تاریخ : دوشنبه 2 آذر 1394
کد 46754

ابعاد و پیامدهای انتخابات پارلمانی جمهوری آذربایجان / رحمت الله فلاح

پنجمین دوره انتخابات پارلمانی جمهوری آذربایجان در 10 آبان ماه با شرکت 7/55 درصد مردم برای تصدی 125 کرسی پارلمان برگزار گردید


آران نیوز/ پنجمین دوره انتخابات پارلمانی جمهوری آذربایجان در 10 آبان ماه با شرکت 7/55 درصد مردم برای تصدی 125 کرسی پارلمان برگزار گردید.که در این بین 70 کرسی به حزب حاکم آذربایجان نوین و 55 کرسی نیز به سایر احزاب همسو با حزب حاکم اختصاص یافت. البته احزاب و جریانات مخالف حزب حاکم به مانند حزب غرب گرای مساوات و یا حزب اسلام بنا به شرایط نابرابر در فعالیت های انتخاباتی از حضور انتخاباتی انصراف دادند.از سوی دیگر بسیاری از نهادهای سیاسی و حقوقی غرب و برخی دولت های اروپایی ضمن انتقاد از پروسه انتخاباتی آذربایجان ، دولت این کشور را تحت فشار سیاسی شدیدی قرار دادند.
در این زمینه خبرنگار خبرگزاری آران در خصوص مولفه های مشروعیت در فرهنگ سیاسی جامعه آذربایجان، رویکرد غرب به این انتخابات، پتانسیل و ظرفیت جریانات اسلام گرا، تیرگی روابط آذربایجان و غرب و چشم انداز حکومت آذربایجان گفتگویی را با آقای رحمت الله فلاح پژوهشگر ارشد مسائل اوراسیا به شرح زیر انجام داده است:
سوال) مولفه های مشروعیت در فرهنگ سیاسی جامعه آذربایجان چیست و مبانی رفتارسیاسی آنها بر چه مبنایی شکل می گیرد؟ 
اگر تلقی مردم و جهت گیری های آنها نسبت به نظام سیاسی و کارکردهای آن را فرهنگ سیاسی تعریف کنیم در آن صورت مقبولیت و مشروعیت حاکمیتی مشخص می گردد. تاریخ تحولات سیاسی و اندیشه ای ملت آذربایجان بیگانه از مفاهیم دموکراسی نیست آنها در حاکمیت دوساله شان در 1918 بروندادهای عملی و نظری قابل توجهی در حوزه مردم سالاری و مدرنیته داشتند اما حاکمیت 70 ساله کمونیستی و بعد ازآن بحران قره باغ تحول اساسی در فرهنگ سیاسی آنها بوجود آورد.جامعه آذربایجان در بدواستقلال (24 سال پیش) پیامد بحرانهای سیاسی را درک کرده اند به همین خاطر معیار مشروعیت و مقبولیت حاکمیت تنها صندوق رای و انتخابات  نیست بلکه هر دولتی که بتواند ثبات امنیتی ، اقتصادی بوجود آورد و یا نمودار آمار جرائم سازمان یافته را به حداقل برساند مورد توجه قرار می گیرد.ما نباید معیارهای رفتار سیاسی  یک جامعه توسعه یافته را به کشورهای اوراسیا مطابقت دهیم .جمهوری های مستقل شده از شوروی همواره در پهنه سامانه سیاسی روسی قرار دارند زیر ساخت های سیاسی مشابهی دارند خروج از این سامانه هزینه بر می باشد پس بهتر است انتخابات آذربایجان را در بستر سیاسی و فرهنگی جامعه خود ارزیابی کرد .
س) رویکرد غرب به این انتخابات بر چه منطقی استوار بود؟
 غرب سال هاست درصدد است ضمن نهادینه کردن نفوذ خود در اذربایجان ، پروژه متمایز سازی و مخالف سازی آن را با روسیه و حتی با ایران  به سرعت پیش ببرد.این در حالی است که الیگارشی حاکم در آذربایجان متوجه هزینه های راهبردی چنین سیاست هایی است .به همین جهت سیاست خارجی این کشور سعی در موازنه سازی و پرهیز از تعارض متقارن می باشد.از طرفی دولتمردان آذربایجان منافع حاکمیتی خویش را در تداوم سامانه روسی می دانند. امری که برای غربی ها غیر قابل هضم می باشد البته اقدامات دستگاه های امنیتی اذربایجان در محدود سازی جریان غرب گرا در کشور و دستگیری و بازداشت برخی از عناصر رسانه ای غرب گرا مزید بر علت شده است.
س) منطق جریان غرب گرا در عدم حضور در انتخابات را در چه می دانید؟
 به نظرم غرب گرا ها درک درستی از فضای انتخاباتی داشتند. برنامه ها و سیاستهای آنها در فضای فعلی صحنه سیاست آذربایجان پذیرشی ندارد.البته امکانات و فرصت های متناسب با حزب حاکم را نیز ندارند. حزب حاکم حافظه تاریخی ملت اذربایجان را در مراحل مختلف به اقدامات حکومت یک ساله انها در دوره ایلچی بیگ تحریک می نماید. در کل ژست قهر از صندوق و معترض شدن به نفع انها بود تا اقتدار حزب حاکم را حداقل از منظر انتزاعی زیر سوال ببرند.
س) پتانسیل و ظرفیت جریانات اسلام گرا را چگونه ارزیابی می کنید؟
قدرت اجتماعی جریان اسلام شیعی در آذربایجان به مراتب بیشتر از قدرت سیاسی شان است.اسلام در ذات و ماهیت هویت انسان اذربایجانی نقش محوری داشته است.کارکردهای اسلام در فرهنگ عمومی مردم بیانگر این است که 70 سال سیاست آسیملاسیون و الینه کردن جامعه توسط روس ها نتوانسته کارکرد هویت اسلامی را سرنگون سازد.امروزه فرایند پالایش فرهنگ اسلامی در این جامعه به سرعت انجام میشود.خروجی این دگردیسی و حتی تغییر تاثیر خود را بر قدرت گیری اسلام سیاسی نیز دارد.با این اوصاف چنین می توان گفت که ظرفیت تبدیل شدن به قدرت سایه برای حاکمیت جمهوری آذربایجان در طیف های اسلام گرا بیشتر از جریان غرب گرا است.حاکمیت آذربایجان نیز براوردی از پتانیسل قشر دیندار جامعه دارد و تلاش دارد به جای انکار به مهندسی و مدیریت روندهای درون پارادایمی جریانات اسلام گرا بپردازد.البته لازم به یادآوری است که اسلام گرایی وهابی –سلفی یک ورودی اشوب ساز به جامعه آذربایجان می باشد، که توسط بنیاد های عربی و عربستان هدایت می شود و مسلما در تعارض بنیادین با روح کلی هویت ملی جمهوری آذربایجان می باشد .
س) تاثیر نتایج انتخابات بر بحران قره باغ چگونه ارزیابی می شود؟ 
بحران قره باغ پرسش استراتژیک کشور اذربایجان است که در نتیجه این بحران 20 درصد سرزمین اذربایجان به اشغال ارمنستان در آمده است.این بحران از پدیده های نادر بین المللی است که با منافع روسیه، آمریکا و فرانسه به عنوان سه عضو گروه مینسک همسویی بالایی پیدا کرده است .هر سه کشور بنا به تعصبات دینی درصددند نتیجه بحران به نفع ارمنستان تمام شود البته روسیه با توجه به منافع ژئوپلیتیک اش تداوم بحران را معادل استمرار نفوذ خود در قفقاز جنوبی می داند.در شرایط فعلی روس ها با درک تقویت شدن گرایشات آذربایجان به طرف روسیه و اختلافات پیش امده با غربی ها متمایل شده اند که در قبال پیوستن آذربایجان به اتحادیه گمرکی اوراسیا چند استان اطراف قره باغ را آزاد نمایند.رویکردی است که فعلا در پشت پرده سیاست مسکو ، باکو و ایراون ادامه دارد.اگر چنین طرحی عملیاتی شود دولت الهام علی اف به علت همسویی لازم با پارلمان در اقداماتش چالش جدی نخواهد داشت.
س) آیا تیرگی روابط آذربایجان و غرب تداوم خواهد داشت؟ 
در سیاست های قفقازی غرب حکومت فعلی آذربایجان مطلوبیت لازم را ندارد.با این حال غربی ها نمی خواهند فشار سیاسی به حدی برسد که حاکمیت این کشور جز روسیه تکیه گاهی نیابد .غرب دگرباره روابط با باکو را متعادل خواهد کرد، اما اهداف خود را در حوزه اجتماعی متوقف نخواهد کرد.از سوی دیگر جمهوری آذربایجان نیز نیاز به حفظ روابط با غرب دارد.بالاخره بازار خرید نفت و گاز آذربایجان و همچنین منبع سرمایه گذاری های کلان در این حوزه شرکت های غربی است.دولت باکو نمی تواند به این واقعیت چشم بپوشد.
سوال نهایی) چشم انداز حکومت آذربایجان را چگونه می بینید؟ 
در شرایط کنونی حزب حاکم با تکیه بر امکانات حاکمیتی  از جمله درآمدهای نفتی ، مهندسی سیاسی را با شدیدترین شکل آن انجام می دهد.غیر سیاسی کردن جامعه نیز به صورت پروسه ای و پروژه ای پیش برده می شود.طبقه اجتماعی پشتیبان حزبی شکل گرفته است که عملا دسترسی بالایی به قدرت و ثروت ملی دارند .در کنار عوامل مذکور عدم حضور احزب قوی مخالف نیز کاملا مشاهده می شود.با این اوصاف به نظر می رسد حزب حاکم به رهبری خاندان علی اف در یک دهه آتی نیز قدرت را از دست ندهد.





  • نوشته شده
  • در دوشنبه 2 آذر 1394
captcha refresh