تاریخ : دوشنبه 26 تير 1396
کد 56107

تشریح نحوه «بيعت» با گروهک تروريستي داعش توسط گروهي از وهابي هاي جمهوري آذربايجان

گروهي از وهابي هاي جمهوري آذربايجان در جريان اعترافات خود در دادگاه جرايم سنگين باکو، نحوه «بيعت» با گروهک تروريستي - صهيونيستي داعش در شهر سومقائيت جمهوري آذربايجان را تشريح و اذعان کردند در حاليکه معناي «بيعت» را نمي دانستند، با داعش «بيعت» کردند.
به گزارش پايگاه اينترنتي «ويرتوالاذ»، در جريان محاکمه شماري از اعضاي «جناح داعش» در جمهوري آذربايجان، بر اساس اتهام نامه رسمي اعلام شد : « متهمين به نام هاي فواد رستم اف و آقاميرزا قلي اف با برقراري روابط مجرمانه، از داعش حمايت کرده اند. در 26 اکتبر سال گذشته ، در عمليات نيروهاي سرويس امنيت دولتي جمهوري آذربايجان ، آقاميرزا قلي اف، ملقب به «عمر» به هنگام سفر به ترکيه با اتوبوس خط «باکو - استانبول»، در نزديکي روستاي «اَلَت» جمهوري آذربايجان بازداشت شد. اين عنصر داعشي ملقب به «عمر» با استنکاف از امر نيروهاي امنيتي، براي انفجار نارنجکي که در اختيار داشت، تلاش کرد. اما، نيروهاي امنيتي توانستند او را دستگير کنند. همچنين يک عضو ديگر اين دسته، به نام فواد رستم اف، در 27 اکتبر سال گذشته ، برغم مقاومت مسلحانه در مقابل نيروهاي امنيتي در منطقه آبشرون باکو دستگير شد. نيروهاي امنيتي در جريان بازرسي از منزل فواد رستم اف، پرچم هاي سازمان تروريستي داعش را از آنجا کشف کردند. در تجسس هاي فني و عملياتي مشخص شد که يک عضو ديگر داعش به نام «شامل فرضعلي اف» با برقراري ارتباط با فواد رستم اف از طريق «واتساپ» ، مقاصد خود براي عمليات تروريستي در جمهوري آذربايجان را با وي درميان گذاشته است.  شامل فرضعلي اف از فواد رستم اف خواسته است گروهي شش نفره از وهابي ها را که سابقه محکوميت و زندان ندارند و توجه نيروهاي امنيتي و انتظامي را به خود جلب نکرده اند، براي انتخاب «امير» در يک جا جمع کند و فيلم آن را به  وي برساند تا در اختيار سازمان داعش قرار دهد. براساس اين ستورالعمل مقرر شده بود که در اين فيلم، در حالي که فواد رستم اف سلاح در دست دارد، ساير اعضاي اين گروه وابسته به داعش در شهر سومقائيت جمهوري آذربايجان در حالي که نقاب سياه به صورت دارند، با  داعش «بيعت» کنند تا پس از آن،  سران داعش آنها را به عنوان «جناحي از داعش» در جمهوري آذربايجان بپذيرند.»
در جلسه دادگاه جرايم سنگين باکو، آيدين گل محمدوف، يکي از متهمان داعشي گفت : « دو سال است که به عبادت به شيوه اهل سنت روي آورده ام. با آقاميرزا معروف به «عمر» ، فواد ، امين، زائور و امراه ، آشنا شده بودم و ضمن عبادت به همراه آنها، درباره موضوعات ديني گفتگو مي کرديم. فواد رستم اف در اين گفتگوها فعال تر بود. فواد همواره درباره اوضاع داعش در سوريه و عراق به ما اطلاع مي داد و مي گفت که از طريق «فيسبوک» با دوستش به نام «شامل» در سوريه تماس مي گيرد. »
ويرتوالاذ به نقل از اعترافات اين عنصر داعشي افزوده است : « در پانزدهم اکتبر سال گذشته، در يکي از چاي خوري ها شهر سومقائيت جلسه تشکيل شد. فواد رستم اف به ساير اعضاء، درباره صحبت هايش با «شامل» سخن گفت و اعلام کرد که در صورت بيعت، به جناح داعش در قفقاز تبديل خواهيم شد. فواد رستم اف از اعضاي اين دسته خواست سوگند وفاداري به داعش بخورند تا وي فيلم آن را به «شامل» در سوريه ارسال کند. در 25 اکتبر سال گذشته، اعضاي گروه در منزل «امراه ايمانف» جمع شدند. ابتدا وضو گرفتيم و سپس نماز عشاء اقامه شد. سپس با پوشاندن صورت با نقاب سياه رنگ، براي فيلم برداري بيعت آماده شديم.  امراه ايمانف، تلفن موبايلش را به من داد تا فيلمبرداري کنم. زائور به زبان عربي و روسي سخنراني کرد. به علت اينکه زبان عربي و روسي را نمي دانستم، نمي فهميدم چه مي گويد، اما برخي از مطالب روسي را متوجه مي شدم و مي دانستم که زائور درباره تبعيت از داعش سخن مي گويد. »
آيدين گل محمدوف درباره حمله مسلحانه به « بازار  لزگي» در شهر سومقايئت نيز گفت : « زائور ما را جمع کرد و پيشنهاد کرد با توجه به مشکلات مادي اعضاي گروه به بازار لزگي حمله کنيم و پول هاي موجود در آنجا را به دست بياوريم. ما نيز موافقت کرديم. »
امراه ايمانف، يکي ديگر از متهمان گفت : « حدود سه - چهار ماه قبل از دستگيري،  آقاميرزا قلي اف ، ملقب به «عمر» مرا به دين اسلام دعوت کرد. به دعوت «عمر» نماز خواندن را آغاز کردم. با ساير اعضاي گروه نيز از طريق «عمر» آشنا شدم.  «عمر» ورزش مي کرد و از نظر فيزيکي ، قوي بود. آيدين نيز به خريد و فروش عطر مي پرداخت.  نمي دانم ساير اعضا در کجا کار مي کردند.  در چاي خوري ها مي نشستيم و درباره موضوعات ديني صحبت مي کرديم. عمر به من گفت به همراه ساير اعضاي گروه قصد دارند با داعش بيعت کنند. او پيشنهاد کرد که من هم با داعش بيعت کنم.  من در ابتدا ، معناي « بيعت » را نمي فهميدم. عمر به من توضيح داد که بيعت به معناي سوگند خوردن است. من نيز راضي شديم که بيعت کنم. عمر گفت که بخاطر خدا و دين ، سوگند مي خوريم و فيلم آن را مي گيريم و به شامل در سوريه ارسال مي کنيم. من هم فکر کردم که اين «سوگند» فقط به دين ارتباط دارد و با آن موافقت کردم. اما، روز بعد مشخص شد که عمر به علت «زخمي شدن» پايش ، خود در مراسم بيعت شرکت نمي کند. شب، مجددا اعضاي گروه در چاي خوري جمع شدند و سپس براي اجراي مراسم بيعت به منزل من رفتيم. به علت اينکه من و امين و فواد ، زبان روسي را بلد نبوديم، قرار شد زائور متن روسي بيعت را بخواند و فيلم آن ضبط شود. به علت اينکه زائور در اين مراسم بيعت براي فيلمبرداري ، به زبان روسي و عربي سخن مي گفت، هيچ چيز از آن نفهميدم. الان هم از سرنوشت آن ويدئو  هيچ خبري ندارم. »
متهمان داعشي محاکمه شونده در اين دادگاه، اتهامات امنيتي وارد شده به خود را رد کردند. 
  • نوشته شده
  • در دوشنبه 26 تير 1396
captcha refresh