اتحاد جمهوری آذربایجان با روسیه را می توان در نتیجه اقدامات ضد حاکمیتی غرب بر علیه باکو قلمداد کرد.
به گزارش آران نیوز به نقل از آناج، تمایل دولت جمهوری آذربایجان به سمت روسیه در برهه کنونی و برهم زدن سیاست خارجی متوازن نه یک راهبرد دائمی بلکه به صورت یک تاکتیک موقت و واکنش به فشارها و انتقادات غربی ها است تا به آنها بفهماند که انتقادات را تحمل نمی کند و بدلیل موضوع تامین امنیت انرژی اروپا، غرب بایستی بهای بیشتری به باکو بدهد.
به گزارش پایگاه خبری گرمه به نقل از آناج، به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری آذربایجان در اولین انتخابات ریاست جمهوری این کشور ایاز مطلب اف به ریاست جمهوری آذربایجان رسید. سیاست خارجی دولت ایاز مطلب اف بر اساس تمایل به سمت روسیه بود و این مساله تقریبا در اکثر جمهوری های شوروی سابق اتفاق افتاد.
به دلیل شکست در جنگ قره باغ کوهستانی و فاجعه خوجالی جبهه خلق آذربایجان به رهبری ابوالفضل ایلچی بیگ با شعار ملی گرایی و ضدیت با روسیه دولت ایاز مطلب اف را وادار به استعفاء نمود. بعد از پیروزی ابوالفضل ایلچی بیگ در انتخابات ریاست جمهوری سیاست خارجی آذربایجان از روسیه به سمت غرب و رژیم صهیونیستی چرخش پیدا کرد.
با وجود تغییر در سیاست خارجی آذربایجان دولتهای غربی باکو را در جنگ تنها گذاشته و در بسیاری از موارد نیز به کمک ارمنستان متجاوز شتافتند. ابوالفضل ایلچی بیگ هم به دلیل افزایش مشکلات داخلی و هم به دلیل عدم موفقیت در جنگ مجبور به استعفاء شد.
حیدر علی اف رئیس جمهور بعدی جمهوری آذربایجان، سیاست خارجی متوازنی را در قبال قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای در پیش گرفت. در این دوره است که جمهوری آذربایجان روابط بینابینی را با روسیه، غرب و کشورهای منطقه آغاز کرد البته به طور کلی حکومت علی اف ها در آذربایجان را می توان به عنوان دولت های غرب گرا در این کشور تعبیر نمود.
حیدر علی اف گمان می کرد که حل و فصل مناقشه قره باغ کوهستانی و بازگشت اراضی اشغالی به دامان آذربایجان با تثبیت روابط دو جانبه با غرب و روسیه به صورت همزمان میسر است در صورتی که نه مسکو به اتمام مناقشه و بازگشت اراضی قره باغ به دامن آذربایجان رضایت داد و نه غرب حیدر علی اف را در بازپس گیری این اراضی یاری کرد.
حیدر علی اف برای جلب توجه غرب به حل و فصل مناقشه قره باغ کوهستانی اقدام به امضای قرارداد نفتی با شرکت های غربی با عنوان "قرارداد نفتی قرن" نمود و از سوی دیگر بر خلاف ابوالفضل ایلچی بیگ بی تجربه به اقدامات تحریک آمیز بر علیه روسیه و ایران دست نزد و رابطه با ترکیه را نیز بر اساس منافع مشترک بنیان گذاری کرد.
به علاوه اینکه با یک سیاست موزیانه پای رژیم صهیونیستی را نیز به منطقه باز کرد تا هم بتواند از سرمایه گذاری های کلان این رژیم استفاده کند و هم از وجود دستگاه های جاسوسی صهیونیستی در خاک آذربایجان به عنوان اهرم فشار علیه ایران استفاده کند.
با وجود عدم آزادسازی اراضی اشغالی آذربایجان حیدر علی اف سیاست خارجی متوازن آذربایجان را بدون تغییر ادامه داد و بعد از مرگ وی فرزندش الهام علی اف همین سیاست را ادامه داد. در طی سالجاری میلادی ما شاهد برهم خوردن سیاست خارجی متوازن آذربایجان و متمایل شدن باکو به سمت مسکو هستیم. به عبارتی می توان گفت، اتحاد جمهوری آذربایجان با روسیه را می توان در نتیجه اقدامات ضد آذری غرب بر علیه حاکمیت باکو قلمداد کرد.
تنش در روابط باکو با غرب از چه زمانی شروع شده است؟
تنش در روابط آذربایجان با غرب به زمانی بر می گردد که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 2013 میلادی باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا بر خلاف عرف معمول در روابط طرفین، پیروزی الهام علی اف را به وی تبریک نگفت و نهادهای غربی مثل اتحادیه اروپا و سازمان همکاری و امنیت اروپا انتقادات جدی در مورد سلامت انتخابات جمهوری آذربایجان مطرح نمودند.
از سوی دیگر در جریان برگزاری اولین دوره بازیهای المپیک اروپایی در باکو، نهادهای غربی دولت باکو را به نقض حقوق بشر متهم ساختند. مجمع پارلمانی شورای اروپا با تصویب قطعنامهای تحت عنوان عملکرد نهادهای دموکراتیک در جمهوری آذربایجان، با انتقاد شدید از وضعیت حقوق بشر در جمهوری آذربایجان، اجرای اصلاحات سیاسی و آزادی زندانیان سیاسی را خواستار شد. در اقدامی مشابه با طرف اروپایی، وزارت خارجه آمریکا نیز در گزارش سالانه درباره نقض حقوق بشر، جمهوری آذربایجان را در زمره کشورهایی که به روش دیکتاتوری اداره میشوند، قرار داد. در آخرین مورد پارلمان اتحادیه اروپا با صدور قطعنامه ایی از وضعیت حقوق بشر در جمهوری آذربایجان ابراز نگرانی نموده و به دلیل وضعیت نامساعد حقوق بشر در آذربایجان و حبس غیر قانونی فعالان سیاسی، رسانه ایی و حقوق بشر آذری خواستار تحریم های اتحادیه اروپا بر علیه دولت آذربایجان و عدم اعزام ناظران انتخاباتی به این کشور جهت نظارت بر انتخابات آتی پارلمانی جمهوری آذربایجان گردید.
همچنین پارلمان اروپا با درخواست از دولت باکو برای آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی آذری از اتحادیه اروپا خواست تحقیق در خصوص اتهام فساد مالی الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان و خانواده اش را آغاز کند.
نکته جالب و قابل تامل نحوه پاسخ آذریها به انتقادات طرف غربی است. حاکمیت آذربایجان در قبال انتقادات غربی ها به صورت موازی دو مسیر را طی می کند. برای مثال از طرفی وزارت خارجه جمهوری آذربایجان از گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا در مورد حقوق بشر به شدت انتقاد میکند اما از طرف دیگر الهام علی اف در نامهای به باراک اوباما به مناسبت سالروز استقلال آمریکا بر تعهد و تلاش کشورش برای تامین انرژی اروپا تاکید نموده و از وی میخواهد که شخصا به جمهوری آذربایجان در مناقشه قرهباغ کوهستانی یاری رساند.
در اقدامی دیگر الهام علی اف آمریکا و غرب را متهم به طراحی برای راهاندازی انقلابی نظیر انقلاب میدان اوکراین در جمهوری آذربایجان و پشتیبانی از براندازی حکومت تحت پوشش کمک به سازمانهای مردمنهاد میکند، در حالی که سفیر باکو در واشنگتن طی ماه جاری میلادی دستکم دو بار با تام شانون، معاون وزیر امور خارجه آمریکا به گفتگو همراه با صرف ناهار پرداخته است. البته سیاست دو وجهی باکو در قبال انتقادات غربیها صرفا به مواضع سیاسی رسانهها و مقامات این کشور محدود نمیشود و جنبههای نظامی و امنیتی را نیز در بر میگیرد.
برای مثال همزمان با سفر ذاکر حسناف وزیر دفاع جمهوری آذربایجان به روسیه، نجمالدین صادق اف رییس ستاد مشترک ارتش جمهوری آذربایجان با ابراز ناخرسندی از سرد شدن روابط نظامی آمریکا با کشورش نسبت به تقویت روابط نظامی با پنتاگون و ناتو ابراز امیدواری نموده و تاکید میکند که جمهوری آذربایجان به نقش خود بهعنوان شریک مطمئن ناتو و همچنین ماموریتش در افغانستان با قدرت ادامه میدهد.
به هر روی هر چه تنشها در روابط باکو با غرب بیشتر شده، روابط باکو با مسکو تقویت شده است. تا جایی که ریچارد مورنینگ استار، سفیر وقت آمریکا در باکو بهشدت از افزایش حضور و نفوذ روسیه در جمهوری آذربایجان بهویژه قدرت گرفتن طرفداران روسیه در بین مقامات این کشور انتقاد نمود. احتمالا همین انتقادات منجر به اخراج غیر رسمی وی از باکو شد. روسیه با عقد قراردادهای فروش تسلیحات نظامی به باکو و وعدههایی برای حلوفصل بحران قرهباغ(از جمله وعده برگرداندن هفت منطقه اطراف قرهباغ به جمهوری آذربایجان) درصدد بهرهگیری هر چه بیشتر از موقعیت فعلی برآمده است.
مسکو برای تقویت حضور خود شبکههای رادیویی و تلویزیونی جدیدی در جمهوری آذربایجان ایجاد نموده و ناوهای جنگی روسیه به ساحل جمهوری آذربایجان آمدهاند و مهمتر از همه اینکه طرح ایجاد پایگاه راداری روسیه در خاک جمهوری آذربایجان مطرح شده است که احداث چنین پایگاهی حساسیتهای زیادی را در میان غربیها ایجاد خواهد نمود.
نتیجه گیری:
حال سئوالی که به وجود می آید این است که آیا واقعا سیاست خارجی آذربایجان به سمت روسیه متمایل شده است و یا باکو به دلیل انتقادات غرب از حاکمیت این کشور تصمیم گرفته است برای تنبیه غرب به طور موقت به سمت روسیه متمایل شود؟
بررسی واکنشهای دولت باکو نسبت به سلسله انتقادات غربیها نشان میدهد که پس از هریک از این انتقادات، باکو به صورت موازی دو مسیر را دنبال میکند. همزمان با انتقاد از رویکرد غرب در سیاستهای اعلامی، مقامات باکو به غربیها پیام میدهند که هنوز امیدشان را برای پیوستن به اردوی غرب از دست ندادهاند.
از سوی دیگر با توجه به وضعیت نامساعد اقتصادی آذربایجان ناشی از کاهش قیمت جهانی نفت، دولت باکو با وارد شدن به دعواهای ساختگی با غرب و ایجاد حاشیه های رسانه ای افکار عمومی آذربایجان را از وضعیت نامساعد اقتصاد آذربایجان منحرف می سازد. متمایل شدن دولت جمهوری آذربایجان به سمت روسیه در برهه کنونی و برهم زدن سیاست خارجی متوازن نه یک راهبرد دائمی بلکه به صورت یک تاکتیک موقت و واکنش به فشارها و انتقادات غربی ها است تا به آنها بفهماند که انتقادات را تحمل نمی کند و بدلیل موضوع تامین امنیت انرژی اروپا غرب بایستی بهای بیشتری به باکو بدهد.