روزنامه يني مساوات در تحليلي نوشت : « ترکيه يکي از دشوارترين مراحل تاريخي خود را سپري مي کند. وقايع تروريستي پي در پي، تلاش براي کودتا، برهم ريختگي هاي بازار ارز و فشار هاي بين المللي حکايت از اين دارد که قدرت هاي بزرگ عمليات سياسي - رواني، مالي - اقتصادي و نظامي - استراتژيک در خصوص ترکيه اجرا مي کنند.»
به گزارش آران نیوز، الچين خالد بيگلو، تحليلگر «يني مساوات » نوشت: « مهمترين مساله اين است که هربار ترکيه تصميم استراتژيک مستقلي اتخاذ مي کند، مدتي کوتاهي بعد از آن، سناريوهاي ويرانگري عليه ترکيه به کار مي افتند و ضربات کاري به ترکيه وارد مي شود. وقايع چندسال اخير نيز اين موضوع را به اثبات مي رسانند. مسأله اين است که ترکيه در اواخر سال 2012 به توافقي باصرفه تر در مورد قيمت هاي گاز طبيعي با ايران دست يافته بود. در همان زمان ايران تحت تحريم هاي آمريکا و غرب بود. اما، اين توافق ترکيه با ايران در چنين برهه اي ، تامين کننده منافع غرب و آمريکا نبود. زيرا، اين اقدام به معناي اهميت ندادن ترکيه به تحريم هاي بين المللي عليه ايران بود. اما، بي ترديد غرب که در ظاهر اظهار بي اعتنايي مي کرد، هم ناراحت و هم خشمگين بود. از طرف ديگر، صنايع نظامي ترکيه در همان دوره به رشدي جدي دست يافته بود و بعداز تحقيقات و تلاش طولاني، ترکيه براي ساخت دو نوع تانک ملي خود آماده مي شد و حتي آنها را آزمايش نيز کرده بود. اما، اين موفقيت چندان آسان نيز حاصل نشده بود. بطوري که چند مهندس مسئول اين کار هدف سوء قصد نيز قرار گرفته بودند و به همين خاطر، اين طرح به تاخير افتاده بود. معلوم بود که برخي نيروهاي خارجي مايل نيستند ترکيه به عنوان وارد کننده بزرگ تسليحات، تانک ملي خود را توليد کند. برغم اين، ترکيه توانست در سال 2012 ، تانک ملي خود را براي دنيا به نمايش بگذارد و معلوم شد که ترکيه از کشور خريدار تانک به کشور توليد کننده تانک تبديل خواهد شد. طبيعي است که اين ها بدون واکنش نبود. اين واکنش نيز با حوادث 17 تا 25 دسامبر (2013) همراه شد. يعني، سرويس هاي امنيتي خارجي از طريق شبکه هاي خود در ترکيه ، براي مقامات عاليرتبه حاکميت اردوغان، پرونده رشوه درست کردند. به اين ترتيب، فلج کردن حاکميت اردوغان و بعداز آن، براندازي آن مدنظر بود. اما، موفق نشدند. حاکميت اردوغان هم توانست با راهنمايي هايي که از خارج دريافت کرد، در مقابل اين سناريوي براندازي مقاومت کند و هم تله اي را که عليه خودش کارگذاشته شده بود، عليه شبکه نفوذي در دولت به کار انداخت و از خطر براندازي خلاص شد. اما، سناريوهاي به کارافتاده عليه ترکيه ، به اينجا ختم نشد. به اين نحو که اتخاذ تصميمات تامين کننده منافع ملي ترکيه، براي ترکيه اولويت داشت و نزديک شدن به روسيه ، براي ترکيه اهميت زيادي داشت و براي توسعه مناسبات تجاري - اقتصادي با روسيه تلاش مي کرد. حال آنکه، در همين مرحله، روسيه به علت رويارويي با غرب و آمريکا در بحران هاي اوکراين و سوريه، با تحريم هاي بين المللي روبرو شده بود. اما، ترکيه با توافقاتش با روسيه در مورد گاز طبيعي، صدور محصولات کشاورزي، بخش توريسم و ساخت نيروهاي برق اتمي ، تاثير اين تحريم ها را به صفر رساند. در اين توافقات ، ترکيه کاملا به حق بود. زيرا اين توافقات براي هر دو طرف ميلياردها دلار درآمد ايجاد مي کرد. علاوه براين، ترکيه با روي برگرداندن از اتحاديه اروپا ، شروع به برقراري اتحاد سياسي - استراتژيک با روسيه تحت تحريم غرب کرده بود. طبيعي است که آمريکا و غرب نمي توانستند صرفا تماشاچي اين وضعيت بمانند. زيرا، نزديک ترکيه عضو ناتو با روسيه که رقيب آمريکا و غرب است، مي توانست موازنه سياسي بين المللي را برهم بزند. بنابراين، ضروري بود که سناريوي برهم زننده نزديکي ترکيه با روسيه به کار افتد. اين نيز زياد طول نکشيد. به اين ترتيب که ابتدا جنگنده روسيه که مرزهاي هوايي ترکيه را نقض کرده بود، سرنگون شد و در نتيجه مناسبات ترکيه و روسيه از دوستي به دشمني تبديل شد. بعد از آن، سيا از طريق شبکه خود در ترکيه براي کودتاي نظامي تلاش کرد. با آنکه اين تلاش براي کودتا در 15 ژوئيه ، ضربه اي اساسي به ترکيه وارد کرد، نتوانست ترکيه را از پاي درآورد. با تصميمات جسورانه و سريع رجب طيب اردوغان، رييس جمهوري ترکيه و چند مقام دولتي وفادار به وي، تلاش براي کودتا به شکست انجاميد و هدايت کنندگان خارجي و مجريان داخلي کودتا افشاء شدند و ترکيه از يک بلاي ديگر نجات يافت. اما، خطر بطور کام برطرف نشده است. زيرا، آنکارا به خط سياست خارجي که آمريکا و غرب را خشمگين مي کند، ادامه مي دهد. البته، آنکارا که ماهيت تله کار گذاشته شده براي ترکيه را فهميده است، برخي اشتباهات خود را برطرف مي کند. به اين ترتيب که با عذرخواهي از روسيه بخاطر سرنگون کردن جنگنده روسي، مناسبات دو کشور را از دشمني به دوستي سوق داده است و طرح گازي «جريان ترک» که به مدت طولاني مورد مذاکره قرار گرفته بود، اما تحت فشار غرب و آمريکا به تاخير افتاده بود، نهايتا امضاء شده است و در آينده، اين طرح گازي عظيم ترکيه و روسيه را به هم پيوند خواهد داد و اين نيز به معناي به خطر افتادن منافع برخي ابرقدرت ها در غرب است. از طرف ديگر، ترکيه پنهان نمي کند که قصد ساخت نيروگاه برق اتمي از طريق روسيه را دارد. ترکيه همچنين به همکاري نظامي با روسيه نيز ادامه مي دهد. به هرحال، فروش تجهيزات نظامي روسيه به ترکيه، موجب رضايت ناتو نمي شود. علاوه بر اين، اعلام اينکه روسيه ساخت موشک هاي اس - 300 را در ترکيه آغاز خواهد کرد، وضعيت را روشن تر مي کند. حال آنکه، جسارت نشان دادن ترکيه براي دخالت مستقيم در روندهاي جاري در سوريه و عراق بعداز کودتاي نافرجام 15 ژوئيه نيز عامل مهمي است. تمامي اين ها نشان مي دهد که آنکارا طي چند ماه اخير گام هاي مستقلي برداشته است که ترکيه را مورد غضب آمريکا و غرب قرار خواهد داد. بنابراين، مردم و حاکميت ترکيه بايد براي مقاومت در مقابل ضربه کاري ديگري از طرف غرب آماده باشند. براساس برخي احتمالات، اين خطر صرفا در براندازي دولت خلاصه نمي شود و ممکن است شامل سناريوي اشغال باشد که مي تواند راه را براي تجزيه ترکيه باز کند. سرازير شدن گروهک هاي تروريستي که در سوريه و عراق هدف عمليات نظامي قرار گرفته اند، ممکن است آغازي براي اين سناريوي اشغال باشد. بعلاوه، رجب طيب اردوغان که به منافع آمريکا و غرب اهميتي نمي دهد و در اکثر موارد اين منافع را نقض مي کند، بعيد نيست خود نيز در خطر جدي باشد. از اين نظر، در روزها و ماه هاي آينده، هر سناريويي عليه ترکيه به کار افتد، تعجب آور نخواهد بود.»