" در پی افشاگری نشریات با نفوذ جهان از حقایق فساد مالی 3 میلیاردی حاکمیت جمهوری آذربایجان، طرح رسیدگی به فساد اشخاصی که در این پروژه سهیم بوده اند نیز در دستور کار قرار گرفته است".
آران نیوز: بیش از چند روز است که جهان درگیر مسئله ای با عنوان " روزهای آذربایجان " شده است. به بیانی دقیق تر، اقدامات حزب حاکم «آذربایجان نوین» در حالی که تصویری همچون " کودک بی تربیت " را با خود یدک می کشد، با شدت قابل توجهی افشاء شده است.
در پی افشاگری نشریات با نفوذ جهان از حقایق فساد مالی 3 میلیاردی حاکمیت جمهوری آذربایجان، طرح رسیدگی به فساد اشخاصی که در این پروژه سهیم بوده اند نیز در دستور کار قرار گرفته است. به دنبال آن، طرح تحریم جمهوری آذربایجان در مجلس سنای آمریکا پیشنهاد شد و سرانجام نیز به تصویب رسید. به تعبیری دیگر، نفوذ حاکمیت آذربایجان در مقابل(به اصطلاح) دموکراسی بینالمللی، به طور صریح و آشکاری به چالش کشیده شده است. با این حال به صورت ساده می توان گفت حکومت آذربایجان در طول سال های گذشته با استفاده از اشخاص خریداری شده توانسته است مشکلات خود را حل و راه نجاتی برای خود بیابد.
اما بخش اساسی مسئله در حال حاضر شروع شده است ولی این آغاز، کاملا غیر جدی به نظر می رسد. حاکمیت با تبلیغات رسمی و منفی، خود را مشغول حمله به غرب نشان می دهد، به گونه ای که مقاله به چاپ رسیده در روزنامه " آذربایجان" نیز باعث فریب و گمراهی می شود. البته این طبیعی است و دستور از سوی مقامات بالا صادر شده و مقاله پر از استدلالهای پوسیده و توخالیست. حکومت آذربایجان در موضوع پرداخت 3 میلیارد پول رشوه رذیلانه، به تحریم های در پیش گرفته شده علیه خود، در قالب " من از تو قهر می کنم " پاسخ می دهد. توقف همکاری ها با غرب، عدم شرکت در عملیات ضد تروریستی، تقویت سرکوب ها و پیگیری سیاست های سرکشانه استدلال های اساسی در مقاله یاد شده است. حاکمیت حتی در تبلیغات رسمی با اصرار اعلام می کند، روبرگرداندن دولت آذربایجان از غرب، برای غربی ها بسیار گران تمام خواهد شد. بنابراین، در قبال همکاری های انجام گرفته ی جمهوری آذربایجان با آمریکا و اروپا نیز، با زخم زبانهایشان منت می گذارند. در یک کلام می توان گفت، حکومت آذربایجان اعلام کرده است که اگر تحریم ها علیه این کشور به واقعیت بپیوندد، برای همیشه با غرب خداحافظی خواهد کرد. به گفته حکومت آذربایجان، آنها در رویای خود آذربایجان را مورد حمله قرار می دهند.
ولی در این میان سوالاتی بزرگ و مهم مطرح می شود. اگر آذربایجان از غرب روی برگرداند، نتیجه طرح های تاپ و تاناپ چه خواهد شد؟ جمهوری آذربایجان وام های هنگفت را از چه کسی خواهد گرفت؟ مگر بخش اصلی گردش مالی تجارت خارجی دولت آذربایجان به جیب غربی ها نمیرود؟ در صورت قهر و قطع رابطه با آمریکا و اروپا، نفت و گاز کشور به چه دولت هایی فروخته خواهد شد؟ سپرده گذاری سرمایه ها در داخل کشور از حساب چه شرکت هایی صورت خواهد گرفت؟ به طور کلی، در یک کلام اگر آذربایجان به طور واقعی و یک باره از غرب روی برگرداند، متضرر واقعی چه کسی خواهد بود؟ نیازهای مالی آذربایجان را روسیه تامین خواهد کرد یا رئیس جمهور کره شمالی که این روزها برای حاکمیت آذربایجان پیام تبریک ارسال می کند؟
در کل، تلاش برای ترساندن غرب از سوی کشوری که بدهی های خارجی اش بیش از دو برابر بودجه دولت (آن هم بودجه ی وابسته به واردات کشور) است و همچنین قادر به پرداخت دستمزدها و حقوق شهروندانش نیست، به نظر مسخره و بسیار خنده دار می آید. در نهایت، آیا امروز پول، اموال، تجارت، تفریحات و معالجه های درمانی و نیز تحصیلات خارج از کشور فرزندان تیم حکومتی آذربایجان و نمایندگان عالی مقام آذری در اروپا نمی باشد؟ همان گونه که شاهد هستیم، منافع و علایق شخصی دولت و حکومت آذربایجان نیز اجازه ی خداحافظی با غرب را نمی دهد.
تلاش برای ترساندن غرب با استفاده از حربه اعمال سیاست های سرکوبگرانه در داخل کشور نیز اقدامی شرم آور است. در واقع دولت با این تدابیر خود، به نحوی دیگر رویارویی شهروندان با"گلوله" را اعلام می کند. به معنایی دیگر، مفهوم کلی این حرکات آن است که آذربایجان با گروگان گیری شهروندان خود برای دیگران شرط و شروط می گذارد. مسلح شدن حکومت با این استدلال که " اگر تو مرا هدف بگیری من نیز شهروندانم را هدف خواهم گرفت "، شکست بعدی آذربایجان خواهد بود.
خلاصه اینکه، داستان مورچه و فیل همیشه لطیفه ای خنده دار در نقل محافل بوده است. در حال حاضر حکومت با استفاده از استدلال های پوسیده وارد حمله شده و با این کار خواهان طولانی کردن عمر مدیریتی خود می باشد. اما دیگر این تهدیدها و تبلیغات منفی معتبر نبوده و ذکر عواملی که در بالا به آنها اشاره شد، نشانگر این است که از دست دادن حکومت، به نفع دنیا خواهد بود. زیرا هیچ کس، هرگز در پی لکه دار شدن جامه ی سپیدش نیست و نخواهد بود.