تاریخ : سه شنبه 13 مهر 1395
کد 51876

آموزه‌ها، اهداف و پيام‌هاي‌ قيام‌ عاشورا

شخصيت‌ و عظمت‌ امام‌ حسين‌ (ع) همه‌ جا را فراگرفته‌ است‌. تمام‌ انسان‌هاي‌بيدار از فداكاري‌ و گذشت‌ و جوان‌ مردي‌ امام‌ حسين‌ (ع) در راه‌ احياي‌ دين‌، حق‌ و عدالت‌ و ريشه‌ كن‌ كردن‌ باطل‌ و ظلم‌ سخن‌ مي‌گويند، هر كس‌ با زباني‌ از اين‌ امام‌ بزرگ‌ و پيروز در هر عصري‌ به‌ بزرگي‌ ياد مي‌كند.
به گزارش آران نیوز: 
شخصيت‌ و عظمت‌ امام‌ حسين‌ (ع) همه‌ جا را فراگرفته‌ است‌. تمام‌ انسان‌هاي‌بيدار از فداكاري‌ و گذشت‌ و جوان‌ مردي‌ امام‌ حسين‌ (ع) در راه‌ احياي‌ دين‌، حق‌ و عدالت‌ و ريشه‌ كن‌ كردن‌ باطل‌ و ظلم‌ سخن‌ مي‌گويند، هر كس‌ با زباني‌ از اين‌ امام‌ بزرگ‌ و پيروز در هر عصري‌ به‌ بزرگي‌ ياد مي‌كند.
خاطرة‌ جان‌ گداز و بسيار آموزندة‌ عاشورا بزرگ‌ترين‌ فداكاري‌ها را به‌ بشرمي‌آموزد. قيام‌ امام‌ حسين‌ (ع) منبع‌ الهام‌ بخش‌، براي‌ به‌ ثمر رساندن‌ حق‌ و عدالت‌ بود. آن‌ چنان‌ همت‌ امام‌ بلند بود كه‌ براي‌ اعتلاي‌ كلمه‌ حق‌ از همه‌ چيز خود گذشت‌. چنانچه ‌براي‌ نجات‌ اسلام‌ از طوفان‌هاي‌ بني‌ اميّه‌ و طرفداران‌ آنها به‌ جهانيان‌ فرمود: «آگاه‌ باشيد(ابن‌ زياد) مرا، ميان‌ كشته‌ شدن‌ و ذلت‌ مخيّر ساخته‌، ولي‌ ذلّت‌ و خواري‌ از ساحت‌ ما دوراست‌. نه‌ خدا ذلّت‌ را براي‌ ما مي‌پسندد و نه‌ پيامبرش‌ و نه‌ مردان‌ با ايمان‌ دنيا، و نه‌ آن ‌دامن‌ پاكي‌ كه‌ مرا پرورش‌ داده‌ و نه‌ آن‌ روح‌ با مناعتي‌ كه‌ من‌ دارم‌، من‌ هرگز اطاعت‌ مردم‌پست‌ را بر كشته‌ شدن‌ با شرافت‌ ترجيح‌ نمي‌دهم‌.»
اهداف‌ قيام‌ عاشورا
در مورد هدف‌ قيام‌ امام‌ حسين‌ (ع) عقايد مختلفي‌ است‌، نظريه‌ پردازان‌ به‌ گونه‌هايي‌ مختلف‌ هدف‌ امام‌ (ع) را تبيين‌ كرده‌اند: گاهي‌ حركت‌ امام‌ (ع) برنامه‌اي‌ معنوي ‌مي‌شود كه‌ از جانب‌ خداوند طراحي‌ شده‌ كه‌ امام‌ (ع) مجري‌ آن‌ بوده‌ و قدم‌ به‌ قدم‌ كارهايي ‌را كه‌ از جانب‌ خداوند متعال‌ مأموريت‌ داشته‌ انجام‌ مي‌داده‌ است‌؛ عدّه‌اي‌ هدف‌ امام‌ را امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر معرفي‌ كرده‌اند، چنان‌ كه‌ عده‌اي‌ هدف‌ را مبارزه‌ با حكومت‌ وقت‌ دانسته‌اند و برخي‌ نيز قيام‌ كربلا را به‌ منظور برپايي‌ حكومت‌ تبيين‌ كرده‌اند.
وظيفه‌ شرعي‌ و تكليف‌ الهي‌ و احساس‌ مسئوليت‌
اين‌ مطلبي‌ است‌ كه‌ دليل‌ آن‌ در سخنان‌ خود آن‌ حضرت‌ و پدر و جدّ بزرگوارشان‌ و بلكه‌ در آيات‌ كريمة‌ قرآني‌ هم‌ به‌ وضوح‌ ديده‌ مي‌شود؛ مانند آيه‌اي‌ كه‌ مي‌فرمايد: ( و لا تعاونوا علي‌ اءلائم‌ و العدوان‌ ) ، معاونت‌ بر گناه‌ و دشمني‌ نكنيد.
بر هيچ‌ كس‌ پوشيده‌ نيست‌ كه‌ بيعت‌ امام‌ با حكومت‌ يزيد بزرگ‌ترين‌ كمك‌ و معاونت‌ بر گناه‌ بود. و يا وصيّت‌ معروف‌ اميرالمؤمنين‌ (ع) به‌ فرزندان‌ خود و به‌ همة‌ شيعيان‌ و به‌خصوص‌ به‌ حسنين‌  كه‌ مي‌فرمايد: «و كونا للظالم‌ خصماً و للمظلوم‌ عوناً؛ براي‌ستم‌ كار دشمن‌ و بر مظلومان‌ ياور باشيد .»و يا در سخنان‌ حضرت‌ سيدالشهدا اين‌ انگيزه‌ و هدف‌، يعني‌ عمل‌ به‌ وظيفة‌شرعي‌ انسجام‌ و تكليف‌ الهي‌، به‌ خوبي‌ به‌ چشم‌ مي‌خورد. آن‌ جا كه‌ وقتي‌ نامه‌اي‌ به‌بزرگان‌ بصره‌ مي‌نويسد و علت‌ نهضت‌ و قيام‌ و دعوت‌ الهي‌ خود را ذكر مي‌كند، مي‌نويسد:« من‌ شما را به‌ كتاب‌ و سنت‌ رسول‌ خدا دعوت‌ مي‌كنم‌ كه‌ براستي‌ سنّت‌ مرده‌ و بدعت‌ زنده‌شده‌ است‌.»
جايگاه‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر در قيام‌ عاشورا
زماني‌ كه‌ برادر آن‌ حضرت‌ محمد بن‌ حنفيه‌ در مدينه‌ به‌ ايشان‌ پيشنهاد كرد كه‌ از سفر منصرف‌ شود، امام‌ (ع) نپذيرفت‌ و وصيتنامه‌اي‌ نوشت‌: « من‌ جهت‌ خودخواهي‌ وگردن‌ كشي‌ و فتنه‌ انگيزي‌ و ستم‌ گري‌ خارج‌ نشدم‌ بلكه‌ به‌ قصد اصلاح‌ امت‌ جدم‌ خروج‌كردم‌. مي‌خواهم‌ امر به‌ معروف‌ و از منكر نهي‌ كنم‌ و بر سيرة‌ جدّم‌ و پدرم‌ علي‌ بن‌ ابي‌طالب‌ رفتار كنم‌.»
امام‌ حسين‌ احساس‌ مي‌كرد كه‌ به‌ وسيلة‌ حاكميت‌ معاويه‌ و سپس‌ يزيد و حتّي‌قبل‌ از آن‌ دو اعمالي‌ در ميان‌ مردم‌ رواج‌ پيدا كرده‌ كه‌ غير از سيرة‌ پيغمبر (ص) و سيرة‌ علي‌بن‌ ابي‌ طالب‌ است‌. از اين‌ جهت‌، امام‌ (ع) اصلاح‌ را ضروري‌ ديد و آن‌ اصلاح‌ احياي‌ سيرة‌پدر و جدّشان‌ از طريق‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر بوده‌ است‌؛ يعني‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌از منكر وسيلة‌ اين‌ احياگري‌ است‌ نه‌ آن‌ كه‌ خود هدف‌ باشند.
 امام‌ و الگوي‌ مبارزه‌ با ظلم‌
در ميان‌ حوادث‌ تاريخ‌ عاشورا و شهداي‌ كربلا از ويژگي‌ خاصّي‌ برخوردارند وصفحه‌ صفحة‌ اين‌ حماسة‌ ماندگار، تك‌ تك‌ حماسه‌ آفرينان‌ عاشورا، الگوي‌ انسان‌هاي‌حق‌ طلب‌ و ظلم‌ ستيز بوده‌ و خواهد بود، هم‌ چنان‌ كه‌ اهل‌ بيت‌ به‌ صورت‌ عام‌تر در زندگي‌و مرگ‌، در اخلاق‌ و جهاد، در كمالات‌ انساني‌ و چگونه‌ زيستن‌ و چگونه‌ مردن‌، براي‌ ما سرمشقند، از خواسته‌هاي‌ ماست‌ كه‌ حيات‌ و ممات‌ ما چون‌ زندگي‌ و مرگ‌ محمّد و آل‌ محمّدباشد. در تاريخ‌ اسلام‌ نيز، بسياري‌ از قيام‌هاي‌ ضد ستم‌ و نهضت‌هاي‌ آزادي‌ بخش‌، با الهام‌ از حركت‌عزّت‌ آفرين‌ عاشورا شكل‌ گرفته‌ و به‌ ثمر رسيده‌ است‌ حتي‌ مبارزه‌هاي‌ استقلال‌ طلبانة‌هند به‌ رهبري‌ مهاتماگاندي‌، ثمرة‌ اين‌ الگوگيري‌ بود هم‌ چنان‌ كه‌ خود گاندي‌ گفته‌ است‌:«من‌ زندگي‌ امام‌ حسين‌ (ع) را به‌ دقت‌ خوانده‌ام‌ و توجه‌ به‌ صفحات‌ كربلا نموده‌ام‌ و بر من‌روشن‌ شده‌ است‌ كه‌ اگر هندوستان‌ بخواهد يك‌ كشور پيروز گردد، بايستي‌ از قيام‌حسين‌ (ع) الگو گيرد.»
قائد اعظم‌ پاكستان‌ محمدعلي‌ جناح‌ نيز گفته‌ است‌: «هيچ‌ نمونه‌اي‌ از شجاعت‌،بهتر از آن‌ كه‌ امام‌ حسين‌ (ع) از لحاظ‌ فداكاري‌ و تهوّر نشان‌ داد، در عالم‌ پيدا نمي‌شود. به‌عقيدة‌ من‌ تمام‌ مسلمين‌ بايد از سرمشق‌ اين‌ شهيدي‌ كه‌ خود را در سرزمين‌ عراق‌ قرباني‌كرد، پيروي‌ نمايند» از عاشورا، حتي‌ در زمينة‌ تاكتيك‌ها و كيفيت‌ مبارزه‌ و سازماندهي‌نيروها و خط‌ و مشي‌ مبارزه‌ و بسياري‌ از موضوعات‌ ديگر هم‌ مي‌توان‌، الهام‌ گرفت‌.
رمز جاودانگي‌ حماسة‌ عاشورا
يكي‌ از اعجازهاي‌ حادثه‌ كربلا، زنده‌ ماندن‌ آن‌ است‌ و هرچه‌ از زمان‌ آن‌ مي‌گذرد، تازه‌تر و شفّاف‌تر مي‌گردد و قلوب‌ انسان‌ها را به‌ خود معطوف‌ مي‌سازد. رسول‌ خدا (ص) مي‌فرمايد: براي‌ شهادت‌امام‌حسين‌ (ع) حرارت‌ و گرمايي‌ در دل‌هاي‌ مؤمنان‌ است‌ كه‌ هرگز سرد و خاموش‌نمي‌شود.» بني‌ اميه‌ از طرح‌ واقعة‌ كربلا، انديشه‌اي‌ جز براندازي‌ و ريشه‌ كن‌ كردن‌ شجرة‌ طيّبه‌ مطهّر رسول‌ الله‌ (ص) در قالب‌ شهادت‌ آفرين‌ فرزند پيامبر اكرم‌ (ص) و پنجمين‌ اهل‌كساء نداشتند. آنان‌ در اين‌ واقعه‌، از هر جنايتي‌ فروگذار نبودند؛ مانند شهادت‌ طفل‌ شيرخوار و يا تاختن‌ با اسب‌ها بر پيكر مطهر آنان‌ و يا تخريب‌ بارگاه‌ آن‌ معصوم‌ مظلوم‌ ويا هتك‌ حرمت‌هاي‌ ديگر اما پس‌ از گذشت‌ چهارده‌ قرن‌ هنوز همان‌ طراوت‌ و شكوه‌ وجلال‌ را داشته‌ و هر روز بر عظمت‌ آن‌ افزوده‌ مي‌گردد.
اينك‌ مي‌بينيم‌ كه‌ نه‌ تنها امام‌ حسين‌ (ع) و يارانش‌ مورد تكريم‌ و احترام‌ شيعيان‌جهان‌ است‌ كه‌ جايگاه‌ ويژه‌اي‌ در قلوب‌ ديگر اديان‌ آسماني‌ قرار دارد و بسياري‌ از پيروان‌آيين‌هاي‌ غير اسلامي‌ نه‌ تنها به‌ آنان‌ احترام‌ قائلند بلكه‌ براي‌ گشايش‌ مشكلات‌ خود به‌آنان‌ تمسّك‌ مي‌جويند و نذري‌ مي‌دهند. 
عزت‌ و افتخار حسيني‌ در حماسة‌ كربلا
ستم‌ پذيري‌ و تحمل‌ سلطة‌ باطل‌ و سكوت‌ در برابر تعدّي‌ و زير بار منّت‌ دونان‌ رفتن‌ و تسليم‌ فرومايگان‌ شدن‌ و اطاعت‌ از كافران‌ و فاجران‌، همه‌ و همه‌ از ذلّت‌ نفس‌ وزبوني‌ و حقارت‌ روح‌ انساني‌ سرچشمه‌ مي‌گيرد. بيش‌ از همة‌ امامان‌، از امام‌ حسين‌ (ع) مطالبي‌ دربارة‌ مسئله‌ كرامت‌ و عزّت‌ نفس‌ نقل‌ شده‌ است‌. استاد شهيد مطهري‌مي‌فرمايد: امام‌ حسين‌ (ع) مرگ‌ با عزت‌ را بهتر از زندگي‌ با ذلّت‌ مي‌دانست‌. جملة‌ معروف‌امام‌ حسين‌ (ع) «هيهات‌ منّا الذلّة‌» عجيب‌ است‌ و از آن‌ جمله‌ هايي‌ است‌ كه‌ تا دامنة‌قيامت‌ از آن‌ حرارت‌ و نور مي‌تابد. حماسه‌ و كرامت‌ و عزت‌ و شرافت‌ نفس‌ مي‌بارد.
عاشورا و فرهنگ‌ شهادت‌
در ديد عاشوراييان‌، حيات‌ در محدودة‌ تولد تا مرگ‌ خلاصه‌ نمي‌شود بلكه‌ امتدادوجودي‌ انسان‌ به‌ دامنة‌ قيامت‌ و ابديّت‌ كشيده‌ مي‌شود. با اين‌ حساب‌، فرزانه‌ كسي‌ است‌كه‌ به‌ سعادت‌ دنيا بينديشد و نعمت‌ ابدي‌ را به‌ برخورداري‌ موقت‌ اين‌ دنيا ترجيح‌ دهد. ازهمين‌ ره‌ گذر حمايت‌ و ياري‌ دين‌ و اطاعت‌ از ولي‌ خدا، زمينه‌ ساز سعادت‌ ابدي‌ است‌.شرافت‌ در حمايت‌ از حجّت‌ خداست‌، هرچند به‌ كشته‌ شدن‌ در اين‌ راه‌ بينجامد.
نقش‌ عاشورا در بیداری ملت ها
از جمله‌ آثار و بركات‌ ديگر قيام‌ و شهادت‌ سيدالشهدا (ع) در بعد سياسي‌، اجتماعي ‌اوست‌. بيداري‌ خفتگان‌ و انتقال‌ روح‌ مبارزه‌ جويي‌ عليه‌ ظلم‌ و ستم‌ بوده‌ و هست‌. در آن‌اوضاع‌، انقلاب‌ خونين‌ سيدالشهدا (ع) تمام‌ معادلات‌ سياسي‌ دشمنان‌ را در هم‌ زده‌ و اوضاع‌ اجتماعي‌ آن‌ دوران‌ را دگرگون‌ ساخت‌. خون‌ امام‌ حسين‌ (ع) همانند آب‌ حياتي‌ بود كه‌ در كالبدهاي‌ مرده‌ و خشك‌ و مأيوس‌ جريان‌ پيدا كرد و منشأ قيام‌هاي‌ بسياري‌ شده‌ و به‌ راستي‌ مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ عصر عاشورا پايان‌ نهضت‌ حسين‌ (ع) نبود، بلكه‌ آغاز حركت‌ و اوّل‌ بيداري‌ ملت‌ اسلام‌ خصوصاًشيعيان‌ بود. 
مجالس‌ عزاي‌ حسيني‌ همواره‌ كانون‌ بيدارگري‌ها، ارشاد و كفر ستيزي‌ بوده‌ است‌ وپيوسته‌ امامان‌ شيعه‌، دوستانشان‌ را ترغيب‌ به‌ برپايي‌ اين‌ گونه‌ مجالس‌ مي‌كردند. اين‌علاقة‌ پاكي‌ كه‌ مردم‌ به‌ اهل‌بيت‌ : و سالار شهيدان‌ دارند، سرمايه‌ ارزش‌مند تربيت‌ وهدايت‌ است‌ و بايد در اين‌ مجالس‌ از آرمان‌ بلند حضرت‌ گفت‌. بايد در اين‌ مجالس‌عبرت‌ها و درس‌هاي‌ عاشورا مطرح‌ شود. تا خفتگان‌ بيدار شوند. اين‌ مجالس‌ حسيني ‌فقط‌ براي‌ اين‌ نيست‌ كه‌ چند روز گرد هم‌ بياييم‌ و گريه‌ و زاري‌ و سينه‌ و زنجير بزنيم‌ و بعد روز از نو و روزي‌ از نو. بلكه‌ هم‌ چنان‌ كه‌ امام‌ خميني‌ و بزرگان‌ كشور گوش‌ زد مي‌كردند و مي‌كنند اين‌ محرم‌ است‌ كه‌ اسلام‌ را زنده‌ نگه‌ داشته‌ است‌.
آثار نهضت‌ حسيني‌ از خود دستگاه‌ اموي‌ و دشمنان‌ حضرت‌ شروع‌ شد. بعد از شهادت‌ امام‌ حسين‌  بلافاصله‌ ا‌ فريادها و انتقادها كه‌ مقدمة‌ فروريختن‌ اركان‌ حكومت‌ منحوس‌ بني‌ اميه‌ بود، بلند شد. سنان‌ بن‌ انس‌ هنوز از قتلگاه‌ امام‌بيرون‌ نرفته‌ بود كه‌ يارانش‌ به‌ او گفتند: «تو حسين‌ بن‌ علي‌ را پسر پيامبر و پسر دخترپيامبر را كشتي‌؟ تو مردي‌ را كشتي‌ كه‌ از همة‌ عرب‌ بزرگ‌تر است‌ و آمده‌ بود تا حكومت‌ رااز دست‌ بني‌ اميه‌ بگيرد. 
و اين‌ نشان‌ دهندة‌ آن‌ است‌ كه‌ از همان‌ لحظات‌ اولين‌ بعد از فاجعة‌ عاشورا جرقّه‌انقلاب‌ها آغاز شده‌ است‌ و بعد از آن‌ بود كه‌ قيامهايي‌، مانند قيام‌ مختار و توابين‌ و سرانجام‌ قيام‌ بزرگ‌ ايران‌ بوجود آمد و به‌ نظر مي‌رسد بعد از اين‌ هم‌، اگر قيامي‌ عليه‌ ظلم‌رخ‌ دهد به‌ بركت‌ عاشورا و كربلا باشد.


  • نوشته شده
  • در سه شنبه 13 مهر 1395
captcha refresh