آخـرین اخــبار، تحلیـل هـا و مقـالات در خصـوص منطـقه قفــقاز

آران نیوز_ حميد ترکي، نويسنده اين مقاله در پايگاه اينترنتي «سازمان غيردولتي حقيقت»  با اشاره به طرح هايي که براي تغيير هويت شيعي مردم جمهوري آذربايجان در دهه هاي گذشته اجرا شده است، افزود : « اين طرح ها در دوره پس از استقلال جمهوري آذربايجان نيز تداوم يافت. در اين سرزمين که صدها سال  ترک ها، تات ها، تالش ها، لزگي ها ، کردها ، آوارها و سايرين در شرايط برادري و دوستي زندگي کرده بودند،  به يک باره شعار «ترک بجز ترک دوستي ندارد»، مطرح شد. در جمهوري آذربايجان که طي صدها سال قبل از آن داراي مذهب شيعه بوده و به تاريخ و شخصيت هاي تاريخي و شعراي شيعي خود مي بالد، به يک باره  طريقت هاي بيگانه اي از قبيل وهابيت و نورچي گري و آيين کريشنايي و شاهدان يهوا و ساير فرقه ها از طرف صهيونيسم ايجاد شد و اديان و فرق جعلي پيدا شدند.»

سايت سازمان غيردولتي حقيقت افزوده است : « در اين مملکت که حتي سيگار کشيدن نيز بي ادبي تلقي مي شد، به يک باره معتادان افزايش يافتند و فروش مواد مخدر در مقابل چشمان نيروهاي پليس رايج شد و نيروهاي پليس نه تنها مانع آن نشدند، بلکه براي گسترش آن نيز شرايط فراهم کردند. در اين سرزمين که از گذشته هاي دور، زناني که در عروسي ها خوانندگي مي کردند،  افرادي فاسد تلقي مي شدند و کسي حاضر نمي شد با آنها ازدواج کند،  به يک باره خوانندگاني نظير «آيگون کاظم اوا»، «رويا»، « رقصانه» و سايرين وارد ميدان شدند و تلاش شد اين ها به الگوي زنان و دختران جوان تبديل شوند.»

در اين مقاله افزوده شده است : « نيروهايي که براي حفظ حاکميت در دستان خود تلاش مي کنند، اين قبيل طرح ها را براي دور کردن مردم از اخلاقيات و معنويات اجرا کردند تا جامعه را  با هويت اصلي خود بيگانه کنند. اما، خداوند فطرت انسان را اينگونه خلق کرده است که  با افزايش فساد اخلاقي در جامعه ،  نيرويي از درون انسان ها را  به سمت پاکي سوق مي دهد و انسان هايي که از اين پلشتي ها خسته شده اند، به دنبال افراد باوجداني مي روند که خواهان معنويت هستند. در جمهوري آذربايجان نيز پس از سال ها حاکميت الحاد کمونيستي، مردم مجددا به اسلام روي آوردند. اما، به علت اينکه تمامي دست اندرکاران سازمان هاي حاکميتي جمهوري آذربايجان را کمونيست هاي پيشين تشکيل مي دادند، باز هم حاکميت به چاره انديشي براي مقابله با گرايش اسلامي مردم جمهوري آذربايجان پرداخت  و همانطور که حاکميت شوروي برغم ممنوعيت دين در آن زمان، خود «مراکز ديني» تشکيل داده بود و  «روحاني کمونيست »تربيت مي کرد، اين بار نيز حاکميت جمهوري آذربايجان از همان شيوه بهره گرفت.  اما، يک تفاوت ميان جمهوري سوسياليستي آذربايجان شوروي و جمهوري آذربايجان مستقل وجود دارد که اين تفاوت نيز بسته بودن مرزهاي شوروي و باز بودن مرزهاي جمهوري آذربايجان است. در زمان شوروي، حاکميت کمونيستي مي توانست به علت بسته بودن مرزها، با استفاده از«روحانيوني» که خود تربيت کرده بود، اوضاع ديني را تحت کنترل خود نگه دارد. اما ، مرزهاي جمهوري آذربايجان باز است و در زمانه اينترنت، بستن مرزها نيز سودي ندارد.بنابراين حاکميت جمهوري آذربايجان ناگزير بوده است از شيوه هاي جديدتري نيز براي مقابله با دين مردم استفاده کند: به همين علت، طريقت ها و فرقه هايي که ابليس را ستايش مي کنند، در جمهوري آذربايجان افزايش داده شدند. از سال 1992 طريقت نورچي از ترکيه به جمهوري آذربايجان آورده شد و مدارس ترک که  به عنوان مدرسه هاي فتح الله گولن  شناخته مي شدند، داير شدند تا اسلام آمريکايي را در جمهوري آذربايجان ترويج کنند. همچنين براي همين منظور، فرقه وهابيت را که تعدي به جان و مال و ناموس شيعه را حلال مي داند، به جمهوري آذربايجان آوردند. در حالي که تشيع، مذهب اکثريت مردم جمهوري آذربايجان را تشکيل مي دهد، ايران شيعه ، از ساخت مسجد در جمهوري آذربايجان منع شد و رايزني فرهنگي سفارت جمهوري اسلامي ايران در جمهوري آذربايجان فقط موفق شد يک حسينيه در باکو احداث کند.در عوض آن، وهابي هاي کويت در جمهوري آذربايجان، طي اين دوره 73 مسجد ساختند و سعودي هاي وهابي نيز سه مسجد در اين کشور احداث کردند که به اين ترتيب، در مجموع 76مسجد شروع به تبليغ وهابيت در جمهوري آذربايجان کردند و وهابي ها با استفاده از شرايطي که دولت براي آنها فراهم کرده بود، اسب خود را چهار نعل تاختند و حتي در برخي مواقع نيروهاي امنيتي و پليس و حتي سربازان  را در سنگرها در مقابل نيروهاي ارمني در جبهه قره باغ به قتل رساندند.  اما، مردم با مشاهده مفاسدي که اين جريان ها ايجاد کردند، قدر مذهب خود ، تشيع را بيشتر دانستند و به خواست خدا، طرح هاي حاکميت جمهوري آذربايجان عليه تشيع، نتيجه معکوس داد و گرايش مردم به تشيع تقويت شد. در مقابل، حاکميت نيز براي حفظ قدرت خود، به کمک صهيونيسم از شيوه هاي جديدتري براي مقابله با اين گرايش مردم استفاده کرد: «توليد شيعيان ساختگي» در دستور کار سرويس امنيت دولتي جمهوري آذربايجان قرار گرفت. منافق هايي که به نام «زيددوش» ( لقبي که دينداران جمهوري آذربايجان به شيعيان تقلبي در اين کشور داده اند) وارد ميدان شدند تا تفکرات خود را تحت نام «شيعه» به مردم قالب کنند و ميان دينداران نفاق بياندازند.  «زيددوش» ها  دو ويژگي دارند: اول اينکه با ايران که منبع تشيع اصيل و سپري در مقابل صهيونيسم است ، دشمني و با شيوه حکومتداري «ولايت فقيه» مخالفت مي کنند و ديگر اينکه همانند وهابي ها هيچ مخالفتي با صهيونيسم و اسراييل ندارند.  »

سايت سازمان غيردولتي حقيقت افزوده است : «طرح هاي ضدشيعه در (جمهوري) آذربايجان عامدانه به شکلي اجرا مي شوند که مردم براي ابد از دين منزجر شوند.  به عنوان مثال، احاديث جعلي توليد و منتشر مي شوند و در رسانه ها و شبکه هاي فضاي مجازي ، اخبار دروغين براي افترا بستن به رهبران واقعي دين و فاسد معرفي کردن آنها پخش مي شوند و روحانيون واقعي شيعه را که حقايق را بيان مي کنند، به «فعاليت عليه کشور» متهم مي کنند و به زندان مي اندازند و براي اينکه آنها را تحريک به واکنش هاي تند بکنند، خويشاوندان مونث آنها را  به ادارات پليس مي برند. يکي ديگر از اين شيوه ها، بهره گيري از سناريوي قديمي زمان شوروي، يعني استفاده از «روحاني هاي ساختگي» است که به آنها  لقب «رهبر ديني» هم مي دهند. يکي از اين ها، فردي به نام «علي قنبروف » است که در گذشته به فرقه وهابي ها پيوسته بود. اما، اين فرد که اکنون به عنوان «رهبر شيعي» در جمهوري آذربايجان معرفي مي شود، در اينترنت و شبکه هاي اجتماعي تحت عنوان «تبليغ دين» ، به برادران اهل سنت و شخصيت هاي تاريخي آنها اهانت مي کند و ويدئوهاي تحريک آميز را در فيسبوک به اشتراک مي گذارد. اين شخص همچنين عليه ايران و رهبران ديني و علماي آن فعاليت مي کند.  او داراي چايخانه اي به نام«ماکسيموس» است که هر روز  ده ها جوان متمايل به دين را به آنجا دعوت مي کند و از اين طريق براي تفرقه انداختن ميان اقشار ديندار در (جمهوري) تلاش مي کند.  علي قنبروف که در گذشته وهابي بود، در سال هاي گذشته ، همين محل را تحت پوشش «سالن سونا» به لانه فساد تبديل کرده بود. کيست که مطلع نباشد کساني که در «سالن هاي سونا» در جمهوري آذربايجان لانه فساد تشکيل داده اند و از آن طريق کسب درآمد مي کنند، اين کار را جز با هماهنگي با نيروهاي امنيتي و پليس نمي توانند انجام دهند؟  همين مورد نيز کافي است که اثبات کند علي قنبروف که اکنون به عنوان «رهبر ديني» فعاليت مي کند، با ساختار امنيتي دولت هماهنگ است.اين شخص که به تفرقه اندازي در ميان شيعيان جمهوري آذربايجان  مشغول است، با پيراهني که بر روي آن «لا اله الا الله» نوشته شده، عکس گرفته و منتشر کرده است. همين شخص، پيش تر نيز عکسي از خود را با پيراهني که بر روي آن نام و آرم گروه موسيقي شيطان پرستان آمريکايي به نام « Guns N' Roses » نوشته شده، منتشر کرده بود.  اما، اين شخص اکنون شبکه اي را در اختيار دارد که اعضاي آن  همه روزه در مساجد و حسينيه مي چرخند و اشخاص متمايل به دينداري را به چايخانه «ماکسيموس» دعوت مي کنند. اعضاي اين شبکه که از جوانان شانزده ساله گرفته تا زنان شصت ساله را شامل مي شوند، سعي مي کنند جوانان را از مسجد و حسينيه به چايخانه «ماکسيموس» سوق دهند تا در آنجا سخنان تفرقه افکنانه «علي قنبروف» را بشنوند. اين درشرايطي است که دولت جمهوري آذربايجان در مساجد کشور«دوربين مداربسته» نصب کرده و جواناني را که در مساجد جمع مي شوند، تحت نظر گرفته است و به همين علت جوانان براي گرد آمدن و صحبت کردن درباره موضوعات ديني، چايخانه فاقد دوربين را به مسجدي که تحت نظر «دوربين» است، ترجيح مي دهند. علاوه بر اين، ممنوعيت ها و محدوديت هايي هم براي تجمع و حضور در مساجد پس از اوقات نماز وضع شده است. به عنوان مثال، در اطلاعيه اي که بر روي ديوار مسجد شهر «زاگاتالا» نصب شده، آمده است : « هر گونه تجمعي در مسجد پس از اوقات نمازهاي يوميه، تحت هر بهانه اي از جمله خواندن کتاب، صحبت کردن ، سوال شرعي يا هر کار ديگري، ممنوع است.» در چنين شرايطي، چطور در کشوري که تجمع پنج نفر در مسجد پس از وقت نماز ممنوع است، سرويس امنيت دولتي بر تجمع ده ها نفر در چايخانه «ماکسيموس» که همه روزه گردهم مي آيند، چشم مي پوشد؟ آيا، علت اين چشم پوشي ، جز اين است که علي قنبروف با سرويس امنيت دولتي همکاري و سفارش هاي آن را اجرا مي کند؟ »

سازمان غيردولتي حقيقت افزوده است : « صهيونيسم با توليد «تشيع ساختگي » در جمهوري آذربايجان سعي دارد با معرفي «رهبران ديني شيعي» نظير «علي قنبروف» ، اين معلون ها را جايگزيني براي  حاج محسن صمدوف، حاج آبگل سليمان اف و حاج طالع باقرزاده که در زندان هستند، معرفي کند. اما، اين کار عبث خواهد بود. زيرا، نعوذ بالله هر وقت شيطان بر خدا و داعش بر حزب الله پيروز شد، افرادي نظير علي قنبروف و وهابي ها نيز خواهند توانست بر شيعه پيروز شوند.»