يكپارچه سواحل فرايندي مستمر برای ترویج توسعه پایدار است. مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی با نگاهي فرابخشي به مشكلات محيط زيستی رويكرد موثری در كاهش مشكلات زيست محيطي درياي خزر است.
با توجه به وضعيت ویژه درياي خزر به نظر ميرسد رسیدن به توافق کامل ميان کشورهاي ساحلي در بهرهبرداري از منافع مشترک و مقابله با تهديدهای مشترک ناشي از خطرهای زيستمحيطي، شرط لازم و ضروري بهرهبرداري از منابع انرژي درياي خزر است. در اين زمينه تجارب موفقی در درياچههاي مشابه در جهان وجود داشته است که ميتواند الگوي مناسبي در اين زمينه قرار گيرد، ولي برخي از کشورهاي ساحلي مانند جمهوری آذربايجان سیاست نگرانکنندهای را به اجرا گذاشته اند و آن باز کردن پاي بيگانگان به حوزه دریای خزر براي تقويت مواضع خود است. با توجه به اينکه هنوز يک نظام حقوقي مورد اجماع دولتهاي ساحلي براي درياي خزر وجود ندارد و خطر زيستمحيطي شديدي اين حوزه آبي را تهديد ميکند، هر مذاکرهاي در مورد مسایل حقوقي، باید شامل حل نگرانيهاي زيستمحيطي اين دريا نيز بشود . /خ
پایان پیام.