ترکیه تنها کشوری است که به درستی با داعش مقابله میکند. » وی در جریان مراسم گشایش پروژههای محیط زیستی در آنکارا گفت، جهان وانمود میکند که با تروریسم و این گروه تروریستی در جنگ است اما ترکیه واقعا دارد این کار را انجام میدهد.
به گزارش آران نیوز: این روزها داعش تبدیل به محملی شده که هر کشور و گروهی خود را پشت مبارزه با آن پنهان کند و در این زمینه طلبکار جهان شوند که ما در حال مبارزه با تروریسم و داعش هستیم، حتی اگر زمانی خودشان نقش محوری در شکلگیری چنین هیولایی داشته باشند. اخیرا نیز بنعالی ییلدیریم، نخستوزیر ترکیه مدعی شده است که: «ترکیه تنها کشوری است که به درستی با داعش مقابله میکند. » وی در جریان مراسم گشایش پروژههای محیط زیستی در آنکارا گفت، جهان وانمود میکند که با تروریسم و این گروه تروریستی در جنگ است اما ترکیه واقعا دارد این کار را انجام میدهد.
شورای نویسندگان روزنامه اعتماد نوشت: اینکه حکومت ترکیه چنین ادعایی دارد از عجایب است زیرا مبارزه ترکها با داعش در دو منطقه صورت میگیرد؛ اول در خاک ترکیه و دوم در خاک سوریه، ولی دولت ترکیه هیچگاه زحمت پاسخ به این پرسش را به خود نمیدهد که بگوید داعش از کجا وارد ترکیه و سوریه شده است؟ جز اینکه حضور آنان در این منطقه برای چند سال متمادی با حمایت دولت ترکیه بوده است؟ چرا داعش در کشورهای دیگر به جز عربستان و ترکیه حضور ندارد؟ آیا دستگاههای امنیتی کشورهای دیگر از دستگاههای امنیتی ترکیه و عربستان قویتر هستند که اجازه حضور اعضای داعش را در سرزمین خود نمیدهند؟ قطعا پاسخ این پرسش منفی است، چون دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی این دو کشور به اندازه کافی قدرت دارند که اجازه ندهند نیروهای داعش در قلمرو آنان حضور یابند. بنابراین فقط به دو صورت ممکن است که این نیروها در قلمرو آنان حضور پیدا کرده باشند؛ اول اینکه اهل آنجا و تبعه آن کشور باشند که این حالت برای عربستان مصداق بیشتری دارد و عموم نیروهای داعش در عربستان از اتباع آن کشور هستند. ولی این نیز برای فعالیت آنان کفایت نمیکند. باید آنان در مراحل خاصی آزادی عمل میداشتند که هستههای قدرتمندی را شکل دهند. از اینرو با اطمینان میتوان گفت که اندیشه و ذهنیت القاعده و سپس داعش در عربستان بهصورت غیررسمی یا نیمهرسمی حمایت شده است و این گروه توانسته در آنجا ریشه بدواند و سپس در مراحل افراطیتر خود اقدام به عمل کرده است. ولی در ترکیه تا حدی راهحل دوم غالب است. یعنی دولت ترکیه اجازه حضور نیروهای بینالمللی داعش را در سرزمین و قلمرو خود داده است. با این هدف که آنان را بهعنوان ابزاری علیه دولت سوریه و عراق استفاده کند و اتفاقا این کار را انجام هم دادند و در مراحل اولیه در اجرای این هدف خود موفق بودند.
ولی به مرور زمان که اوضاع این گروه در سوریه و عراق به ضعف گرایید و فشارها علیه ترکیه نیز افزایش یافت، آنان توجه خود را معطوف به ترکیه کردند و بیشترین اقدامات تروریستی خود را در ترکیه انجام دادند و طبیعی است که ترکها نیز به مقابله با آنها برخیزند و تلفات زیادی هم بدهند ولی این اقدامات به معنای مبارزه ریشهای با داعش نیست، بلکه به منزله دفاع از خودشان است که به نحوی در وقوع آن نیز مسوولیت دارند و به قول معروف «خودکرده را تدبیر نیست». بنابراین مبارزه دولت ترکیه با داعش، اصیل نیست. اگر به هر دلیل داعش با ترکیه کاری نمیداشت، همچنان میتوانست تحت حمایت آنها باشد. شاید آنان مرتکب این اشتباه شدند که به ترکیه حمله کردند، ولی در هر حال مخالفت ترکیه با داعش فاقد اصالت است.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که دولت ترکیه دنبال محملی برای حضور نظامی در سوریه بود. برای این کار چارهای نداشت تا اینکه خود را در پوشش مبارزه با داعش عرضه کند به همین دلیل حملات به شهر الباب را سامان داد تا خود را در صف مقدم مبارزه با داعش معرفی کند ولی هنگامی که میبینیم همزمان از نیروهای افراطی و سلفی دیگر حمایت میکند، نیروهایی که در گذشته منبع اصلی نیروگیری برای داعش بودهاند، متوجه میشویم که این ادعای دولت ترکیه نیز فاقد اعتبار است. دولت ترکیه مبارزه با داعش را محمل و پوشش و توجیه خود برای حضور غیرقانونی در سوریه قرار داده است. اگر این دولت در مبارزه با تروریسم و داعش صادق بود، باید در برابر نیروهای مشابه آنان نیز مواضع مشابهی اتخاذ میکرد و اجازه نمیداد که تروریسم بینالمللی به راحتی در ترکیه جولان دهد و از این طریق به سوریه و عراق رفتوآمد کند. اگر داعش مرتکب اقدامات تروریستی در غرب و نیز ترکیه نمیشد، بهطور قطع همچنان تحت حمایت این دولتها بود و میتوانست به اقدامات جنایتکارانه خود در منطقه ادامه دهد ولی به هر دلیلی آنان از خطوط قرمز غرب عبور کردند و ترکیه و اروپا و امریکا را نیز نشانه گرفتند در نتیجه فشار را بر خودشان افزایش دادند.