جمعيت روحانيون مبارز جمهوري آذربايجان با صدور بيانيه اي، واقعه خونين نارداران و سرکوب شيعيان اين کشور را ناشي از نگراني دولت باکو از گسترش فرهنگ عاشورايي در جمهوري آذربايجان دانست.
به گزارش آران نیوز به نقل از پايگاه اينترنتي «نور-آذ»، جمعيت روحانيون مبارز جمهوري آذربايجان تاکيد کرد : « حمله وحشيانه نيروهاي ويژه پليس به انسان هاي بي دفاع در نارداران، واقعه اي را آفريد که در اين کشور نظير نداشته است. مسلم است که عاملان اين واقعه خونين ، از طراحي اين عمليات و تبديل آن به خبر اول رسانه ها، اهداف مهمي داشته اند. جامعه مسلماني هم که از اين واقعه زيان ديده است، در شرايط کنوني نه گروه تحقيقاتي مستقلي براي بررسي اين مساله در اختيار دارد و نه نمايندگاني دارد که دفاع از حقوق آنها را به عهده بگيرند.»
جمعيت روحانيون مبارز جمهوري آذربايجان افزوده است : « در دوره پس از سقوط اتحاد جماهير شوروي ، جامعه شيعه در اين حوزه، هيچ گاه داراي گروه مسلح نبوده است. هم اکنون نيز ادعاي مسلح و تروريستي و افراطي بودن جنبش اتحاد مسلمانان را که مقصر اين واقعه قلمداد مي شود، با قاطعيت رد مي کنيم. موج سرکوبي که پس از حمله به نارداران ، کل جمهوري آذربايجان را فراگرفته، ثابت مي کند که اين فاجعه، طرحي تدارک ديده شده عليه دين مبين اسلام مي باشد. بلشويک ها نيز براي نابود کردن متفکران و روشنفکران و روحانيون ملت جمهوري آذربايجان، اتهاماتي نظير پان ترکيست ، پان اسلاميست و پان ايرانيست را به آنها وارد مي کردند.»
جمعيت روحانيون مبارز جمهوري آذربايجان افزوده است : « بارها گفته ايم و يک بار ديگر تاکيد مي کنيم که ما گروهک مسلح نيستيم و هيچ گاه اجازه شکل گيري به چنين گروه هايي را در ميان خود نمي دهيم. فقط براي آزاد کردن اراضي کشورمان از اشغال ارامنه و تامين امنيت ملتمان مسلح خواهيم شد.»
جمعيت روحانيون مبارز جمهوري آذربايجان افزوده است : « موضوع مهمي که در اين ارتباط جالب توجه مي باشد، اين است که حدود 15 روز قبل از واقعه خونين حمله به نارداران، موج تبليغات منفي و گسترده اي عليه طلاب تحصيل کرده در شهر مقدس قم جمهوري اسلامي ايران به راه افتاد. عاملان اين تبليغات، تعداد اين طلبه ها را بطور نجومي زياد اعلام و ادعا مي کردند که اين طلبه ها، در مراکز آموزش ديني تحصيل نمي کنند، بلکه در مراکز آموزش سياسي و نظامي تعليم مي بينند. در چارچوب اين تبليغات، طلاب جوان به جاسوسي و تروريسم و آلودگي به مواد مخدر متهم مي شدند. در جريان اين تبليغات منفي در جمهوري آذربايجان، شهر مقدس قم که از مراکز علمي – ديني مشهور دنيا مي باشد و عالمان بزرگ ديني را پرورش داده است، به همراه اين عالمان ديني، مورد اهانت قرار مي گرفت. بويژه، عليه آيت الله نوري همداني، مرجع تقليد ترک زبان 93 ساله اي که يک ماه پيش، به کشور ما سفر کرد، تبليغات منفي بي سابقه اي در جريان بود و در اين تبليغات منفي، از رذيلانه ترين و خجالت آورترين شيوه ها استفاده مي شد.»
جمعيت روحانيون مبارز جمهوري آذربايجان افزوده است: « در پاسخ به اين بهتان ها تاکيد مي کنيم که شمار طلاب تحصيل کرده در قم، سه تا چهار هزار نفر ادعايي نيست، بلکه شمار آنها قدري بيش از 300 نفر مي باشد که فهرست کامل اسامي آنها نيز به کنسولگري جمهوري آذربايجان در تهران و اداره مسلمانان قفقاز و کميته دولتي امور گروه هاي ديني تقديم شده است. اين جوانان جمهوري آذربايجان، نه در مراکز سياسي-نظامي، بلکه در مدارس بين المللي که نمايندگان بيش از 90 کشور نيز در آنجا حضور دارند، تحصيل ديني مي کنند. درهاي اين مدارس به روي تمامي مسلماناني که از هرگوشه دنيا از جمله جمهوري آذربايجان براي تحصيل به قم مي آيند، باز است. تا به امروز، صدها زائر که از جمهوري آذربايجان به قم سفر کرده اند، با روحيه عالي و تاثيرپذيري زيبا از اينجا بازگشته اند. از جملهء آنها، پروفسور رافيق علي اف، هدايت عروج اف و مبارز قربانلي روساي پيشين و کنوني کميته دولتي امور ديني و نيز الله شکور پاشازاده، رييس اداره مسلمانان قفقاز بوده اند. سفير و سرکنسول جمهوري آذربايجان در تهران به همراه ده ها تن از اعضاي هيات ديپلماتيک بارها به زيارت اين اماکن مي آيند و با طلاب ديدار و برنامه هاي مشترک اجرا مي کنند که برگزاري مراسم هايي براي فاجعه 20 ژانويه و کشتار خوجالي از آن جمله بوده است. اين طلاب، چگونه مي توانند تروريست و جاسوس و معتاد به مواد مخدر باشند که مبارز قربانلي، رييس کميته دولتي امور گروه هاي ديني و الله شکور پاشازاده، رييس اداره مسلمانان قفقاز و نمايندگان سفارت جمهوري آذربايجان در تهران، در هر زماني اراده کنند با آنها ديدار مي کنند و کمک مالي در اختيار آنها مي گذارند و وعده حل مشکلاتشان را مي دهند. الله شکور پاشازاده در اين مرکز ديني، نماينده اي دارد که همه روزه به اين مدارس سرکشي و از طرف شيخ به آنها مستمري پرداخت مي کند. آيا اداره مسلمانان قفقاز از تامين مالي اين به اصطلاح تروريست ها و جاسوس ها نمي ترسد؟ آيا در قوانين جمهوري آذربايجان تامين مالي گروهک هاي مسلح جرم تلقي نشده است؟ اگر، اينگونه نيست، پس چرا مبارز قربانلي و الله شکور پاشازاده و نمايندگان ديپلماتيک جمهوري آذربايجان در ايران، با اتهام زدن و بهتان گويي به اين طلاب مخالفت نمي کنند و حتي برعکس، خود نيز با سخنانشان، اتهامات وارد شده به طلاب را تاييد مي کنند؟! پاسخ اين سوال روشن است؛ براساس اصل جدايي دين از دولت که بر کشور ما حاکم مي باشد، ادارات و سازمان هاي ديني دولتي، ابزاري در دستان دولت مي باشند. اين سازمانها همانند يک چاقو هستند که هم براي جراحي و هم براي قتل مي توان از آنها استفاده کرد. در صورت ضرورت، از آنها براي سخن گفتن به نفع دين و دينداران استفاده مي شود و در شرايطي ديگر به همين دينداران انگ خائن به وطن، افراط گرا و تروريست و جاسوس زده مي شود!»
جمعيت روحانيون مبارز جمهوري آذربايجان افزوده است : « آيت الله نوري همداني به دعوت الله شکور پاشازاده رييس اداره مسلمانان قفقاز و مبارز قربانلي رييس کميته دولتي امور ديني ، ميهمان جمهوري آذربايجان شد. اين افراد خود در سفر به شهر قم ، به دفتر اين مرجع تقليد مشهور رفتند و از ايشان خواهش کردند به جمهوري آذربايجان سفر کند. اين عالم 93 ساله نيز برغم نامناسب بودن چنين سفري براي وضعيت جسماني شان، اين دعوت را به منظور ديدار با برادران و خواهران مسلماني که همزبان وي مي باشند، پذيرفتند. انصافا هم در جمهوري آذربايجان مورد استقبال باشکوهي قرار گرفتند و مناسبات گرمي با خويشان خود در جمهوري آذربايجان برقرار کردند و از اين سفر بسيار راضي بازگشتند. اما، متاسفانه، طولي نکشيد که برخي سياسيون به کارهايي مبادرت کردند که ميهمان نوازي ملت ما را لکه دار کرد. اين سياسيون با بي حيايي کامل، باراني از بهتان عليه اين انسان الهي جاري کردند و ايشان را رهبر شبکه جاسوسي و سازمان تروريستي قلمداد کردند. سپس، کساني را که به ديدار ايشان شتافته بودند، مورد اهانت قرار دادند. باز هم اين سوال مطرح مي شود که اگر اين عالم، رهبر شبکه جاسوسي و سازمان تروريستي بود، چرا به حضورش آمديد و ايشان را به کشورمان دعوت کرديد؟ اگر اين ادعاها بي اساس است، چرا دعوت کنندگان ايشان ، سکوت اختيار کرده اند و سخني نمي گويند؟! ميهمان دعوت مي کنند و سپس سيلي از بهتان هاي بي سابقه عليهش به راه مي اندازند و با اين کارهاي زشت، نام جمهوري آذربايجان را لکه دار مي کنند.»
جمعيت روحانيون مبارز جمهوري آذربايجان افزوده است : « پس از اين وقايع، تنش عجيبي در کل کشور ايجاد شد و تمامي ارگان هاي دولتي و سازمان هاي مرتبط و غيرمرتبط آنها، به همراه رسانه هاي گروهي، هجمه عليه اسلام و بخصوص مذهب تشيع را شروع کردند. گويي مي خواستند کينه و نفرتي را که سالها در قلب هايشان متراکم شده بود، تخليه کنند. در اين ميان، پارلماني که نماينده ملت ما نيست، نيز وظيفه محوله را به نحو احسن اجرا کرد. پارلمان درهاي نشر معارف اسلامي را که به رويمان بسته بودند، محکم تر کرد و راه هاي تنفس فراموش شده و باقي مانده را نيز بست. به مصداق آيه شريفهء «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ» آنها مي خواهند با دهان خود نور خداوند را خاموش کنند، خداوند نيز برغم ناخوشايند بودن براي کافران، نور خود را تکميل خواهد کرد.»
جمعيت روحانيون مبارز جمهوري آذربايجان در خصوص قوانين محدود کننده جديدي که پارلمان جمهوري آذربايجان تصويب کرد، نوشته است: « يکي از ممنوعيت هاي جديد تصويب شده در پارلمان، ممنوع شدن فعاليت ديني اشخاصي است که در خارج از کشور تحصيل کرده اند. از جمهوري آذربايجان براي تربيت کارشناسان هر بخشي صدها و شايد هزاران نفر براي تحصيل به خارج اعزام مي شوند. در اين کار، هر بخشي نياز بيشتري دارد، ضرورت به توجه بيشتري نيز دارد. اگر ملت آذربايجان مسلمان است و دين اين ملت، اسلام است، آيا نيازي به تربيت کارشناس در اين زمينه ندارد؟ طبيعي است که نياز در اين بخش بسيار است. زيرا، در دوره شوروي حتي يک نفر هم عالم ديني تربيت نشده است و عالمان موجود نيز بطور فيزيکي و معنوي نابود شده اند. بعضا در زمان ورود و خروجمان به کشور، از ما پرسيده مي شود که چرا در داخل کشور تحصيل نمي کنيد؟ پاسخ روشن است؛ پيش کدام عالم در جمهوري آذربايجان بايد تحصيل ديني کرد؟ اگر مراکز رسمي همچون دانشگاه اسلام باکو را به ما نشان مي دهيد، بايد توجه کرد که در شرايطي که عالي ترين مقام رسمي کشور در حوزه دين، حتي تحصيلات ابتدايي ديني ندارد، از کدام علم و کدام تحصيل ديني (در داخل جمهوري آذربايجان) مي توان سخن گفت؟ »
جمعيت روحانيون مبارز جمهوري آذربايجان افزوده است : « بخاطر اين قانون ارتجاعي (مصوب پارلمان جمهوري آذربايجان) عالماني که پانزده تا 20 سال از عمرشان را مصروف تحصيل ديني ( در شهر قم) کرده اند، نبايد از منزلشان خارج شوند. زيرا، در صورت خروج از منزل، مجبور به پاسخ گفتن به سوالات شرعي و ديني هموطنان خود خواهند بود و در صورت پاسخ گفتن به اين سوالات ديني نيز دولت آنها را جريمه يا زنداني خواهد کرد. البته، يک راه ديگر نيز براي روحانيون تحصيل کرده در خارج از کشور باقي مي ماند؛ در خانه بمانند و شبانه روز نماز بخوانند و دعا کنند و کساني را که با وضع چنين قوانيني، در مقابل دين خداوند سد مي کشند، نفرين کنند!!»
جمعيت روحانيون مبارز جمهوري آذربايجان در خصوص حمله به مجلس عزاداري در نارداران نيز افزوده است : « در اين واقعه، روستاي نارداران يک انتخاب ويژه بود. براساس يک طرح حيله گرانه و حساب شده اين واقعه خونين را در نارداران آفريدند. بدون هيچ گونه هشدار قبلي، به منزلي که کودکان و زنان و پيران نيز در آنجا جمع بودند، حمله کرده چهارتاپنج نفر را کشته، ده تا 15 نفر را زخمي کردند. جنازه ها و زخمي ها را با خود بردند. به خانواده هايشان در مورد آنها هيچ گونه اطلاعي نمي دهند. از بازگرداندن جنازه ها خودداري کردند، بدن هاي بي جان اين جوانان را به انحاء مختلف مورد اهانت قرار دادند. اجازه دفن آنها را نيز ندادند و خود، به طرز غيرقابل قبولي اين شهدا را دفن کردند. اجازه نمي دهند خانواده ها به عيادت مجروح شدگان بروند. گويي که مي خواهند شهر شوشا را (از اشغال ارامنه) آزاد کنند، به نارداران زرهپوش هاي نظامي شان را اعزام کرده، قشون کشي کردند. به سبک تروريست هاي داعشي، در هر مکاني که به اصطلاح فتح کردند، در وهله نخست، پرچم هاي سياه نشانه ماتم و حزن براي امام حسين(ع) را از جاي کنده ، به زير پاهايشان انداختند. آيات قرآن و احاديث پيامبر (ص) و ائمه (ع) که زينتب بخش ديوارهاي اين روستا بود و پلاکاردها را شکستند و تخريب کردند. به اقتضاي ماهيت خود ، از هر خانه دلخواهي به اصطلاح دسته-دسته سلاح کشف و شروع به حبس انسان هاي بي گناه کردند! با استفاده از تمامي تريبون هايي که در اختيار دارند، جنگ صليبي عليه اين روستاي بي دفاع را آغاز کردند. هر کدامشان به اقتضاي استعدادشان، لگدي نثار اين روستاي کهن منطقه آبشرون کردند، بهتان ها و اهانت ها و تهديدها را روانه ساختند. اين روستا را که همانند يک مشت محکم، وحدت داشت، به روزي انداختند که هيچ کس جرأت نکرد از منزلش خارج شود. برق و گاز و آب و تمامي خطوط ارتباطي نارداران را قطع کردند. در اين سرماي شديد، تمامي آنچه را که حتي براي ارامنه اشغالگر نيز روا نمي دانند، برسر اهالي گرسنه اين روستا آوردند. فقط خداوند مي داند که در اين سرماي سوزناک ساحل خزر و در اين شب هاي تاريک، کودکان و سالمندان و زناني که گرسنه ماندند، چه شرايطي را تحمل کردند.»
جمعيت روحانيون مبارز جمهوري آذربايجان افزوده است : « اينکه در روستاي نارداران هيچ گروه مسلحي وجود نداشت، مثل روز روشن براي همگان معلوم است. اين انسان ها هيچ گاه منبع خطري براي دولت نبوده اند، راهزني نکرده اند و به هيچ جايي حمله نکرده اند. اما، گام هاي زيادي برداشته اند که براي اين رژيم غيرقانوني، خوشايند نيست و از نظر اين رژيم ، اشتباه تلقي مي شود؛ نارداراني ها ديندار مي باشند و به ممنوعيت هاي ديني که اين رژيم وضع کرده است، اعتنايي نمي کنند. نارداراني ها، دوست اين رژيم، اسراييل را دشمن و ايران را که از نظر اين رژيم دشمن تلقي مي شود، دوست خود مي دانند. نارداراني ها مي گويند شما از صدها کيلومتر دورتر آمده و با استخراج و فروش نفت و گازي که زير پاي ما مي باشد، صاحب ميلياردها ثروت شده ايد و ما نيز به اندازه سر سوزني از آن ثروت ها بهره اي نداريم. نارداراني ها از اين «گناهان» زياد داشته اند. اما، يک اشتباه نابخشودني نارداراني ها ، حسيني بودن آنهاست. نارداراني ها هر ساله هزاران نفر را در روستاي خود جمع کرده، حسين-حسين گفته، يزيد را لعنت کرده اند. آنها، به اين نيز اکتفاء نکرده اند و به معاويه ها و يزيدهاي زمانه حاضر نيز سنگ پرتاب کرده اند.»
جمعيت روحانيون مبارز جمهوري آذربايجان افزوده است : « در اين ميان، برخي ها نيز به حاکمان ما گوشزد کرده اند که از محرم و عاشورا بترسيد! همين عاشورا بود که در ايران به حکمراني ما پايان داد! همين مراسم ها نيز پادشاهي شما را بر سرتان خراب خواهد کرد. يا شما اين عاشورا را از مملکتتان برچينيد، يا عاشورا شما را از اين کشور بيرون خواهد کرد. اين ساده لوح ها نيز بدون اينکه مکتب امام حسين (ع) را بشناسند، به سرکوب آن پرداخته اند. فقط مي توانيم يک نکته را يادآوري کنيم؛ حاکمان اين کشور دستان خود را به خون هاي به ناحق ريخته شده، آلوده کرده اند. آن هم در نارداراني که ديار امام حسين(ع) مي باشد. در کشور ما ، فقط الله شکور پاشازاده مي داند که اين عمل چه مسئوليت سنگيني دارد. به همين علت، او به حاج طالع ها تروريست مي گويد و با احتياط بسيار درباره نارداراني ها حرف مي زند. او خوب مي داند که خداوند برخي گناهان انسانها را مي بخشد، اما نارداراني ها نخواهند بخشيد. »