نقشه «خاورمیانه بزرگ» تنها برای عراق پیشبینی نشده و گستره اهداف آن به بقای رژیم صهیونیستی به عنوان قدرت مطلقه منطقه، تسلط آمریکا بر نقاط حساس از جمله آبراهها، تنگهها، کانالها، آبراهها و دریاهای آزاد، غارتگری ثروت کشورهای غرب آسیا و در نهایت تغییر مدیریت انقلاب اسلامی و از درونتهی نمودن محتوا و جوهره آن با ویترینی از نامهای انقلابی منتهی میگردد.
آران نیوز - ریشههای توطئه تجزیه عراق، نقشه آمریکا و غرب با همکاری رژیم صهیونیستی و کشورهای همپیمان از جمله عربستان سعودی، قطر و امارات برای تجزیه عراق و سایر کشورهای منطقه از طرحی حساب شده و توطئهای موذیانه نشان دارد.
نقشه «خاورمیانه بزرگ» تنها برای عراق پیشبینی نشده و گستره اهداف آن به بقای رژیم صهیونیستی به عنوان قدرت مطلقه منطقه، تسلط آمریکا بر نقاط حساس از جمله آبراهها، تنگهها، کانالها، آبراهها و دریاهای آزاد، غارتگری ثروت کشورهای غرب آسیا و در نهایت تغییر مدیریت انقلاب اسلامی و از درونتهی نمودن محتوا و جوهره آن با ویترینی از نامهای انقلابی نتهی میگردد.
کشورهای منطقه در این نقشه، هر کدام وظیفهای خاص بر عهده دارند؛ از طرحهای جغرافیایی و نظامی گرفته تا فراتنش عشایر و مذاهب، طوایف و فرقهها هر کدام صاحب نقشی در این پازل هستند. این توطئهای است که از مدتها پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی نسبت به احتمال عملی شدن آن هشدار داده و در دیدارهای اخیر خود با رهبران خارجی از نقشه استکبار برای تسلط بر غرب آسیا و تجزیه عراق سخن گفتهاند.
پارامترها و مولفههای نقشه تسلط بر عراق و تجزیه این کشور متاسفانه دارای بسترها و زمینههایی در داخل و عواملتشدیدکنندهای در خارج از آن به شرح زیر است:
1- پس از فروپاشی حکومت صدام، تغییرات اساسی و بنیادین در زیرساختها، نهادهای دولتی، نظامی و امنیتی این کشور توسط آمریکاییها مهندسی گردید و به مرور زمان اختلافات و گوناگونی بافت مذهبی- قومی در عراق توسط مستشاران ایالات متحده پررنگتر شد تا بدینوسیله در مرزبندیهای جدید، جمعیتهایی با اختلافات مختص خود متمرکز شوند.
بر اساس این نقشه، در اقلیم کردستان با مرزهای جنوبی سلیمانیه و کرکوک، کردها ساکن میشوند، از مرزهای یاد شده به سمت تکریت، الرمادی و بغداد، اقلیم اهل سنت و از بغداد تا انتهای کشور، محل سکونت شیعیان تعریف شده است.
2- یارگیری آمریکا از قومیتها از زمان حضورشان در این کشور تاکنون، مرحله بعدی این طرح است. نیروهای آمریکا با کمک با عربستان سعودی، قطر و امارات تلاش زیادی برای جلب همپیمان از جامعه عراق به عمل آوردند که نقش عربستان و قطر در این میان بسیار برجسته است.
3- تدوین قانون اساسی عراق با نظارت آمریکا از دیگر بنیانهای توطئه تجزیه این کشور به شمار میرود. این قانون به نوعی گرتهبرداری از قانون اساسی لبنان است و آن را «المحصاصه» به معنی سهمبندی نام نهادند.
رئیس جمهور در این قانون، به صورت تشریفاتی و سمبلیک از کردها تعیین میشود، نخست وزیر و فرماندهی کل قوا از شیعیان و رئیس پارلمان نیز از اهل سنت انتخاب میگردند.
عاملی که به منافع، اخوت و وحدت مردم عراق آسیب میزند همین تقسیمبندی قدرت بر اساس مذهب و قومیت است؛ به نحوی که موجب گردید تا مشاجرات در مورد انتفاع از منابع نفتی، سهمیهبندی وزارتخانهها و تعداد نمایندگان هر مذهب و قومیت در پارلمان بالا بگیرد.
بنمایه این سهمبندی همانگونه که مورد انتظار آمریکا و غرب بود، باعث ایجاد شکاف و حفرههایی گردید که نظام سلطه لازم بود برای بهرهبرداری از عمق آن وارد میدان گردد.
ایالات متحده به صورت نیابتی، تروریستهای تکفیری داعش را وارد میدان این کشور کرد تا ضرورت تجزیه این کشور، بیش از پیش لازم و حیاتی به نظر آید. به تدریج ادبیات این تقسیمبندی و مرزبندی به سه اقلیم کرد، سنی و شیعه علنیتر و شفافتر از زبان مقامات کاخ سفید صریحتر و علنیتر گردید که اولین مقام آمریکایی «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا بود که ضرورت آن را تاکید کرد.
تجزیه عراق تنها به ابعاد نظامی محصور نمیشود بلکه فرهنگسازی در اینباره، از دیگر زوایای توطئه آمریکا و رژیم صهیونیستی است. در بسیاری از شبکههای ماهوارهای، فضای مجازی، روزنامههای عراقی و عربی به اقسام و طرق گوناگون، آگاهانه یا ناآگاهانه آب به آسیاب دشمن ریخته میشود و از لزوم تحقق چنین نقشهای سخن به میان میآید.
4- در قانون اساسی عراق، موضوع اقلیمها مطرح شده است که بر اساس آن، چند استان عراقی میتوانند با یکدیگر مجتمع شده و یک اقلیم را تشکیل دهند. در این بخش از قانون اساسی، طراحان آمریکایی عامدانه روزنههای نفوذی را قرار دادهاند که به مثابه مین زیر پای مردم عراق تعبیه شده است و هر نوع بحثی در این زمینه، حساسیت قومیتهای عراق را تحریک میکند.
5- طرح موضوع «حرس الوطنی» در مقابل «حشد الشعبی» از دیگر زمینههای اختلاف و تجزیه است. حرس الوطنی بودجه خود را از دولت مرکزی دریافت میکند و الزاماً از فرزندان بومی اهل سنت باید تشکیل گردد.
حضور 3500 مستشار آمریکایی در عراق با هدف فشار بر دولت حیدرالعبادی برای تشکیل این دو قطب نظامی است تا اجازه ندهند حشدالشعبی و ارتش عراق، فاتحانه وارد مناطق سنینشین شوند.
مجموعه این پارامترها، زمینههایی قابل ملاحظه و جدّی برای سوء استفاده دشمن به منظور تقسیم و تجزیه عراق به شمار میرود. اما مولفههایی وجود دارد که میتواند در مقابل این طرح شوم، مقاومت و مقابله کند و آن را خنثی نماید که عبارتند از:
الف: مهمترین عامل وحدت عراق در مقابل نقشه تجزیه، حضور مرجعیت در عرصه اجتماعی – سیاسی این کشور است. مراجع عظام به شدّت در مقابل این طرح آمریکایی – صهیونیستی ایستاده و با آن مخالفت کردهاند.
خوشبختانه هم در میان برادران اهل سنت و هم در جمع شیعیان و نیز برخی از گروههای کرد، مخالفان سرسخت فراوانی در مقابل تجزیه عراق وجود دارند و معتقدند در صورت تحقق چنین امری، شرایط به مراتب وخیمتر خواهد شد و به طعمهای بدون دردسر برای آمریکا و رژیم صهیونیستی بدل خواهند گردید.
ب: رئیس جمهور و دولت این کشور میتوانند ساز و کارهایی را تدوین کنند تا مانع این توطئه شود. موضوع اقالیم نیز میتواند به صورت تعدیل و تثبیت شده در این ساز و کار حل و فصل گردد.
به عبارت دیگر، ابتدا باید اشکالات قانون اساسی برطرف شده، معضلات اقلیمبندیها با مرکزیت دولت مرکزی به روشی نظاممند مرتفع گردد و اختیاراتی به این اقلیمها تفویض شود. بدین ترتیب بار حکومت مرکزی سبکتر شده و بدون ایجاد حساسیت، مشکلات عراق توسط قومیتهای گوناگون برطرف میشود.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که هر جا تدبیر، اراده و عزم کشورها با صمیمیت و اخوت حاکم شده است، توطئههای خارجی ناکام مانده و هر جا عَلَم تفرقه برافراشته و ساز جدایی نواخته شده است، دشمن به اهداف خود نائل گردیده است.
بنابراین، راهی جز اتحاد، همدلی و وفاق برای خنثی کردن نقشههای استکبار به رهبری آمریکا متصور نیست.