این ایده از «جابن یودا آبراموف» نماینده یهودی پارلمان آذربایجان مبنی بر «ایجاد همكاری میان جمعیتهای آذربایجانی ترك با جمعیتهای یهودی» و با حمایت كمیته دولتی امور آذربایجانیهای دنیا مطرح گردید
سرویس آذربایجان/خبرگزاری آران
خبرگزاری آران / سرویس آذربایجان: اسرائیل با توجه به نزدیكی آذربایجان به ایران نگاهی استراتژیك به توسعه حوزه نفوذ خود در جمهوری آذربایجان داشته و این امر را با برنامهای دقیق و فارغ از تبلیغات در حال پیشبرد دارد.
به گزارش خبرگزاری آران به نقل از خبرگزاری فارس ، روند فزاینده گسترش حضور رژیم صهیونیستی در گسترههای اجتماعی، اقتصادی، تجاری، سیاسی و امنیتی آذربایجان رفته رفته ابعاد جدیدی مییابد.
یكی از اهدافی كه به طور جدی در دستور كار رژیم صهیونیستی در ارتباط با جمهوری آذربایجان قرار گرفته است، اقدام به «لابی سازی» است كه در این فرآیند مراحل زیر در حال اجراست:
1- سازماندهی یهودیان در داخل جمهوری آذربایجان
2- متشكل كردن یهودیان آذری الاصل مهاجرت كرده به سرزمینهای اشغالی
3- ایجاد پیوند میان آنها و به تبع آن، تشكیلات سازمانی بزرگتر.
طی تلاشهای یك ساله گذشته، این رژیم موفق گردیده تا یهودیان آذری مهاجر به سرزمینهای اشغالی را در قالب «مجمع جهانی اسرائیل - آذربایجان» ساماندهی كرده و زمینه عملیاتی یك سلسله اقدامات و برنامههای دیگر خود در آذربایجان را فراهم سازد.
* بازیگران اصلی در روند ایجاد این گروه نفوذ
این ایده از «جابن یودا آبراموف» نماینده یهودی پارلمان آذربایجان مبنی بر «ایجاد همكاری میان جمعیتهای آذربایجانی ترك با جمعیتهای یهودی» و با حمایت كمیته دولتی امور آذربایجانیهای دنیا مطرح گردید. ناظم ابراهیماف در این رابطه ضمن اشاره به تعلق این ایده به آبراموف در این باره اعلام داشت: ما نسبت به پیشنهاد یودا آبراموف رئیس گروه دوستی پارلمانی آذربایجان - اسرائیل مبنی بر ایجاد همكاری میان جمعیتهای آذربایجانی و ترك با جمعیتهای یهودی نیز نظر مثبتی داریم و امیدوارم این ایده در آینده عملی شود.
اقدامات آغازین این پروژه توسط یوسف شاگال نماینده كنست، رئیس گروه دوستی اسرائیل - آذربایجان و شهروند یهودی سابق آذربایجان به عمل آمد. وی طی یك سال گذشته، فقط سه بار در ارتباط با این پروژه به آذربایجان سفر كرد.
بر اساس شواهد، او رایزنیهای بسیاری را با دولت، پارلمان و یهودیان آذربایجان در این خصوص به عمل آورد. نكته قابل تامل اینكه این اقدام بنا به گفتههای شاگال از حمایت جدی دولت آذربایجان نیز برخوردار بوده است.
نقش آفرین دیگر در این رابطه كمیته دولتی امور آذربایجانیهای دنیا بود. هر چند كه این نقش آفرینی تا مراحل پایانی كار مكتوم ماند، اما این كمیته در عادی سازی و علنی سازی غیر حساسیت بر انگیز موضوع نقش به سزایی داشت. این كمیته همچنین پوشش سیاسی قومی مناسبی برای توجیه ابتدایی مواضع دولت آذربایجان در قبال تاسیس مجمع بین المللی اسرائیل - آذربایجان بود.
ورود فعال و بسیار جدی كمیته دولتی امور آذربایجانیهای دنیا به این پروژه ضمن اینكه به نوعی پیگیری ارتباطات رسمی با یك اقلیت ملی به حساب میآمد، از طرف دیگر نشان دهنده هم رایی و هم اندیشی این تشكیلات به ظاهر پان آذریست دولتی با رژیم صهیونیستی بود.
* مراحل مشاركت و حمایت رسمی دولت آذربایجان از تاسیس مجمع
اما با این حال نوعی نگرانی در دولت آذربایجان در این رابطه وجود داشت كه حتی تا آخرین روزها موجب پنهان نگه داشته شدن مواضع رسمی جمهوری آذربایجان در این رابطه گردیده و از اعلام تركیب هیئت رسمی شركت كننده در اجلاس افتتاحیه مجمع مذكور خودداری به عمل میآمد.
حتی در این رابطه، از آنجایی كه رژیم صهیونیستی اصرار بر شركت رسمی نماینده و یا نمایندگان دولت آذربایجان در اجلاس این مجمع داشت، تاریخ برگزاری آن را به دلیل عدم مشخص بودن تركیب هیئت آذری از 29 مارس به 12 آویل تغییر داد.
در تاریخ 25 اسفند 1385 ناظم ابراهیماف رئیس كمیته دولتی امور آذربایجانیهای دنیا طی اظهاراتی كه توسط «آپا» منتشر شد برای اولین بار و به طور غیر مستقیم از شركت هیئت آذری در اجلاس مذكور خبر میدهد.
بنا به خبر آپا، رئیس كمیته دولتی امور آذربایجانیها دنیا با بیان اینكه در اسرائیل نزدیك به 100 هزار آذربایجانی یهودی الاصل زندگی میكنند و جمعیتی را به نام AZIZ بوجود آوردهاند اعلام كرده كه قرار است همایش این جمعیت در آینده نزدیك برگزار گردد.
وی افزوده است: ما نیز قصد داریم نمایندگان كمیته را جهت شركت در این همایش عازم اسرائیل نماییم.
همانگونه كه از نحوه بیان بر میآید هنوز هم سخن از شركت نماینده مشخصی از طرف دولت آذربایجان در این اجلاس رانده نمیشود.
نكته قابل تامل دیگر اینكه تا تاریخ 13 فروردین 1386 نام و عنوان این سازمان در دست تاسیس عنوانی غیر رسمی بود و هنوز عنوان رسمی مجمع بین المللی اسرائیل - آذربایجان به آن داده نشده بود.
در تاریخ 20 فروردین 1386 به ناگهان و بطور رسمی اعلام میگردد كه ناظم ابراهیماف در راس یك هیئت 30 نفره راهی اسرائیل شده متعاقب آن وی با تعدادی از وزرا و شخصیتهای رده بالای رژیم صهیونیستی دیدار كرده و بدین ترتیب اهمیت این اقدام و موضع رسمی دولت باكو را در قبال این حركت رژیم صهیونیستی به نمایش میگذارد.
بدین ترتیب در تاریخ 12 آوریل تشكیلاتی پا به عرصه وجود گذاشت كه به زعم رژیم صهیونیستی در فرآیند خود زمینهساز رخدادها و ایجاد شرایط جدید و تسهیل كنندهای در راستای اهداف این رژیم خواهد بود.
* مجمع بین المللی اسرائیل - آذربایجان و اهداف مترتب بر آن
آنچه مسلم است اینكه ایجاد و فعال سازی چنین تشكیلاتی برای رژیم صهیونیستی اهمیت بسیار بالا و حیاتیای دارد. اهدافی كه در راستای تاسیس این تشكیلات تعقیب میگردد به دو دسته قابل تقسیم است:
الف: اهداف رسمی و آشكار
از جمله این اهداف میتوان به محورهای ذیل اشاره داشت:
1- انجام وظایف سفارت آذربایجان در سرزمینهای اشغالی تا زمانی گشایش رسمی آن در اسرائیل
2- متحد ساختن كلیه آذری - یهودیهای ساكن اسرائیل و ایجاد هماهنگی در فعالیت یهودیان آذربایجانی الاصل مقیم اسرائیل
3- برقراری روابط رسمی با كشورهای اسلامی غیر مخالف با رژیم صهیونیستی
4- ایجاد قرابت و نزدیكی بیشتر میان آذربایجانیها و یهودیان
5- حمایت از روند گسترش مناسبات میان آذربایجان و اسرائیل
6- تلاش برای برقراری روابط هر چه نزدیكتر بین دو كشور در زمینههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی
7- تحكیم و بهبود هر چه بیشتر روابط دوستی، فرهنگی و كاری و تحكیم مناسبات دوستی و هم پیمانی بین دو كشور
8- ایفای نقش دیپلماسی مردمی توسط این تشكیلات با هدف (به اصطلاح) رسانیدن حقایق آذربایجان و تمام حوادث آن به جامعه اسرائیل
9 - گسترش و توسعه همكاری با سازمانهای یهودی فعال در كلیه كشورهای جهان از جمله در آمریكا
ب: اهداف غیر آشكار و اعلام نشده
سازماندهی گروه نفوذ اخیر یكی از اقدامات استراتژیك و دراز مدت یهود و صهیونیسم در آذربایجان است. در فرآیند این اقدام، رژیم صهیونیستی اهداف بسیار با اهمیتی را دنبال مینماید كه از جمله آنها میتوان به محورهای زیر اشاره داشت:
1- تلاش برای جایگزینی ایدئولوژی قومی - ملی (پان تركسیم و پان آذریسم) بجای باورهای دینی (شیعی) از جانب رژیم صهونیستی
در این رابطه تلاش رژیم صهیونیستی برای بزرگنمایی خطر ایران به عنوان عامل تهدید مشترك، به عنوان تابعی از متغییر فوق الذكر و اظهارات متعدد مقدمات رژیم صهونیسیتی قابل تامل است.
2- ممانعت از روند گسترش حوزه فكری و گستره جمعیتی اسلامی - شیعی در آذربایجان و منطقه قفقاز در این رابطه یهودیان صهیونیست عملیات رخنه و نفوذ را در اركان تاثیر گذار مثل كمیته دولتی امور سازمانها و تشكلهای دینی آذربایجان را نیز آغاز كردهاند، طی خبری كه چندی پیش در رسانهها و مطبوعات این كشور منتشر گردید گفته شده بود كه جهت تصمیم گیری و هدایت امور كمیته مذكور شورایی مركب از دو یهودی، یك مسیحی اورتدكس روس و دو مسلمان (رئیس دانشگاه اسلامی باكو و معاون سنی اداره مسلمانان قفقاز) تشكیل شده است.
با عنایت به حضور دو یهودی یاد شده در این شورا میتوان حدس زد كه سیاستگذاریهای آنها در راستای چه اهدافی خواهد بود. این در جایی است كه كل جمعیت یهودی آذربایجان اعم از اشكنازیها، یهودیان كوهستان و یهودیان گرجی به 16000 نفر بالغ است!
3- پدید آوردن نسل جدید آذری - اسرائیلی و به تبع آن تربیت و پروراندن گروه نخبگان ترك - یهودی در یك فرآیند میان مدت، با هدف در اختیار گیری مدیریت كلان جامعه آذربایجان و اركان قدرت در این كشور.
4- ایجاد یك فرآیند مطالعاتی و پژوهشی در ارتباط با تاریخ، موسیقی، صنایع دستی و حتی ورزشی آذربایجان در قالب مجمع بین المللی اسرائیل - آذربایجان. این امر نشانگر وجود اهداف دراز مدت جمعیت شناختی و روان شناختی یهودیان صهیونیست در آذربایجان است.
آذربایجان برای رژیم صهونیستی از جهات بسیار دارای اهمیت بالایی است. این كشور به عنوان مهمترین شریك تجاری این رژیم به حساب میآید؛ فلذا انتظارات بسیاری نیز از آن دارد. این انتظارات به موازات آذربایجان از تشكیلات جدید ایجاد شده نیز وجود دارد و شركت سه وزیر اولمرت نخست وزیر رژیم صهونیستی در اجلاس همایش نشانگر این اهمیت است.
* شركت كنندگان در اجلاس همایش
تعداد شركت كنندگان در این اجلاس بر اساس اعلام منابع صهونیستی بالغ بر 400 نفر بوده است كه اهم شركت كنندگان به شرح زیر بودهاند.
- یك هیئت 20 نفره رسمی از جمهوری اسلامی آذربایجان به ریاست ناظم ابراهیماف رئیس كمیته دولتی امور آذربایجانیهای دنیا. در تركیب این هیئت، سیمون ایخیلاف رهبر یهودیان كوهستان آذربایجان، یودا آبراموف طراح و پیشنهاد دهنده اصلی این تشكیلات، میخائیل بارگان دبیر اول سفارت اسرائیل در آذربایجان و تعدادی از هنرمندان و خوانندگان آذربایجان (احتمالا یهودی - چرا كه اسم آنها اعلام نگردیده است) حضور داشتهاند.
- نمایندگان كارفرمایان یهودی آذربایجان
- كارفرمایان یهودی مسكو و سن پترزبورگ
- سفیر تركیه در سرزمینهای اشغالی
- شركت سه تن از وزرای دولت اولمرت در این اجلاس
* ساختار و مدیریت مجمع
این مجمع دارای ساختار مركبی است و در آن بخشهای مطالعاتی و سیاستگذاری مختلف تعبیه شده است. در این مجمع شعباتی در ارتباط با مطالعات تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، موسیقی صنایع دستی و حتی امور ورزشی ایجاد گردیده است.
دیاسپورای مذكور در تمامی شهرهای سرزمینهای اشغالی دارای شعباتی خواهد بود.
گفته شده است كه به تمامی آنها حقوق داده خواهد شد بطوری كه هیچ مشكل مالی نداشته باشند. این امر مستلزم منابع مالی و پشتیبانی بسیار قوی و قدرتمندی است.
این دیاسپورا دارای یك رئیس است كه در حال حاضر همان یوسف شاگال است.
وی دارای دو معاون یهودی یكی از آذربایجان و دیگری از روسیه مسكو میباشد.
چنانكه ملاحظه میگردد تمامی اركان اداری و سیاستگذاری در دست یهودیان بوده و بر خلاف ادعاهای تبلیغاتی - سیاسی مقامات آذری آذریهای غیریهودی شهروند رژیم صهونیستی در آن نقشی ندارند. البته این امر میتواند بیانگر نگرانی یهودیان صهیونیست از سر برداشتن جریان نفوذ آذریهای غیریهودی در این تشكیلات باشد كه در جای خود اقدامی بسیار قابل تامل است. بنظر میرسد كه این فرآیند یكی از عوامل نگرانی تشكیلات یاد شده از نقطه نظر امنیتی - سیاسی باشد.
* منابع مالی دیاسپورا
بنابر اظهارات یودا آبراموف، این تشكیلات از جانب منابع زیر پشتیبانی مالی خواهد شد.
- كارفرمایان یهودی آذری الاصل سرزمینهای اشغالی
- كارفرمایان یهودی موجود در آذربایجان و روسیه
چنانكه ملاحظه میگردد كلیه منابع مالی حمایتی اعلام شده از گروه نفوذ یاد شده، یهودیاند.
* حامیان سیاسی دیاسپورا
- گروه دوستی پارلمانی اسرائیل - آذربایجان متشكل از 9 نماینده پارلمانی مشهور و بسیار بانفوذ در فضای اجتماعی - سیاسی جامعه اسرائیل هستند.
- یهودیان آذربایجانی الاصل در اروپا و آمریكا و دیگر كشورها
- كمیته دولتی امور آذربایجانیهای دنیا
این كمیته در اصل نقش پوشش قانونی دهنده به ارتباطات صهونیستها و سازمانها و لابیهای صهونیستی با عوامل یهودی خود در آذربایجان و همینطور عادی سازی تردد و آمد و شد عوامل یهودی خود به عنوان آذربایجانی به آذربایجان را بر عهده دارد چرا كه در غیر این صورت اتهامات زیادی از جانب مسلمانان و دیگر محافل ضد یهودی و ضد صهونیستی متوجه دولت آذربایجان میگردید لذا با این كار ضریب آسیب پذیری مناسبات دولت آذربایجان با رژیم صهونیستی كاهش یافته و اساس منطقی مقبولی برای توجیه این مناسبات را بوجود میآورد.
نكته قابل تامل دیگر اینكه تاكنون دولت آذربایجان از انجام كارهای تبلیغاتی بر روی این امر خودداری كرده و به نوعی سیاست انتظار را در پیش گرفته است. گویا هنوز نگرانیهای جدیای در ارتباط با واكنشهای پیرامونی دارد.
نكته قابل تامل دیگر كه در این رابطه وجود دارد و ذكر آن چندان خالی از لطف نیست اینكه، دقیقا در آستانه شكل گیری این فرآیند اقداماتی در ارتباط با جنبش به اصطلاح بیداری آذربایجان جنوبی در باكو آغاز گردید.
سناریویی بنام موسوی و اخراج او از این كشور به دلیل عدم امكان اعطای پناهندگی به او استارت خورد. مسئله تحویل او به ایران و یا ارتباطات او با نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران چنان پرحجم به فضای تبلیغاتی جامعه تزریق گردید كه توجه عموم را به خود جلب كرد. شاید این اقدام را بتوان به نوعی فریب ما (ایران) و منحرف كردن ثقل توجه ما از موضوع مهمتری كه در اصل به مثابه تحولی بزرگ در فرآیند مناسبات دو كشور بود به حساب آورد.