مایه تاسف است که رئیس جمهور آذربایجان با این اقدام نادرست و قربانی کردن هموطنان و نیروهای پلیس این کشور، در اجرای این سیاست فریبکارانه سکوت اختیار کرد.
آران نیوز- جمهوری آذربایجان چندین سال است که بر مبنای سیاست متوازن حیدر علی اف در رقابت با سایر مدل های سیاسی اداره می شود. سیاست متوازنی که در آن مبادلات سیاسی میان شرق و غرب به ویژه روابط با آمریکا و روسیه بیشتر از همه مطرح می باشد. در سیاست ذکر شده هدف این است که چنانچه آمریکا به برقرای روابط نزدیک آذربایجان و روسیه معترض شود، بایستی امتیاز بیشتری به طرف آمریکایی داد و یا در صورت عدم رضایت روسیه از برقراری رابطه با آمریکا، امکان دسترسی و بهره برداری بیشتر به این کشور در استفاده مشترک از منابع و ظرفیت های جغرافیای سیاسی و اقتصادی جمهوری آذربایجان را به طرف روسی واگذار کرد.
حوادث و جریانات اخیر در اقصی نقاط جهان از افول عمر طبیعی سیاست متوازن و ضرورت انتخاب موضعی مشخص از سوی جمهوری آذربایجان حکایت دارد. روسیه یا آمریکا؟ طرفداری از غرب یا شرق؟
طبیعتا این مسئله مشکلات و موانع بسیاری بر سر راه دولت قرار خواهد داد و جمهوری آذربایجان با انتخاب روسیه و یا غرب، واکنش جدی طرف مقابل را تجربه خواهد کرد. با وجود این هر دو طرف، انتظار دارند تا جمهوری آذربایجان، موضع قطعی و مشخصی را اتخاذ نماید.
رئیس جمهور آذربایجان در این بین و در راستای تداوم سیاست متوازن، از طرفین خواسته تا فرصت بیشتری جهت انتخاب به این کشور داده شود و یا دلایل نزدیکی به هر یک از طرفین بیشتر از قبل برای وی اثبات و آشکار شود.
پس از دیدار و گفتگوی خصوصی الهام علی اف با ولادیمیر پوتین در قزاقستان مسائل مهمی مطرح شد و رئیس جمهور روسیه به طور کاملا جدی در این دیدار از الهام علی اف خواست تا در انتخاب موضع ذکر شده تصمیم گیری کند که وی نیز ضرورت دادن فرصت بیشتر و روشن شدن دلایل این پیشنهاد سرنوشت ساز را برای ولادیمیر پوتین یادآوری کرد. پوتین در این دیدار بسته ای شامل یک سری اطلاعات محرمانه در اختیار الهام علی اف قرار داد و مباحث مهمی را به وی گوشزد کرد.
این بسته محرمانه نشان می دهد که جمهوری آذربایجان سالهاست توسط رژیم صهیونیستی اداره می شود. به طوری که مرکز اداره کننده این جریان در وزارت امنیت ملی این کشور مستقر بوده و معلوم می شود که این جریان دانسته یا ندانسته و با صحنه گردانی شخص وزیر اداره می شود. به عبارت دقیق تر، مراکز و نهادهای مدیریتی کشور تحت نظارت آنان قرار گرفته است.
لازم به ذکر است که این مسئله، موضوع جدیدی برای رئیس جمهور آذربایجان نبوده و الهام علی اف هنگام واگذاری مسئولیت وزارت امنیت ملی به الدار محموداف، وزیر سابق امنیت ملی این کشور، همزمان جلسه ای با نمایندگان رژیم صهیونیستی برگزار و درخصوص اهمیت قرار گرفتن جمهوری آذربایجان در یک منطقه راهبردی و همسایگی با دشمن قدرتمندی چون ایران مطالبی را به وی گوشزد کرده است. همچنین در این جلسه عنوان شده بود که ایران اهداف و منافع بسیاری در جمهوری آذربایجان دارد و برای در امان ماندن از خطرات احتمالی نیازمند تجارب ۳۰ ساله، توانمندی ها و پایگاه های نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه خواهیم بود.
به وزیر اطلاع داده شده بود که صهیونیست ها در وزارت امنیت ملی حضور دارند و ضمن همکاری با مقامات آذری کشور را از خطرات ایران در امان نگه خواهند داشت. این وظایف و مسئولیت ها رفته رفته گسترش یافت و در نتیجه وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان(ام.تی.ان) با زیر پا گذاشتن حدود و اختیارات رسما به یک مرکز اداره کننده توسط رژیم صهیونیستی تبدیل شد.
در این میان دلایلی وجود دارد که باعث ناراحتی الهام علی اف شده و وی این اقدامات را خیانت به کشور قلمداد کرده است. از آن جمله می توان به تحت نظر قرار گرفتن زندگی شخصی و خانوادگی وی همچنین نظارت بر تمامی ملاقات ها، روابط تجاری، جلسات رسمی و غیر رسمی آنان اشاره کرد. کلیه فعالیت ها و اقدامات آنان نیز روزانه از سوی این وزارتخانه جمع بندی و در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده می شد.
از طرفی راه اندازی مرکز هماهنگی وهابیت توسط عربستان و رژیم صهیونیستی در قفقاز در چارچوب اختیارات این وزارتخانه گنجانده شده و به تبع آن مرکز هدایت، کنترل، تصمیم گیری و امکانات مالی ماموریت های طرح ریزی شده در داغستان، چچنستان و گرجستان نیز در جمهوری آذربایجان تمرکز داده شده است.
تاکنون صدها بلکه هزاران گذرنامه جعلی برای اتباع روسیه و کشورهای منطقه قفقاز صادر و برای انتقال این افراد به سوریه و عراق نقش کشور ترانزیت به جمهوری آذربایجان داده شده است. علاوه بر این در ایجاد یک واحد نظامی مخفی در کشور از امکانات و توانمندی های این وزارتخانه استفاده شده است.
البته وابسته نگه داشتن، متوقف کردن و ضربه زدن آگاهانه به چرخه اقتصاد و تبدیل شدن جمهوری آذربایجان به بازار فروش کالای کشورهای خارجی همچنین آزار و اذیت نیروی کار را می توان به عنوان نمونه های بارز توقف هدفمند فعالیت های اقتصادی این کشور معرفی کرد که رئیس جمهور، الهام علی اف نیز به طور مفصل در جریان جزئیات این مسائل قرار داده شده است.
گزارش رسانه ها نیز حاکی از آن است که الهام علی اف به محض بازگشت از قزاقستان در یک روز غیر کاری و تعطیل، دستور تشکیل جلسه شورای امنیت ملی کشور را صادر و در این جلسه الدار محمود اف را از کار برکنار کرد.
می توان گفت که در حال حاضر وزارت امنیت ملی به وظایف ذاتی خود عمل نکرده و ساختار دیگری از این وزارتخانه همانند کشوری که در آستانه کودتا می باشد در حال شکل گیری است.
سفر چند ماه پیش آویگدور لیبرمن، وزیر سابق أمور خارجه رژیم صهیونیستی و رهبر حزب اسرائیل خانه ما به جمهوری آذربایجان نیز جز تغییر در مواضع و تجدید نظر در اقدامات الهام علی اف هدف دیگری نداشت. هنوز نتایج دقیق این دیدار مشخص نبوده و اینکه پاسخ رئیس جمهور به تهدیدات و عصبانیت آنان چه خواهد بود و چه مدت زمانی برای پاسخگویی به وی داده شده، موضوع بحث دیگری است.
پر واضح است که تهدیدات رژیم صهیونیستی به شدت رئیس جمهور آذربایجان را ناراحت و نگران کرده است. وی احتمال می دهد آغاز بحران در کشور اجتناب ناپذیر بوده اما نمی توان نقطه دقیق بروز مشکلات را مشخص کرد. لذا می توان گفت که این کشور در وضعیت نابسامانی اداره می شود. بنابر این همانطور که اشاره شد ساختار مخفی مورد نظر شروع به فعالیت کرده و پیشنهادات مهمی را بر سر راه رئیس جمهور آذربایجان قرار داده است.
با توجه به درخواست روسیه، مبنی بر وارد کردن ضربات جدی به شبکه جاسوسی رژیم صهیونیستی و ساختار وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان ضروری است تا در قبال این مسئله امتیازاتی به طرفین داده شده و اقداماتی در راستای جلب رضایت آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی به اجرا گذاشته شود. در چنین شرایطی پیشنهادات مهم و قاطعی در حال طرح بوده و اقدامات بازدارنده ای نیز در حال انجام می باشد.
کسی که از نزدیک با این مسائل در ارتباط است به خوبی می داند که ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران و تهدید منافع همسایه جنوبی از جمله اهداف رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان می باشد. بنابر این چنین به نظر می رسد که اقدامات جدی و برنامه ریزی شده ای بر علیه ایران در جمهوری آذربایجان در حال انجام است. در حقیقت جنگ علیه ایران در جمهوری آذربایجان آغاز شده است. در این رابطه با این سوال مواجه هستیم که تاثیرگذاری چنین اقدامی از کدام منطقه این کشور به مراتب بیشتر بوده و نیازمند توجه بیشتر است؟ طبیعتا منطقه ای که امکان نفوذ و تاثیرگذاری بیشتری دارد انتخاب خواهد شد. از هر که بپرسید قصبه نارداران را معرفی خواهد کرد. لذا ضروری است تا در نارداران حادثه ای اتفاق افتاده و به شکل گسترده ای در سطح جهان اطلاع رسانی شود. پیام این حادثه این است که ما در دایره نفوذ اتحاد ایران و روسیه قرار داریم و بر علیه ایران اعلام جنگ کرده ایم. با این اقدام منافع ایران را نشانه گرفته و در حال انجام اقدامات مهم تری نیز هستیم.
در شرایط فعلی منطقه نارداران جو آرامی داشته و با مشکلی مواجه نمی باشد. در حقیقت عامل تهدید کننده ای علیه حکومت وجود ندارد. زندگی در این منطقه به حالت عادی جریان داشته و هیچ فرد یا سازمانی در تعارض با سیاست دولت موضع گیری نکرده است. لذا ضروری است تا فرد مشخصی را با نارداران مرتبط ساخته و با فراهم کردن مقدمات اسکان وی عملیاتی در این منطقه به اجرا گذاشته شود.
طالع باقرزاده به عنوان شخصی که حاکمیت را به چالش کشانده و تاکنون دو مرتبه زندانی شده است.، هر بار پس از آزادی از زندان فعالیت به مراتب بیشتر و تاثیرگذارتری از خود به نمایش گذاشته و با اقدامات و سخنان چالش برانگیز علیه دولت در ذهن ها ماندگار شده است.
وی همچنین سیاست تقابل حکومت با دین را به شدت مورد انتقاد قرار داده و در موضوع جریانات سیاسی کشور به عنوان شخصی که در صف مخالفان دولت قرار دارد شناخته شده است. با این وجود می توان به مسائل دیگر مرتبط با وی نیز اشاره کرد. حاکمیت علی رغم این مسائل دیر یا زود در پی حل مشکلاتی است که با طالع باقرزاده در ارتباط است. طالع باقرزاده و جنبش سازمان دهی شده وی بایستی تاثیرگذاری خود را از دست بدهد. حذف طالع باقرزاده و بروز حادثه در نارداران در حقیقت به مثابه تیری است که دو هدف را نشانه گیری کرده است.
شکی نیست که افرادی در میان اطرافیان طالع باقرزاده نفوذ کرده و پیام های مخفی دولت را به وی گوشزد کردند. آنها با عباراتی نظیر، می خواهند شما را زندانی کنند، امکان انجام تخریبات علیه شما در صورت ماندن در شهر وجود دارد، بایستی از کشور خارج شوید و یا مکان امن و مناسبی برای خودتان انتخاب کنید، مراحل ابتدایی طرح خود را به اجرا گذاشتند.
طبیعتا از اهالی ناردان نیز در میان اطرافیان طالع باقرزاده بودند. در نگاه اول چنین به نظر می رسد که اسکان وی در نارداران به مراتب عاقلانه تر بوده چرا که دولت در شرایط فعلی توانایی ایجاد بحران در نارداران را ندارد. لذا شکی نیست که انتقال وی به نارداران و اجتماع دوستان طالع باقرزاده در یک مکان مشخص، سیاست و خواست دولت جمهوری آذربایجان بوده و به طور برنامه ریزی شده ای به اجرا گذاشته شده است. در نتیجه بدون اینکه خودش هم متوجه شود، او را در نارداران اسکان دادند.
بنابر گزارش رسانه ها، دولت برای زندانی کردن رهبر جنبش اتحاد مسلمانان، بدون اینکه احضاریه ای برای وی ارسال کند، حتی به ریش سفیدان، نزدیکان، اقوام و روحانیون وی نیز مراجعه نکرد. پلیس در هنگام ورود به نارداران به شکل طبیعی وارد عمل نشد و بدون محاصره این منطقه تسلیم شدن طرف مقابل را مطالبه نکرده بود. بنابر این با اجرای یک عملیات وحشیانه بایستی طالع باقرزاده دستگیر و دلایل اجرای این عملیات نیز به شکل مرحله وار و هدفمند اطلاع رسانی می شد. حتی کشته شدن نیروهای پلیس در این حادثه نیز به ظرافت هر چه تمام تر از قبل برنامه ریزی شده بود.
توجه به این نکته ضروری است که جنایات بسیاری از قبیل حمله به بانک، گروگان گیری و سرقت در اقصی نقاط جهان در حال انجام بوده لکن نیروهای پلیس و ماموران امنیتی ابتدا با هشدار به افراد اقدام به مذاکره با آنان می نماید. اما متاسفانه در حادثه نارداران حتی طرز برخورد با جنایتکاران و سارقان نیز در مورد انسان های با ایمان رعایت نشد. حال آنکه آنان افراد مومن و با ایمانی بودند که به ریش سفیدان و کوچک و بزرگ احترام می گذاشتند.
نیوروهای دولتی به هنگام اجرای عملیات در مواجهه با جنایتکاران معمولا در ابتدا به مذاکره با آنان اقدام کرده و با یادآوری اینکه نبایستی خونی بر زمین ریخته شود، تدابیر امنیتی لازم را اتخاذ می نمایند. حتی در مواردی کار به معذرت خواهی هم کشیده می شود. برای اینکه افراد صحیح و سالم از منطقه درگیری دور شوند تدابیر ویژه ای اندیشیده شده، حتی در مواردی بالگرد و خودروهای ویژه حمل مجروح نیز به منطقه فرستاده می شود. اما دولت جمهوری آذربایجان رفتار با جنایتکاران و تبهکاران را در برخورد با اهالی مومن نارداران رعایت نکرد.
با آغاز عملیات اقدام به تیراندازی شد. از لحظه اجرای عملیات تا کنون هیچ تصویری از نحوه اجرای عملیات از سوی نیروهای امنیتی در رسانه ها منتشر نشد. علی رغم ضرورت تصویر برداری از صحنه عملیات های دولتی و انتشار آن در بین مردم در مورد این حادثه چنین عمل نشد و بنابه گفته شاهدان ماجرا دوربین افرادی که مشغول فیلم برداری از حادثه بودند نیز توسط پلیس جمع آوری شد.
خلاصه اینکه دولت آذربایجان در پاسخ به عصبانیت آمریکا و متحدانش از انهدام شبکه جاسوسی رژیم صهیونیستی که مدتها در این کشور مشغول فعالیت بود، چنین تصور کرد که ایران را مورد هجمه قرار داده است. دولت این کشور طرحی را به اجرا گذاشت که در آن با ریختن خون شیعیان و دستگیری روحانیون همچنین اعمال فشار و سرکوب علیه قشر دیندار به زعم خود توانست تا مرحمی بر زخمهای دشمنان اسلام باشد و بدین وسیله سیاست متوازن خود به اجرا گذاشت. حکومت جمهوری آذربایجان با این اقدام به نوعی اتهام پیوستن به اتحاد روسیه و ایران را از خود دفع کرد و به طرف مقابل اعلام کرد که اگر چنین بود هیچ موقع بر علیه منافع جمهوری اسلامی ایران اقدام نمی کرد.
اما ذکر این نکته ضروری است که ارائه چنین طرح هایی از سوی مشاوران مزدور رئیس جمهور آذربایجان به سفارش رژیم صهیونیستی در وحله اول روابط ایران و آذربایجان را تحت الشعاع قرار داده و در عین حال به مرکز تازه تاسیس وهابیت که اخیرا افشا شده خوش خدمتی کرده است.
اکنون مراکز و افراد اداره کننده این مراکز در آذربایجان دیگر شناخته شده و عده ای در تلاشند تا با مانع تراشی از تقابل حاکمیت با آنان جلوگیری نمایند. به نوعی این فرصت به آنان داده می شود تا با سنگ اندازی مقابل دولت، نظر جامعه را به سمت دیگری متوجه نمایند. آنها برای دفاع از اقداماتی که تا به امروز انجام داده اند، بایستی توانایی تغییر در مهره چینی های مهم را یاد بگیرند.
آنها بایستی بتوانند به هنگام فرار از کشور موفق عمل کرده و در امکانات مراکز اقتصادی جمهوری آذربایجان تغییراتی اعمال نمایند. ضمن اینکه آنها بایستی نسبت به اعمال تغییرات در محل نگهداری اسناد و سوابق مربوط به اماکن مسکونی، مراکز تجاری، امکانات مالی و تجهیزات نظامی وهابیون آذربایجان هم اقدام نمایند. سازمان این فرصت را برای وهابیت ایجاد کرده تا در ظاهر طرحی از رئيس جمهور برای اسرائیل به نمایش گذاشته اما در واقع، شرایط مناسبی برای وهابیون، ایجاد کرده اند تا از این فرصت برای کاهش ضربه پذیری استفاده نمایند.
مایه تاسف است که رئیس جمهور آذربایجان با این اقدامی نادرست و قربانی کردن هموطنان و نیروهای پلیس این کشور، در اجرای این سیاست فریبکارانه سکوت اختیار کرد.
چنین تصور می شود که عدم مقابله با این گونه حوادث و جریانات، باعث رشد و توسعه سیاست مورد بحث شده و تعداد بازداشت شدگان نیز افزایش خواهد یافت. در نتیجه جهت تکمیل فرآیند ذکر شده احتمال وقوع حوادث گوناگون در آینده اجتناب ناپذیر خواهد بود.