آخـرین اخــبار، تحلیـل هـا و مقـالات در خصـوص منطـقه قفــقاز

به گزارش آران نیوز به نقل از پايگاه اينترنتي «راکورس تي وي» ، ادامه محاکمه «الچين قاسم اف»، معاون «جنبش اتحاد مسلمانان» و شماري از اعضاي اين جنبش شامل «ناهيد قهرمان اف»، « آقاعلي يحيي اف»، « سيف الدين شيروان اف» ، « فرهاد مرادوف» ، « راميل علي اف» ، « الگون آخوندوف» ، « وصال آليش اف» ، « عيسي ابراهيم اف» ، « سيمور اصلان اف» ، « علي شهبازوف» و « اميرلي علي اف»  به رياست قاضي «مايل بايرام اف» برگزار شد.

«تورال الله وردي اف» که براي اداي شهادت به دادگاه دعوت شده بود، گفت : « اکثر متهمان را مي شناسم و با «عباس حسين» ( از فعالان جنبش اتحاد مسلمانان) که هم اکنون در زندان قوبوستان زنداني است، دوست هستيم. در نهم نوامبر 2015، پس از بازداشت حاج الچين قاسم اف، به اداره پليس منطقه صابونچي رفتم. در آنجا مرا نيز بازداشت کردند و تا صبح در بازداشت نگه داشتند. در جلسات موعظه طالع باقرزاده ( رهبر جنبش اتحاد مسلمانان) و الچين قاسم اف ( معاون جنبش اتحاد مسلمانان) شرکت مي کردم. در سخنراني هاي آنها  هيچ گونه فراخوان تند نشنيده ام. »

«خيال قاسم اف»، يکي ديگر از شهود نيز گفت : « در پايگاه اينترنتي «آزادخبر» ( متعلق به جنبش اتحاد مسلمانان ) مدتي به عنوان سردبير کار مي کردم و مدتي نيز نامم به عنوان يکي از موسسان روزنامه «آزادنيوز» ( متعلق به جنبش اتحاد مسلمانان) ثبت شده بود. اکثر افرادي را که در اين دادگاه محاکمه مي شوند، مي شناسم. همه شان انسان هاي ارزشمند و مفيد براي جامعه هستند. هيچ گاه از الچين قاسم اف و سايرين ، فراخوان هاي تند و خشونت آميز و متمايل به تروريسم نشنيده ام. »

آزاد کريم اف، يکي ديگر از شهود نيز گفت : « من عضو جنبش اتحاد مسلمانان هستم، طالع باقرزاده را مي شناسم. در نهم نوامبر 2015 در مقابل اداره پليس منطقه صابونچي مرا نيز بازداشت کرده بودند.» 

ايلکين محمدوف، يکي ديگر از شهود نيز گفت : « در سايت «آزادخبر» به عنوان دبير کار مي کردم. اکثر متهمان را مي شناسم. آنها انسان هايي وطن دوست هستند.»

سپس «جيحون امام وردي اف» يکي از کارکنان اداره مبارزه با جرايم سازمان يافته وزارت کشور جمهوري آذربايجان ( باندوتدل) گفت: « در بازرسي منازل وصال آليش اف، ناهيد قهرمان اف و راميل علي اف حضور داشته ام و  به همراه حمزت زاهدوف و امين صفروف ، دوتن ديگر از کارکنان اداره مبارزه جرايم سازمان يافته ، از منازل اين افراد نارنجک و بروشورهاي جنبش اتحاد مسلمانان را کشف کرده ايم.»

«عيسي ابراهيم اف»، يکي از متهمان از «جيحون امام وردي اف» پرسيد آيا در بازرسي از منزل من هم حضور داشته اي؟

جيحون امام وردي اف گفت در بازرسي منزل عيسي ابراهيم اف حضور نداشته ام.

سپس «عيسي ابراهيم اف» از قاضي خواست گزارش امين صفروف، يکي از نيروهاي عملياتي اداره مبارزه با جرايم سازمان يافته را درباره بازرسي از منزل وي ، قرائت کنند که در آن ادعا شده است که جيحون امام وردي اف نيز در اين بازرسي حضور داشته است و اين گزارش با سخنان جيحون امام وردي اف تناقض دارد.

عيسي ابراهيم اف افزود : « در 17 دسامبر 2015  به هنگام بازگشت از زيارت کربلا، در مرز آستارا بازداشت شدم. همان شب مرا دستبند به دست به «باندوتدل» آوردند. صبح به طبقه سوم مرا پيش «ژنرال» بردند. «ژنرال» به من گفت بخواهي يا نخواهي ، از خانه ات سلاح کشف خواهيم کرد! بنابراين بهتر است که بروي به آن يکي اتاق و از همانجا سلاح ها را يکجا کشف کنند! اما، من خواستم که در بازرسي از منزلم خودم هم حضور داشته باشم. زيرا مي دانستم که پيش از آن،  منزل الخان حسن اف را هم بازرسي و زير و رو کرده اند. در آن زمان در خانه ام ، فقط همسرم حضور داشت که باردار بود. برادرم در ايران مشغول تحصيل بود و مادرم هم به علت بيماري شديد، براي معالجه به ايران رفته بود. «ژنرال» به من گفت تو همين جا بمان. سپس جيحون امام وردي اف، از من نقشه خانه ام را  گرفت. در دستانشان يک کيسه بود. مرا هم با خود به منزلم بردند.  همان کيسه را در خانه ام گذاشتند و از همانجا هم برداشتند. در آن زمان، مرا در حياط نگه داشته بودند. آنچه مرا متأثر مي کند اين است که ما را  مانند داعش معرفي مي کنند.  حال آنکه، من در زمان خدمتم در نيروي «قشون داخلي» ، در عمليات عليه گروه «برادران جنگل» ( يکي از گروه هاي مسلح وهابي فعال در شمال جمهوري آذربايجان) شرکت داشتم. در سفر زيارتي به عراق نيز خودروي ما را  داعشي ها به گلوله بستند. در شهرستان ( لنکران ) نيز هميشه عليه تروريسم و داعش سخنراني کرده ام.»

در اين جلسه از دادگاه، مادر ناهيد قهرمان اف، يکي از متهمان ، از قاضي دادگاه خواهش کرد که اجازه بدهد او هم حرف بزند. اما، قاضي دادگاه بر سر او فرياد کشيد که اين کار با مقررات دادگاه مغايرت دارد.

متهمان به اين حرکت قاضي اعتراض کردند و در دادگاه همهمه ايجاد شد و در اين هنگام، الچين قاسم اف ( معاون جنبش اتحاد مسلمانان) خطاب به قاضي دادگاه گفت : «  اين افراد به مدت دو سال است که در زندان هستند. با شديدترين اتهامات دستگير شده اند و نمي توانند خويشان و عزيزانشان را ببينند. ما نمي خواهيم که در اينجا اتفاقي براي ما يا خويشاوندانمان بيفتد و بخاطر ما ، در خارج از دادگاه  تنش ايجاد شود. به همين خاطر تلاش مي کنيم که آرامش برقرار باشد. اما، شما برخلاف آن رفتار مي کنيد. من 32 سال سن دارم و اين را مي فهمم، اما شما پنجاه تا شصت ساله هستيد و اين را متوجه نمي شويد. ما مرگ را مقابل چشم خود گرفته ايم ( آماده مرگ هستيم) و بيش از اين هم نمي توانيد عليه ما کاري بکنيد. اگر مي خواهيد از يکي از ما شکايت کنيد و او را به سلول انفرادي بياندازيد، بهتر است همه مان را به سلول انفرادي بياندازيد، يا هيچ يک از ما را به سلول انفرادي نفرستيد. زيرا، اگر اين کار را بکنيد، همه مان اعتراض خواهيم کرد. در زندان «کردخانه» شنيده بودم که مي گفتند « مايل بايرام اف» قاضي خوبي است و در مقابل گرفتن يک شانه تخم مرغ، آدم را رها مي کند! اما، شما اينطور رفتار کرديد!»

قاضي مايل بايرام اف نيز گفت : « صبور باشيد. اگر بخواهم شکايت کنم، به تهديد هيچ کس اعتنا نمي کنم. اما من از شما شکايت نخواهم کرد. »

جلسه بعدي دادگاه براي روز دوم سپتامبر تعيين شد.