نشست «رویکردها و راهبردی ایرانی ـ روسی در قبال تحولات منطقهای و جهانی» با حضور رییس و جمعی از اعضای کلوپ ایزبورسک، از مراکز مطالعاتی متنفذ روسیه در بنیاد مطالعات قفقاز برگزار شد. میهمانان روسیهای این نشست عبارت بودند از شامیل سلطانوف، لئونید ایواشوف، الکساندر ناگورنی و ویتالی آوریانوف، که در کنار الکساندر پراخانوف، رییس کلوپ ایزبورسک، به تبیین نگرشها و نظرات خود در باب شماری از مسایل مهم منطقهای و جهانی از جمله روابط جمهوری اسلامی ایران و روسیه پرداختند.
به گزارش آران نیوز، الکساندر پراخانوف، نویسنده سرشناس روس و سردبیر روزنامه زافترا، در ابتدای نشست خاطرنشان کرد که در پی فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱، غربگراها با شعارهای لیبرال صحنهگردان قدرت در روسیه شدند و رفتاری خیانتبار در پیش گرفتند و البته کارنامه عملکرد آنها خیلی سریع نشان داد که روسیه برای نجات از گرداب سقوطی که در نتیجه رویکردهای غربگرایانهی آنها و رفتار خصمانه غرب در قبال این کشور بدان دچار شده بود چارهای جز بازگشت به هویت و آرمان تاریخی خویش ندارد و بدینگونه ضرورت برساختن دولت با ماهیت روسیهای مدرن و البته متکی بر شالودهها و سنت های اصیل بیش از همیشه آشکار شد.
او ادامه داد: تلاش باشگاه ایزبورسک بر این است که فضای لیبرالیستی غالب در روسیه را تغییر دهد و در جهت کمک به ایجاد فضایی مناسب برای مردم روسیه و دارای هارمونی با سنت ها و نگرش های بومی این کشور گام بردارد؛ لذا جای تعجب نیست که در این باشگاه از کارشناسان مسایل سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی تا هنرمندان و فعالان مذهبی و متخصصان مسایل اقتصادی در جهت نیل به اهداف فوقالذکر که بخشی از آن معطوف به ارائهی کمکهای مشورتی به سیاستگذاران و سیاستسازان روسیه است، مشغول فعالیت و همکاری هستند.
رییس کلوپ ایزبورسک، هدف از سفر به ایران را گفت وگو و تبادل نظر با کانون های فکری و مطالعاتی ایران و ارتقای شناخت طرفین از یکدیگر و فراهم آوردن زمینههای درک و مفاهمه بهتر میان نخبگان ایرانی و روسیهای عنوان کرد.
وی خاطرنشان کرد که فصل نوینی از مناسبات بین ایران و روسیه آغاز شده است که بخشی از آن در نبرد مشترک علیه تروریسم در سوریه تجلی یافته است. همکاریهایی که محصول مواضع مسوولانه و خیرخواهانه دو کشور در قبال تحولات منطقهای و جهانی است که میتواند در کنار پیوندهای فرهنگی و معنوی دو کشور و رویکردهای کلان دو کشور در عرصه بینالمللی زمینهساز همکاریهای گسترده طرفین در وجوه مختلف شود.
حسینی: ارائهی تحلیلهای واقعگرایانه وظیفه مراکز مطالعاتی دو کشور است
مهدی حسینی تقیآباد در نشست درباره روابط ایران و روسیه عنوان کرد: در سالهای اخیر مناسبات و همکاری های ایران و روسیه به رغم آنکه تبادلات تجاری دو کشور رقم پایینی را نشان میدهد و با وجود فراز و فرودهای زیاد، ابعاد گوناگون و در مواردی راهبردی داشته است که یکی از مهمترین آنها در موضوع سوریه تبلور یافته است. در بزنگاههای مختلف در بحران سوریه شاهد تلاش های مشترک ایران و روسیه در برابر دخالتهای بازیگران منطقهای و بینالمللی در مسایل داخلی این کشور و حمایت از دولت قانونی سوریه در برابر تروریستهای فعال در خاک سوریه بودهایم.
مدیرعامل بنیاد مطالعات قفقاز عنوان کرد: یکی از نقاط عطف این همکاریها با آغاز رسمی مداخله نظامی روسیه در سوریه در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۵ رقم خورد، رویدادی که موید ظرفیتهای همکاری طرفین در برابر خطر تروریسم پنهانشده در پوشش افراطگرایی مذهبی در منطقه خاورمیانه شد و به موازات شماری مشوقها و کاتالیزورها برای ارتقای روابط دو کشور، به تحرکبخشی در مناسبات دوطرف، یاری رساند. نقطهی عطف این تحرکات با سفر ریاست جمهوری روسیه به ایران در دوم آبانماه ۱۳۹۴ (۲۳ نوامبر ۲۰۱۵) و دیدارهای ایشان در تهران، به ویژه دیدار مهم آقای پوتین با رهبر انقلاب اسلامی رقم خورد.
این کارشناس مسایل قفقاز با اشاره به دیدار پوتین و رهبر انقلاب تاکید کرد: دیداری که مقام معظم رهبری در آن اظهار کردند که ایران خواهان روابط بلندمدت، همهجانبه و باثبات با کشور روسیه است. نکتهای که میتوان آنرا حلقهی مفقودهی روابط دو کشور در سالهای گذشته دانست، که مثالهای مربوط به آن پرشمار و در دسترس هستند. به هر روی بر همگان روشن است که برآیند تحولات صورت گرفته در منطقه و دستاوردهای دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران به فراهم آمدن آرایهی جدیدی با حضور مولفههای گوناگون در سپهر سیاست خارجی ایران منتهی شده است.
حسینی افزود: تحرک بازیگران گوناگون برای تنظیم و تقویت مناسبات با ایران افزایش پیدا کرده است که در این بین جایگاه روابط ایران و روسیه از اهمیت ویژهای برخوردار است که وظیفه مراکز مطالعاتی و کانونهای فکری دو کشور آسیبشناسی مناسبات و ارایهی تحلیلهای واقعگرایانه از ماهیت و ظرفیتها و فرصتهای روابط طرفین معطوف به ارتقای مناسبات، با عنایت به مولفههای مختلف و متنوع اثرگذار در جنبههای منفی و مثبت است.
مدیرعامل بنیاد مطالعات قفقاز اضافه کرد: وقتی گلایههای شما از دولت های غربگرای روسیه در سال های نخست پس از فروپاشی شوروی را میشنویم به یاد قرارداد ۱۹۰۷ روسیه ـ انگلیس و تلاش های صورت گرفته برای مصالحه دو قدرت در بازی بزرگ میافتیم که برخی تاریخ نگاران بر این باورند که وزیر خارجه غربگرای نیکلای دوم، الکساندر ایزولسکی در مذاکرات با طرف انگلیسی امتیازات بزرگی را واگذار کرد که ما به ازای مناسبی را برای آن نگرفت. داوریای که در مورد عملکرد رجال دربار الکساندر دوم در نیمه دوم قرن نوزدهم نیز در تاریخنویسی روسیه به چشم میخورد. به نظر میرسد که جریان های میهنپرست روسیه که شما نیز نمایندگانی از آن هستید نگاه مثبتی به هموطنان غربگرایشان ندارند.
این کارشناس مسایل حوزه قفقاز با اشاره به تفلیس، محل تولد الکساندر پراخانوف، تصریح کرد: انتظار میرود که رییس محترم کلوپ ایزبورسک آشنایی پیشینی و قدیمی نسبت به مواریث فرهنگی و ابعاد تمدنی ایران داشته باشند که چنین داشتههایی میتواند زمینهساز مناسبی برای ارتقای درک و مفاهمه متقابل بین نخبگان و به تبع آنها دولتمردان طرفین باشد.
شامیل سلطانوف: برای حل بحرانهای منطقهای باید نگاه سیستمی در پیش گرفت
شامیل سلطانوف، رییس مرکز تحقیقات استراتژیک روسیه ـ جهان اسلام در ادامه نشست درباره اهمیت قفقاز برای ایران و روسیه توضیح داد: ما هم مسایل در آسیای مرکزی، روسیه و قفقاز را مانند یک زنجیرهی پیوسته مورد بررسی قرار میدهیم. برژینسکی این منطقه را «منطقهی بیثباتی» میخواند و من معتقدم که این مناطق نه به دلیل فعالیتهای ملیگرایانه، بلکه بهواسطهی دخالتهای غربیها دچار تشنج های پرشمار است.
او با توجه به نابسامانی در منطقه قفقاز اظهار کرد: درست است که قفقاز به مثابه یک موجودیت جغرافیایی دچار بحران های گوناگون از جمله افراطگرایی مذهبی، جداییطلبی، درگیریهای نژادی و… است اما باید توجه داشت که ما با زنجیرهای متصل از بحران ها که از غرب چین و کشمیر آغاز می شود و سپس از آسیای مرکزی می گذرد و به قفقاز می رسد مواجهیم. منطقهای که تمام پهنهی آن کمابیش آبستن دگرگونی و انقلاب است و وقتی من از دخالت های غربی ها سخن می گویم منظورم واکنش های آنها نسبت به این انقلاب های بالفعل و بالقوه است.
سلطانف درخصوص انقلابهای منطقه تصریح کرد: یکی از اصلیترین انقلابهایی که در این منطقه رخ داد، انقلاب اسلامی ایران است که در واپسین سال دهه ۷۰ میلادی رخ داد و خود به مثابه محرک و مقومی برای ظهور انقلابهای اصیل و مردمی در منطقه ظاهر شد و البته غربی ها را نیز به واکنش واداشت. به نظر من انقلابهایی نظیر انقلاب اسلامی ایران تنها به دست انسانها شکل نمی گیرد، بلکه دست خدا را در این انقلاب ها میتوان دید.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک روسیه ـ جهان اسلام با اشاره به پیچیدگی مسایل در منطقه عنوان کرد: در سالهای گذشته وضعیت خاورمیانه بسیار سادهتر از امروز بوده است و در حال حاضر تحلیل مسایل بسیار پیچیده است. خاورمیانهی ۲۰۱۰ بسیار پیچیدهتر از خاورمیانه ۱۹۹۶ و البته خاورمیانه ۲۰۱۶ به مراتب پیچیدهتر از خاورمیانه ۲۰۱۰ است. این موضوع چیزی است که به آن افزایش «ابهام استراتژیک» میگوییم؛ البته ابهام در تحلیل وقایع به دلیل کمسوادی کارشناسان و تحلیلگران نیست بلکه وضعیت امروز منطقه بسیار مبهم و آشفته است، تعدد و درهمتنیدگی مسایل و بحرانها و تکثر بازیگران آشکار و پنهان، تصویر خاورمیانه را سخت تیره و تار ساخته است.
این عضو کلوپ ایزبورسک ادامه داد: نباید از خاطر برد که ما با یک سیستم ممتد از دگرگونی ها و انقلاب ها در پهنهای گسترده مواجهیم و نمیتوانیم مشکل سوریه، قفقاز یا کشمیر را به صورت مجزا و منفرد حل کنیم، چون همهی اینها در عمل در یک سیستم واحد قرار دارند. شک نکنید که نمیتوان مشکل سوریه حل کرد بدون اینکه به بحران عراق توجه کرد.
لئونید ایواشوف: قدرتهای منطقه چهارم شامل روسیه، ایران و هند میشوند
ژنرال لئونید ایواشوف، رییس آکادمی مسایل ژئوپلیتیک روسیه در مورد اهمیت رابطه ایران و روسیه گفت: ایران برای روسیه در مورد برخی از مسایل خاص بسیار مهم است و اولین مسالهای که میخواهیم در مورد آن صحبت کنیم این است که ایران چطور ریسک دوستی با غرب را پذیرا شد؟ ما در روسیه از فرمولی پیروی میکنیم، آن هم این است که بدتر از جنگ با آنگلوساکسونها، دوستی با آنهاست.
او تاکید کرد: مدتها زمان صرف شد تا نخبگان سیاسی روسیه پی بردند که غرب و روسیه هیچ وقت دوستان خوبی برای یکدیگر نخواهند شد. ما اکنون در بنیاد مطالعات قفقاز سخنرانی میکنیم و جا دارد بگویم که در حال حاضر روسیه متوجه شده که در قفقاز کدام کشور دوست و کدام دشمن اوست.
عضو کلوپ ایزبورسک با اشاره به اهمیت درک ماهیت قفقاز گفت: ما باید بدانیم ماهیت قفقاز چیست؟ به نظر من قفقاز به مثابه یک لابراتوار جهانی است. نباید از خاطر ببریم که تعریف مشخصی از ملت قفقاز نداریم. اما در این منطقه تجربه همکاری و همزیستی فرهنگهای مختلف را داریم و علاوه برآن میتوان گفت قفقاز تقاطع همه جهان است و همه تمدنها و فرهنگها در آنجا حضور دارند.
ایواشوف درباره واکنش روسیه نسبت به مسایل قفقاز عنوان کرد: برخی میگویند که در جهان صرفا سه کانون محوری و قدرتمند ژئوپلیتیک وجود دارد که عبارتند از آمریکای شمالی، اروپا و چین؛ اما ما معتقدیم که میتوانیم محور چهارم ژئوپلیتیک را ایجاد کنیم که قدرتهای منطقه چهارم شامل روسیه، ایران و هند میشوند. این ارتباط میتواند یک تعادلی در منطقه برقرار کند.
رییس آکادمی مسایل ژئوپلیتیک روسیه افزود: موضوع دیگر خارج شدن غرب از عرصههای بینالمللی است، که به مرور شرق جای آن را خواهد گرفت، بنابراین تئوری نظم نوین جهانی معطوف به این انتقال کانون قدرت مطرح میشود. ما تحلیلگران موظف هستیم تا سناریوهای گوناگون در مورد نظم نوین جهانی را بررسی کنیم. بر این اساس میتوانیم مدلهای اقتصادی ـ امنیتی جدیدی نیز ارایه دهیم.
او در پایان اظهار کرد: یکی از دلایل جذابیت ایران برای ما این است که این کشور دانش و فناوری را به موازت اهتمام خویش برای صیانت از ارزش های معنوی و روحانی خود خواستار شد و به قربانی نمودن هیچیک از این مولفههای قدرت در مسلخ دیگری نپرداخت و این اهتمام با آنچه که در نسخههای غربی ها برای جهانیان پیچیده شده است متفاوت بوده و هست.
الکساندر ناگورنی: بخش مهمی از منافع استراتژیک چین و روسیه در سوریه حل و فصل خواهد شد
الکساند ناگورنی، دبیر اجرایی کلوپ ایزبورسک با ارایه تحلیلی در مورد نقش چین در آسیا اضافه کرد: چین در حال تبدیل شدن به قدرت جهانی است و علاقه چین به ایران نیز قابل درک است. نیاز استراتژیک چین ایجاد یک کریدور زمینی از طریق آسیای مرکزی است که به واسطه آن بتواند به منابع انرژی دست پیدا کند. در این بین یکی از زمینههای همکاری که میان روسیه و چین وجود دارد ناشی از این است که چین مایل است تا ثبات امنیتی و سیاسی در این مسیر حفظ شود. روسیه و چین طولانی ترین مرز مشترک زمینی را دارند و چین به دنبال ثبات در این خط فصل است و این مرز به حیاط خلوتی برای چین تبدیل شده است.
معاون اتحادیه کارشناسان سیاسی روسیه ادامه داد: باید توجه داشت که بخش مهمی از منافع استراتژیک چین و روسیه در سوریه حل و فصل خواهد شد. اهمیت چند وجهی سوریه برای روسیه میبیند سبب دستیابی روسیه به یک تصمیم قطعی در قبال سوریه و حمایت جدی از حکومت بشار اسد شد. باید توجه داشت که سوریه یکی از نقاط تقارن منافع روسیه و چین است.
ناگورنی در پایان تاکید کرد: روسیه از ایران و چین توقع دارد تا فعالانه در بحران سوریه وارد شوند. باید توجه داشت که اگر آمریکا و ترکیه بتوانند دولت سوریه را عوض کنند، دست بالا را در منطقه به دست خواهند آورد و شکستهای دومینو واری به ایران، چین و روسیه تحمیل خواهد شد. در ضمن نباید از خاطر برد که اگر اکنون شاهد انعطافهایی در سیاست آمریکا در منطقه هستیم بخش عمدهای از آن ناشی از شرایط داخلی این کشور متاثر از انتخابات است و ایالات متحده به طور قطع پس از انتخابات سیاست های خود در خاورمیانه را تغییر خواهد داد، بنابراین حامیان دولت سوریه باید از این زمان طلایی نهایت استفاده را ببرند.
ویتالی آوریانوف: با تداوم روند فعلی روسیه به زودی قفقاز شمالی را از دست خواهد داد
ویتالی آوریانوف مدیر موسسه محافظهکاری پیشرو روسیه سخنان خود را با گزارشی از منطقه قفقاز آغاز کرد و افزود: ما بر این باوریم که با تداوم روند فعلی روسیه به زودی قفقاز شمالی را از دست خواهد داد زیرا از سویی رفع و رجوع مسایل منطقه به شکل فعلی بودجههای سنگینی را طلب میکند و از سوی دیگر در شرایط کنونی اقتصادی روسیه پاسخگویی به این مطالبات بودجهای میسر نیست و البته این تنها یک بخش ماجرا است.
او ادامه داد: البته ما طرح هایی را برای بهبود وضعیت در قفقاز شمالی و حفظ آن در تمامیت روسیه مطرح کردهایم که یکی از آنها کاهش تاکید بر مولفه تعلق بر واحد جغرافیایی در مساله هویت مردم منطقه همزمان با برکشیدن و عرصه دادن به هویت قومی آنان است. یعنی آنان خود را شهروندان روسیه دارای یک هویت قومی مشخص و نه شهروندان فلان جمهوری در قفقاز شمالی در سودای استقلال و جداییطلبی تعریف کنند.
مدیر موسسه محافظهکاری پیشرو روسیه با اشاره به تلاش برای صنعتی شدن قفقاز شمالی اضافه کرد: صنعتیسازی دوباره قفقاز شمالی یکی دیگر از این طرحهاست. طرحی که جدای از هزینههای مادی، اجرای آن با مشکلاتی نظیر ترک منطقه توسط مهندسان و نیروی کار روس مواجه است. پدیده خالی شدن قفقاز شمالی از روسها اجرای چنین طرح هایی را دشوار کرده است.
دبیر اجرایی کلوپ ایزبورسک اظهار کرد: یکی دیگر از طرحهای ما برای حفظ منطقه قفقاز شمالی، بازآفرینی کامل زندگی سنتی در قفقاز شمالی است و این سناریو سبب میشود که مصونیت مردم منطقه در برابر مداخلهجوییهای غربی ها و تزریق ویروس های افراطیگری مذهبی افزایش یابد. ما معتقدیم که اگر چنین شرایطی ایجاد شود میتوان بحران های قفقاز شمالی را حل و فصل کرد.
آوریانوف درباره اهمیت رابطه ایران و روسیه توضیح داد: به نظرم اگر بین ایران و روسیه شراکت استراتژیک ایجاد شود برای هر دو کشور سودمند خواهد بود و بخشی از این شراکت راهبردی نیز در موضوع قفقاز تجلی خواهد یافت. در چنین شرایطی قفقاز در میان دو شریک استراتژیک محصور خواهد بود و ورود غرب به این منطقه دشوار خواهد شد.
عضو کلوپ ایزبورسک درخصوص تاثیر همکاری روسیه و ایران برجهان اسلام گفتس: همکاری میان ایران و روسیه برای جهان اسلام نیز با اهمیت است و میتواند در ایجاد نوعی وفاق میان جهان اسلام و روسیه موثر واقع شود. بعد از جنگ چچن دیدگاه های منفی نسبت به مسلمانان در جامعه روسیه ایجاد شد و باید این دیدگاهها ترمیم شود. اسلام و روسیه اهداف و وظایف مشترک پرشماری دارند که نقش ایران به منزلهی یکی از کشورهای کلیدی جهان اسلام در تحقق این اهداف و ادای این وظایف مشترک در تعامل با روسیه انکارناشدنی است.
مدیر موسسه محافظهکاری پیشرو روسیه با اشاره به علاقه روسیه برای گسترش ارتباط میان ایران و روسیه عنوان کرد: روسیه تمایل دارد که برای تجهیزات نظامی خودش در کشورهای اسلامی بازار پیدا کند. نه تنها همکاریهای نظامی خود را گسترش دهد بلکه میخواهد ارتباطات عمیقتری در زمینههای امنیتی، فنی، رسانهای و فرهنگی ایجاد کند. علاوه بر همکاریهای نظامی این همکاریها میتواند اشتراکهای بیشتری میان روسیه و کشورهای اسلامی ایجاد کند.
حسینی تقیآباد: بسیاری از چهرههای شاخص فرهنگی و ادبی و تاریخی روسیه به نوعی در تعامل با مسلمانان و متاثر از اسلام بودهاند
مدیرعامل بنیاد مطالعات قفقاز در پایان نشست با اشاره به تجارب دیرپای دیپلماتیک ایران و به ویژه در دو قرن اخیر در رابطه با قدرتهای بزرگ، به سخنان رییس موسسه مطالعات راهبردی روسیه در سفرش به ایران در مهرماه ۱۳۹۴ اشاره کرد که لئونید ریشیتنیکوف اظهار کرده بود که روسیه اکنون با ۳۷ سال تاخیر وارد مناسبات با جمهوری اسلامی ایران شده است. حسینی ایندست اظهارات و نگرشها را محصول تحولات اخیر در مناسبات بینالمللی ایران دانست که دستکم در روابط با روسیه منجر به نوعی بازاندیشی و تلاش برای تحرکبخشی شده است.
حسینی با اشاره به صحبتهای دکتر آوریانوف، پیوندهای فرهنگی و اجتماعی ایران و قفقاز شمالی را یکی از مولفههای مهم زندگی سنتی در قفقاز شمالی دانست و تاکید کرد: حضور ایران در قفقاز شمالی بر خلاف برخی دیگر از کنشگران فعال در این منطقه میتواند به مثابه عاملی در جهت حفظ و احیای حیات سنتی مردم منطقه و سدی در برابر گسترش افراطگرایی ظاهر شود، به شرط آنکه بر خلاف رویهای که تاکنون وجود داشته، درهای این منطقه به روی ایران گشوده شود.
او در ادامه با اشاره به هویت روسی و ارتدوکس تصریح کرد: بسیاری بر این باورند که هویت ملی روسی و مذهب ارتدوکس روسی دو روی یک سکه هستند و به نوعی جدا نشدنی با هم درآمیختهاند. خوشبختانه میهنپرستی روسی در مقایسه با برخی ما به ازاهای غربی آن وجوه ضد اسلامی ندارد و بسیاری از چهرههای شاخص فرهنگی و ادبی و تاریخی روسیه به نوعی در تعامل با مسلمانان و متاثر از اسلام بودهاند، چنانکه عقبه خانوادگی شاعر بزرگ روسیه پوشکین، یا بالیدن لرمانتوف در قفقاز یا گذران برهههایی از تحصیل یا زندگی داستایوفسکی، لئو تولستوی و ماکسیم گورکی در قازان به منزله کانون کهن اسلام در روسیه و تاثیرپذیری آنها از اسلام بر کسی پوشیده نیست.
مدیرعامل بنیاد مطالعات قفقاز باتوجه به ارتباط ادیبان روس به فرهنگ و اسلام در منطقه اظهار کرد: البته با توجه به ارتباط کلوپ ایزبورسک با جبنش اوراسیاگرایی نوین روسیه جا دارد به لف گومیلییف مبدع نظریه اوراسیاگرایی نوین روسیه که فرزند آنا آخماتووا بود نیز اشاره شود که خود نشانه دیگری از تاثیرگذاری مولفههای گوناگون متاثر و ملهم از اسلام در فرهنگ روسی است که این بار در پیشینه خاندانی مادر شهیر این نظریهپرداز که یکی از شالودههای نظریه او ارایه روایت مثبتی از تاثیرگذاری خانات مسلمان اردوی زرین در برآمدن هویت روسی و شکلگیری قدرت فزآینده حاکمیت روسیه از قرن شانزدهم به بعد بوده است تجلی مییابد، نظریهپردازی که میهمانان روس حاضر در نشست نیز کمابیش متاثر از ایدههای ایشان هستند.