لئون تر پطروسيان، رييس جمهوري پيشين و رييس حزب مخالف «کنگره ملي ارمنستان» اعلام کرد اين حزب در انتخابات پارلماني آتي ارمنستان با شعار «صلح، آشتي و همسايگي مهربانانه» شرکت خواهد کرد.
به گزارش آران نیوز: پايگاه اينترنتي «ويرتوالاذ» جمهوري آذربايجان به نقل از روزنامه «آراوُت» ارمنستان، متن کامل سخنراني لئون تر پطروسيان در کنگره سراسري حزب « کنگره ملي ارمنستان» را منتشر کرد.
ويرتوالاذ نوشت اين سخنراني ، از مقاله «جنگ يا صلح؟» لئون تر پطروسيان در روزنامه «نزاويسمايا گازتا» در سال 1997 که منجر به سرنگوني وي از رياست جمهوري ارمنستان شد، کم اهميت تر نيست.
لئون تر پطروسيان در اين سخنراني گفت : « تمامي بلايا و وضعيت دشوار اجتماعي ارمنستان، فقر اهالي، مهاجرت گسترده، ضعف تسليحاتي ارتش، نقض دموکراسي و حقوق بشر ، ريشه در فساد مالي حاکميت دارد. ثروت ملي کشور از طرف مقامات دولتي در حال غارت است.»
لئون تر پطروسيان در خصوص وضعيت موجود مناقشه قره باغ گفت : « ما مي توانستيم اين مساله را 18 سال قبل در زماني که قوي تر بوديم، حل کنيم. اما، اکنون در شرايطي بسيار ضعيف تر مجبور به حل آن هستيم. در صورتي که بيشتر صبر کنيم، به شرايط دشوارتري دچار خواهيم شد. »
لئون تر پطروسيان افزود : « تصور مي شد که نتايج بحران اقتصادي سال 2008 ، روند مهاجرت و خطرناک شدن سطح بدهي خارجي و بخصوص تنش هايي که بعد از جنگ ماه آوريل گذشته (درگيري ماه آوريل گذشته جمهوري آذربايجان با ارمنستان در اطراف قره باغ)حکومت ارمنستان را بيدار خواهد کرد و دولت را مجبور خواهد کرد که سياست مخرب کنوني را به يک استراتژي کاملا متفاوت تغيير دهد. اما، وقتي به واکنش هاي رژيم موجود نگاه مي کنيم، مايوس مي شود.»
لئون تر پطروسيان با انتقاد از راهبرد حکومت جديد ارمنستان با نام « ملت - ارتش» گفت: «نخستين نوع از اين راهبرد در تاريخ دنيا، در مغولستان از طرف چنگيزخان به اجرا در آمد و چنگيزخان با تشکيل ارتشي قوي و احضار تمامي مردان به ارتش ، قبايل مغول را متحد کرد و مغول ها توانستند اراضي به وسعت 200برابر سرزمين خود را از اقيانوس آرام تا لهستان و آناتولي فتح کنند. اما، با اين وجود، اين امپراطوري عظيم فقط توانست 50 - 60 سال دوام بياورد.»
لئون تر پطروسيان افزود : « دومين مورد از اين راهبرد در سوئيس اجرا شد که برخلاف مغول ها که براي کشورگشايي از راهبرد « ملت - ارتش» استفاده مي کردند، سوئيس از اين راهبرد براي حفظ خود در مقابل مهاجمان فرانسوي ، آلماني و اطريشي طي پانصد سال از1291 تا 1815 استفاده مي کرد و در اين دوره، سوئيسي ها تشکيل ارتش جنگجو را مهم ترين وظيفه خود مي دانستند. گرچه طي دويست سال اخير، سوئيس به عنوان کشور بي طرف ، با تهديدات خارجي مواجه نشده است و از جنگ ها در امان مانده است، اما هنوز هم داشتن ارتش قوي، نقطه اتکاي اصلي سوئيسي هاست و شهروندان اين کشور از 18 سالگي تا 50 سالگي به خدمت نظام وظيفه فراخوانده مي شوند و سوئيس از نظر شمار نظاميان به نسبت جمعيت، نظامي ترين کشور دنياست و بخاطر آمادگي لازم، در صورت نياز مي تواند شمار نظاميانش را ده ها برابر افزايش دهد.»
رييس جمهوري پيشين ارمنستان افزود : « سومين نمونه از راهبرد «ملت - ارتش» نيز به اسراييل تعلق دارد. به علت اينکه ارمنستان در راهبرد «ملت - ارتش » از الگوي اسراييل نمونه برداري کرده است، بايد به اين الگو توجه بيشتري داشت. علت تشکيل «ملت - ارتش»اسراييل ، چندان هم از علل تشکيل «ملت - ارتش»سوئيس متفاوت نيست و بخاطر قرار داشتن در محاصره دولت هاي دشمن، ايجاد شده است. در اسراييل، خدمت نظام وظيفه، هم براي مردان و هم براي زنان اجباري است.طي شصت سال گذشته ، از ميان هشت نخست وزير اسراييل، سه نفرشان ( رابين، شارون و ايهود باراک)ژنرال بوده اند.»
تر پطروسيان افزود : « در خصوص راهبرد «ملت -ارتش » ارمنستان نيز بايد به اين سوالات پاسخ داده شود که علت ارايه اين برنامه چيست؟ ، براي حل کدام مشکلات ايجاد شده است و براي اجراي آن ، چه منابعي موجود است؟ برخلاف اسراييل که از زمان اعلام استقلال، جمعيت خود را از 600 هزار نفر به هفت ميليون نفر رسانده است، جمعيت ارمنستان از زمان زلزله سال 1988 و پس از فروپاشي شوروي، بطور دائم در حال کاهش است و هم اکنون نيز اين روند بدون توقف ادامه دارد. حکومت درمورد منابع انساني، به دياسپوراي ارمني چشمداشت زيادي دارد. اما، اين انتظار، توهمي بيش نيست. بايد به ياد آورد که در جنگ هاي سه ساله (قره باغ) در ابتداي دهه 1990، فقط دوازده نفر از جمعيت دياسپورا شرکت کردند. کمبود منابع مادي نيز بسيار غم بارتر از منابع انساني است. اقتصاد ارمنستان پس از روند توسعه سال هاي 1994 تا 2008 ، به شدت عقب گرد کرده است و هيچ چشم انداز سالمي ندارد. مقامات دولتي به غارت ثروت هاي ملي مشغولند.»
لئون تر پطروسيان افزود : « در راهبرد «ارتش - ملت»، تجارب مغولستان و سوئيس به گذشته تاريخي تعلق دارد و اکنون منتفي است. در ايجاد «ارتش - ملت»وضعيت ارمنستان با وضعيت اسراييل قابل مقايسه است.اما، برخلاف اسراييل، ارمنستان از طرف تمامي اعضاي سازمان ملل بجز پاکستان، به رسميت شناخته شده است.از ميان کشورهاي همسايه نيز فقط جمهوري آذربايجان و ترکيه با ارمنستان، مناسبات ديپلماتيک ندارند. وضعيت ارمنستان با اسراييل متفاوت است و برطرف کردن تعارض با جمهوري آذربايجان و ترکيه و برقراري مناسبات همسايگي مهربانانه با آنها نيز صرفا وابسته به حل يک مساله، يعني مناقشه قره باغ است.بايد توجه داشت که ترکيه نيز برغم حمايت بي قيد و شرط از جمهوري آذربايجان، بجز محاصره ارمنستان، هيچ حرکت خصمانه اي مرتکب نشده و مانع از گسترش اراضي قره باغ نشده است. ترکيه، صرفا با حمايت نمايشي خود از باکو، اميدهاي بزرگي در جمهوري آذربايجان شکل داده و اين کشور را از دستيابي به تفاهم بازداشته است. اگر ترکيه، بي طرفي اتخاذ مي کرد و جمهوري آذربايجان را به خودداري از تفاهم هُل نمي داد، اين کشور بعد از ناحيه «کلبجر»، پنج ناحيه ديگر را نيز از دست نمي داد. دخالت مخرب ترکيه، مناقشه قره باغ را کاهش نداد، بلکه بر وخامت اوضاع افزود. برغم تمامي اين ها، ارمنستان ، از بسياري از تهديداتي را که اسراييل با آن مواجه بوده، آسوده است. بنابراين، ارمنستان ضمن تقويت ارتش ملي خود، نبايد از الگوي اسراييل در راهبرد «ملت - ارتش» پيروي کند. طرح«ملت - ارتش» از شعارهاي ميان تهي حاکميت در آستانه انتخابات است و براي باقي نگه داشن وضعيت موجود مناقشه قره باغ استفاده مي شود. به عبارت ديگر، رژيم موجود از 18 سال تجربه تلخ، درس عبرت نگرفته و مي خواهد به سياست رويارويي ابدي با ترکيه و جمهوري آذربايجان ادامه دهد. اما، اين سياست، زيان هاي بزرگ اجتماعي، اقتصادي، جمعيتي و معنوي - رواني براي ارمنستان و قره باغ به بار آورده است. »
لئون تر پطروسيان افزود : « اکنون يک وظيفه داريم و آن هم حل مناقشه قره باغ است و پس از آن، مناسبات ارمني - ترک به خودي خود تنظيم خواهد شد. امروز، پيشنهاد صلحي که بر روي ميز مذاکرات قرار دارد، با پيشنهاد سال 1997 يکسان است: اعطاي وضعيت حقوقي انتقالي و به رسميت شناخته شده در سطح بين المللي به قره باغ و در مقابل آن، بازگرداندن برخي از اراضي (به جمهوري آذربايجان) و باقي نگه داشتن تعيين وضعيت نهايي قره باغ براي آينده و نهايتا استقرار نيروهاي صلح باني.»
لئون تر پطروسيان افزود : « صرفا دولت هاي بزرگ قادرند مناقشات را از طريق غيرصلح آميز حل کنند. کساني که اين قاعده را درک نکنند، همانند صدام حسين ، هم خود و هم کشورشان را نابود مي کنند.مناقشه قره باغ را در سال 1998 مي شد با شرايط به صرفه تري حل کرد. اما، تغيير حاکميت ارمنستان در سال1998 ، نتايج نابودکننده اي برجاي گذاشته است. امروز نبايد فرصت شکل گرفته براي حل مناقشه قره باغ را از دست داد. حزب «کنگره ملي ارمنستان» بايد با برنامه حل مناقشه قره باغ و حل اختلاف با ترکيه ، وارد روند انتخابات پارلماني شود و در صورت کسب راي بالا در انتخابات پارلماني مي توان اين برنامه را اجرا کرد. اما، تا سال 2018 ، نظام رياست جمهوري در ارمنستان موجود خواهد بود. به همين علت، مسئوليت حل مناقشه قره باغ، براي يک سال و نيم ديگر به عهده سرژ سرکيسيان و حزب او خواهد بود. »